بسم الله الرحمن الرحیم
✨به فضل الهی کتاب تماشاگه هستی به چاپ دوم رسید.
🔻اگه مایل به تهیه ی کتاب هستید، به ادمین پیام دهید.🔺
پاسخ به سوالات در رابطه با تهیه کتاب:
@sedhasanaminjavaheri
#تماشاگه_هستی
#فلسفه_به_زبان_ساده
〰️〰️〰️〰️
🌐https://eitaa.com/tamasha_hasti
چشمانم را میبندم. میخواهم دوباره تمرکز کنم و برای جهشی بلندتر آماده شوم. نفسی عمیق میکشم. حقیقتاً در این مدت فهمیده ام که کار فکری و اندیشیدن، اگر از کار بدنی سخت تر و طاقت فرساتر نباشد، کمتر نیست؛ مثل ورزشی سخت، تمام توان آدمی را میگیرد و او را بی جان رها میکند. به تعبیر خاقانی، «ما را شکار کرد و بیفکند و برنداشت».
دوباره چشمانم را باز میکنم. قلم را مصمّم تر در دست میگیرم. میدانم که نباید بگویم فلان "چیز" حرکت کرده و به فلان نقطه و فعلیت میرسد. حتی نمیتوان گفت حرکت، بر متحرکی عارض گردیده است. چراکه در این حالت هم «متحرک» را غیر از «حرکت» فرض کرده ایم و گویی چیستی و تباین را به عرصۀ وجود آورده ایم. باید تبر برداشت و ابراهیم وار، تمام بتهای چیستی بینی را از قلمرو اندیشه پاک نمود.
حالا دربارۀ حرکت چه باید گفت؟ چگونه باید این پدیده را توضیح داد؟ آنچه به ذهنم خطور کرد، این بود که تنها راه توضیح و تبیین حرکت -بدون اینکه در دام چیستی بینی بیفتیم- این است که تفکیکی بین متحرک و حرکت نباید صورت گیرد. در عالم وجود، تباینی نیست. بلکه متحرک، همان حرکت میباشد.
درحقیقت عالم مادّه چیزی نیست که حرکت میکند، بلکه عالم مادّه، خودِ حرکت خواهد بود. نهاد جهان چیزی نیست که صفتی به اسم حرکت را به خود بگیرد. بلکه نهاد جهان، به خودیِ خود درحالِ ناآرامی و تکاپو است. ذات جهان ثبات ندارد، بلکه در بی ثباتی است. جهان مادّی چیزی نیست که درحال «شدن» باشد، بلکه جهان هستی، خودِ شدن است.
اینطور نیست که شروع حرکت از "دانه" بوده و به "درخت" ختم میگردد. بلکه در عالم مادّه اساساً چیزی جز حرکت نیست، وجودِ ماّدی حقیقتاً بدین نحو است، لکن ذهن ما همانطور که میتواند در یک حرکت و عملیات فکری، خط را تقسیم به بیشمار نقطه کند، میتواند حرکت و تدریج و پیوستگی را نیز به نقطه ها و گسست هایی به نام چیستی و ماهیت تقسیم کند.
#تماشاگه_هستی
#فلسفه_به_زبان_ساده
〰️〰️〰️〰️
🌐https://eitaa.com/tamasha_hasti
📜به دیوار اتاقم تکیه داده ام. خاطرات گذشته را مرور میکنم. به سالهای پیش برمیگردم. سالهای ابتدایی نوجوانی که درحال تحصیل در مقطع راهنمایی بودم. خاطرم هست که ابتدای کتاب دینی مان دربارۀ اثبات وجود خداوند بود و دقیقاً یادم می آید که از طریق برهان نظم میخواستند وجود خداوند را برایمان اثبات کنند. دقیقاً همانجا نقطۀ آغاز پرسشگری هایم بود. یادم می آید که آنقدر معلم را سؤال پیچ کردم که دیگر توان پاسخ نداشت.
❓ مدام از او می پرسیدم که چه کسی گفته است که این جهان نظم دارد؟ یا اینکه چه کسی میگوید که هر نظمی ناظم میخواهد؟ آیا نظم بدون ناظم امکان ندارد؟!
✅همین سؤالها آغاز راه من بود. دنبال این میگشتم که به طریق محکم تری دست پیدا نمایم. در پی آن بودم که حتی اگر ممکن باشد برای اثبات خداوند، راه کوتاهتری بپیمایم و از همانجا بود که مطالعات خود را در این زمینه آغاز نمودم.
در میان بررسی هایم به یک کلیدواژه رسیدم که گویی نقطۀ حل ابهاماتم بود: «برهان صدیقین».
✨اگر شما هم به دنیال فراگیری ساده و بدون پیچیدگی "برهان صدیقین" هستيد، کتاب تماشاگه هستی این کار رو انجام داده...
برای اطلاع بیشتر از نحوه ی تهیه ی کتاب به آی دی زیر پیام بدهید :
@sedhasanaminjavaheri
#تماشاگه_هستی
#فلسفه_به_زبان_ساده
〰️〰️〰️〰️
🌐https://eitaa.com/tamasha_hasti