eitaa logo
تماشاگه راز
286 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
تو در دلی و دل من جراحت‌ست تمام چگونه سوز نگیرد که سر به سر نمکی؟ آملی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
‌اِی‌ خوش آن‌ دَم که پَریشان به پَریشان برسد...‌ آملی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
هوالعزیز💐 از تو شوری به دل بحر و بر انداخته‌اند آتش عشق تو در خشک و تر انداخته‌اند محنت عشق تو را حوصله‌ای درخور نیست پیش غم‌های تو دل‌ها سپر انداخته‌اند از بتان مهر مجویید که آیین وفاست اولین رسم قدیمی که برانداخته‌اند نیست غم‌های تو را با دلم آن مهر که بود سال‌ها شد که مرا از نظر انداخته‌اند هر کجا تیغ نگاه تو علم گشته به ‌ناز بیدلان گاه سپر، گاه سر انداخته‌اند وه چه بحری که ز شوق گهرت کشتی خویش خضر و الیاس به موج خطر انداخته‌اند بی‌سبب نیست که با شیشه‌دلان کینهٔ چرخ سنگ بر کارگه شیشه‌گر انداخته‌اند این جهان خانهٔ حزن است و الم، زآن، احباب عیش و عشرت به جهان دگر انداخته‌اند میکشان را شده از شهد لبت، طبعْ لطیف تا بدان‌جای که نقل از شکر انداخته‌اند آشیان دل شده بر بال عقاب بس‌که مرغان خدنگ تو پر انداخته‌اند دیوان طالب آملی، تصحیح طاهری شهاب، صص: ۵۱۶ - ۵۱۷ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
طالب به یادِ آن لبِ شیرین چو کوهکن بر بیستونِ دل مژه را تیشه می کنیم ! آملی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
از_ پر_و _بال_ خویشتن_ در_ قفسیم آملی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
گریه آلودم ز جیب و دامنم خون می چکد همچو صبحِ محشر از پیراهنم خون می چکد همچو می پالا که از مومیه سازد میفروش در فشارِ دل ز هر مویِ تنم خون می چکد گر بدور قُمریان وز عشق نالم دور نیست من که بی تیغش ز طوقِ گردنم خون می چکد همچو دولابی که بر دریای دل گردد مُدام می نمایم شیون و وز شیونم خون می چکد بخیه ئی بر دل زدم از سوزنِ مُژگان خویش عمرها رفت و هنوز از سوزنم خون می چکد عذر در آبستنی نبود ندانم کز چه روی دایم از چشمِ تَرِ آبستنم خون می چکد خانه ي همسایه را بیم است از سیلاب اشک بسکه شامِ غم ز چشمِ روزنم خون می چکد دل چه بی آرام می گردد دمی از کنجِ چشم وز تو می بینم ولی از دیدنم خون می چکد آهنین دل گشته ام ولی از هجرِ تیغ صبح تا شام از دلِ چون آهنم خون می چکد تماشاگه راز💐
زاهد! به یک پیاله چو ما شو که هیچْ رنج دشوارتر ز صحبتِ هشیار و مست نیست! آملی
درد نیست ولی به درد آرد. نیست ولیکن بلا را به سر مرد آورد. چنان که علت است و همچنان سبب است. هرچند مایه ی راحت است پیرایه ی آفتاب است. محب را سوزد نه محبوب را و عشق را سوزد نه را. نامه عبدالله انصاری
گر غیرتی کند مژه ی اشک بارِ ما شاید که بی نصیب نماند بهارِ ما ما رهروان خانه‌نشین چشم حیرتیم بخت سیاه، سرمه‌ی دنباله‌دارِ ما نبود عجب ز آتش دل بعد مرگ نیز گر خشتِ خام پخته شود بر مزار ما بنشین به جای خویش که تا ایستاده‌ای پیش تو از ادب ننشیند غبارِ ما سمندِ چرخِ خرد می‌گذاشتی دادی اگر عنان به کف اختیار ما 💠 ☑️طالب آملی @TAMASHAGAH
خوش آنکه مست حيا با تو هم شراب شوم تو رفته رفته شوی آتش و من آب شوم چو من صنمکده‌ای در خور عمارت نیست نه کعبه‌ام، بگذارید تا خراب شوم. به ذوق نیستی از بس ملول از هستی خویشم دو عالم راچوخود از خویشتن بیزار می‌خواهم. دشنام خلق را ندهم جز دعا جواب ابرم که تلخ گیرم و شیرین عوض دهم. درین مقامِ خروش و فغان خموش چو رنگم که گر شکسته شوم خلق نشنوند صدایم. عقلم ره سودا زده، کو شور جنونی تا سوی تو آشفته‌تر از موی تو آیم. نه آشوب دلی، نی درد دینی، بی‌سبب هردم به چشم عاریت چون زاهد سالوس می‌گریم. چه حکمت است ندانم که در پیالهٔ قسمت شراب تا نشود خون، نمی‌رود به گلویم. آغشتهٔ هزار کدورت به زیر چرخ مانند دُرد در ته مینا نشسته‌ایم. ما کار دهر بسته به مویی گرفته‌ایم پای خُمیّ و دست سبویی گرفته‌ایم تا بنگریم نقش جهان را رقم برآب چون سبزه جای بر لب جویی گرفته‌ایم شاید به روز حشر شود دستگیر ما پاداش آنکه دست سبویی گرفته‌ایم. گزیده ابیات آملی معنی @TAMASHAGAH
جنس نایاب دلم هر مشتری را باب نیست گوهرم جز دوست نشناسد خریدار دگر آملی @TAMASHAGAH
دلم نازك چو خوی دلبران گردیده، ای همدم ندارم طاقتِ حرفِ بلند، آهسته! آهسته! آملی @TAMASHAGAH