امام رضا علیه السلام میفرمایند:
اگه مدام بخاطر هر اتفاق غمگین بشی و غصه بخوری اهل غم میشی و دیگه غم رهات نمیکنه!
مومن باید از این که خدا رو داره خوشحال باشه.
- تامیلا -
- آقایِامامحسین، شماتمومِزندگیمایی
معیارغموشادیمون، امیدمون، همونکسیکهتویشبایسختزندگیوقتی امیدمونمنقطعشدکنارمونبود، رفیقروزایسخت، سنگصبور، شنوایتمامیحرفهااعمازغروگلایه
آرامشتمومروزایآشوب، التیامقلبچهلتیکهشده، آدمامن، تراپیست، ابَربشر، مهربون، همونیکهدستنوازشششاینداره، صاحببهترینمرقدوحرمدرتمامیجهانخلقت، کشتینجات، دوربرگردونزندگیبهوقتپرتشدنتهدره، کسیکههمیشهسربزنگاهدستتومیگیرهو نمیزارهخطابری.
دانندهیِتمامرازهایسربهمُهر.
همیشهپاسخگوباقابلیتپشتیبانی۲۴
ساعته
کسیکههمیشهآنلاینهودرکسریازثانیه
پیامتوسینمیزنه.
غمخوار، صاحبخوشمزهترینقیمههای
دنیا، تاجرِروحهایشکسته، دارندۀبزرگترینبانددستهجاتوهیئات، مشتی، پرطرفدار، آقا، باکمالات
دوستداشتنی، قلبقلبی، عشق، کسیکهحتیاسمشنورمیشهتویِوجود
تاریکمون، همراههمیشگی.
خلاصهکههمهچی، همهیداروندارزندگی
همۀچیزیکهاززندگیمیخوایم، دنیاوآخرتمون.
القصه، اینکه آقایِامامحسینشماهمهکسوکارمایی.
بهاینبالاوپایینایزندگیموننگاهنکنا
ماهمیشهیهچیزیبرامونثابتبوده
اونم " دوستداشتنشماست "
ماشایدبریمدورامونوبزنیم، اماتهتهتهش
وصلهیِناجورشماییم.
نوازشونگاهشایندارتونرودریغنکنیدازما
کهبههمیندلخوشیم.
ماتهتهشهمهجاهمکهبریم، تنهاسفرخارجیمونکربلایشماست.
اخهقربونتونبرممن، تولدتونـ[ البتهبایکروزتاخیر ]ـمبارک دلیلِزندگی.
- تامیلا -
-
کفیلدلهایشکستهوپارهپورۀما، پناهروحهایدربوداغون، قلبامیرالمومنین.
تکیهگاهابدی، بامرامومعرفتترین، رفیقترین، داشمشتیترین، ماهشبچهارده، باوفاترینومعنایِواقعیِادب.
تولدتونمبارک، عموعباسِبچهسیدا*
پ.ن: نهفقطبچهسیدا، بلکهتمومِکساییکهزندگیشونوسپردنبهشما.
- تامیلا -
-
تولدتمبارککسیکهتواوج
تنهاییهامون،وقتیعالموادمولمونکردنو دلمونخوردوخاکشیربود؛ تنوبدنمون زخمیبودازبیمعرفتیآدما.
براموندعاکردودستمونروگرفتتایه
موقعنزنیمجادهخاکی.
ماحواسموننبود، ولیاینشمابودینکه
توشبایبدزندگیمونهدایتمونکردینبه
هیئتوروضهجدتون [ حسینبنعلی ] .
آرهتصدقتونبشم، ماخیلیبیمرامیم
ولیشمارفاقتوبرایماتمومکردین.
رفیق، همراه، پدر، سایهسر، مراقب، آقابالاسر، نورچشمی، تهمراممعرفت، شنوندهیهمیشگی، کسیکههمیشه
حتیازدورنگاهشبهزندگیمه، دلیلاکلیلیشدنِقلبروزگار، نرگسِخوشبویروزایسخت، یاور، دستگیر، مددرسون، حبیبدل، پسرِجیگربلایِدلِنرجسخاتون، خالقعشقولانهتریناحساساتپدر
فرزندیبرایشیعیانش، خوشگلِپرومکسکهحتییوسفمبه
خوشگلیشنمیرسه.
خلاصهکههمهچیتمومِ، زیبایِ، مهربونبااونخالگوشهیِلبش.
شماتاجسری، عزیزدلی، نوری. نور
نهازایننورایِدستسازا، نه.
ازایننوراییکهوسطبدبختیامونیهدفعه
ازگوشهپنجرهاتاقمونظاهرمیشه.
قربونقدرعناتون، قربوننگاهوجذبهیِحیدریتون.
ماروببخشیدکهدرگیرروزمرگیهامون
میشیمویادمونمیرههرخیریکهمیرسه
ازطرفشماوبابتدعایخیرشماست.
ببخشیدکهمنتظرِخوبینیستیمبراتون.
ببخشیدکههرهفتهکهنامهاعمالمون
میرسهدستتون، باعثمیشیمچشماتونپراشکبشه.
ببخشیدکهکوچهوخیابونامونآمادهیِ
اومدنتونهوچراغونیشده، امادلاموننه.
ببخشیدکهخوبنیستیم، ببخشیدکه
بچهیِخلفیبراتوننیستیم.
ازقدیممیگنپدراهمهیِبچههاشونرو
بهیهاندازهدوستدارنوتعصبشونرو
میکشن.
منمیدونمشمااگهبخوایسواکنی، خیلیخوببلدیچطورخوبوازبدسواکنی.
ولینهآقا، اینباربیاینوسوانکنید.
درهمبخریدمارو.
بیایدودستبکشیدسرمابچههاتون، وفرقنزاریدبینمون.
بهمننگاهنکنید، منمبهخودمنگاهنمیکنم
بهاینلکههایسیاهتویوجودم، بهاینخطخطیهایتونامهاعمالمنگاه
نکنید.
بهقلبمنگاهکنید، قلبیکهنسبتخونوادگیباشماداره
بهقلبِبچهسیدینگاهکنید، کهشایدگاهیلجبازیکنهاماتهتهش
گدایِدرخونهیِشماوآباءواجدادتونه.
ببخشیدکهبچهیخوبیواستوننبودمو
سرافکندتونکردم، ببخشیداگهنهتنها
سربازنبودمبراتون، بلکهسرباربودم.
ولیتصدقِهیبتعلویتون، منهمیشه
دلمبهحضورشماگوشهوکنارزندگیم
گرمبوده.
بهاینکهحتیاگهدورمبشمازفاصلهیِزیاد
زیرچشمیحواستونبهقلبمهست.
حالاکهنیستیدشمعتولدتونروروشن
میکنیموحسرتمیخوریم.
امااینشمعنیازبهنفسگرمتونداره، بابایِمهربونِعالم🤍.
تولدِ۱۹۹۱سالگیتونمبارکِبچههاتون، عصارهیِزیباییخلقت✨.
- تامیلا -
ازسختیهایِسیدبودن ، اینهکه حتیوقتیمیخوایعیدیبدیودستبهجیببشیبازمبقیهباورنمیکنن
- مهمنیستچقدربدبخت، غمگینوالبتهبیپولی، مهمنیستچقدر زندگیتآشفتهست.
توسیّدی، وامروزبایدبههمهعیدیبدی.
[ باگهایسیدبودن، پارت۱۲۱۹۳۸ ]
پ.ن : منمینویسمباگِسیدبودن، شمابخونخوشگلیهایِسیدبودن.