eitaa logo
تنها علاج
889 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
585 ویدیو
302 فایل
"با امام حسین(ع) به همه جا می توان رسید" صفحه رسمی حجت‌الاسلام سیّد علی‌اصغر علوی https://virasty.com/tanhaelaj ارتباط با مدیر: @Behesht123
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مگه من چندتا امام‌حسین دارم؟ 👤کربلایی سیدرضا نریمانی @hvasl_ir @tanhaelaj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 معاونت تربيت و آموزش سازمان بسيج اساتيد تهران بزرگ با همكارى كانون بسيج اساتيد پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى برگزار میکند؛ 🔻سلسله نشست هاى امام حسين(ع) از انديشه تا زندگى 🔅نشست : فصلی در روش 🔸سخنران: حجت الاسلام و المسلمين سيد على اصغر علوى پژوهشگر و مؤلف حوزه معارف عاشورایی 📆یکشنبه ۱۱ مهر ماه ١٤٠٠ ⏰ساعت ۱۶:۳۰ الی ۱۸ لینک ورود به جلسه👇 https://webinar.ihcs.ac.ir/b/ihc-0zb-ipu-j1y @tanhaelaj
حضرت آقا، امروز: «اقتدار نیروهای مسلح به مسائلی نظیر آموزش‌ها، ابتکارات و پیشرفت‌های علمی، تجهیزات و انضباط سازمانی وابسته است اما مهمترین عامل اقتدار نیروهای مسلح، روحیه، معنویت و مسائل دینی و اخلاقی است.» 🔹 نکته: وقتی اقتدار جبهه نظامی به معنویت است، قوت جبهه فرهنگی و رسانه‌ای به چیست؟! برای معنویت و اخلاق چه کرده‌ایم؟! سیر و سلوک توحیدی کجای کار جبهه فرهنگی_رسانه‌ای ما قرار دارد؟! @gofteman_emam @tanhaelaj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 🔻سلسله نشست هاى امام حسين(ع) از انديشه تا زندگى 🔅نشست : فصلی در روش 🔸سخنران: حجت الاسلام و المسلمين سيد على اصغر علوى 📆 یکشنبه ۱۱ مهر ماه ١٤٠٠ 💠 به همت معاونت تربيت و آموزش سازمان بسيج اساتيد تهران بزرگ با همكارى كانون بسيج اساتيد پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى @tanhaelaj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍صحبت گنجشک با امام علیه السلام راوی: سلیمان (یکی از اصحاب امام رضا علیه السلام ) حضرت رضا علیه السلام در بیرون شهر، باغی داشتند. گاه گاهی برای استراحت به باغ می رفتند. یک روز من نیز به همراه آقا رفته بودم. نزدیک ظهر، گنجشک کوچکی هراسان از شاخه درخت پرکشید و کنار امام نشست. نوک گنجشک، باز و بسته می شد و صداهایی گنگ و نامفهوم از گنجشک به گوش می رسید. انگار با جیک جیک خود، چیزی می گفت. امام علیه السلام حرکتی کردند و رو به من فرمودند: « سلیمان! ... این گنجشک در زیر سقف ایوان لانه دارد. یک مار سمی به جوجه هایش حمله کرده است. زودباش به آن ها کمک کن!... با شنیدن حرف امام در حالی که تعجب کرده بودم بلند شدم و چوب بلندی را برداشتم. آن قدر با عجله به طرف ایوان دویدم که پایم به پله های لب ایوان برخوردکرد و چیزی نمانده بود که پرت شوم... با تعجب پرسیدم: «شما چطور فهمیدید که آن گنجشک چه می گوید؟» امام فرمودند: «من حجت خدا هستم... آیا این کافی نیست؟! @qavami @tanhaelaj
راوی: ابوهاشم جعفری به سخنان امام گوش می دادم. هوا گرم بود و آفتاب ظهر، شدت گرما را بیش تر می کرد. تشنگی تمام وجودم را فرا گرفته بود. شرم و حیای حضور امام، مانع از آن شد که صحبتشان را قطع کنم و آب بخواهم. در همین موقع امام کلامش را قطع کرد و فرمودند: «کمی آب بیاورید!» خادم امام ظرفی آب آورد و به دست ایشان داد. امام، برای این که من، بدون خجالت، آب بخورم، اوّل خودشان مقداری از آب را نوشیدند و بعد ظرف را به طرف من دراز کردند. من هم ظرف آب را گرفتم و نوشیدم. نه! نمی شد. اصلاًنمی توانستم تحمل کنم. انگار آب هم نتوانسته بود درست و حسابی تشنگی ام را از بین ببرد. تازه، بعد از یک بار آب خوردن درست نبود که دوباره تقاضای آب کنم. این بار هم امام نگاهی به چهره ام کردند و حرفش را نیمه تمام گذاشت: «کمی آرد و شکر و آب بیاورید». وقتی خادم برای امام رضا علیه السلام آرد و شکر و آب آورد، امام آرد را در آب ریخت و مقداری هم شکر روی آن پاشید. امام برایم شربت درست کرده بود. نمی دانم از شرم بود یا از خوشحالی که تشکّر را فراموش کردم. شاید در آن لحظه خودم را هم فراموش کرده بودم. با کلام امام رضا علیه السلام ناخودآگاه دستم را به طرف ظرف شربت درازکردم. شربت گوارایی است. بنوش ابوهاشم!... بنوش که تشنگی ات را از بین می برد. @qavami @tanhaelaj