#درسهای_یک_فتنه 66 بخش شصت و ششم ☢️ گفتیم که ما نباید در برخی مهمانی ها در مورد مسائل سیاسی بحث کنیم. ممکنه این سوال پیش بیاد که مگه جهاد تبیین واجب فوری و عینی نیست؟ 🔸 چند تا نکته بسیار مهم برای تمام زندگیتون عرض کنم: ✅ ببینید در اسلام همه احکام دینی تابع مفاسد و مصالح هست. یعنی چه؟ 👈🏼 یعنی یک حکم دینی ممکنه در یک زمان واجب باشه برای یک نفر ولی در یک زمان دیگه همون کار حرام باشه. 🔺 یه کار خوب در یک زمان مستحب باشه ولی همون کار یک ساعت دیگه مکروه بشه. 🔹 مثلا شما یه موقع میرید خونه فامیل مادری که عمدتا انقلابیون هستند. خب در اینجا شما باید شروع کنید به تبیین مسائل انقلاب. 👈🏼 اما یک ساعت بعد میرید خونه فامیل پدری و اونجا عمدتا نگاه مخالف انقلاب دارن و اگه بحث کنید دعوای سختی شکل میگیره! اینجا شما اگه در مورد مسائل سیاسی حرف بزنی دیگه جهاد تبیین نمیشه و اتفاقا ممکنه حرام هم باشه! ✅ ما باید تمرین کنیم که در هر جایی حرف مناسبش رو بزنیم. هر حرفی میخوایم بزنیم اول باید ببینیم الان شرایط به چه شکل هست و آیا باید روشنگری انجام بدیم یا خیر؟ 🔸تنهامسیری شوید👇 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh

#درسهای_یک_فتنه 67 بخش شصت و هفتم ✅ ما هر کاری رو باید در شرایط خودش انجام بدیم. حتی در مرحله بالاتر ما باید با هر کسی با روش مناسبش صحبت کنیم. 🔸 مثلا موقع جهاد تبیین برای یه نفر باید با یه لحن مهربانانه صحبت کنید. گاهی نیازه که آدم تند برخورد کنه. گاهی باید با لبخند باشه، گاهی در مواجهه با برخی افراد باید مغرورانه صحبت کنیم. در مقابل برخی کاملا متواضعانه حرف بزنیم. ❇️ گاهی باید جواب داد و برخورد کرد و گاهی سکوت یا بی محلی کنیم. گاهی یه نفر داره به نظام فحش میده و شما صبورانه تحملش کنی و گاهی هم باید به اطلاعات گزارشش رو بدی که باهاش برخورد بشه! ✅ خلاصه قسمت بسیار مهم و البته جذاب دین همینه که ما در هر لحظه باید بشینیم فکر کنیم که دقیقا چطور باید برخورد کنیم. دقیقا باید چه عکس العملی داشته باشیم. 👈🏼 این چیزی هست که قرآن اسمش رو حکمت میذاره. حکیم کسی هست که در هر جایی برخورد مناسب رو انجام میده. 🔸 بیشترین ضربه رو به دین کیا میزنند؟ مذهبی هایی که قرآن و دین رو آموزش میدن ولی حکمت رو نه! 🔸تنهامسیری شوید👇 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh

⭕️ گیمر حرفه‌ای که در فضای واقعی بازی خورد 🔹در اغتشاشات به دو دسته محافظ و مبارز تقسیم شدیم؛ محافظ پشتیبانی می‌کرد و مبارز سلاح گرم و سرد داشت. 🔹در صفحات مجازی گفتم خیمه‌های امام حسین (ع) را آتش می‌زنم. 🔸تنهامسیری شوید👇 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh

#درسهای_یک_فتنه 68 بخش شصت و هشتم ❇️ قرآن میفرماید یعلمهم الکتاب و الحکمه. 🔶 در مورد آموزش قرآن و دین خیلی صحبت میشه ولی تقریبا حتی یه دونه کلاس هم در مدرسه و دانشگاه و حوزه علمیه ندیدم که حکمت آموزش بده! 😒 ⭕️ اینی که میبینید برخی مذهبی ها مدام با حرفاشون تفرقه رو بیشتر میکنند چون بنده های خدا اصلا چیزی به نام حکمت رو بلد نیستند! دقیق متوجه نمیشن که هر حرفی رو باید کجا بزنند! 🔺 گاهی یه گنهکار در یه شرایطی هست که اگه باهاش تند برخورد کنی ممکنه بره خودکشی کنه! خب این که بدتر شد! 🔺 یا ممکنه نهی از منکر شما موجب بشه که طرف ضد انقلاب بشه! خب این که خیلی بدتر شد! گاهی ممکنه امر به معروف شما زیراب همه کارهای خوب رو بزنه! اینجا حق نداری امر به معروف کنی. گاهی اگه امر به معروف نکنی خیلی کار زشتی کردی! نهی از منکر نکنی دین به خطر میفته. اینجا حتما باید امر به معروف و نهی از منکر کنی. ✅ مرز اینها هم خیلی دقیق هست و فقط آدم های دقیق و متفکر میتونن تشخیص بدن. آدم دقیق کیه؟ کسی که اهل تقوا باشه... 🔶🔹 شما هرچقدر اهل رعایت جزئیات دین (تقوا) باشید آدم دقیق تری میشید و اعمالتون ناخوداگاه بر اساس حکمت خواهد شد. 🔸تنهامسیری شوید👇 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh

💢چشمانی که قسمت نشد فرزندش را ببیند ... 🔹وداع اخر همسر شهید پلیس راهنمایی و رانندگی محمد عباسی که توسط اشرار در حمله تروریستی مورد اصابت گلوله قرار گرفت . 🔸تنهامسیری شوید👇 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh

🔴حتما ببینید. بانوی محجبه ایرانی که بورسیه دانشگاه سورن فرانسه شد... واقعا دستمریزاد به این زن ایرانی که اصالت خودش رو فراموش نکرده👏 خاطرات این بانو در کتاب #خاطرات‌یک‌سفیر ، گردآوری شده و این کتاب از جمله کتاب‌هایی است که #رهبرمعظم‌انقلاب در اول این کتاب متنی نوشتن و خواندن آنرا توصیه فرموده‌اند.. #زن_عفت_افتخار 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh

✅ بله واقعا زندگی شاد و پر انرژی و لذت بخش فقط مال کسانی هست که زندگی جمعی دارند ⭕️ سایر افراد مرده های متحرک هستن! هرچقدر میتونیم زندگی جمعی رو بیشتر ترویج کنیم.

✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀ 🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت_بیست_و_چهارم 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 +مگه یادم ندادید راضی باشم به رضای خدا!!!؟؟؟ مگه نگفتید بهم که رضای خودت رو به رضای خدا گره بزن؟؟؟!!! امیر توبه کرده، نماز می‌خونه، تغییر کرده ... من بهونه‌ای برای جدایی ندارم... خدا راه رو بروم بسته‌ عمه و حالا هم با عشق دارم بچه‌ی دوممو بدنیا میارم تا به خدا ثابت کنم من در مقابل خواست تو هیچ نیستم ... تسلیمم... دیگه به هق‌هق افتاده بودم... عمه سرم را در آغوش گرفت و همان‌طور که نوازش می‌کرد حرفش را زد: _ آروم باش گلم می‌دونم که موفق می‌شی حالا که قصدت حفظ زندگیته پس منم با تصمیم مرتضی مخالفت نمی‌کنم..‌. سنسور هام کار افتاد سرم را از آغوشش درآوردم و پرسیدم : +کدوم تصمیم؟؟!!! مرتضی می‌خواد چکار کنه ؟؟؟!!!! _ازدواج... به‌زور خودم را جمع کردم خدایا چیزی که شنیدم باورم نمی‌شد با تعجب پرسیدم : + مرتضی می‌خواد ازدواج کنه؟؟!!! _ بله عزیزم تصمیمش هم جدیه اولش مخالفت کردم و اگر جدایی به صلاح تو بود و خدا هم راضی بود مطمئن باش تعلل نمی‌کردم اما چه کنم که نه خدا خوشش میاد و نه انصافه که زندگی تو از هم بپاشه ... گیج و مبهوت نگاهش می‌کردم یعنی به‌همین سادگی پرونده زندگی مشترک من و مرتضی تمام‌شده بود چطور می‌توانستم زن دیگری را کنار مرتضای محجوبم تاب بیاورم ؟؟ به هر سختی که بود چند دقیقه نشستم و بعد بهانه محمد را گرفتم و به خانه بازگشتیم. آن شب کارم به سرم کشید. بال‌بال زدن‌های امیر و محبت‌های عاشقانه او حالم را بدتر می‌کرد ... خدایا مرگ را برسان که زندگی ما را کشت ... ✍ صالحه کشاورز معتمدی #ادامه_دارد ... ✤ ⃟⃟ ⃟⛱ ⃟❀✤✾᪥❀ 🏖 @tanhamasiraaramesh