💎نگین گردان ...
غواصها، مثل یک نگین وسط محوّطه دورهاش کرده بودند.🌙
یکی موهایش را شانه میزد..🌱
آن یکی نوازشش می کرد. 🌙
یکی دیگر خاک لباسش را می گرفت..🌾
یکی چشم دوخته بود صورت حاجی و همینطوری بیبهانه اشک میریخت.
مثل ماه می درخشید وسط جمع..
معرکهای بود تماشایی ....
بساط شوخی و خنده به راه بود.🌱
یکی از بچّهها پیشانی حاجی را بوسید و پرسید:
"حاجی، امشب دوست داری ترکش به کجای بدنت بخوره؟"
بیهیچ توضیحی دست گذاشت روی
پیشانیاش و گفت:
«دوست دارم امشب یک قسمت از بدنم را در راه خدا بدهم...🕊
امام حسین (ع) در این راه سر داد ، من هم دوستدارم یک قسمت از سرم باشد»🥀
وقتی خبر شهادتش در کنار اروندرود پیچید، گفتند ترکش یکقسمت از سرِ حاجی را برده...🥀
🔰فرمانده نامدار گردان ۴۱۰ غواصی
لشکر۴۱ ثارالله در عملیات والفجر هشت
شهید حاجاحمد امینی🌷
شهادت: ۲۱ بهمن ماه ۱۳۶۴
#یادش_با_صلوات
#خاطراتشهدا
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
🌟تنهامسیری_کرمانشاه👇
@TanhaMasirKermansha
یه روز اومدم خونه دیدم چشماش سرخه، نگاه کردم دیدم کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب توی دستاشه، بهش گفتم: گریه کردی؟!! یه نگاهی به من کرد و گفت: راستی اگه خدا اینطوری که توی این کتاب نوشته با ما معامله کنه عاقبت ما چی میشه!؟ مدتی بعد برای گروه خودشون یه صندوق درست کرده بود و به دوستانش گفت: هرکسی غیبت کنه باید ۵۰ تومان بندازه تو صندوق، باید جریمه بدیم تا گناه تکرار نشه.
▫️به روایت همسر شهید
🌷شهید محمدحسن فایده🌷
#یادش_با_صلوات
#خاطراتشهدا
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
🌟تنهامسیری_کرمانشاه👇
@TanhaMasirKermansha
#همراه_شهدا
میگفت:
بچه که بودم پیرمردی در کوچه
روی زمین سرد خوابیده بود و نمیتوانستم
کمکش کنم!
آن شب رختخواب آزارم داد
از فکر پیرمرد و روی زمین سرد خوابیدم
تا شریک رنجش باشم
سرما به بدنم نفوذ کرد و مریض شدم اما
روحم شفا پیدا کرد، چه مریضی لذت بخشی...!☑️
🕊شهیدمصطفیچمران🌱
#یادش_با_صلوات
#خاطراتشهدا
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
🌟تنهامسیری_کرمانشاه👇
@TanhaMasirKermansha