eitaa logo
🇱🇧تَنْهٰاتَرینْ‌هٰا🇵🇸
137 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
809 ویدیو
122 فایل
انسان تنها موجودیست که تنها به دنیا آیَد، تنها زندگی کُند و تنها از دنیا رَوَد. در این میان، تَن ها فقط تنهاترش کُنند... . « #یک_محمد_غریبه » شخصی: @yekmohammadeqaribeh لینک ناشناس: https://daigo.ir/secret/7904779880
مشاهده در ایتا
دانلود
در این لحظات آخر، برای همه‌ی تنهاترین‌های عزیز، طلب سلامتی و عاقبت به خیری دارم و امیدوارم سالی سرشار از آگاهی و اندیشه داشته باشیم... به امیدِ ظهورِ حقیقتِ باطنی‌مان در سال جدید و قدم گذاشتن به سرزمین ایمان و عملی شایسته... پیشاپیش مبارک🕊❤️
۱۴۰۳ _ صفر سه
5.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عید آمد و عید آمد یاری که رمید آمد عیدانه فراوان شد، تا باد چنین بادا... 🍃🌺🎋
🇱🇧تَنْهٰاتَرینْ‌هٰا🇵🇸
#فکر
چه شبهه‌های سطحی و ساده‌ای مطرح کردن مستر ایزاک... ایشون فرمودن که در جوامع دینی، ما باز هم شاهد قتل و فساد هستیم، با اینکه باور به پاداش و عذاب دارن... جوابش خیلی ساده‌س: چون اون جوامع، فقط ظاهر دین رو دیدن و به حقیقت دین نرسیدن، چرا که عمل به دین، مسلما جلوی مفاسد رو می‌گیره؛ همچنان که وقتی با افرادی که اینگونه‌اند، همنشین میشیم، به درستی این ادعا پی می‌بریم... اما جوابی دیگر: اگه ایشون قایل به این هستن که در جوامع دینی، باز هم فساد هست، خب در جوامع غیر دینی که ما شاهد مفاسد بیشتر هستیم... از تجاوز به محارم گرفته تا خودکشی‌ها و برده‌داری مدرن... منکر این مفاسد که نیستین؟... چون بنا به نظر ایشون، جوامع، یا دینی هستند و با وجود پاداش و عذاب، باز هم در اونها مفسده هست، یا غیر دینی هستند و باور به دنیایی دیگر ندارند و انسان‌های خوبی هستن... درحالی که با یک مثال نقض هم، ادعای ایشون باطل میشه... باور به بحث پاداش و عذاب، علاوه بر این که یک باور دینی هستش، یک مقوله‌ی عقلی و منطقی هم محسوب میشه... شما امکان نداره که زندگی رو بدون باور به این مساله، به سرانجام برسونین... چند مثال کوچک: شما به تفریح می‌پردازین، درس می‌خونین، فیلم می‌بینین... برای چی؟... واقعا چرا؟... یعنی ما از تفریح کردن، انتظار خوشحال شدن و خوب شدن حالمون رو نداریم؟... چرا درس می‌خونیم؟... خب برای رسیدن به یک درجه‌ی علمی و دیدن ثمره‌ی اون تلاش‌ها... پس ما همیشه در زندگی، منتظر دیدن پاداش ها و یا عذاب ها هستیم... همچنان که دزدی نمی‌کنیم... چون باور عقلی داریم که با این کار، آبروی خودمون رو خواهیم برد؛ پس ما باور عقلی به عذاب داریم... ایشون یک عقیده رو جایگزین عقیده‌ی دیگه کردن و این کار، نیاز به اثبات داره... برای این که عقیده‌ی خودشون رو ثابت کنن، دست به مثال نقض زدن... عقیده‌ی پاداش رو که مختص جوامع دینی هست، با این حرف که در این جوامع هم فساد هست، رد کردن و عقیده‌ی خودشون رو که عدم باور به پاداش و جهانی دیگر بود، صرفا مطرح کردند و این، چیزی بیش از یک ادعا نبود... ایشون از مصادیق دنیای غیر دینی، غافل شدن و خیلی زیرکانه از زیر بار اشکالات این جوامع، فرار کردن... در حالی که ما، به بیان دلیل وجود مفاسد در جوامع دینی پرداختیم ولی ایشون، پاسخی برای وجود مفسده در جوامع دینی ندارند، چون اساسا با این ادعاشون، هیچ همخوانیی نخواهد داشت و نتیجه‌ی عقیده‌ی ایشون، پوچ و عبث بودن کارهای انسان و اساسا، زندگی خواهد بود... بحث دیگر ایشون برای توجیه ادعایی که داشتند، مطرح کردن مساله‌ی "وجدان" بود... بالاخره حق دارند و باید جایگزین مناسبی برای پاداش و عذاب اخروی، مطرح کنند... عمده مساله‌ی ما با فیلسوفان غرب در بحث شناخت‌ هستش... خود همین بحث شناخت، یک مقوله‌ی عجیب و طولانیه... ما دو نوع شناخت داریم: ۱_شناختی که از منبع الهی و روحانی نشات می‌گیره، و ۲_ شناختی که از برداشت‌های شخصی و اصطلاحا، امانیستی شکل می‌گیره... تعریف ما از وجدان، یقینا با تعریف غربی ها از وجدان، متفاوت خواهد بود... اما در یک وجه، مشترک هستیم... آن هم این که وجدان، یک محکمه‌ی عدالت‌پسند هستش که قاضی و شاکی، خودمون هستیم... همونطور که ایشون هم اشاره‌ای کوچک به این تعریف دارن که اتفاقا دم خروس ایراد ایشون، از همین جا بیرون می‌زنه... ایشون می‌فرمایند که: من از مجازات وجدان خودم می‌ترسم... ببینید!... پس مستر ایزاک، باور به مجازات و حتی پاداش دارند... اما به شکلی تقلیل یافته و بسیار سطحی و این دنیایی... این بحث، تا همین‌جا کافیه... من از شنیدن این مزخرفات که امثال این مستر مطرح می‌کنن، واقعا اعصابم خرد میشه ولی بهانه‌ی خوبی هستن برای واکاوی باورها و به کار انداختن خودمون...
بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت چه بود غیر خزان‌ها، اگر بهار، تویی؟...
خیلی عجیبه که ما تا حالا هیچ مطلبی از و ، توی این کانال نداشتیم... سالها پیش، شرح داستان‌وار شاهنامه توی خونمون موجود بود و می‌خوندم گاها؛ ولی چند روز پیش، هر چی گشتم، نبود... باید اعتراف کنم، به مقداری که با شعرای عاشق و عارف، مانوس بودم، با شاعری حماسه‌سرا مثل جناب فردوسی، عجین نبودم...
«ایّام، مبارک باد از شما. مبارک شمایید. ایّام می‌آیند تا به شما مبارک شوند». (مَقالات شمس تبریزی، تصحیح و تعلیقِ استاد محمدعلی موحّد، ص ۶۳۶) _ این انسان است که به ایام، ارج می‌دهد... که اگر در آن، عمل خیری انجام داد، آن ایام، مبارک می‌شوند... " در جمع حلقه‌ی قرآنی این ایام"
رَهِ آسِمٰانْ دَرونَسْتْ، پَرِ عِشْقْ را بِجُنْبٰانْ!
برداشت نادان از چیزی که دانا می‌گوید، هرگز نمی‌تواند درست باشد... چرا که ناخودآگاه، هر چیزی را که "بشنود"، به چیزی که "بتواند بفهمد"، تفسیر و ترجمه می‌کند...