روابط انسانی دیگه وجود نداره، آدما هرکار و رفتاری دلشون بخواد میکنن و کاملا حقبهجانب و خودمحور شدن. واقعا دیگه ارتباط با آدما حالمو بهم میزنه.
هدایت شده از قهوه ی سرد آقایِ نویسنده
- من شیشهی عینکی بودم . . ؛
که تو از آن به دیگران نگاه میکردی
و هیچوقت مرا نمیدیدی . . ؛
همینقدر نزدیک ، همینقدر دور :)
بعضی خونه ها نمیشه آب خورد چون مزه یخچال ما با مزه یخچال شما فرق میکنه مال شما بدمزهست.
من خیلی خیلی خیلی روی عیدی هایی که قراره بگیرم حساب باز کردم، پس تمام عید دیدنی ها رو خواهم رفت..