بفرمایید شام! قبلا نمی‌شد با خانواده سینما بری، الان ماهواره هم نمیشه دید. بله؟ چی؟ از اتاق فرمان اشاره می‌کنن ماهواره ضایع‌تره. راستش ما تازه نصب کردیم هنوز مسلط نیستیم. البته نمی‌بینیم. گاهی رصد می‌کنیم. دیشب داشتیم یه برنامه رصد می‌کردیم درباره شام و این چیزها. سه تا گشنه میرن خونه یه گشنه دیگه اون براشون شام از بیرون می‌گیره و این‌هام آخرش میگن غذاشون نمک نداشت، نوشابه‌شون گاز. ولی چرا این جوری‌ان؟ یعنی سریال ترکیه‌ای پیش این‌ها، کلید اسراره. داداش یه تعهدی، مسئولیتی، چیزی. شما وقتی با یکی ازدواج می‌کنی، یعنی با اونی دیگه. اون هم با توئه. مگه مودم خونس رمزش رو همه دارن؟ تازه ما مک آی پی مودم رو هم فعال کردیم، آقا بهروز نتونه وصل شه. روابط‌شون هم خیلی جالبه. یعنی اولش که میان تو، رامین و سارا نامزدند، پرهام و پریسا هم دو تا بچه دارند. برنامه که تموم میشه، پرهام و سارا نامزدند، رامین هم با پریسا بچه‌های پرهام رو به سرپرستی قبول می‌کنه. یعنی آدم اسپارتاکوس ببینه باز متوجه اهمیت عفاف میشه ولی دوستان کلا رد دادند. شما که اینقدر اهل بریز و بپاشید چرا به لباس که می‌رسید صرفه‌جویی می‌کنید؟ طرف یه لباس پوشیده قشنگ معلومه قبلا ماسک بوده. کشیدنش کارکرد تن‌پوش پیدا کرده. بعد میگه «این مقدار رو به اصرار رامین جون پوشیدم و الا من خودم طرفدار آزاداندیشی‌ام» شما مطمئنی رامین معنی کلمه اندیشه رو درست گفته بهت؟ گولت زده به نظر. بعد این رو هم به اصرار رامین جون پوشیدی؟ یعنی رامین نمی‌گفت، برنامه استخر داشتید؟ دیگه شما تو تایلند هم بخواهی مسابقات شنا شرکت کنی چارچوب‌هایی داره. یعنی مورد داشتیم طرف تو پاتایا، لب ساحل داشته آفتاب می‌گرفته، پلیس ساحل اومده گفته «خواهرم حجابت، برادرم نگاهت» غذاهایی که هم می‌خورن با مزست. طرف واسه مهمون‌هاش کباب کوبیده ایرانی زده با زعفرون خراسان و ریحون تازه و پیاز. بعد بغلش، ودکا آورده! داداش خود کبابی «برادران لاوروف به جز سرگئی» تو مسکو، کنار کوبیده، دوغ آبعلی میده. آخرش هم میگه: «آرتور! میز چهار، دو سیخُف کوبیدُف اضافُف.» تو چقدر جوگیری آخه؟ خلاصه ماهواره نبینید. اگر هم می‌بینید مثل ما رصد کنید فقط. غرقش نشید! #علی_بهاری #بفرمایید_شام #من_و_تو @tanzac

یارانه واقعا مردم چرا توقع دارن دولت ماه به ماه یارانه بده؟ یارانه که حق نیست، لطفه. اصلا از قدیم گفتن یارانه رو کی داده و کی گرفته؟ یه جوری جو دادید همسایه ما اومده وسط کوچه داد می‌زنه: چرا دارید صحنه‌سازی جلوه می‌دید؟ من حذف شدم! بد هم حذف شدم. سهم یارانه بهم تعلق نمی‌گیره. در منزل اجاره‌ای پدر خانم سکونت دارم، هیچ ننگی از این بالاتر نیست. من دارم مشمول مالیات‌های جدید میشم. فقط بذارید بشم من! اصلا کی گفته با یارانه نمیشه زندگی کرد؟ من خودم با یارانه زندگی می‌کنم و تازه پس‌انداز هم دارم. یارانه که واریز میشه باهاش یه سبد مواد غذایی می‌خرم و با بقیه‌اش قرض‌های همسایه‌های مومن رو هم میدم، به هر حال مسلمونیم دیگه. روایت داریم تا چهل تا این ور و اون ور همسایه به حساب میان. حالا حساب کنید تو آپارتمان چه خبره! حریم خصوصیش به اندازه اون پیام‌رسانه که می‌خود خواهر تلگرام باشه ولی در بهترین حالت عمه ناتنیشه. یعنی حریم خصوصی آپارتمان یه جوریه که همسایه بغلی، هلو می‌خوره آبش می‌پاشه رو ما یا مثلا وقتی کتلت سرخ می‌کنن گاهی ما تذکر میدیم "آبجی اون وریش کن؛سوخت." تو همچین مجتمعی خوب همسایه‌ها دیگه حق همسایگی ندارن. جزئی از خانواده‌ان.،نفقه می‌گیرن. یعنی ما طبقه بالایی‌مون فوت کرد بچه‌های پایینی بعد چهلم رفتند دنبال انحصار وراثت و دعوی ارث و میراث و اتفاقا تو دادگاه پیروز شدند. من خیلی اهل صدقه دادن هستم و بعد از خرید ما یحتاج منزل، از بقیه پول یارانه صدقه میدم. مثلا هفته پیش قرض همسایه‌مون به سوپر محل رو که شش ماه عقده شده بود تو حلقومش تسویه کردم. حالا اجازه بدید اسم اون مومن رو نگم که حرمتش هم محفوظ بمونه ولی خود آقا مجید مساکینی می‌دونه. راستش صدقه دفع بلا می‌کنه دیگه. خوب کی بهتر از آقا مجید؟ آقا مجید از همین جا بهت سلام می‌کنم برادر. ایشالا خدا بهت برکت بده تا دیگه مجبور نباشی نسیه‌ای خرید کنی. مجید جان غصه نخوریا! خدا شاهده چهارصد هزار تومن که سهله اگه پانصدهزار تومن هم بدهکار بشی باز هم میرم تسویه می‌کنم. خلاصه کلی کار می‌کنم با یارانه. هم کارهای دیگران و هم کارهای شخصی خودم رو. لباس‌شویی هم خودم روشن و خاموش ... چیز تعمیر می‌کنم با همین پول یارانه. واقعا جا داره از مسئولین تشکر کنم که با افزایش مبلغ یارانه، قدرت خرید ما رو به قدری زیاد کردن که دیگه زور تو بازوهامون گندیده و افتادیم به ولخرجی. مثلا من خودم با پول یارانه‌های جدید جوگیر شدم و رفتم تو متاورس یه تیکه زمین خریدم. مشتری پاش خوابیده بود از کالیفرنیا امریکا. مخلص همه مستمعین. داشتم باهاش معامله می‌کردم که یکهو چند تا تازه به متاورس اومده اومدن بغلش مکان فسق و فجور ساختند. دیگه دیدم واسه تربیت بچه ها مضره. یارو می‌اومد با آواتار غلط انداز و هزار و یک قلم آرایش نوجوون ما رو منحرف می کرد. من هم مجبور بودم صبح تا شب سلام فرمانده بذارم بشوره ببره. دیدم فایده نداره زمین رو فروختم و گذاشتم تو بورس خودمون. پوله در عرض سه روز شد یک چهارم. البته ناراضی ام نیستم. حتما امتحان الاهی بوده. خدا رو شکر یارانه هست جای خالیش رو پر می‌کنه. #علی_بهاری #یارانه @tanzac

من فقط منتظرم نجم الدین شریعتی از "مدار" خارج بشه که ایشالا بعدش مهران رجبی بیاد سمت خدا. #علی_بهاری @tanzac

این چهل و سه ساله تو اعتصابه @tanzac

از هنرنمایی هم‌وطنان در یوتیوب! @tanzac

جواد خیابانی یه جوری محکم میگه اکرم عفیف انگار بقیه اکرم‌ها آلوده‌اند! #علی_بهاری @tanzac

سخن حق @tanzac @feyzefeyz

هر کی از تیم ملی ناراحته جمع کنه از ورزشگاه بره. @tanzac

این که گرت بیل با اون رزومه و توانایی، توپ رو ببره گوشه زمین و بخواد وقت تلف کنه تا نتیجه صفر - صفر بمونه لذتی داره که فقط با لذت خاروندن جای جوراب قابل مقایسه است. #علی_بهاری @tanzac

شرح مختصر و جامع زندگی پنگوئن‌ها پ ن: به خاطر برخی واژه‌ها عذرخواهم ولی شیرین بود. حیفم آمد منتشر نکنم.😊 @tanzac

این الان باید تو دفترش درباره ابعاد فلسفی نسبیت مقاله بنویسه. اومده بازی تیم ملی تماشا کنه. @tanzac

وقتی مجازی، دکترای علوم سیاسی می‌گیری. @tanzac