3.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️دغدغه نسبت به حفظ اسلام
🔴 از التماس امام ره تا بی تفاوتی و عادی انگاری برخی از مسئولین
🔰امام خمینی ره در یکی از سخنرانی های خود این جملات را به زبان آورده است:
" ... من از همه #میخواهم، من #التماس میکنم به ملت ایران، من دست ملت ایران را #میبوسم، اسلام را میخواهند ببرند ... "
⏪ در نظر بگیرید که #غیرت_دینی و تعصب امام ره نسبت به اسلام آنقدر بوده که اینچنین برای اجرای اسلام در جامعه دغدغه دارد.
⏪ در نظر بگیرید که امام ره با آن جایگاه و شانی که دارد اینچنین برای اسلام از #آبرو و #اعتبار خود مایه می گذارد، آنگاه برخی از مسئولین با وجود اینکه هم شرایط و هم امکانات مقابله با بی بند و باری و حمله به باورها و ایمان مردم را دارند، اما باز هم از تکلیف خود شانه خالی می کنند.
⏪ در نظر بگیرید که در زمینه فضای مجازی یله و رها که در حال گرفتن اسلام، غیرت و باورهای دینی و اخلاقی از جامعه ماست، مردم از مسئولین #خواهش می کنند تا نگذارند اسلام و انقلاب ضربه ببینند، اما سال هاست که به سخن و مطالبه مردم، بی توجهی می شود!
┄┄┄┄┄❅☫✾☫❅┄┄┄┄┄
🆔 @motalebegari_hejab
🗒 قایقی باید ساخت ...
(شهر در محاصرۀ تجدد)
استاد مهدی جمشیدی
۱. اهل معنا میبینند و میگویند که میدان توپخانه، همچنان وضع انقباضی دارد؛ گرفته و فروبسته و تلخ و تاریک است. در آن نفس نمیتوان کشید. حزنآمیز و گداخته است. نور ندارد و گرفتار خفقان است. بیش از صد سال پیش، شیخفضلالله نوری را در میدان توپخانه به دار کشیدند و مردمان، به قتل وی رضایت دادند. معصیت، اجتماعی بود و بدینسبب، چندی بعد، جمهوری رضاخانی از راه رسید و دودمان مردمان را بر باد داد. شیخ شهید گفت که در پس صحنۀ مشروطه، فتنهها نهفته است و بساط دین برچیده خواهد گفت. مشروطه، مقدمۀ #کشف_حجاب شد و دیانت، به زنجیر تجدد انگلیسی افتاد. و امروز، حتی جغرافیای شهادت شیخ نیز فروبسته است.
۲. در لجنشهر تهران چهها که نمیگذرد؛ به #فاحشهخانه شبیهتر است تا شهر. #هرزگی غوغا میکند در امالقرا. #فسق و #فجور از در و دیوار شهر فرومیریزد. خیابان، اندرونی زنان و دختران #بیحیا شده.برهنگی از موی سر، به نیمتنه و پایینتنه رسیده. فساد، سکۀ رایج شده. مردان،#غیرت خویش را بالا آوردهاند و نوامیسشان را تاراج چشمهای خیابانی نهادهاند. از مردانگیشان، جهازات جسمیشان مانده و بس.رسم #دیاثت را آموختهاند. زن در این شهر، چونان شئ لذیذ شده که اگر امکان تمتع لمسی از او در میان نباشد، دستکم تمتع بصری، رواست.#تبرج، رواج یافته و #عفت،متروک گشته. حریم و حرمت، بر باد نسیان رفته و کثافات مکتوم، جسارت تجاهر یافتهاند.#سگ را فرزند میشمارند و به خانه راه میدهند و در آغوش میگیرند. حرام و حلال و طهارت و نجاست را کنار نهادهاند.#سگبازی و#سگگردانی، تفرج و تفریح فراغتشان است. سر در آخور شبکههای تجددی دارند و القائات آنان را نشخوار میکنند. استعمار، استحمارشان کرده. مسخ و مستحیل شدهاند؛ چنانکه موبهمو، آداب و رسوم تمدن ضالۀ غرب را بهجا میآورند. ابلیس، چه معرکهای به راه انداخته در آخرالزمان. مردمان، از راه رفته بازگشتهاند و عهد قدسی را به چوب عصیان شکستهاند.
۳. مؤمنان در#مشقتند و خوندل میخورند. خوف دارند از حضور در خیابانها. زبان بستهاند تا مبادا گرگان برهنه، هوچیگری کنند. در خویش فرو رفتهاند و دلسردند از وعدههای بیفرجام و معلق حاکمان. بسی#دروغ شنیدهاند و با اعتماد، بدرود گفتهاند. کار از غمض بصر گذشته است؛ باید از خیابان حذر کنند. در امان نیستند از سیلاب لجامگسیختگی اصحاب زن، زندگی، آزادی. زبالهها و چرکهای وجودی اینان، راهی جز عزلت، پیش رو ننهاده. وقتی نمیتوان گفت، باید گریخت. باید#هجرت کرد از#دارالفساد. فاسقههای شهری، فزونی یافتهاند و فتح سنگر به سنگر کردهاند. نه به#شرع تمکین میکنند و نه به#قانون. هم از خیرگی چشمهای#هوسباز و گرسنه، لذت میبرند و هم از دهنکجی به انقلاب خمینی.#رکیکگو و حقیر و بیمایهاند. جز تن ندارند که عرضه بدارند. تنزده و بدناندیشاند و با اندامشان، تجارت خیابانی میکنند. عفت میفروشند و هوس میخرند. لجن می پراکنند و فضیلت میسوزانند. بیهویت و بیریشه و بوقلمونصفت هستند و به اندکبادی، فرومیریزند. به وسوسهای، میشکنند و به وعدهای، خام میشوند. ظهورات زنانهگیشان، خیابان را خفه کرده و در دلها، آشوب افکندهاند. شهرآشوبی فاسقهها، نام دیگر نافرمانی مدنی است.
۴. حاکمان، ادعای#دیانت دارند، اما از عمل، بیبهرهاند. مصانعه و مداهنه را برگزیدهاند و مرعوب بازی روایت شدهاند. حاکمان، به#قدرت میاندیشند نه حقیقت. طمع تداوم جلوس بر کرسی#ریاست دارند و بدینجهت، همدل با اهتمام عوام به اسافل اعضایند. دولت، علیل و عقیم است و مبدأ تساهلوتسامح. طبیب#کارنابلدی را به قدرت رساندند تا شاید وفور رأی، مشروعیت بیافریند، اما نه به این مقصد رسیدند و نه کار خلق، بهسامان شد. درد روی درد، انباشته گشته و ستون معیشت، در آستانۀ فروریختن است. از دین گریختند تا دنیا را در آغوش بگیرند، اما از هر دو ماندند و به مرداب عجز غلتیدند. نان رفت و ایمان نیز. باران رفت و آسمان نیز. بر سر قدرت، فضیلت را معامله کردند. دین را به کنار نهادند و جانب دنیا را گرفتند. احکام شرع مقدس را بر اساس روایات جان لاکی، تفسیر میکنند. تجدد، سلطان درونشان است و تدین، لقلقۀ لسانشان. دولت طبیبان، راه علاج نمیداند و بینسخه و پریشان و سرگردان است. گرداگرد خویش میگردد و همچنان، چشم به عنایات و کرامات واشنگتن دارد. حاجی واشنگتنهای قجری، امروز بیشترند. عهد قجر رفت، اما روشنفکران قجری، همچنان#قدرتنشین و صاحبکرسیاند.#مذاکره با#شیطان را بر ذکر خدا ترجیح میدهند و#التماس را بر عمل. بیطرح و معطلند و چشمانتظار گشایشهای واشنگتنی، تا شاید در امتداد برجام، ننگنامۀ دیگری را گردن بنهند.
مخلص کلام، با چماق تکثر، بر سر تدین میکوبند و اضداد هویتی را برمیتابند.
@mahdi_jamshidi60