eitaa logo
طرائف
237 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
نکاتی برگرفته از دروس استاد سید محمد جواد شبیری در ارتباط با مباحث حدیثی، رجالی، تاریخی، اصولی و‌...
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 عدم اعتبار تضعیفات رجالی ▪️ قسمت اول شواهد متعددی هست که نشان می دهد حجم عظیمی از تضعیفات رجالی، به جهت غلو و بر پایه‌ی متن شناسی بوده است. در این شیوه، شخصِ رجالی بر اساس دو مقدمه حکم به ضعف راوی می کند: ۱- متنی که توسط این راوی نقل شده مضمون فاسدی دارد. ۲- کسی که چنین مضمونی را نقل کند به آن معتقد بوده و در نسبت دادن آن به معصوم تعمد کذب داشته است. در نتیجه، با بررسی متن روایات یک راوی، غلو و کذب او را استنباط می کرده اند. هر دو این مقدمات، استنباطی اند و روشن نیست که تضعیف کننده در این دو مقدمه بر صواب باشد. این که چه مضمونی فاسد است، مورد اختلاف است. غلو و تقصیر مانند مفهوم تندرو و کندرو در ادبیات سیاسی است؛ وقتی حد اعتدال و میانه‌روی مورد اختلاف شد، تبعا حد تندروی و کندروی هم اختلافی می شود. مقدمه‌ی دوم نیز استنباطی و حدسی است و همان طور که مرحوم شیخ در عده (بحث خبر واحد) نگاشته اند، نمی توان به نحو کلی، راوی را معتقد به مضمون روایتش دانست و حکم به تعمد کذب کرد. بنابر این، شهادت به ضعف یک راوی که بر اساس چنین استنباطاتی باشد، شهادتی حدسی محسوب می شود که برای دیگران اعتبار ندارد. اما تضعیفات، حتی در مواردی که استنباطی بودن تضعیف محرز نیست نیز اعتبار ندارد. در این گونه موارد، اصالة الحس جاری نمی شود و با احتمال حدسی و استنباطی بودن، اعتبار تضعیف ساقط می شود. در ادامه به بیان این مطلب می پردازیم. برگرفته از دروس خارج فقه سال ۱۳۹۶ @Taraaif
💠 عدم اعتبار تضعیفات رجالی ▪️ قسمت دوم به دو وجه می توان عدم حجیت تضعیفات رجالی را تقریر کرد: ۱- گذشت که حجم عظیمی از تضعیفات بر اساس متن شناسی و استنباطی بوده است؛ در نتیجه، جز در موارد معدودی که تضعیف، شرایط خاصی دارد، ظن به حدسی بودن تضعیف حاصل می شود و یک علم اجمالی به این که پاره ای از این تضعیفات، حدسی اند شکل می گیرد. این علم اجمالی، مانع اجرای اصالة الحس در اطراف آن می شود و نمی توان حکم به حسی بودن تضعیف و اعتبار آن کرد. ۲- حمل بر حسی بودن در موارد دوران بین حدس و حس، از باب اماریت و طریقیت نوعیة است؛ در خصوص تضعیفات رجالی، با توجه به شواهدی که در جای خود طرح شده، ظن نوعی به حسی بودن حاصل نمی شود و نمی توان بنا را بر حسی بودن شهادت گذاشت. این دو بیان بر این اساس بود که حجیت آراء رجالیون را از باب ظن خاص و شهادت بدانیم. مبنای دیگر در وجه حجیت آرای رجالی، اطمینان‌آوری است. بنا بر این مبنا نیز روشن است که در صورت ظن به حدسی بودن تضعیف، اطمینان به صدق آن حاصل نمی شود و تضعیف اعتبار ندارد. اگر هم حجیت آراء رجالیون را از باب انسداد صغیر بدانیم، باز اعتبار منحصر در مواردی می شود که ظن نوعی حاصل شود و با توجه به حجم عظیم تضعیفاتِ متن‌شناسانه که درستی آن روشن نیست، چنین ظنی در متعارف تضعیفات حاصل نمی شود و نمی توان حکم به اعتبار آنها کرد. برگرفته از دروس خارج فقه سال ۱۳۹۶ @Taraaif
💠 عدم اعتبار تضعیفات رجالی ▪️ قسمت سوم چند نکته درباره‌ی مباحث پیش گفته: ۱- بحث مناشئ توثیق و تضعیف از مباحث مهمی است که لازم است در رجال به آن پرداخته شود. ۲- مطالبی که در مورد عدم اعتبار تضعیفات رجالی گذشت در مورد توثیقات جاری نیست و توثیقات رجالی، معتبر است؛ در نتیجه، در مواردی که یک راوی توسط برخی توثیق شده و توسط برخی دیگر تضعیف شده، جانب توثیق مقدم می شود. ۳- در برخی تضعیفات، خصوصیاتی وجود دارد که دو تقریر سابق در عدم اعتبار تضعیفات در مورد آنها جاری نمی شود، خصوصیاتی که نشان می دهد آن تضعیف، مبتنی بر متن‌شناسی نبوده است؛ در نتیجه ظن به حدسی بودن آن حاصل نمی شود و علم اجمالی پیش‌گفته نیز منحل به مواردی است که ظن به حدسی بودن آن باشد؛ لذا چنین تضعیفاتی معتبر هستند. ۴- حتی اگر دو بیان سابق در بی اعتباری کلی تضعیفات را نپذیریم، در مورد برخی تضعیفات، شواهد خاصی وجود دارد که حدسی بودن آن را نشان می دهد و باعث بی اعتباری آن می شود. تضعیفات ابن ولید نسبت به مستثنیات از روایات کتاب نوادر الحکمه از این دست است. برگرفته از دروس خارج فقه سال ۱۳۹۶ @Taraaif