⭕️مهمترين امتحان معاصرِ بشر این است كه بشر عقلانيت خودش را تسليم به وحی كند.
🔰حضرت آیتالله میرباقری
♦️اينكه ما بياييم دانشهاي ديگر را مطالعه كنيم، اصلاح كنيم؛ يعني چي بخواهيم اصلاح كنيم؟ با چه روشي اصلاح ميكنيد؟ بخوانيد كتب غربيها را، غير اسلاميهايش را حذف كنيد! جامعهشناسي را اين طوري ميشود اسلامي كرد؟! يا بايد از بنياد، پارادايمهاي جامعهشناسي را و بعد «روش تحقيق» در جامعه شناسي را طراحي كنيم؛ مبتني بر اين پارادايمها و آن روش تحقيق، تحقيقات شكل بگيرد، جامعه شناسي اسلامي توليد ميشود. كاري كه غرب كرده، شما اسلامياش را بايد انجام بدهيد. پس اينكه بخوانيم و اصلاح كنيم، چيزي از درونش درنميآيد.
♦️اينكه يك علم انضمامي اضافه كنيم؛ همين علوم خوباند، بياييد يك علمي بهش اضافه كنيد كه مبادي و غايات را هم بيان بكند. باران كه ميآيد، بگويد علت غايي و فاعلياش چيست. بيماريها را علت فاعلي و غايياش را هم بگويد. اين هم علم ديني درست نميكند. اينكه ما بياييم فلسفههاي مضاف طراحي بكنيم، اين به نسبتي علم را ديني ميكند. به نسبتي كه فلسفه ما به دين منتسب است، به همان نسبت كه اين فلسفه باز در علم جاري ميشود، علم، ارزش اسلامي پيدا ميكند ولي كافي نيست.
♦️براي اينكه منظومه هماهنگِ عقلانيت بشر كه مهمترين امتحان معاصرِ بشر است كه بشر عقلانيت خودش را تسليم به وحي بكند؛ نه حسش را، تعقل خودش را؛ نه اينكه بگويد عقل دارم ميفهمم؛ بعد از اينكه فهميدم، در عمل حالا يا بندگي ميكنم يا نميكنم. نه. خود قوه تعقل، مثل چشم است. آقا! چشم، مناسك بندگي دارد ديگر، حلال و حرام دارد. خود عقل نیز، حلال و حرام دارد. حلال و حرامِ تعقل، در «روش تحقيق»اش است. عنايت فرموديد. تعبد در عقلانيت، تقواي در تعقل، غير تقواي در علم است. آقا! نماز شب ميخواند، خيلي آدم خوبي است ولي وقتي تعقل ميكند، به روش غربي تعقل ميكند؛ تعقلش اسلامي نيست. اينكه اين تعقل هم بياييم تركيب كنيم با معارف اسلامي، باز اسلامي نميشود. عرض كردم حتي اگر روش تعقل شما اسلامي نبود، موضوع تعقلتان دين باشد، اسلامي نيست، حرام است، تحريف دين است. موضوع تعقل، قرآن هست! بيست سال روي قرآن كار كرده اما با روشي كه روش تأويل است. يك كتاب نوشته، همهاش تأويل قرآن است، تأويل به رأي است. عنايت ميكنيد. جريان تقوا در تعقل، اين معناي تعبد است.
♦️تعبد هم بايد قاعدهمند بشود، يعني از عقلانيت عبور كند. عقل بگويد قواعد بندگي در تحقيق چيست، آن هم تحقيقات شبكهاي اجتماعي. كهكشان عقلانيت اجتماعي را ميخواهد تسليم به شرع كند، نوراني كند؛ خب اين پيدا است خيلي دقتي كه ميبرد، بيش از اين حرفها است. شما ميخواهيد چكار كنيد تا بگويم چقدر دقت كنيد. اينكه گاهي ما را متهم ميكنند كه چقدر عميق ميكنيد كار را در فرهنگستان، بحث اين است كه چكار ميخواهيد كنيد؟ اگر ميخواهيد دانش غربي را تركيب كنيد با فقه ديني؛ اين، كار آساني است. تركيبسازي، خيلي كار سختي نيست. اگر ميخواهيد الگوها و مدلها را اسلاميزه بكنيد، اين كاري ندارد كه. اين اينقدر عميق نميخواهد تأمل كنيد. حتي اگر ميخواهيد فلسفههاي مضاف توليد كنيد، باز هم اين قدر زحمت ندارد. ولي اگر ميخواهيد منظومه عقلانيت بشر را تسليم كنيد، خب بايد اول روش تسليم شدنش را پيدا كنيد. براي اينكه روش تسليم شدنش را پيدا كنيد، فلسفه روش بايد پيدا كنيد. اصول بنيادي روش تحقيق كه آن اصول بنيادي، روش تحقيق را مبتني بر تعبد به شما ميدهد. ميگويد چگونه مبتني بر تعبد، منظومه روش تحقيقت را ايجاد بكن. و بعد هم بايد طراحي مديريت شبكه تحقيقات بكنيد. آن چيزي است كه فرهنگستان دنبال كرده. البته محصولاتي هم داشته. در حوزه مديريت هم فيالجمله اين به كار گرفته شده.
📕سخنرانی تمدن اسلامي و جنبش نرم افزاري، ١٣٨٧/٠۵/١۵
#تولی_و_تبری_در_روش
#مناسک_عقل_و_تعقّل
#تجربه
#استراتژی_استحاله
🆔@Asre_jadid_57