🔰 تحریف روایت در جنگ شناختی: از انکار تا اغراق
1️⃣ بخش اول: اهمیت جنگ شناختی–روانی
در این نوشتار میخواهم به این پرسش پاسخ دهم که چگونه ممکن است یک پیروزی واقعی، در ذهن ما به شکست تعبیر شود؟ برای پاسخ، ابتدا لازم است به یکی از مفاهیم بنیادین روانشناسی یعنی «ادراک واقعیت» بپردازم.
اجازه دهید برای درک بهتر این موضوع یک ماجرای قدیمی را در آلمان با هم مرور کنیم:
🔹 در یک روز سرد زمستانی، در دل طوفانی از برف، مردی خسته سوار بر اسب به مهمانخانهای پناه آورد. خوشحال از اینکه سرپناهی گرم یافته، از اسب پیاده شد. صاحب مهمانخانه با تعجب از او پرسید: از کدام مسیر آمدهای؟ مرد با دست، مسیری را که پشت سر گذاشته بود نشان داد. مهمانخانهچی با دیدن مسیر، با ناباوری گفت: میدانی که سرتاسر راه، از روی دریاچهی یخزده عبور کردهای؟ مسافر با شنیدن این حرف، رنگ از چهرهاش پرید. اندیشهی اینکه کیلومترها روی سطح نازک دریاچهی یخ زده تاخته و ممکن بود هر لحظه در آن فرو رود، چنان وحشتی در دلش افکند که درجا بر زمین افتاد و جان سپرد.
تا زمانی که گمان میکرد بر روی زمین خاکی میتاخته هیچ نگرانی نداشت؛ اما وقتی دانست که واقعیت چیز دیگری بوده، ادراک او از واقعیت تغییر کرد و همان ادراک، جانش را گرفت.
🎯 این داستان را مرور کردم تا به یک گزارهی بسیار مهم برسم: در زندگی، آنچه رفتار ما را تعیین میکند «خودِ واقعیت» نیست، بلکه «ادراکیست که از واقعیت داریم». ادراک ما ممکن است با واقعیت منطبق باشد یا نباشد؛ اما در هر صورت، این ادراک است که #احساس، #تصمیم و #کنش ما را شکل میدهد.
در روانشناسی، این موضوع زیرمجموعهی مباحث شناختی و سازهای قرار دارد اما همین اصل ساده، اکنون به یکی از ستونهای جنگهای مدرن تبدیل شده است. 📚
دشمنان با بهرهگیری و استفادهی ابزاری از علوم شناختی و روانشناسی آموختهاند که «ادراکِ واقعیت»، مهمتر از «خود واقعیت» است. بههمین دلیل، ابزارهای جنگ شناختی و روانی را بهکار میگیرند تا پیروزیهای واقعی طرف مقابل را در ذهن مردم، بهصورت شکست یا ناکامی جلوه دهند. با چنین رویکردی اشغالگر و متجاوز میتواند پیروزی جبههی مقاومت را در ذهن جامعهاش به یک شکست تبدیل کرده و شکست خودش را با طراحیِ روایت مناسب و تثبیت آن در رسانه، پیروزی جلوه دهد. 📺
دشمن چون نمیتواند واقعیت را تغییر دهد، تلاش میکند ادراک ما از واقعیت را تحریف کند. او با روایتسازی، تصویرسازی و فریب رسانهای، واقعیت را همانطور که برایش مفید است به ما نشان میدهد. 🎭
در عرصه جنگهای نوین، میدان نبرد دیگر صرفاً خاک و آتش نیست، بلکه ذهن و احساسات مردم نیز بخشی از صحنهی درگیری هستند. در واقع، پیروزی در میدانِ نبردِ فیزیکی، تنها یکی از مؤلفههاست. آنچه سرنوشت جنگ را تعیین میکند، برداشت مردم، افکار عمومی و اراده جمعی برای ایستادگی یا عقبنشینی است. 💣 🧠
در این نبردها، رسانه، روایت و ذهن انسان، به ابزارها و میدانهای اصلی جنگ تبدیل میشوند و این همان چیزی است که با عنوان «جنگ شناختی» (Cognitive Warfare) یا «جنگ روانی–رسانهای» شناخته میشود. 📢
در این نوع جنگ:
▫️دشمن در کنار بمبارانِ خاک، افکار و باورها را هم هدف قرار میدهد.
▫️به موازات حمله به پادگانها، روایتهای ذهنی جامعه را تسخیر میکند.
▫️و در کنار نابودی توپخانه، ارادهی عمومی را از درون تحلیل میبرد.
بنابراین برندهی این میدان، کسی است که بتواند معنای اتفاقات را در ذهن مردم بازنویسی کند.
در جنگ روانی از روشها، تکنیکها و ابزارهای متفاوتی بهره گرفته میشود، من فعلا بر روی یکی از سکههای جعلی و رایجی که با آن باور، اعتماد و انگیزه عمومی خریداری میشود تمرکز میکنم، سکهای که دارای دو روست:
🔸 اول) انکار پیروزیهای مقاومت.
🔸 دوم) اغراق در دستاوردهای مقاومت تا سطحی غیرواقعی!
📌 در ادامه این یادداشت، خواهیم دید چگونه خط تبلیغاتی دشمن در میدان نبرد، با تحریف روایت و بازی با ادراک عمومی، پیروزیهای واقعی را به شکست تبدیل میکند و شکستهای خود را پیروزی جلوه میدهد.
〰️〰️〰️〰️〰️
▪️لطفاً با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
🆔 @Tarahomiasl