eitaa logo
کانال روضه دفتری مداح دلسوخته(ترنم نور)
1.4هزار دنبال‌کننده
63 عکس
78 ویدیو
49 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع )حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
ذکر_مصیبت_معصوم_هفتم (سوگنامۀاشتهاردی) آمدن طبیب به بالین امام کاظم (ع) و حرکت جنازه روایت شده، در ساعات آخر عمر امام کاظم (ع) پزشکی به بالین امام آوردند، پزشک به آن حضرت گفت: «حالا شما چطور است؟». حضرت توجه به او نکرد، چون او زیاد اصرار کرد، حضرت زردی کف دستش را به او نشان داد (که نشانه مسمومیت آن حضرت به وسیله زهر بود) فرمود: بیماری من این است. پزشک نزد مأمورین بازگشت و گفت: سوگند به خدا و (امام) از شما نسبت به زهری که به او داده اید آگاهتر است، پس از آن، آن حضرت از دنیا رفت. راوی گوید: پس از آن، جنازه آن مظلوم غریب را روی تابوت نهاده و از زندان بیرون آوردند، شخصی پیشاپیش جنازه فریاد می زد: هذا اِمامُ الرَّفَضَهِ فَاعْرِفوُهُ. : «این پیشوای رافضیان است او را بشناسید». جنازه را به بازار بردند و در آنجا به زمین گذاردند، و اعلام کردند که این موسی بن جعفر (ع) است که به مرگ خدائی از دنیا رفته است، بیائید و بر او نظر کنید، مردم می آمدند و جنازه را می دیدند... (1) به نقل شیخ حُرّ عاملی در اثباه الهداه، سندی بن شاهک دستور داد جنازه را روی جِسْر (پُل) بغداد گذاشتند و به مردم اعلام کرد که موسی بن جعفر (ع) به مرگ خدائی از دنیا رفته است، مردم بر آن حضرت نگاه می کردند و اثر جراحت در او نمی دیدند، روایت شده: یکی از مخلصین از شیعه در آن هنگام کنار جنازه آمد و شنید می گویند: موسی بن جعفر (ع) کشته نشده بلکه به مرگ خدائی از دنیا رفته است، به حاضران گفت: من این موضوع را از خود امام کاظم (ع) می پرسم، گفتند: او از دنیا رفته، چگونه تو را از حال خود آگاه سازد؟، او نزدیک جنازه آمد و گفت: «ای فرزند پیغمبر، تو راستگو و پدرت راستگو است، به ما خبر بده آیا تو را کشته اند یا خود از دنیا رفته ای؟». امام لب به سخن گشود و سه بار فرمود: قَتْلاً قَتْلاً قَتْلاً. «مرا کشته اند...». (2) 1- انوار البهّیه محدّث قمی ص209-212- عیون اخبار الرضا ج1 ص108- کمال الدین ج1 ص118. 2- اثباه الهداه شرح حال امام کاظم (ع) کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
_جعفر_(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم أَبَا الْحَسَنِ، یَا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ، أَیُّهَا الْکاظِمُ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🔸دردی به جان نشسته دگر پا نمی شود 🔸جز با دوای زهر مداوا نمی شود 🔸یک جای پرت مانده ام و بغض کرده ام 🔸در این سیاه چال دلم وانمی شود 🔸کافیست داغ دوری معصومه و رضا 🔸دیگر غمی به سینه من جا نمی شود 🔸معصومه کاش بود کمی درد دل کنم 🔸کس مثل دختر همدم بابا نمی شود 🔸می خواستم دوباره ببوسم رضام را 🔸هنگام رفتنم شده گویا نمی شود 🔸اصلاَ نخواستم کسی آید به دیدنم!! 🔸سیلی که مونس دل تنها نمی شود 🔸از بس زدند خورد شده استخوان من 🔸این پا برای من که دگر پا نمی شود 🔸زنجیرها رسانده به زانو سر مرا 🔸کاغذ هم اینچنین که منم تا نمی شود 🔸گاهی هوای تازه و آزاد می روم 🔸بی تازیانه و لگد اما نمی شود 🔸ضجر من از جسارت سِندی شاهک است 🔸بی ناسزا شکنجه اش اجرا نمی شود 🔸گفتم سر مرا ببر اما تو را خدا 🔸اسمی نبر ز مادرم،آیا نمی شود 🔸تشییع من اگرچه روی تخته در است 🔸تشییع هیچکس روی نی ها نمی شود ⬅️آی حاجت دارا، مریض دارا، گرفتارا، آقامون موسی بن جعفر باب الحوائجه بخدا خوب جایی اومدی، آقا برس به دادم، از غم بده نجاتم ، آقا ببین غریبم ، آقا ببین اسیرم. حالا مرغ دلتو پَر بده بریم کاظمین، حرم باصفای آقا موسی بن جعفر چه صفایی داره تو کاظمین، وقتی نگاه میکنی به دو گنبد طلای آقا موسی بن جعفر و آقا جواد الائمه دلت جلا میگیره، چقد امشب جای همه مون خالیه کاظمین، خوشا بحال اونایی که الان پروانه وار کنار حرمش اند، ان شاءالله به زودی از نزدیک عرض ارادت کنیم، بریم زیارت و برا غربت آقامون اشک بریزیم، ان شاءالله هیچ کس از در خونش نا امید بر نگرده، آی حاجت دارا ، مریض دارا، گرفتارا ،جوون دارا، امشب ،شب شهادته بگیر دامن آقا موسی بن جعفر رو زندانی غریب بغداد، دو نفر مرگ خودشونواز خدا طلب کردن ، آقا یا صاحب الزمان منو ببخش😭😭😭 یکی مادرتون زهرای مرضیه حسنین و زینبین رو صدا زد فرمود: میخوام دعا کنم دستتونو بیارین بالا یازهرا... بچه ها خوشحال شدن گفتن مادر میخوای برای شفات دعا کنی؟ آره مادر😭😭😭 اینجا بود که بی بی فرمود: اللهم عجل وفاتی سریعا، خدایا دیگه مرگ فاطمه رو برسون. یکی هم میوه دلش امام کاظم بود فرمود: خدا دیگه مرگ موسی بن جعفر رو برسون😭😭😭چقد زود دعای آقامون مستجاب شد، آی آبرو دارا، گرفتارا، یه وقت دیدن درِ زندان باز شد چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه از زندان بیرون میارن یه مرتبه دیدن خدایا چقد بدن آقا سنگینه😭😭😭خدایا بدنی که سالهای سال گوشه ی زندان بوده نباید اینقدر سنگین باشه، تا عبا رو کنار زدن دیدن هنوز غُل و زنجیر به دست و پای مبارک آقا موسی بن جعفره(آی غریب آقاااااااا) شیعیان اومدن بدن امام رو با احترام کفن کردن ، تشییع جنازه ی با شکوهی برگزار کردن اما آی کربلائیا، آی حسینیا دلها بسوزه برا جده غریبش حسین😭😭😭 وقتی امام سجاد میخواست بدن بابا رو دفن کنه صدا زد بنی اسد یه قطعه حصیر بیارید میخوام بدن بابای غریبمو کفن کنم آخ مگر به کربلا کفن، به غیر بوریا نبود مگر حسین تشنه لب، عزیز مصطفی نبود حسین آرام جانم حسین روح وروانم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات مداح اهل بیت (ع) احمد بهزادی التماس دعا 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🔸کبوتر زخمیه زهرایم 🔸دل تنگ و بی قرار رضایم 🔸دست غم بشکسته بالم 🔸زین قفس دیگر ننالم 🌱هر که بیند حال و روزم 🌱میکند گریه به حالم 🔰 🔸گر چه اسیر غل و زنجیرم 🔸دوریه طفلانم کرده پیرم ♻️دلم برا رضام تنگ شده ♻️دلم برا دخترم معصومه تنگ شده 🔹گو صبا با دختر من 🔹 بر زمین مانده سر من 🌱با رضا برگو که سوزد 🌱ذره ذره پیکر من 🔰 ⬅️از یه طرف میگفت دلم تنگ رضامه دلم تنگ دخترم،معصومس ⬅️از یه طرف میگفت خدایا شکرت دخترم نیست،پسرم نیست 😭اینجور وحشیانه بامن برخورد میکنن 😭بچه هام نمیبینن تازیانه زدن هارو سیلی زدن هارو 😭😭😭😭😭 💢ماجرای تو انتهای غم است 💢تو بگو از کجا شروع کنم 💢بعد یک رخصت از امام رضا 💢باید این روضه را شروع کنم 💢روضه های تو فرق دارد با 💢روضه های ائمه دیگر 💢پای هر روضه غیر کرب و بلا 💢باید از حجره گفت و یک بستر 💢قصه عمر هیچ خورشیدی 💢به غم انگیزی زوال تو نیست 💢غصه هیچ حجره ای قدر 💢گوشۀ آن سیاه چال تو نیست 💢آه... موسای خانواده نور 💢کوه طوری شده است زندانت 💢مثل بغضی که در گلو حبس است 💢مانده بین گلوی تو جانت 💢از تنت یک خیال مانده فقط 💢بسکه لاغر شدی نحیف شدی 💢خوب شد نیستند دخترهات 💢که ببینند چه ضعیف شدی 💢آه خلوت نشین ظلمت غم 💢خلوتت هم نمور هم سرد است 💢پانشو چون که زود می افتی 💢این اثرهای استخوان درد است 💢تازه این حال و روز قبلا توست 💢دو قدم راه را تنت می برد 💢آن زمان ساق پات سالم بود 💢حال اما شکسته، زخمی، خرد 💢روی دست چهارتا برده 💢بدن تو چه می کند آقا؟! 💢غل و زنجیرهای زندانت 💢بر تن تو چه می کند آقا ⬅️بدن ضعیف، نحیف... ❇️وقتی اون چند نفر، بدن آقارو روی تخته گذاشتند شیعه ها اومدن ❇️میدونستن آقا روضه بوده، افطارش تازیانه و سیلی بوده ❇️نه غذایی نه آبی،،، همش شکنجه ⚠️دیدن بدن چقد سنگینه ⚠️نگاه کردن دیدن هنوز غل و زنجیر به دست و پای آقاست 💢غصه ها در پی تو می آیند 💢آن یهودی بد دهان هم هست ✅پیغمبر فرمود: هیچ قومی مثل قوم یهود منو اذیت نکرد ✅اینا ذاتا دشمن بچه های پیغمبر بودن 🔰همیشه خدارو شکر میکرد که یه جای خلوتی پیدا شده میتونه مناجات کنه اما این نگهبان یهودی، خیلی بددهن و بدزبان بوده همش ناسزا میگفت همش حرفای زشت میزد ⬅️یاد یه روضه دیگه ای هم افتادم ⬅️فرمود اگه میشه مارو از یه محله دیگه ای عبور بدید چشمای نامحرم،به ناموس پیغمبر نیفته 😭😭😭 ⬅️بی حیا عمداً مسیرو عوض کرد از محله یهودیا برد ❇️یکی اومد جلو گفت:آی اونایی که بغض علی تو دلتونه، بچه های علی اومدن 😔انقده سنگ زدن 😔انقده خاکروبه ریختن 💢ظاهرا غیر از این سه چار نفر 💢خانمی با قد کمان هم هست 💢پیکر تو سه روز بر پل شهر 💢مرقد شهر کاظمین شده 💢و از اینجا به بعد مرثیه ام 💢نوبت روضه حسین شده
متن روضه 1 اَلسَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ... وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ... 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد زبانحال آقامون موسی بن جعفر... گوشه ی زندان... 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد 🔸گشته کاهیده تن و مانده به جا تصویرم قربون غریبیت برم آقا... 🔸یا به زندان برسان مرگ مرا یا الله 🔸یا خلاصم بکن از زیر غل و زنجیرم چکار کردند با آقامون موسی بن جعفر... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت گوشه زندان تنهای تنها... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت 🔸گر نیاید به تسلای دل شب گیرم در حالات حضرت آوردند: (لا يَزالُ يَنْتَقِلُ مِنْ سِجْنٍ إلي سِجْنٍ) چهارده سال آقا موسی بن جعفر رو... از این زندان به اون زندان منتقل میکردند... (: بنا به نقلی حضرت فقط 5 یا 6 سال زندانی بودند) خدا ميدونه تو این سالها... چقدر به امام رضا سخت گذشت... چقدر به دخترش فاطمه معصومه سخت گذشت... نميدونم تا حالا مسافر داشتی یا نه... هر روز برای اومدن مسافرت لحظه شماری میکنی... توی این سالها خیلی به شیعیان هم سخت گذشت... اما...بلاخره یک روز خبر دادند... گفتند آی شیعیان... قراره آقاتون موسی بن جعفر آزاد بشه... شاید شیعیان خوشحال شدند... اومدند پشت درب زندان ایستادند... منتظرند... بعد چهارده سال... قراره آقاشون رو ببینند... شاید یک نفر میگه اگه آقام بیاد... من دستهاش رو میبوسم... یه نفر میگه من روی پاهاش میفتم... یک نفر گل آورده... الهی امید کسی نا امید نشه... یکدفه دیدند درب زندان باز شد... چند نفر یک جنازه ای رو دارن میارن... یه نفر صدا میزنه... ( هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَه فَاعْرِفُوهُ ) : عیون اخبار الرضا علیه السلام ج:1 ص:99 آی شیعیان انقدر منتظر بودید... اینم امامتون... ای وای... ای وای... 🔸کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند 🔸چه بلائی به سرِ چشم ترت آوردند 🔸شدی آزاد دگر از قفس تاریکت 🔸ولی افسوس که بی بال و پرت آوردند هر طوری بود شیعیان اومدند... جنازه آقا رو تحویل گرفتند... با احترام کفن کردند... روی دست شیعیان... تشییع جنازه باشکوهی شد... با احترام بدن مطهر آقا موسی بن جعفر رو دفن کردند... اما عرضه بداریم... لا یوم کیومک یا اباعبدالله... کربلا بجای اینکه بدن رو دفن کنند... صدا زدند... اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... اونقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب تاختند که... استخوانها شکست... 🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد 🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 امام موسی بن جعفر(ع)(2) شهادت بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم أَبَا الْحَسَنِ، یَا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ، أَیُّهَا الْکاظِمُ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🔸دردی به جان نشسته دگر پا نمی شود 🔸جز با دوای زهر مداوا نمی شود 🔸یک جای پرت مانده ام و بغض کرده ام 🔸در این سیاه چال دلم وانمی شود 🔸کافیست داغ دوری معصومه و رضا 🔸دیگر غمی به سینه من جا نمی شود 🔸معصومه کاش بود کمی درد دل کنم 🔸کس مثل دختر همدم بابا نمی شود 🔸می خواستم دوباره ببوسم رضام را 🔸هنگام رفتنم شده گویا نمی شود 🔸اصلاَ نخواستم کسی آید به دیدنم!! 🔸سیلی که مونس دل تنها نمی شود 🔸از بس زدند خورد شده استخوان من 🔸این پا برای من که دگر پا نمی شود 🔸زنجیرها رسانده به زانو سر مرا 🔸کاغذ هم اینچنین که منم تا نمی شود 🔸گاهی هوای تازه و آزاد می روم 🔸بی تازیانه و لگد اما نمی شود 🔸ضجر من از جسارت سِندی شاهک است 🔸بی ناسزا شکنجه اش اجرا نمی شود 🔸گفتم سر مرا ببر اما تو را خدا 🔸اسمی نبر ز مادرم،آیا نمی شود 🔸تشییع من اگرچه روی تخته در است 🔸تشییع هیچکس روی نی ها نمی شود ⬅️آی حاجت دارا، مریض دارا، گرفتارا، آقامون موسی بن جعفر باب الحوائجه بخدا خوب جایی اومدی، آقا برس به دادم، از غم بده نجاتم ، آقا ببین غریبم ، آقا ببین اسیرم. حالا مرغ دلتو پَر بده بریم کاظمین، حرم باصفای آقا موسی بن جعفر چه صفایی داره تو کاظمین، وقتی نگاه میکنی به دو گنبد طلای آقا موسی بن جعفر و آقا جواد الائمه دلت جلا میگیره، چقد امشب جای همه مون خالیه کاظمین، خوشا بحال اونایی که الان پروانه وار کنار حرمش اند، ان شاءالله به زودی از نزدیک عرض ارادت کنیم، بریم زیارت و برا غربت آقامون اشک بریزیم، ان شاءالله هیچ کس از در خونش نا امید بر نگرده، آی حاجت دارا ، مریض دارا، گرفتارا ،جوون دارا، امشب ،شب شهادته بگیر دامن آقا موسی بن جعفر رو زندانی غریب بغداد، دو نفر مرگ خودشونواز خدا طلب کردن ، آقا یا صاحب الزمان منو ببخش😭😭😭 یکی مادرتون زهرای مرضیه حسنین و زینبین رو صدا زد فرمود: میخوام دعا کنم دستتونو بیارین بالا یازهرا... بچه ها خوشحال شدن گفتن مادر میخوای برای شفات دعا کنی؟ آره مادر😭😭😭 اینجا بود که بی بی فرمود: اللهم عجل وفاتی سریعا، خدایا دیگه مرگ فاطمه رو برسون. یکی هم میوه دلش امام کاظم بود فرمود: خدا دیگه مرگ موسی بن جعفر رو برسون😭😭😭چقد زود دعای آقامون مستجاب شد، آی آبرو دارا، گرفتارا، یه وقت دیدن درِ زندان باز شد چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه از زندان بیرون میارن یه مرتبه دیدن خدایا چقد بدن آقا سنگینه😭😭😭خدایا بدنی که سالهای سال گوشه ی زندان بوده نباید اینقدر سنگین باشه، تا عبا رو کنار زدن دیدن هنوز غُل و زنجیر به دست و پای مبارک آقا موسی بن جعفره(آی غریب آقاااااااا) شیعیان اومدن بدن امام رو با احترام کفن کردن ، تشییع جنازه ی با شکوهی برگزار کردن اما آی کربلائیا، آی حسینیا دلها بسوزه برا جده غریبش حسین😭😭😭 وقتی امام سجاد میخواست بدن بابا رو دفن کنه صدا زد بنی اسد یه قطعه حصیر بیارید میخوام بدن بابای غریبمو کفن کنم آخ مگر به کربلا کفن، به غیر بوریا نبود مگر حسین تشنه لب، عزیز مصطفی نبود حسین آرام جانم حسین روح وروانم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات مداح اهل بیت (ع) احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀
روضه امام موسی کاظم(ع) آخ دلم میل هوای یار داره که او موسی بن جعفر نام داره همون شاهی که جان دادتوی زندان بدان باب الحوائج نام داره آی حاجت دارا، مریض دارا، گرفتارا، آقامون موسی بن جعفر باب الحوائجه بخدا خوب جایی اومدی، آقا برس به دادم، از غم بده نجاتم ، آقا ببین غریبم ، آقا ببین اسیرم. حالا مرغ دلتو پَر بده کاظمین، حرم باصفای آقا موسی بن جعفر چه صفایی داره تو کاظمین، وقتی نگاه میکنی به دو گنبد طلای آقا موسی بن جعفر و آقا جواد الائمه دلت جلا میگیره، چقد امشب جای همه مون خالیه کاظمین، خوشا بحال اونایی که الان پروانه وار کنار حرمش اند، ان شاءالله به زودی از نزدیک عرض ارادت کنیم، بریم زیارت و برا غربت آقامون اشک بریزیم، ان شاءالله هیچ کس از در خونش نا امید بر نگرده، آی حاجت دارا ، مریض دارا، گرفتارا ،جوون دارا، امشب بگیر دامن آقا موسی بن جعفر رو زندانی غریب بغداد، دو نفر مرگ خودشونواز خدا طلب کردن ، آقا یا صاحب الزمان منو ببخش😭😭😭 یکی مادرتون زهرای مرضیه حسنین و زینبین رو صدا زد فرمود: میخوام دعا کنم دستتونو بیارین بالا یازهرا... بچه ها خوشحال شدن گفتن مادر میخوای برای شفات دعا کنی؟ آره مادر😭😭😭 اینجا بود که بی بی فرمود: اللهم عجل وفاتی سریعا، خدایا دیگه مرگ فاطمه رو برسون. یکی هم میوه دلش امام کاظم بود فرمود: خدا دیگه مرگ موسی بن جعفر رو برسون😭😭😭چقد زود دعای آقامون مستجاب شد، آی آبرو دارا، گرفتارا، یه وقت دیدن درِ زندان باز شد چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه از زندان بیرون میارن یه مرتبه دیدن خدایا چقد بدن آقا سنگینه😭😭😭خدایا بدنی که سالهای سال گوشه ی زندان بوده نباید اینقدر سنگین باشه، تا عبا رو کنار زدن دیدن هنوز غُل و زنجیر به دست و پای مبارک آقا موسی بن جعفره(آی غریب آقاااااااا)😭😭😭 شیعیان اومدن بدن امام رو با احترام کفن کردن ، تشییع جنازه ی با شکوهی برگزار کردن اما آی کربلائیا، آی حسینیا دلها بسوزه برا جده غریبش حسین😭😭😭 وقتی امام سجاد میخواست بدن بابا رو دفن کنه صدا زد بنی اسد یه قطعه حصیر بیارید میخوام بدن بابای غریبمو کفن کنم آخ مگر به کربلا کفن، به غیر بوریا نبود مگر حسین تشنه لب، عزیز مصطفی نبود حالا از سُویدای دلت به نیت سلامتی و فرج امام زمان، شفای همه ی بیماران هدایت و خوشبختی جوونامون، عاقبت بخیری مون سه مرتبه صدا بزن (یاحسین)3
1M
روضه امام کاظم ع با صدای استاد پرویزی 🎤
روضه آقا موسی بن جعفر.ع. بسم الله الرحمن الرحیم🌙 در دعای توسل رسیدیم به فراز آقا موسی بن جعفر👇 ای به زندان کرده خلوت با خدا موسی بن جعفر ای همه آزادگان را مقتدا موسی بن جعفر امروز دسته جمع بریم گوشه ی زندان تاریک بغداد زمزمه ی آقا موسی بن جعفر رو بشنویم؛ میگفت خدایا من که بی تقصیر در زندان گرفتارم خدااا؛ از چه دشمن میدهد اینقدر آزارم خدا ای عاشقان موسی بن جعفر؛دو نفر بودن که مرگ خودشون رو از خدا طلب کردن؛ یکی مادر پهلو شکسته بمیرم برات مادر؛ یکی هم میوه ی دلش؛ موسی بن جعفر؛ نگهبان زندان سندی ابن شاهک لعنت الله ای خدا لعنتت کنه؛ای مرد یهودی خدا لعنتت کنه؛ آقا موسی بن جعفر روزها روزه میگرفت؛ وقت افطار که میشد این نانجیب سندی ابن شاهک؛با تازیانه از آقای ما پذیرایی میکرد؛ یا صاحب الزمان بعد از شهادت موسی بن جعفر بدن مطهرش رو روی تخته ی در گذاشتن؛چند غلام بدن امام رو از زندان بیرون آوردن؛ ای مظلوم عالم یا موسی بن جعفر غل و زنجیر با بدنت چه کرد؛چقدر سختی کشیدی؛ وقتی بدن نازنین و مظلومت از زندان بیرون آمد؛خواهرت نبود دخترت نبود ببینه؛ اما من بمیرم برا اون خواهری که در گودی قتلگاه؛بدن بی سر برادر رو دید؛ بدن بی سر برادر رو دید؛آخ من بمیرم برا اون دختری که؛بدن بی سر بابا رو دید؛ عزیزان بجای دلداری؛بجای تسلیت؛ با تازیانه میزدن؛خانم سکینه صدا میزد بابا؛بابا بلند شو ببین دارن عمّم رو کتک میزنن حالا هر کجا نشستی صدا به ناله بلند کن بگو یا حسین😭😭🖤 صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
44.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زبان چقدر مهمه چه کلماتی رو بگیم چه کلماتی رو حذف کنیم تاثیر کلام مثبت و کلام منفی