eitaa logo
کانال روضه دفتری مداح دلسوخته(ترنم نور)
1.4هزار دنبال‌کننده
63 عکس
78 ویدیو
49 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع )حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
◾روضۂ دفتری حضرت قاسم(ع)◾ 👈🏻بانوای جانسوز:استاد پرویزی🎙️ 👈🏻تایپ و ارسال: خ علیمحمدی✍🏻 السلام علیکَ یا ابا عبدالله، السلام علیکَ یا قاسم ابن الحسن ایها الشهیدُ بکربلا امشب از دل ناله بر قاسم کنم ناله بر ماه بنی هاشم کنم گویم ای ماه بنی هاشم مدد ای یتیم مجتبی قاسم مدد ای گُلی کز ماتمت عالم گریست دیگراین آه وفغان وناله چیست ◾دلتو ببرم کربلا، خدا قسمت کنه بریم کربلا نمیدونم اونا که کربلا رفتن خیمه گاه هم رفتن یا نه، به خیمه ی قاسم نظر انداختن یا نه چه کرد عاشورا ، صدا زد عمو من دیگه بعدِ علی اکبر نمیخوام زنده بمونم یه جمله به عمو گفت که آتیش به قلب آدم میزنه، گفت: عمو یادته اون لحظه ای که علیِ اکبرت رو زمین افتاد سرشو به دامن گرفتی، اما عمو من اگه رو زمین بیوفتم یتیمم بابا ندارم سرمو به دامن بگیره😭 آی حاجتمند مجلس! جان امام حسن اگه خودت حاجت نداری برا حاجتمندا دعا کن، مگه میشه در خونه ی پسر امام حسن رو بزنی و بی حاجت برگردی و اما راوی میگه در میدان بودم که دیدم یه جوانی از لشکر امام حسین جدا شد به طرف میدان آمد که چهره اش مثل آفتاب تابان می درخشید قاسم عده ی زیادی رو به هلاکت رسوند تا اینکه خدا لعنتش کنه (ابنِ فُضَیلِ اُزَدی )گفت گناهِ عرب بر گردنِ من تا داغ قاسم رو به جگر حسین نذارم، چنان ضربتی بر فرق مبارک قاسم زد که با صورت به زمین افتاد، صدا زد یا عُمّا ادرکنی ، عمو جان به فریادم برس(خدا برا هیچ عمویی نیاد که سر کشته ی برادر زاده بیاد) به یاد شهدا به یاد عزیزانِ از دست رفته، آنقدر بر روی بدن قاسم اسبها تاختند که ابا عبدالله نتونست دست به این بدن بزنه ، نشست به بالین قاسم هی صدا میزد: یا عُماه ، عزیز دلم(دید قاسم در حال جان دادنه)😭😭😭 سرشو به دامن گرفت ،راوی میگه دیدم صورت به صورت قاسم چسباند ، سر قاسم رو به زانو گرفت خون از چشمانش پاک کرد،آخ بمیرم برای دلت مظلوم کربلا، آخر عمر قاسم بود پاهاشو از شدت درد به زمین می کوبید الله اکبر😭😭😭 فریادی کشید به روی دامن اباعبدالله جان داد امام حسین اومد قاسم رو خواباند کنار بدن علی اکبر فرمود زینب جان به همه ی زنها بگو بیائیدتو خیمه، خودش هم بین دو شهید نشست گاهی دست میکشید رو سر علی اکبر و صدا میزد علی اکبرم گاهی دست میکشید رو سر قاسم و صدا میزد میوه ی دل برادرم، اگه مریض داری بسم الله آی جوون دارا درِ خونه ی قاسم رو زدیه الهی بحق قاسم ابن الحسن، امن یجیبُ المُضطرِ اذا دعا ویکشف السوء لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
اومد سمت خیمه ها انقده عمه ها و خواهرا، این دختران خردسال دورش حلقه زده بودن، همه یکصدا یک چیزو میگفتند، میگفتند اِرحَم غُربَتَنا ابی عبدالله دید اگه وداع طول بکشه همینجا تو خیمه نگهش میدارند از بیرون خیمه صدا زد دَع عَلیا چ علی رو رها کنید فَإنَّه مَمسوسٌ فِی الله علی غرق در خداست شما دیگه مانعش نشید حالا پدر و پسر باهم از خیمه ها دارن میان یه نگاه کرد دید بابا به پهنای صورت، داره اشک میریزه، دست برد زیر محاسن سفیدش، پیرمردای جلسه، از شما میپرسم، مگه ابی عبدالله، چند سال داشت ۵۸ سال، اما همه محاسنش سفید شده، دست برد زیر محاسن، خدایا شاهد باش کیو دارم به میدان میفرستم شب علی اکبر شب ویژه ست ان شاءالله خیر از جونیت ببینی، امشب جوونیتون رو بیمه کنید حق روضه ش باید ادا بشه، یه جوری جنگیده میمنه و میسره رو بهم ریخته، تا فهمیدند علی داره میاد میدان، تا فهمیدن شبیه ترین کس به پیغمبر داره میاد ، همه کمین کردند، همشونم میدونستند، حاصل عمر حسینه، لذا شیخ جعفر شوشتری یه تعبیری داره، میگه ابی عبدالله یه قتل داره، اونم قتل صبره، مال گوداله، اما یه موت هم داره، مرگش بالا سر علی اکبرش بود فقط خدا میدونه به حسین چه گذشت، من از خیمه ها ابی عبدالله رو همراهی کنم سکینه بنت الحسین میگه من کنار بابام ایستاده بودم تا صدای داداش اکبرم از میدان آمد عَلیک مِنِّی السّلام دیدم چشمان بابام مثل یه محتضر در دورانه، با چه عجله ای خودشو رساند بالا سر جوانش علی اکبر، ۷ قدم مونده بود به پیکر برسه، دیدند حسین خودشو از مرکب رو زمین انداخت پدران شهدا میخام بگم هیچکدومتون افتادن بچه هاتون رو ندیدید هیچکدومتون قطعه قطعه شدن بچه هاتون رو ندیدید فقط خبرشو براتون آوردند که بعضیاتون سکته کردید ،دووم نیاوردید تنها پدری که قطعه قطعه شدن جوانش رو دیده ،حسینه مرحوم شیخ حر عاملی می‌نویسد دیگه ابی عبدالله نتونست رو پاهاش راه بره ۷ قدم رو زانوهاش راه رفت ابی عبدالله کنار بدن جوانش بلند بلند گریه کرده، تو هم حقشو ادا کن رسیدند کنار مقتل علی اکبر هر چه کرد دید دلش آرام نمیشه وَضَعَ خَدَّه عَلیٰ خَدِّه اما هر چی منتظر شدند دیدند حسین بلند نمیشه ▪️سپه کوفه و شام استاده ▪️به تماشای شه و شه زاده ▪️شه روی نعش علی افتاده ▪️همه گفتند حسین جان داده همه خوشحال از اینکه با یه تیر دو نشون زدند یا صاحب الزمان آقاجان ببخش منو اولین جایی که قدوم عمه جان به میدان باز شده همینجاست یه وقت دیدند یه زن بلند قامتی هی زمین میخوره ، هی بلند میشه هی صدا میزنه وا اُخَیّاه... حسین غیرت اللهِ، زینب عصمت اللهِ، تا صدای نفس نفس زدن دختر علی رو شنید فَقامَ الحُسین، دیگه علی اکبر یادش رفت زیر بغل خواهر رو گرفت خودش به خیمه ها برش گردوند، درستشم همینه، یاد مدینه افتاد، بچه بودم ، ▪️من ایستاده بودم دیدم که مادرم را ▪️قاتل گهی به کوچه ، گه به خانه میزد یازهرا... ====================
4_5832462289709567009_2.mp3
4.52M
اومد سمت خیمه ها انقده عمه ها و خواهرا، این دختران خردسال دورش حلقه زده بودن، همه یکصدا یک چیزو میگفتند ====================
السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار ولا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم میخای سلام بدی به علی اکبر ابی عبدالله به نیابت از همه شهدا السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین میخاد علیش رو راهی میدان کنه، اَشبَهُ النّاس به پیغمبر رو داره میفرسته میدان اول فرمود برو با حرم وداع کن لذا فقط دو نفر با حرم وداع کردن، یکی خود ابی عبدالله ست، یکی هم علی اکبر، امام حسین دید وداع با اهل خیمه طول کشید، همه دورش حلقه زدند، همه یکصدا حرفشون اینه، دور علی اکبر طواف میکردن با گریه ها و ناله هاشون میگفتند اِرحَم غُربَتَنا وداع ، طول کشید ابی عبدالله اومد وارد خیمه نشده فرمود دَع عَلیا علیمو رها کنید فَإنَّه مَمسوسٌ فِی الله هر طوری بود علی رو از بین زن و بچه و عمه ها و خواهرا جدا کرد حالا پدر و پسر دارن باهم قدم میزنن، علی داره جلو ابی عبدالله راه میره، یه نگاه کرد دید راه رفتنش مثل پیغمبره، دست برد زیر محاسنش، به پهنای صورت داره اشک میریزه، علی رو با اشکش بدرقه کرد ، برگشت سمت خیمه ها، حضرت سکینه میگه من کنار بابا بودم حواسم به بابام بود دیدم بابام، چشماش مثل یه محتضر در حال دورانه، مرحوم شیخ جعفر می‌نویسد ابی عبدالله سه تا احتضار داشت کربلا، احتضار اول، همینجایی بود که علی رو راهی میدان کرد احتضار دوم، علی وقتی برگشت گفت بابا، العَطَشُ قَد قَتَلَنی، حضرت فرمود هٰاتِ لِسانَک، زبونتو بده پسرم، ابی عبدالله، زبان علی اکبر و گذاشت تو دهانش، علی اکبر آتیش گرفت گفت بابا، تو که از من تشنه تری، این احتضار دوم، اما احتضار سوم، اون لحظه ای بود که صدا زد علیک منی السلام ابی عبدالله مثل یه محتضر آمد بالاسر جوانش تعبیر مقاتل اینه العاطِلُ جَوارِحَه اعضا و جوارح حسین دیگه از کار افتاد، چنان با صورت خودشو زمین انداخت حسین.... ====================
4_5830462952368507472.mp3
6.34M
السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک ====================
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ▪️بی ارزشم و جز تو خریدار ندارم ▪️گیرم نخرندم به کسی کار ندارم ▪️من دست تهی دارم و تو دست نوازش ▪️تو باغ گلی من به جز از خار ندارم ▪️من مشتری یوسف و هیچ ندارم ▪️جز رشته ی دل بر سر بازار ندارم ▪️در باغ جنان هم به هوای تو کنم رو ▪️مشتاق گلم ،کار به گلزار ندارم یابن الحسن... السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین از امام صادق علیه السلام پرسیدن بالاترین لذت‌ها برا پدر مادر داده چیه؟فرمود اینکه خدا به اونها فرزندی بده این فرزند جلو چشم پدر مادر بزرگ بشه قد بکشه آقاجان تلخ ترین تلخی‌ها برا پدر مادر،چیه فرمود اینکه جلو چشمشون ببینند جوانشون پرپر بشه، از همینجا بریم کربلا، ▪️تو اِرباً اِربا بدنی،من اِرباً اِربا جگرم ▪️جون بابا یه بار دیگه منو صدا کن پسرم یه چیزی میگم تا آخر روضه ی علی اکبر بهش فکر کن، تنها شهیدی که ابی عبدالله دیر رسید بالا سرش، وقتی رسید که علی جون نداشت حالا ببین با چه حسرتی باهاش حرف میزنه ▪️پاک میکنم با خون دل لخته ی خون از رو لبات ▪️هر کی نبود تو مدینه یه کوچه باز کرده برات اونایی که نبودن مادرمو بزنند، انتقامش رو کربلا از تو دارند میگیرند ▪️بلند شو از جا پسرم،بیا زمین گیرم نکن ▪️عصای پیری حسین ،تو کربلا پیرم نکن ▪️خوش قد و بالای حسين ،افتادی زیر دست و‌ پا ▪️اونقد تنت کوچیک شده،که جا شدی روی عبا حسین.... بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله ▪️خیز و از جا آبرویم را بخر ▪️عمه را از پیش نامحرم ببر به نیابت از همه شهدا صدا بزن حسین جان.... ====================
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ▪️در کار عشق، دوری و هجران به ما رسید ▪️یوسف که رفت ،غصه ی کنعان به ما رسید ▪️ازما همیشه دردسرِ ما به تو رسید ▪️ازتو همیشه رحمت واحسان به ما رسید ▪️دل های ما کنارِشما آبرو گرفت ▪️آقاچقدراز کرمت نان به ما رسید ▪️ما باب میل تونشدیم عاقبت ولی ▪️لطف تو هردقیقه و هرآن به مارسید ▪️خوبست وقت روضه تومارا خبرکنی ▪️شاید نمای آن دل سوزان به ما رسید چی میخوای ▪️یکبار هم ،از نیابت ما کربلا برو ▪️توفیق هرچه هست ،زجانان به ما رسید یابن الحسن.... السلام علی القَتیلِ المَظلوم السلام علی اَخیهِ المسموم السلام علی علیِِ الکبیر السلام علی الرَّضیع الصَّغیر السلام علی الشّفاه الذّابلات سلام براون لب های تشنه وترک خورده السلام علی الاَجسادِ العارِیات السلام علی الاَعضاءِ المُقَطَّعات حسین.... ▪️مجلس ختم حسین است ،علی محتضر است... روز علی اکبره ها جوونا حق روضه رو ادا کنند مرحوم شیخ جعفر شوشتری فرمود روضه ی علی اکبر ،روضه ی مرگ حسینه ▪️مجلس ختمِ حسین است،علی محتضراست ▪️داغ جان دادن اولاد ،به قلب پدراست ▪️این علی نیست فقط، احمدوحیدر هم هست ▪️روضه اش بین مُحرم ، رمضان و صفر است ▪️ای جوانان بنی هاشمی آماده شوید ▪️که دگر موقع تشییع تنِ دو نفر است هم باید حسین رو ببرید ، هم جوانش رو حسین.... بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله همه شهدا رو مهمان کن،مدافعین حرم،سردار سلیمانی،امام عزیز... با یک ناله ی یاحسین ▪️گذرم تا ب در خانه ات افتادحسین... ▪️خانه آبادشدم ،خانه ات آبادحسین... ====================
1_1665676391.mp3
22.07M
▪️در کار عشق، دوری و هجران به ما رسید ▪️یوسف که رفت ،غصه ی کنعان به ما رسید ====================
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ▪️مصحف روی تـو و چشـم گنهکار من ▪️از چه منم عار تو؟ از چه تویی یار من؟ ▪️گر بپسندی مـرا نــاز بـه عالـم کنـم ▪️ور بفـروشی مــرا کیست خریـدار من؟ ▪️هرچه تو گویی بـدم، باز نکـردی ردم ▪️گرچـه فـراق رخت بـوده سـزاوار من ▪️بس‌که گنـه کـرده‌ام نامه سیه کرده‌ام ▪️وصل تو هم می‌شــود بـاعث آزار من ▪️تـا کـه قبـولت فتـد گریــۀ ناقــابلم ▪️گرچه سیاهم بزن خنده به رخسار من یابن الحسن ... السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَوَّلَ قَتِيلٍ مِنْ نَسْلِ خَيْرِ سَلِيلٍ مِنْ سُلَالَةِ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ از امام صادق علیه السلام پرسیدن اَلَذُّ الَّذائِذ برای پدر مادر چیه آقا؟ فرمود اینکه خدا بهشون فرزندی عطا کنه، این فرزند جلو چشم پدر مادر بزرگ بشه ، جلو چشم پدر قدم بزنه. پرسیدند آقا، تلخ ترین لحظه برا همین پدر مادر چیه؟؟؟ فرمود جلو چشم این پدر، جلو چشم این مادر، این جوان پرپر بزنه، ▪️تو اِرباً اِربا بدنی،من اِرباً اِربا جگرم ▪️جون بابا یبار دیگه ،منو صدا کن پسرم ▪️پاک میکنم با خون دل،لخته ی خون از رو لبات ▪️هر کی نبود تو مدینه،یه کوچه باز کرده برات ▪️نه اینکه از رو دست من،بریزه رو زمین تنت ▪️نمیتونم بردارمت ، آخه چجوری کشتنت فَقَطَّعُوهُ بِسُیوفِهم اِرباً اِربا حسین... صلی الله علیک یا مظلوم یااباعبدالله ====================
MirzaMohammadi 1402 shab08 a.mp3
18.66M
▪️مصحف روی تـو و چشـم گنهکار من ▪️از چه منم عار تو؟ از چه تویی یار من؟ ====================
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ▪️سال‌ها در طلب سیم و زر دنیایم ▪️چه خجالت‌زده از گل پسر زهرایم ▪️به عمل کار برآید به سخن‌دانی نیست ▪️مانع آمدن حضرت حجت ماییم ▪️حال ما حال یتیمی‌ست که از بی‌مِهری ▪️همه محتاج نوازش‌گری باباییم ▪️آبرویی هم اگر هست ز آقایی توست ▪️ما همه نوکر این خانه ولی آقاییم ▪️کاش همراه خود این قافله را هم ببرد کجا میخای بری با امام زمان روز هشتم محرم؟ ▪️کاش همراه خود این قافله را هم ببرد ▪️همه در آرزوی دیدن پایین پاییم ان شاءالله با امام زمان قسمت هممون بشه بریم کربلا، آقا برامون روضه ی جدشونو بخوانند ▪️روز هشتم شد و در راه به خود می‌گفتیم ▪️امروز به مجلس ختم حسین‌بن‌علی می‌آییم یابن الحسن.... جوونا مدد بدن،روز علی اکبره السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَوَّلَ قَتِيلٍ مِنْ نَسْلِ خَيْرِ سَلِيلٍ مِنْ سُلَالَةِ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ نگاه پدر به پسر چند جوره اما نگاه ابی عبدالله به جوانش با همه ی نگاه‌ها متفاوت بود فَنَظَرَ اَلَیه نَظرَةَ آیِسٍ مِنه خیره خیره به جوانش می‌کرد اما چه نگاه کردنی، مایوس بود علی زنده برگرده، ▪️تو ارباً اربا بدنی، من اربا اربا جگرم ▪️جون بابا یبار دیگه ،منو صدا کن پسرم بعضیا نوشتن ابی عبدالله رو همون مرکب، ۷ مرتبه با صدای بلند ... فَصاحَ الحُسین وَلَدِی عَلی حسین..... صلی الله علیک یا اباعبدالله ▪️نمک زندگی من پسرم بود ولی ▪️نمک زندگیم را به زمین پاشیدند ▪️آمدم جمع کنم ... یا صاحب الزمان ▪️آمدم جمع کنم زندگیم را از خاک ▪️دست جمعی به منو گشتن من خندیدند ای حسین.... بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله ====================