❁﷽❁
روضه شب عاشورا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
السلام علیک یا اباعبدالله
و علی الارواح التی حلت بفنائک
امشب شهادتنامه ی عشاق امضا میشود
فردا ز خون عاشقان این دشت ...
چه خبر بود امشب کربلا؟
تاریخ طبری میگه عصر روز تاسوعا، لشکر عمر سعد شروع کردن حرکت، بسمت خیام ابی عبدلله، آقا سیدالشهدا،شمشیرشون به زمین زده، سر گذاشته رو شمشیر مبارک، یه چند لحظه ای خواب به چشم ابی عبدالله اومد،بی بی زینب سراسیمه اومد حسین رو بیدار کرد صدا زد خواهرجان، الان جدم پیغمبرو در خواب دیدم فرمود:
حسین ،به زودی بسمت ما نیای، صدا زد،
زینب جان، کان لحظه ی شهادت ما نزدیکه، ابالفضلش رو صدا زد:
یا عباس، ارکب بنفسی انت یا اخی
عباس جان ،سوار اسبت شو قربونت برم،
همه ی عالم میگن یا حسین، فدات بشیم آقاجان، فقط یجاست حسین میگه بنفسی انت ، جونم فدات یا عباس، برادرم،فرمود برو با اینا صحبت بکن ببین چی میخان، آقا قمر بنی هاشم با یه تعدادی از اصحاب اومد مقابل لشکر، ب عمر سعد فرمودچی میخای؟ گفتن ما دستور داریم یا باید حسین با یزید بیعت کنه یا باهاش بجنگیم، آقا قمر بنی هاشم برگشت با ابی عبدالله صحبت کرد، امام حسین فرمود برو با اینا صحبت کن عباس جان،امشبو مهلت بگیر ما دوست داریم با خدا مناجات کنین نماز بخونیم، امشبو مهلت دادن به ابی عبدالله، برای این که مناجات بکنه
امشب، شب قیامت کبرای دیگر است
هر لحظه یک گزارش صحرای محشر است
امشب رسد به گوش، مناجات عاشقان
فردا، به روی خاک، بدن های بی سر است
امشب، علم به دست علمدار کربلاست
پاسبان خیمه ها ابالفضله، بچه ها همه خابیدن خیالشون راحته، اما،
فردا، تنش به علقمه، در خون شناور است
یه بیت ،عرض روضه ی من همینجاست
امشب رباب، دست دعایش بر آسمان
امشب رباب هی دور علی اصغرش میگرده، آخه ابی عبدالله یه حرفایی زد نمدونم به گوش رباب رسید یا نه ؟ موقعي که قاسم سوال کرد عمو جان، آیا منم فردا کشته میشم یا نه؟ ابی عبدالله فرمود عزیز دلم، عموجانم، بگو ببینم مرگ در نظر تو چگونه ست قاسم صدا زد احلی من العسل، ابی عبدالله بعدش یه جملاتی فرمود خیلی رمزآلوده ،فرمود قاسم جان فردا تورو به یک بلای عظیمی میکشن، بعد یه جمله ای فرمودفردا اینا حتی به طفل شیرخواره ی ما رحم نمیکنند. نمیدونم رباب اينو شنید یانه!
امشب رباب، دست دعایش بر آسمان
فردا تسلّی دل او، داغ اصغر است(۱)
ای حسین
امشب این طوری گذشت اما امان از عصر فردا،موقعی که ابی عبدالله اومد با اهل حرم ، وداع کنه دیگه نه ابالفضلی داره، نه علی اکبری داره، تک و تنها شده ، تا شروع کرد با لشکر حرف زدن، هل من ناصرینصرنی، آیا کسی هست به ما کمک کنه ؟ یه مرتبه شیون اهل حرم بلند شد ابی عبدالله زودی برگشت ، یکی یکی مخدرات رو دعوت به صبر کرد زینب جان، آرام باش، شکییبا باش،خواهرم ام کلثوم آرام باش ،مبادا بلند بلند گریه کنید مبادا بی تابی کنید مبادا دشمن شادمون کنید، اما تو مقاتل نوشتن یه خانومی بین مخدرات، خیلی بدجور گریه میکرد، بگم کی بود؟ خانم سکینه، اینقدر بی تاب شد بعضیا میگن ابی عبدالله از مرکب پیاده شد
عبارت مقتل اینه، سکینه رو بغل گرفت، دخترم آرام باش قربونت برم،
ابی عبدالله فرمود لا تحرقی قلبی، دیگه بسه، قلبمو مسوزان با اشکات
هر جا نشستی ناله بزن یا حسین
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱)✍حاج غلامرضا سازگار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#روضه_شب_عاشورا
#استادحاج_اسماعیلی
#فیش_روضه
┏━━━ °•🏴•°━━━┓
┗━━━ °•🏴•°━━━┛
#شام_غریبان
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
شب شب بسیار حادثه خیزیست برا زینب کبری
که اگر بگیم تو عالم شبی به مصیبت شام غریبان نمیشود سخن به گزاف نگفتیم،
زینبی که حدود هشت روز قبل با ابی عبدالله وارد این سرزمین شدند
خانومی که نوشتند، تا کربلا، هیچ چشمی قد و قامت او رو ندیده بود،
چند سالشه بی بی، توی کربلا ۵۶ ساله ست،
۵۶ سال، چشمی قد و قامت ناموس علی رو ندید
اما از فردا شب ورق برگشت
یا صاحب الزمان عذرخواهی میکنیم
چشمی نبود که قدوقامت زینب رو ندیده باشد...
السلام علیک یا اباعبدالله
السلام علیک یا اُمَّ المَصائِب
لَعَنَ اللهُ اُمَّةً ضَرَبَت بِکِعابِ الرِّماح
خدا لعنت کنه اونایی رو که با کعب نیزه تو رو میزدند،
و سَلَبَت قِناعَک، یا زینب الکبری
امشب ، امام سجاد دید عمه جانش، نماز شبش رو داره نشسته میخوانه،
عمه جان، چتونه؟
فرمود دیگه رمقی به زانوانم نمانده،
امروز غروب پا برهنه آمد کنار گودال
▪️دیدم آخر، آنچه را باور نبود
▪️شاهدم جز دیدگان تر نبود
چی دیدی خانم؟
▪️دیدم از بالای بلندی ازدحام
▪️صد حرامی دور یک بیت الحرام
▪️خاکها مهمان نوازی میکنند
▪️زخمها شمشیر بازی می کنند
▪️کعب نی ها دور کعبه در طواف
▪️سنگها آماده بهر اعتکاف
▪️با اشاره حرفها میزد حسین
▪️پیش زینب دست و پا میزد حسین
ده روزه داری برا ابی عبدالله نوکری میکنی،
معمولا شام غریبان دیگه صدات جوهره نداره،
حالا ببینید زن و بچه ای که امروز دنبال ذوالجناح اومدند
کنار گودال قتلگاه رسیدند
دیدند
وَ الشّمر جٰالسٌ عَلی صَدرِه
دیدند
مُولِعٌ سَیفَهُ عَلیٰ نَحرِه
انقده فریاد زدند ضجه زدند
این ۸۴ زن و بچه ،
از مغرب امروز تو این خیمه های نیم سوخته ، پا به فرار گذاشتند
نه آبی، نه نانی، نه محرمی،نه نگهبانی
▪️تا خبر آمد که علمدار افتاد
▪️پای آن بی صفتان سوی خیمه وا شد
آخ بمیرم
همینقدر بگم
▪️بر سر گوشواره ها دعوا شد
حسین....
کار آبی عبدالله رو یکسره کردند.
همونجا دستور داد
کیه به خیمه ها حمله کنه،
نانجیب ها با یه حرص و ولعی
هم طبل میزدند، هم سواره وارد خیمه ها شدند،
اولین کاری که کردند،
جدا کردنِ سرها بود،
همه ی پیکرها رو ابی عبدالله آورده بود تو دارُالحَرب،
رسیدند به این خیمه،
ان شاء الله که زینب ندیده باشه،
ان شاء الله که رقیه و سکینه ندیده باشند
▪️پای عدو به خیمه ها چو وا شد واویلا
▪️رأس تمام شهدا جدا شد واویلا
بعد هم حمله کردند
هر چی تو خیمه ها بود به غارت بردند،
فاطمه ی بنت الحسین میفرماید
کانوا یَنتَزِعونَ المَلاحِف عَن ظُهورِنا
حتی اون پارچه ای که رو سرمون میکشیدیم هم به غارت بردند،
اما دیدند توی خیمه، یه زن بلند والا ایستاده،
دامنش هم آتش گرفته
اما از خیمه بیرون نمیره،
حمید بن مسلم میگه
من و شمر و خولی آمدیم گفتم ای بانو چرا فرار نمیکنی؟
فرمود اینجا من یادگار امامت، امانت نزدمه،
همینقدر بگم خولی نانجیب وارد خیمه شد ،
زیر انداز امام سجاد رو با چه غضبی کشید حضرت با صورت به زمین خوردند
یاصاحب الزمان،
عمه ات اومد مانع بشه،
نانجیب چنان با سیلی به صورت زینب،
حسین....
▪️جز استخوان و پوست به جسمش نمانده بود
▪️جز نقش تازیانه به قامت نشان نداشت
▪️شبها گرسنه خفت و نمازش نشسته خواند
▪️سهم غذاش داد به طفلی که نان نداشت
فقط خدا میدونه،
امشب به عقیله بنی هاشم چه گذشت،
تا صبح بچه ها تو بیابونا سرگردان بودند،
بعضیا نوشتند خیلی تلاش کرد این زن و بچه رو جمع کنه،
هر چی شمارش کرد دید دوتاشون کمند،
با خواهرش ام کلثوم هر چه دویدند ،این دو تا رو پیدا نکردند،
آخرالامر متوسل به خود حسین شد
اومد بالا بلندی،
داداش تو کمکم کن
من این بچه یتیمات رو پیدا کنم
اومد دید دو تا همدیگه رو بغل کردند
زیر یه بوته خاری از ترس جون دادند
شب جمعه ، الان مادرش داره تک تک تون رو دعا میکنه
این گریه هاتونو به مادرش فاطمه نشون بدید
مگه پیغمبر به فاطمه نفرمود
کُلُّ عَینٍ باکیَةٌ یَومَ القیامة
دخترم همه چشمها قیامت گریانه،
غیر از اون چشمی که بر حسین تو گریه کنه
یه بیت از ناحیه ی مادرش بخوانم
گفت
حسین جان
▪️من بی وضو موی تو را شانه نکردم(۲)
آخ بمیرم
▪️حالا بدنبال سرت باید بگردم
حسین.....
صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله
▪️تو را بخاطر درهم، چه درهمت کردند
ان شاءالله یه همچین شبی کربلا باشیم صدای مادرش فاطمه رو بشنویم
از امشب دیگه همراه قافله ی اُسراء فاطمه داره میاد
یه نگاهش به سر حسین بر نیزه ست،
یه نگاهش به زن و بچه ی حسینه،
به قصد تعجیل فرج
برآورده شدن همه حوائج
زیارت کربلا...
ناله بزن یا حسین....
====================
6_1152921504651311216.mp3
15.12M
#شام_غریبان
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
شب شب بسیار حادثه خیزیست برا زینب کبری
که اگر بگیم تو عالم شبی به مصیبت شام غریبان نمیشود سخن به گزاف نگفتیم
====================
متن روضه شام غریبان
شمشیر می زد،یكی با نیزه می زد،یه عده قُربَهً الی الله سنگ می زدند،عباس اونی كه جیگرم رو خون كرده اینه،پیرمردها می اومدند با عصا می زدند.
بر گودی گرم گودال ،خوب است چشمت نیفتاد
چون چشم ناباور من، دستی به خنجر ندیدی
مانند خواهر ندیدی
دل خونی اما برادر، دل خون تر از من کسی نیست
آخر تو بر خاک صحرا ، مولای ِ بی سر ندیدی
مانند خواهر ندیدی
*
خودم دیدم ز بالای بلندی
که محبوب خدا را سر بریدند
امون از دل زینب،وای از دل زینب
*
از كجای ِ روضه آدم توی شام غریبان می تونه بگه؟از گودال بگیم:همه بچه ها رو آورد،یه روایت میگه:بی بی زینب همه رو شُمرد دید رقیه نیست، رد ناله رو گرفت،رفت،گشت،چقدر خانم هی رفت،هی اومد،هی رفت بچه ها رو پیدا كرد.یه جایی اُم الكثوم كمكش می كرد ، بچه هایی رو زیر بُته پیدا كردند دست گردن هم انداخته بودند همون جا جون داده بودند،یه دونه رو زینب رو دست گرفت،یه دونه رو اُم الكثوم. اومد دنبال رقیه داره می گرده،یه وقت دید صداش از گوشه ی گودال میآد. اومد عزیز دلش رو بغل كرد،تو راه كه میآد میگه:عزیزم مگه تو این بدن رو میشناسی؟بغض كرده،نه عمه جان،اما وقتی داشتم دنبال بابا میگشتم،هی صدا زدم:اَ بَتا،بابا.دیدم از گودال صدا میآد:عزیز دلم،عزیز دلم. حالا دیگه همه ی دل نگرانی ِ حسین فقط برای همین سه ساله است.
دامن عربیش آتیش گرفته یكی از نازدانه ها،از خیمه بیرون اومد دوان دوان،دید پشت سرش دشمن داره میآد،سوار بر اسب،تا نزدیكش شد،دستاش رو روی سرش گذاشت به حالت ِ تسلیم،صدا زد ما بابا نداریم. سوار گفت:كاری باهات ندارم،دلم سوخت اومدم آتیش دامنت رو خاموش كنم،از دشمن كه اینها محبت ندیدند،هر كی اومده زده،یا تازیانه زده،یا سیلی زده،یا گوشواره كنده و رفته. دشمن داره میگه،میگه:وقتی آتش رو خاموش كردم دیدم نگاه تو صورتم میكنه انگار یه چیزی می خواد بگه،اما هیچ چیز نگفت،من اصرار كردم،عزت نفس داره این بچه،گفتم:بگو چی می خوای؟گفت:هیچ چیز،گفتم:چیزی می خواستی بگو؟به اصرار من گفت:تو خورجین اسبت آب پیدا میشه،سه روزه اینها به ما آب رو بستن،عموم رفت آب بیآره،من باورم نمیشه میگن:عموم رو كشتن، میگه یه ظرف آب دستش دادم،با اون عطشی كه در این بچه دیدم،اما دیدم آب رو نگه داشته،هی داره گریه میكنه به هق هق افتاده این بچه،گفتم:آب مگه نمی خواستی چرا نمی خوری؟ گفت:آخه هنوز صدا بابام تو گوشم ِ، هی میگفت:آخ جیگرم،ای حسین.....اشك هاتو روی دستت بگیر،دست گدایی تو بالا ببر،خدا به بی كسی بچه های حسین،به تنهایی زینب،به سری كه امشب مهمان تنور خولی بوده،خدا فرج آقامون امام زمان برسان.
🕊﷽🕊
◼️#روضه_امام_حسین_ع
◾️#دفتری_وداع
▪️#دفتری_حسین ع 2
📕به حسین بن علی کشتهٔ قرآن صلوات
📕به غم وسوز دل وآه یتیمان صلوات
📕بالب تشنه به میدان شهادت می رفت
📕به دل سوخته ی خیمه نشینان صلوات
💠#السلامعلیکیااباعبداللهوعلیالارواحالتیحلتبفنائکعلیکمنیسلاماللهابدامابقیتوبقیالیلوالنهار💠
🍂من همچو کبوتر به روی بام حسینم
🍂شب تا سحر آواره بین الحرمینم
🍂مجنون حسینم ، پابست ابالفضل2
🍂هم مست حسینم، هم مست ابالفضل
🍂شب تا سحر از عشق شما خواب ندارم
🍂من در دو جهان غیر تو ارباب ندارم
🍂من مُحرِمَم از اشک و جز این توشه ندارم
🍂من کعبه به جز مرقد شش گوشه ندارم
⬅️امروز بگو یا حسین که مرحمی باشی به دل داغدار مادرش زهرا. ...
⏪یه روز پیغمبر اومد خونهٔ خانم فاطمه زهرا..
دیدن بیبی داره گریه میکنه...
فرمود دخترم ... زهرا جان... چرا گریه میکنی بابا...
فرمود بابا..... فرزندی که در شکم دارم باهام حرف میزنه...
پیغمبر فرمود زهرا جان اینکه ناراحتی نداره تو هم در شکم مادر بودی ...با مادر هم نوا بودی...(هم صحبت مادر بودی)
صدا زد بابا آخه این بچه یه چیزایی میگه جگرمو خون کرده بابا....
(مگه چی میگه زهرا جان)
بابا همش میگه انالغریب...
اناالمظلوم....
اناالعطشان....
اناالعطشان...
یعنی مادر من غریبم مادر...
من مظلومم... من تشنه ام....
من شهیدم....
بابا اینا چیه میگه...
جگرم رو آتش زده...
پیغمبر فرمود: دخترم فرزندت پسره بابا...
اونو غریبانه با لب تشنه.. بین دو نهر آب شهیدش میکنند...
آی حاجت دارا...ناله دارا..آی غریب نوازا...
یه وقت بیبی شروع کرد گریه کردن...
صدا زد بابا یا رسول الله آیا وقتی حسینم شهید میشه، منه مادرش هستم یا نه؟؟؟...
نه دخترم حسینت اون لحظه مادر نداره...
بابا یا رسول الله آیا باباش علی هست یا نه؟؟؟
نه زهرا جان حسینت اون لحظه پدر هم نداره.....
بابا یا رسول الله آیا برادرش حسن هست؟؟
(نه دخترم برادرش حسن هم نیست)
آی حُسینیا ...آی گریه کنای امام حسین،، ، بی بی فرمود بابا یا رسول الله ...
پس کی بر حسینم گریه میکنه ...
حسینم گریه کن نداره....
پیغمبر فرمود دخترم غصه نخور...
عده ای از خوبان امت من جمع میشن...
مردان و زنان امت من جمع میشن برا حُسینت ناله میکنند....
زناشون مثل جوون از دست داده ها ، برا حسینت گریه میکنند،،،
مجلس به مجلس میرن عزاداری میکنند...
زهرا جان روز قیامت هم که میشه..
میای شفاعتشون میکنی..
⬅️خب حالا امروز بگو خانم جان ...
اگه اون روز غصه خوردی حسینت گریه کن نداره...
امروز من بر حسینت گریه میکنم...
که تسلای دل داغدارت باشم...
⚫️روز عاشوراست امروز....
🔴کربلا غوغاست امروز ....
امروز امام زمان عزاداره ....
قربونت برم آقا جان....
امروز برا مصائب عمه اش زینب ناله میکنه....
امروز برا جد غریبش حسین گریه میکنه.....
امروز برای دستهای بریده عباسش گریه می کنه....
قربون اون آقایی که فرمود...
یا جدا روز و شب برات گریه می کنم..
اگه اشکای چشمم خشک بشه براتون خون گریه می کنم
فرمود...
لأَندُبَنَّک صَباحاً و مَساءً و لأَبکینَّ عَلَیک بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً.
صبح و شب برات گریه میکنم برات شیون می کنم....
تو مصیبتت به جای اشک، خون گریه میکنم....
امروز بگو آقاجان سرت سلامت....
آجرک الله فی مصیبت جدک....
آقا قربون اون شال عزا به گردن انداختی......
قربون دل داغدارت برم آقا جان....
(روز عاشورا.... دلتو ببرم کربلا...و التماس دعا)
عجب روضه جانسوزیه روضه وداع...
سخت ترین حالات ابی عبدالله همین جاست...
اومد کنارخیمه، با همه وداع کنه....
صدا زد کلثوم خداحافظ...
سکینه خدا حافظ....
آخ زینبم خدا حافظ....
همه بیایید دورمو بگیرید...
آخرین دیدار من باشماست...
دیگه شمارو نمیبینم...
همه دورشو گرفتن...
ناله میزنند...گریه میکنند..
یکی میگه مارو تو لشکر دشمن به کی میسپاری.. یکی میگه مارو به مدینه برگردون...
همه رو آروم کرد..
اما اونی که آروم نمیشه زینبه...
زینب مگه مینونه دوری برادر رو تحمل کنه...
زینب نمیتونه از برادر جدا بشه...
🔘گفت با زینب، به آوای حزین
🔘مهربان خواهر بیا حالم ببین
🔘زینبا روز جدایی آمده
🔘موسم عهد خدایی آمده
🔘دور از اهل حرم ای مُمتَهن
🔘خیزو بهرم آر کهنه پیروهن
⬅️تا نام پیراهن اومد دید خواهرش داره میلرزه....
زینبم چرا میلرزی..
الهی برادر داری خدا برات نگه داره...
نبینی داغ برادروو...
زینبم چرا میلرزی خواهر...
⏪صدا زد حسین جان..مادرم فاطمه وصیت کرده..هر وقت حسین پیراهن کهنه طلب کرد...
بدون لحظات آخر عمر حسینه..
(دیگه حسینو نمیبینی)
همچین که راهی میدان شد دید صدای ناله ای بلنده ...
🖤مهلا مهلا....
🖤یا ابن الزهرا....
ادامه روضه👇👇
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#روضه روز دهم محرم
#عاشورای حسینی
#روضه امام حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید روز عاشورای حسینی است محرم هم تمام شد بگید خدایا شاکرم که امسال هم توانستیم در عزاداری سید الشهدا شرکت کنیم خیلی بود دربین ما ولی جایشان خالیست روحشان از این مجلس ومحفل فیض ببرند روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند
♦️غم تو آتشی بر جان ما زد
♦️یکی آتش به جان خیمهها زد
♦️یکی انگشت و هم انگشترت برد
♦️یکی راس تو را بر نیزهها زد
♦️زینب بیا وقت وداع آخرم شد
♦️آمادۀ خنجر دگر این حنجرم شد
♦️ای خواهری که هر کجا یارم تو بودی
♦️از کودکی غمخوار و دلدارم تو بودی
♦️بنگر کنون نخل جدایی جان گرفته
♦️آن روزهای خوب ما پایان گرفته
♦️ای خواهر نالان خدا باشد نگهدار
♦️من می روم میدان خدا باشد نگهدار
⬅️روز عاشورای امام حسین است ، روزتنهایی عزیز فاطمه است ، عجب روضه جانسوزی است روضه وداع امام حسین ، عزاداران امروز برای غربت حسین گریه کند بیاد آن ساعتی که ابی عبدالله به سوی میدان حرکت کرد آمدند دورش را گرفتند یکی صدا می زند : حسین بیا ما را به مدینه باز گردان ، یکی می گوید: حسین با این زن و بچه چه کنم ، بچه ها دور بابا می گردند تمام زن ها را ساکت کرد حسین ، اما کسی که آرام نمی شد زینب است ، دست ولایت روی قلب خواهر گذاشت «و اَشارَ بیَدِه الی قلب اُخته»
زینب هم آرام شد یک دفعه صدا زد حسین جان می خواهی بروی برو .
🔶جان خواهر در غمم زاری مکن
🔶با صدا بهرم عزاداری مکن
🔶هر چه باشد تو علی را دختری
🔶عصمت الهی و زهرا پروری
🔶خانه سوزان را تو صاحب خانه باش
🔶با زنان در همرهی مردانه باش
🔶گر خورد سیلی سکینه دم مزن
🔶عالمی زین دم زدن بر هم مزن
🔶هست بر من ناگوار و نا پسند
🔶از تو زینب گر صدا گردد بلاند
🔶با تو هستم جان خواهر همسفر
🔶تو به پا این راه کوبی من به سر
⏪وقتی نگاه کرد دید زینب داره می آید ، خواهرم کجا می آیی ، صدا زد : حسینم وقتی حرکت کردی یاد وصیت مادرم زهرا افتادم . امام حسین تا نام مادر را شنید منقلب شد، فوراً پیاده شد ، صدا زد زینبم مگر مادرم چه فرموده ؟
برادرم مادرم فرموده : عصر عاشورا عوض من زیر گلوی حسینم را ببوس . اینجا زیر گلوی حسین را بوسید اما ساعتی بعد هم آمد گودال قتلگاه لبها را گذاشت بر رگهای بریده حسین .
رگهای گلوی خشک گردیده ببوس
جایی که به جز تو کس نبوسیده ببوس
این تن که زهر زخم به تیغ دشمن
وا کرده دو لب به خصم ببوس
حسین آرام جانم..حسین روح وروانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#روضه شب یازدهم محرم
#روضه شام غریبان
#روضه امام حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
♦️آه از آن روز که جان از تن خواهر می رفت
♦️سنگ ها بال زنان سوی برادر می رفت
♦️آسمان ها و زمین داشت به هم می پیچید
♦️سمت گودال کسی دست به خنجر می رفت
♦️ساعتی بعد که آتش به حرم بر پا شد
♦️همه سر ها به روی نیزه ی لشگر می رفت
♦️خیمه تاراج شد و هر طرفی دست به دست
♦️بین گهواره ی خالی دل مادر می رفت
♦️از یتیمان حرم نیز غنیمت بردند
♦️گوشواره که نه گیسو پی معجر می رفت
♦️نیمه شب با عجله داشت خبر را میبرد
♦️یک نفر در طمع جایزه با سر می رفت
⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شب شام غریبان امام حسین است روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند
⬅️شب شام غریبان...
آی دلای کربلایی..
امشب با زینب و امام سجاد ، برا غریبی امام حسین گریه کن ... ناله بزن به مظلومیت ابی عبدالله...
⬅️ قربون دل شکسته ات برم خانم جان....
⬅️زینب پرستار بچه های حسینه...
بچه ها رو آروم میکنه...
یکی سراغ بابا ازعمه میگیره..
عمه جان عمه ... بابام کجاست عمه
( عمه چرا بابام از میدان نیومد )
یکی سراغ عمورو از عمه میگیره...
عمه عمه... عمو جونم عباس چه شد عمه...
یکی سراغ علی اکبرو می گیره ...
یکی سراغ قاسم رو میگیره...
آخ یه وقت نگاه کرد دید رباب داره گریه میکنه ...
در ناله می زنه ...
علی اصغرم کجایی مادر...
قربون اون لبای تشنه برم علی جان...
علی جان قربان قنداقه پرخونت برم مادر ...
امشب مصیبت خیلی سنگینه...
امشب زمین و آسمان برا حسین گریه میکنند...
دیگه روضه خون نمیخواهی...
زیر لب آروم آروم بگو...
وای غریب حسین...
وای مظلوم حسین...
🔸از خـون جگـر لالـه فشـانید کـه امشب
🔸در مقتل خون، فاطمه مهمان حسین است
امشب مادرش فاطمه میاد کربلا...
🔸زینب نگهش بر قـد خمگشتۀ زهرا
🔸زهرا نگهش بـر تن عریان حسین است
هی به بدن بی سر حسینش نگاه میکنه...
ناله میزنه...
اشک میریزه...
میگه وای غریب مادر حسین...
وای مظلوم مادر حسین...
🔸اگر کشتند چرا آبت ندادند
🔸چرا زآن دُرّ نایابت ندادند
حسین جان...
🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند
🔸کفن بر جسم صد چاکت نکردند
خواهرها.. امشب با مادرش زهرا هم ناله شید...
با زینب کبری هم ناله شید...
خدا میدونه امشب زینب کبری چه حالی داره...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
الله اکبر...
در نصف روز...
جلو چشماش...
همه عزيزانش رو سر بریدند...
🔸چه خون شد دل زینب
خدا به داد دل زینب برسه...
چه حالی داره وقتی میبینه...
یه طرف بدن بی سر حسینش...
توی گودی قتلگاه...
یه طرف دستهای قلم شده عباسش..
کنار شط فرات...
یک طرف بدن قطعه قطعه علی اکبر...
یه طرف بدن فرزندانش غرقه در خون روی زمین کربلا...
یه طرف دیگه هم خیمه های سوخته و...بچه های یتیم سیلی خورده...
خدایا چکار کنه زینب...
با اينهمه مصیبت...
🔸چه خون شد دل زینب
این زن و بچه های یتیم رو جمع کرده... داخل یه خیمه ی نیم سوخته...
هم پرستار امام سجاده...
هم زن و بچه های یتیم رو آروم میکنه...
مجسم کن...
هر کدوم از این بچه ها یه زبانحالی دارند...
اما... همه درد دل هاشون رو به زینب میگن...
یکی میگه عمه جان زینب بابام حسین کجاست...
وقتی میرفت خیلی تشنه بود...
آیا بهش آب دادند یا نه...
یکی میگه خانوم جان زینب...
عمو جانم عباس کجاست..
یکی میگه زینب، ببین گهواره علی اصغر خالیه...
امان... امان...
یکی جای تازیانه ها رو نشون میده...
یکی صورت سیلی خورده اش رو نشون میده...
یکی ميگه عمه جان زینب نبودی ببینی من آتیش گرفته بودم...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
چی کشید زینب...
از یک طرف مصیبت برادر...
از طرفی هم مصیبت اسارت...
امام سجاد فرمودند...
شام غریبان, اونقدر مصیبت برا عمه ام زینب سنگین بود...
دیدم عمه جانم نماز شبش رو نشسته خواند..
زبان حال خانوم زینب کبری است...
🔸سه غم آمد به جانم هر سه یکبار
🔸غریبی و اسیری و غم یار
آخ... برادر خوبم حسین...
🔸غریبی و اسیری چاره داره
🔸ولی آخر کشد ما را غم یار
حسین آرام جانم..حسین روح وروانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#شب_یازدهم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸مه مبارک در ابر آرمیده بیا
🔸امید آخر دلهای داغدیده بیا
ای امید دل زینب...
یا بن الحسن.. بیا
شام غريبان جدتون حسینه...
از امشب دیگه مصیبتهای اهلبیت شروع ميشه...
از امشب دیگه مصیبتهای عمه جانتون زینب شروع ميشه...
یا بن الحسن... آقا...
از امشب دیگه تازیانه زدن ها شروع میشه...
سیلی زدن ها شروع ميشه...
ای منتقم... کجایی...
🔸به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلت
🔸که جان شیعه ز هجران به لب رسیده بیا
آقا... دل شیعه خونه...
یا بن الحسن...
ای... مرهم زخم های شیعه کجایی...
آقا... امشب چطوری قسمت بدم...
🔸عزیز فاطمه جدّت حسین در یم خون
🔸تو را صدا زند از حنجر بریده بیا
امام زمان... به اون آقایی که امروز با لب تشنه سر از تنش جدا کردند بیا...
به حنجر بریده حسین بیا... بیا
🔸به آن لبی که بر آن چوب میزدند به طشت
🔸به خواهری که گریبان خود دریده بیا
به ناله های زینب کبری بیا...
یا بن الحسن...
خود حضرت فرمودند هر وقت خواستید برا فرجم دعا کنید...
خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدید...
فرجم رو نزدیک کنه...
بگیم خدا...
امشب، شب غربت خانم زینب کبراست...
امشب، شب بی برادری زینبه...
به ناله های عمه جانمون، در این شام غريبان...
دیگه فرج آقامون رو برسان...
فرج امام زمانمون رو برسان...
حالا از سوز دلت صدا بزن...
🔸یا بن الحسن کجایی
🔸کی می شود بیایی
-
#شب_یازدهم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸مه مبارک در ابر آرمیده بیا
🔸امید آخر دلهای داغدیده بیا
ای امید دل زینب...
یا بن الحسن.. بیا
شام غريبان جدتون حسینه...
از امشب دیگه مصیبتهای اهلبیت شروع ميشه...
از امشب دیگه مصیبتهای عمه جانتون زینب شروع ميشه...
یا بن الحسن... آقا...
از امشب دیگه تازیانه زدن ها شروع میشه...
سیلی زدن ها شروع ميشه...
ای منتقم... کجایی...
🔸به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلت
🔸که جان شیعه ز هجران به لب رسیده بیا
آقا... دل شیعه خونه...
یا بن الحسن...
ای... مرهم زخم های شیعه کجایی...
آقا... امشب چطوری قسمت بدم...
🔸عزیز فاطمه جدّت حسین در یم خون
🔸تو را صدا زند از حنجر بریده بیا
امام زمان... به اون آقایی که امروز با لب تشنه سر از تنش جدا کردند بیا...
به حنجر بریده حسین بیا... بیا
🔸به آن لبی که بر آن چوب میزدند به طشت
🔸به خواهری که گریبان خود دریده بیا
به ناله های زینب کبری بیا...
یا بن الحسن...
خود حضرت فرمودند هر وقت خواستید برا فرجم دعا کنید...
خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدید...
فرجم رو نزدیک کنه...
بگیم خدا...
امشب، شب غربت خانم زینب کبراست...
امشب، شب بی برادری زینبه...
به ناله های عمه جانمون، در این شام غريبان...
دیگه فرج آقامون رو برسان...
فرج امام زمانمون رو برسان...
حالا از سوز دلت صدا بزن...
🔸یا بن الحسن کجایی
🔸کی می شود بیایی
-
#شب_یازدهم_محرم
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#شام_غریبان
متن روضه 1
🔸عالم همه محزون و پریشان حسین است
🔸شام است ولی شام غریبان حسین است
شام غریبان حسینه...
شب یتیمی بچه های حسینه...
شب بی برادری زینبه...
امشب مصیبت خیلی سنگینه...
امشب زمین و آسمان برا حسین گریه میکنند...
دیگه روضه خون نمیخواهی...
زیر لب آروم آروم بگو...
وای غریب حسین...
وای مظلوم حسین...
🔸از خـون جگـر لالـه فشـانید کـه امشب
🔸در مقتل خون، فاطمه مهمان حسین است
امشب مادرش فاطمه میاد کربلا...
🔸زینب نگهش بر قـد خمگشتۀ زهرا
🔸زهرا نگهش بـر تن عریان حسین است
هی به بدن بی سر حسینش نگاه میکنه...
ناله میزنه...
اشک میریزه...
میگه وای غریب مادر حسین...
وای مظلوم مادر حسین...
🔸اگر کشتند چرا آبت ندادند
🔸چرا زآن دُرّ نایابت ندادند
حسین جان...
🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند
🔸کفن بر جسم صد چاکت نکردند
خواهرها.. امشب با مادرش زهرا هم ناله شید...
با زینب کبری هم ناله شید...
خدا میدونه امشب زینب کبری چه حالی داره...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
الله اکبر...
در نصف روز...
جلو چشماش...
همه عزيزانش رو سر بریدند...
🔸چه خون شد دل زینب
خدا به داد دل زینب برسه...
چه حالی داره وقتی میبینه...
یه طرف بدن بی سر حسینش...
توی گودی قتلگاه...
یه طرف دستهای قلم شده عباسش..
کنار شط فرات...
یک طرف بدن قطعه قطعه علی اکبر...
یه طرف بدن فرزندانش غرقه در خون روی زمین کربلا...
یه طرف دیگه هم خیمه های سوخته و...بچه های یتیم سیلی خورده...
خدایا چکار کنه زینب...
با اينهمه مصیبت...
🔸چه خون شد دل زینب
این زن و بچه های یتیم رو جمع کرده... داخل یه خیمه ی نیم سوخته...
هم پرستار امام سجاده...
هم زن و بچه های یتیم رو آروم میکنه...
مجسم کن...
هر کدوم از این بچه ها یه زبانحالی دارند...
اما... همه درد دل هاشون رو به زینب میگن...
یکی میگه عمه جان زینب بابام حسین کجاست...
وقتی میرفت خیلی تشنه بود...
آیا بهش آب دادند یا نه...
یکی میگه خانوم جان زینب...
عمو جانم عباس کجاست..
یکی میگه زینب، ببین گهواره علی اصغر خالیه...
امان... امان...
یکی جای تازیانه ها رو نشون میده...
یکی صورت سیلی خورده اش رو نشون میده...
یکی ميگه عمه جان زینب نبودی ببینی من آتیش گرفته بودم...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
چی کشید زینب...
از یک طرف مصیبت برادر...
از طرفی هم مصیبت اسارت...
امام سجاد فرمودند...
شام غریبان, اونقدر مصیبت برا عمه ام زینب سنگین بود...
دیدم عمه جانم نماز شبش رو نشسته خواند...
(رايتها تلک الليله تصلي من جلوس)
منبع: فاطمه الزهراء بهجة قلب المصطفي. ص 641.
زبان حال خانوم زینب کبری است...
🔸سه غم آمد به جانم هر سه یکبار
🔸غریبی و اسیری و غم یار
آخ... برادر خوبم حسین...
🔸غریبی و اسیری چاره داره
🔸ولی آخر کشد ما را غم یار
الا لعنت الله علی القوم الضالمین
-