بسم الله الرحمن الرحیم
روضه امام سجاد ع
ای قلم محنت یازاندا یاز آقام سجادیدن
چوخ توکوب اشگین عذاره دیده ی ناشادیدن
عمریده هچ اولمادی بیر گون گوزی یاشسیز قالا
قالمامیشدی اول قدر غملر اونی دیلدن سالا
زهریله مسموم ائدوبدور گل کیمین سولدوردولار
قانلن قلب بتولی ظلم ائدوب دولدوردولار
یاد ائدردی شاه دینین دیلده کی اوخ یاره سین
خلوت ایلردی مکانین تا اوجالداردی سسین
هر موقع آقانین سفره سینا سرین سو گتیرردیلر یا ایستی غذا ،،،آقا آغلاریمیش .....سوال الدیلر آقا نچه ایلردی کربلانین ماجراسی قوتاریب ولی سیز گینه آغلیسوز .
بویوردی نجه آغلامیوم یاریم گونون عرضینده گوموزون قاباقیندا اون سگیز نفر بنی هاشم نن عزیزلریمیزدن
آج سوسوز اولدوردولر 😭😭😭
هی دیردی دیده ی گریانوه قربان بابا
اللرونده قالدی اوخلی سوت امر مهمان بابا .
سینوه قویدی باشین اوخسته قربانون بابا .
آغلادیم عمروم بویی چیخدی سوسوز جانون بابا ..
سن کفنسیز قبره گئتدون سینه می آلدی محن
اوخشادیم دائم سنه ای بی کفن ای بی کفن ...
سنده گل آل باشیمی آغوشوه ای مهربان ..بابا جان اوغلون ئولی
اود توتوب قلبیم دیزیمده قالمیوب تاب و توان
عمه می هی سسلورم اما بابا سس ورموری
گوئیا سجادینون قانلی دوداقین گورمیور
گوزلریم قالدی یولوزدا گلماقا تعجیل ایدون
لااقل جانیم چیخان لحظه لری گورون گئدون
سینه ده زمانه دن غم بی شماریم وار بابا
حضرت عباس عمومدان انتظاریم ولر بابا
لطف ائدوب گلسون گینه دورام دولانام باشوا
گلمه تک گلسون گتور حتما یارالی عمه می
گویلوم ایستور بو زمان باشی بلالی عمه می
گلسه عمم یارالی گوزلریمی باغلار اوزی
اوتوروب باشیمین اوسته باش آچار آغلار اوزی
هر یانا اوز توتورام جواب آلانمورام ولی
درد الینده نیلیوم ساکت اولانمورام ولی
غم توکوبدور بابان باد مصیبت چمنه
ایشیمیز قالدی فقط حضرت مهدی گلنه
او گلوب نوا ائدر ایاقیمون یاراسینا
اوگلوب ائدر محبت وطن آواره سینه
آچارام بوینومون اوندا یاراسین رویت ایدر
خط زنجیره توکر اشگینی طبابت ایدر ....
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🖤🖤🖤
ختم امام سجاد ع :::
ای عابد دشت کربلا ادرکنی
ای وارث شاه شهدا ادرکنی
هم خسته ی تب بودی و هم تشنه آب
ای بسته به زنجیر جفا ادرکنی 🤲🏻🤲🏻😭😭😭
التماس دعا
#مناجات_با_خدا
#شب_جمعه
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
و لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ
حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ
کُنتُ بِئسَ العَبد وَ أَنتَ نِعمَ الرَّب
بدترین بنده ات اومده در خونه ات
ای بهترین خدا
عَظُمَ الذَّنبُ مِنْ عَبدِک
فَلْیَحسُنِ العَفوُ مِن عِندِک
أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ
به نیابت از همه ی اونایی که فراموش کردند باهاش حرف بزنند، استغفار کن
به نیابت از اونایی که در ابتلائات این دوره ، دچار خدا فراموشی و خود فراموشی شدند ،
تو اسغفار کن
حالا که شب جمعه راهت دادند
به خدا اگه ما هم استغفار نکنیم ، این فیض رو از ما می گیرند
أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ
الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ
الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ
ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام
بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ
مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي
وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ
ببین سالی که با ابی عبدالله شروع بشه ، چقدر سال خوبیه
با لباس احرام عزا ، سال قمری رو شروع کردی
ان شاء الله « خِتامُه مِسک» بشه
با ظهور فرزندش...
يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ
يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ
دو تا دستاش رو قطع کردند
يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ
صلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
خَيْرِ الْوَرَىٰ سَجِيَّةً
وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَىٰ
فِي هَذِهِ الْعَشِيَّة
به لحظه حضور مادرش فاطمه کنار گودال ،
به لحظه ساعت زینب در زندان کوفه ،
به لحظه ساعت سر بریده توی تشت طلا
الهی العفو....
▪️چیزی ندارد آنکه در رزقش سحر نیست
▪️اَلحَق ضرر کرده آنکه چشمش چشمِ تَر نیست
▪️با دست خالی آمده ام دستم بگیری
▪️هر چند سود این گدا ، غیر از ضرر نیست
عبارات دعای عرفه
إِلَهِي مَنْ كَانَتْ مَحَاسِنُهُ مَسَاوِيَ
بنده ای که حتی خوبی هاش بدیه
سودش هم ضرره
حالا ببین بدی هاش چیه کت در خونه ات آوردم
▪️با یک ندامت ....
نه توبه وا
▪️با یک ندامت بنده ات را میخری تو
▪️چون مثل تو بخشنده ای از هر نظر نیست
▪️این روز ها حال مرا ، خود زیر و رو کن...
خیلیا باهات قهر کردند
خیلیا ازت بریده اند
▪️این روز ها حال مرا ، خود زیر و رو کن
▪️حالی که در آن از شما دیگر اثر نیست
من از تو دور شدم که حالم اینقدر بده
▪️ بیچاره آنکس که ز تو دور است مولی
▪️ بیچاره تر آنکه دنبال سحر نیست
▪️از چشم زهرا و علی حتما می افتد
▪️شبهای جمعه ،هر گدایی در به در نیست
ازت ممنونیم
شب های جمعه ، ما رو حواله خودت کردی
▪️شرمنده خیرات و احسان حسینیم...
هر کی هر چی می خواد بگه بگه
▪️شرمنده خیرات و احسان حسینیم
▪️در کسب و کار نوکری اصلا ضرر نیست
همیشه نوکریت پُر رونقه آقا
▪️یک «اَلسّلام ارباب» می گویم ز هیئت
▪️روزی من شش گوشه ی آقا مگر نیست
آقا جان
یه کربلا ما رو روزی کن
نشمه بمیرم و حرمت رو نبینم
▪️از بس که در گودال جسمش جابجا شد...
به خدا تا یک روز باید برای این یه بیت گریه کنیم
▪️از بس که در گودال جسمش جابجا شد
▪️از آن تن بر خاک افتاده ، اثر نیست
حنجره هاتون رو خرج کنید برای ابی عبدالله
هنوز توی عزاشی ها
▪️دنبال نیزه میروند اشرار کوفه
▪️دیگر کسی در کربلا دنبال سر نیست
▪️از بس کریمی ، ساربان هم دست پُر رفت....
تا قیامت ما نمی تونیم روضه ی ساربان رو بخونیم
فقط برو ببین برای چی دستان ابی عبدالله رو بریدند
رد شم....
▪️تنهاست زینب با رباب و با سکینه
▪️یک زن حریف طعنه های صد نفر نیست
همیشه روضه های شام ،
توی ملأ عام ، توی ازدحام ، شلوغیه دروازه ، توی نظر همتون بوده
اما توی کوفه
نمی دونم چه اتفاقی افتاد
یه وقت دید اُمّ کلثوم صدا زد
یا أهلَ الکوفَة
أَما تَستَحیُونَ مِن الله وَ رَسُوله ..
حیا نمیکنید اینجوری خیره خیره دارید نگاه می کنید
▪️از نان و خرما دادنِ مردم بدانید
▪️اصلا مسلمانی در این کوی و گذر نیست
فریاد می زد
اِنَّ الصَّدَقَةَ عَلَینا حَرام
مگه شما کِه هستید که صدقه براتون حرامه؟!
نَحنُ أُساریٰ مِن آلِ مُحَمَّد
تا بی بی خودش رو معرفی کرد
اُمّ حَبیبه پرسید
+از کدوم بلادید؟!
_فرمود اهل مدینه ایم
+از کدوم محله؟!
_ بنی هاشم...
اُمّ حَبیبه گفت اگه اهل محله ی بنی هاشمید ، بانوی من ، زینب رو باید بشناسید
آی روزگار أُف بر تو باد
این اُمّ حَبیبه کنیز زینب بوده
حالا کنیز با خَدَم و حَشمش اومده
دختر علی اینجوری اومده
یه نگاه به خواهرش اُمّ کلثوم کرد
خواهرم میشناسی این زن رو یا نه
این همون کنیز ماست
اگه تو بانوی من زینبی ،
جواب سوال من رو بده
بانویی که من مدینه خدمتش بودم
قد و قامت رشیده داشت
موهاش سفید نبود
قامتش کمان نبود
اُمّ حَبیبه نبودی ببینی در کمتر از نیم روز ،
هجده عزیزم رو سر بریدند
این حرفه ماست ها
و الا بریدن سر ها کمتر از یک ساعت طول کشید
شام غریبان که حمله کردند به خیمه ها ، اول سرها رو بریدند
فقط برا ابی عبدالله طول کشیده....
اونم نانجیب ها باهاش بازی می کردند....
بانوی من یه نشانی دیگری هم داشت
هرگز از حسینش جدا نمی شد
اگه تو همون زینبی ، پس حسینت کجاست...
اون سری که روی نیزه می بینی ، موهاش سوخته حسینه منه
هنوز هم ازش جدا نیستم...
یاد همه ی بچه های مدافع حرم زینبی بخیر
سردار سلیمانی
حاج حسین همدانی
ابومهدی المهندس
بروبچه هایی کن هنوز پیکراشون نیومده
اوناهم فیض ببرند
در بعضی نقلها این اضافه ای هم داره
دیدند اُمّ حَبیبه از بالا بام خانه اش اومد پایین ،
در خونه ی مردم کوفه رو میزد
هر چی چادر و پارچه بود جمع می کرد ،
با یه بیت ناله یاحسین رو بگو
دعا رو شروع کنیم
داداش
▪️معجر سر هر کس که بوده نیست دیگر
▪️عباس از این ماجراها بی خبر نیست
حسین....
بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله
▪️زینب و کوچه و بازار ، امان از کوفه
▪️زینب و این همه آزار ، امان از کوفه
====================
1_1148601108.mp3
35.5M
#شب_جمعه
#مناجات_با_خدا
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
▪️چیزی ندارد آنکه در رزقش سحر نیست
▪️اَلحَق ضرر کرده آنکه چشمش چشمِ تَر نیست
▪️با دست خالی آمده ام دستم بگیری
▪️هر چند سود این گدا ، غیر از ضرر نیست
===================
.
همه با دست پُر از كرب و بلا مىرفتند
غير زينب كه همه زندگىاش غارت شد
❁﷽❁
روضه ی یازدهم محرم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
السلام علیک یا اباعبدالله
از لطف زهرا(س) ما گرفتار حسینیم
شکر خدا گرمی بازار حسینیم
(الحمدالله)
شب دوازدهم محرم، بازم اومدیم مهمان روضه ی اربابیم،
هر کس که پرسید از مقام ما بگوئید
ما جزو نوکرهای دربار حسینیم
این رفت و آمدهای ما معنیش این است
دیوانۀ یک لحظه دیدار حسینیم
نمیدونم هر کدوم از شماها چند وقته کربلا نرفتید یک ماه، دوماه، سه ماه، یکساله چند وقته کربلا نرفتی اما دلت برا کربلا یه ذره شده هی این شبا میای تو مجلس روضه میگی ارباب خوبم، تو رو به جان علی اصغرت بطلب مارو، این اربعین بیایم کربلا به پابوست، دلت تنگ شده برا کربلا ،آره؟اما من یه خانومی روضه میشناسم مثل امشبی فقط یه روزه داداشش، حسین رو ندیده، خیلی دلتنگش شده، نمیدونم روز یازدهم کی بود زینب یه فرصتی پیدا کرد اومد تو گودال قتلگاه،
ای سربریده بال و پرم را نگاه کن
داغی که مانده بر جگرم را نگاه کن
ای حسین، از دیشب تا حالا خیلی تازیانه خوردم، ای حسین، پاشو معجرم رو به غارت بردن
پاشو کمک بده که سوار شتر شوم
نامحرمان دور و برم را نگاه کن
ای حسین
با شمر و حرمله طرف کوفه میروم
برخیز همسفر ، سفرم را نگاه کن
همینطور که داشت با بدن بی سر برادرش، درددل میکرد یه مرتبه دید سکینه اومد بالای گودال، دید عمه یه بدن بی سرو رو دست گرفته داره باهاش حرف میزنه، صدا زد یا عمتی، هذا نعش من؟؟! عمه جون این بدن کیه؟! سکینه نشناخت بدن بابا، حق داره نشناسه، زینب صدا زد عزیز دلم، هذا نعش ابیک الحسین، این بدن بابای غریبت حسینه، اما بگم چرا نشناخت روز یازدهم عمر سعد ملعون دستور داد همه ی اجساد کشته هاشونو به خاک سپردند کار تمام شد، نوبت رسید به بدنهای پاک بچه های زهرا، یه نگاه کرد سمت گودال قتلگاه، صدا زد کی حاضره با اسب بر بدن حسین فاطمه بتازونه، ده نفر داوطلب شدن صدا زدن یا امیر ، ما به اسبهامون نعل تازه زدیم، حالا فهمیدی چرا سکینه بدن باباشو نشناخت، اومد خودشو انداخت رو بدن بی سر بابا، نگفت بابا منو تازیانه زدن، نگفت بابا میخان مارو به اسارت ببرن، صدا زد ابتا، پاشو ببین دارن عمه مو با تازیانه میزنن
هر جا نشستی ناله بزن یا حسین
ای حسین
بسوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند
نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند
سر تو را به روی نی زدند این ستمگران
نمی روم ولی مرا به این بهانه میبرن
هر کجا نشستی ناله بزن
یا حسین....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#روضه__محرم
#استادحاج_اسماعیلی
#فیش_روضه
┏━━━ °•🏴•°━━━┓
┗━━━ °•🏴•°━━━┛
#شب_سیزدهم_محرم
#روضه_دفن_شهدای_کربلا
متن روضه 1
🔸سلام ما به تو ای سومین امام حسین
هر کجای مجلس نشستی...
با توجه امروز میخواهیم از همین جا...
به آقامون سلام بدیم....
🔸سلام ما به تو ای سومین امام حسین
🔸که در حضور تو مهدی کند سلام حسین
امروز امام زمانم سلام میده...
اما... به بدن های بی سر...
روی خاک...
سلام ما به اون بدن های که بی غسل و کفن...
سه روز روی زمین کربلا بود...
🔸سلام بر تو و آن قطره هاى خون سرت
🔸كه ريخت روى زمين در مسير شام حسين
🔸سلام بر تو و بر مهدی ات که روز ظهور
🔸ز دشمنان تو بستاند انتقام حسین
ان شاء الله امام زمان میاد...
انتقام خون به نا حق ریخته ی حسین رو میگیره...
🔸ز دشمنان تو بستاند انتقام حسین
یا بن الحسن...
🔸بعد از سه روز پيكر سرخش كفن نداشت
سه روز بدن عزیز زهرا...
بی غسل و بی کفن...
روی زمین گرم کربلا...
🔸بعد از سه روز پيكر سرخش كفن نداشت
🔸يوسف ترين شهيد خدا پيرُهن نداشت
🔸از بسكه پيكرش شده پامال اسبها
🔸يك جاي بي جراحت و سالم، بدن نداشت
چه کردند با بدن پاک عزیز زهرا...
مثل یه همچین روزی...
وقتی بنی اسد اومدند کربلا...
نگاه کردن دیدند این نانجیبها بدن های خودشون رو دفن کردند...
اما بدن عزیز زهرا حسین...
روی زمین کربلا...
میخواستند بدن ها رو دفن کنند...
اما بدنها رو نمیشناختند...
آخه سر در بدن ندارند...
متحیر ایستادند...
یک دفعه دیدند یه آقایی سوار بر اسب وارد شد...
🔸بنی اسد بیاید
🔸کفن با خود بیارید
🔸مگر خبر ندارید
🔸حسین کفن ندارد
بنی اسد من این بدن ها رو خوب میشناسم...
این بدن بی سر...
بدن بابای غریبم حسینه...
این بدن قطعه قطعه برادرم علی اکبره...
این بدن قاسمه...
اون بدنی که کنار شط فرات...
دستهاش رو جدا کردند...
بدن عمو جانم عباسه...
بنی اسد...
برید یه قطعه بوریا بیارید...
🔸مگر به کربلا کفن، بغیر بوریا نبود
🔸مگر حسین فاطمه، عزیز مصطفی نبود
امام سجاد دستهای مبارک رو زیر بدن مطهر امام حسین قرار دادند و فرمودند:
بسم الله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله
بدن ابی عبدالله رو غریبانه داخل قبر گذاشتند...
سخت ترین لحظه برای فرزند لحظه ای هست که میخواد داخل قبر با پدر وداع کنه...
بنی اسد دارن نگاه میکنند...
دیدند امام سجاد رفت داخل قبر...
میخواد با پدر وداع کنه...
ای واااااای ای واااااااای...
دیدن امام سجاد این لب ها رو گذاشته روی رگ های بریده ی حسین...
هی صدا میزنه وای غریب حسین...
وای مظلوم حسین...
وقتی از قبر بیرون اومدند...
با دستان مبارک نوشتند...
هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً
🔸كاش در لحظه ی دفن پدرم میمردم
🔸آن كه بوسيد چو عمه، رگ حلقوم، منم
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
-
#متن_روضه_دفن_ابدان_مطهر_شهدای_کربلا_ویژۀ شب جمعه
زمانِ دفن شهیدان و سیدالشهداست
سه روز پیکرشان روی خاک کرب و بلاست
بنی اسد متحیر شدند و در ماندند
میان اینهمه جسم بدون سر ماندند
سواری از طرف عرش بر زمین آمد
برایِ دفن پدر، زین العابدین آمد
امام گفت: که من وارث شهیدانم
نشانی همه را خوب خوب میدانم
روی تن شهدای سپاه افتادند
بنی اسد پی آقا به راه افتادند
به روی خاک تنی همچنان پیمبر بود
تن نواده ی زهرا علی اکبر بود
امام گفت که این تن، امام زاده ماست
علی عزیزترین عضو خانواده ی ماست
یکی از این شهدا رَدّی آشنا دارد
میان هر دو کف دست خود حنا دارد
تن یتیم حسن روی خاک افتاده است
امام گفت که این قاسم است و داماد است
رسیده است به مقتل کنارِ عبدالله
و گریه کرد کنار مزارِ عبدالله
نشسته است کنارِ یتیم های حسن
امام سینه زنی میکند بجای حسن
امام آمد و بالای قتلگاه رسید
زمانِ دفن تن چاک چاکِ شاه رسید
“بنی اسد! پدرم در میان گودال است
تنش به زیر سُم اسب رفته پامال است
هنوز داخل گودال نیزه و تیر است
چقدر روی تنش جای زخم شمشیر است
*نزدیک به هزار و نهصد و پنجاه زخم بر بدنِ ابی عبدالله زده بودن، ببین چه کردن با بدنِ اربابِ ما، زخم روی زخم میزدن..*
بنی اسد! پدرم تشنه کام جان میداد
چه سخت در وسط ازدحام جان میداد
حسین را ته گودال گیر آوردند
برای دفن تن او حصیر آوردند
امام جسم پدر را درون قبر گذاشت
سر مزار دو رکعت نماز صبر گذاشت
*به هر سختی بود بدن بابا رو رویِ حصیر جمع کرد، اما دیدن آقا مستاصل شده، هی این پا و اون پا میکنه، سئوال کردن آقا چی شده برا چی مُعطل کردید؟ امام زین العابدین فرمودن: توی دینِ ما رسمِ صورتِ مَیّت رو، رو به قبله میذارن، من چیکار کنم با این بدن که سر نداره؟…
چرا؟ آخه خولی سر رو جلو جلو بُرده جایزه اش رو بگیره… دیدن آقا زین العابدین رگهای بریده رو، رو به قبله گذاشت…*
امام رفت بیارد شهیدِ آخر را
امام رفت بیارد علی اصغر را
گذاشت جسمِ علی رابه روی جسم پدر
نوشت اسمِ علی را به روی اسم پدر
خلاصه داشت کنار شهیدها میمرد
تَنِ تمامی اصحاب را به خاک سپرد
هنوز پیکر فرزند فاطمه مانده
تن برادر زینب در علقمه مانده
کنار جسم عمو، مشک آب افتاده
به روی خاک، امید رباب افتاده
ترک ترک شده الماس را تکان ندهید
بنی اسد تنِ عباس را تکان ندهید
در علقمه به عمویم هجوم آوردند
نگاه کن چه به روز عموم آوردند
*اربعین وقتی قافله برگشت کربلا، زین العابدین میگه: دیدم رباب داره از پشتِ نخلها میاد از طرف علقمه، اومد جلو گفت: آقا! ممنونتم، ما نبودیم اون روزی که شما ابدان رو دفن کردید، پسرِ من رو خوب جایی دفن کردید… گفتم: خانوم جان! اشتباه متوجه شدی ، من پسر شمارو علقمه دفن نکردم… دیدم با یه تعجبی داره به من نگاه میکنه، گفت: آقاجان! من همه مزارهارو دیدم، فقط یه مزار کوچیک بود، گفتم: حتما این قبرِ پسرِ منه… گفتم: خانوم جان! من علی اصغررو روی سینه ی بابام دفن کردم، اما اون قبر کوچکی که دیدی اون قبرِ عموم عباس بود…*
مزارت عشق را بی تاب كرده
فلك را بنده ی سرداب كرده
گواهی می دهد این قبر كوچك
كه مَردی را خجالت آب كرده
*حالا زین العابدین میخواد رویِ بدنها خاک بریزه، اما مگه دلش میاد، میخواد بدنِ بابارو زیر خاک کنه، آروم آروم اشک میریزه، بنی اسد هم کمک میکنن، بدن رو که خاک کرد، دیدن داره رویِ قبر مینویسه با انگشتِ اشاره: “هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشانا” بابام رو تشنه کشتن… بلند بگو:حسین…
روضۂ دفتری دفن شهدای کربلا،روضۂ سه روزه امام حسین(ع)😭😭😭
🎙️
👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻
«السلام علیکَ یا اباعبدالله السلام علیکَ یا مظلوم کربلا»
سلام ما به تو ای سومین امام،حسین
که درحضورِتومهدی کند سلام،حسین
◾امشب امام زمان هم سلام میده به بدن های بی سرِ بر روی خاک، جگرها بسوزه برا سربریده حسین سه روز وسه شب بدن روی زمین گرم کربلا بود ،نیمه های شب مردهای طایفه ی بنی اسد جرأت نکردن بیان زنها آنها را به غیرت انداختن وآمدن برای دفن شهداشون ولی بدنها قطعه قطعه شده قابل شناسایی نبود
دیدن مردِ بزرگواری از دور میاد ایخدا از کجا میاد کی هستی؟ فرمود: اومدم برا دفن شهدا کمکتون کنم، آخه من تک تکِ این بدنها رو میشناسم، آی قربون دردای دلت امامِ سجاد، دیدن بنی اسد اومدن دور او حلقه زدن آقا همه ی شهدا رو دفن کردیم ولی یه بدنِ قطعه قطعه شده به روی زمین مونده که توان دفن اون بدن رو نداریم😭😭😭آقا ناله ای زد فرمود: امام باید امام رو دفن کنه، اومد کنار بدن بی سر نشست طایفه ی بنی اسد می بینن این مردِ ناشناس مثل ابر بهاری گریه میکنه ، هی میگه ای بقربون سرِ بریدت بابا ،ای بقربون بدنِ قطعه قطعه شده ات، به طایفه ی بنی اسد گفت: بوریایی فراهم کنید، بوریا فراهم کردن و قبر آماده شد، با دو دست نازنینش بدنِ حسینِ زهرا رو روی بوریا گذاشت بدن رو درون قبر گذاشت، طایفه ی بنی اسد با تعجب دیدن قبل از اینکه خاک بر بدن بریزد در آن تاریکی شب لابه لای خاکهای بیابانِ کربلا به دنبالِ چیزی می گردد، خدایا نفهمیدم این مرد کیه ؟ خدایا به دنبال چی میگرده؟ دیدن خم شد ناگهان چیزی رو از لابه لای خاکها برداشت هی نگاش میکنه هی بر چشماش میماله هی بوسه میزنه نگاه کردن(شما هم با دیده ی دلتون نگاه کنید)خوب نگاه کردن دیدن انگشت بریده ی حسینه😭😭😭ای واااای حسیییین، شهید حسین، مظلوم حسین، حالا حاجتها رو مدِّ نظر بگیرید،حالا وقتشه دعا کنی دیدن درون قبر شد ولی از قبر بیرون نمیاد، ای وای نکنه این مرد کنارِ قبرجان داده ، اومدن کنار قبر نگاه کردن دیدن لبها رو گذاشته رو رگهای بریده ی گلوی حسین😭😭😭
همه بگید مظلوم حسییین
شهید حسییین
الا لعنة الله علی القوم الظالمین
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#روضه_ورود_به_مجلس_عبیدالله
▪️ای نور دیده من و تاج سرم حسین(۲)
▪️بنگر چه آمد از غم تو بر سرم حسین
▪️یک دم قدم گذار به چشم ترم حسین
▪️نام تو گشته زمزمه آخرم حسین
▪️یادش به خیر آن تب و تابی که داشتم
▪️در طول آن مسیر رکابی که داشتم
▪️در زیر سایه تو حجابی که داشتم
▪️دیدی چه شد حسین نقابی که داشتم
▪️دیدی چه شد مقنعه و معجرم حسین
▪️یک نیمه روز موی سیاهم سفید شد
▪️یک نیمه روز امید دلم ناامید شد
▪️هجده گلم مقابل چشمم شهید شد
▪️از مادر تو خواهرت هر چه شنید...،شد
▪️داغت هنوز هم نبوَد باورم حسین
▪️گفتی به خیمه گاه بمانم ولی نشد
▪️گفتم کنم فدای تو جانم ولی نشد
▪️یک جرعه آب بر تو رسانم ولی نشد
▪️پایت به سوی قبله کشانم ولی نشد
▪️تو دست و پا زدی و من زدم بر سرم حسین
▪️هر کس رسید راه نفس بر تو بست و رفت
یا صاحب الزمان
▪️هر کس رسید راه نفس بر تو بست و رفت
▪️بر پیکر تو نیزه خود را شکست و رفت
▪️شمر آمد و به سینه تنگت نشست و رفت
▪️با دست خالی آمد و پر کرد دست و رفت
▪️ای کاش کور بود دو چشم ترم حسین
دیگه روضه ها سنگین تره، ساکت باشی جفا کردی
▪️دیدم تو را به سجده ولی سر نداشتی
▪️ای سر بریده کاش که خواهر نداشتی
▪️ای تشنه لب تو طاقت خنجر نداشتی
▪️گویا غریب بودی و مادر نداشتی
▪️قربان غربتت پسر مادرم حسین
▪️نگذاشتند گریه بر آن پاره تن کنم
▪️نگذاشتند سایه ای بر آن بدن کنم
▪️نگذاشتند حسین خودم را کفن کنم
▪️نگذاشتند کاری برای یوسف بی پیرهن کنم
▪️میخورد خاک پیکر تو در برم حسین
حالا از گودال بیا کوفه،
ببرم روضه رو همونجا که باید ببرم
▪️ما را پس از تو خار شمردند کوفیان
▪️بر روی نیزه راس تو بردند کوفیان
▪️نان علی مگر که نخوردند کوفیان
▪️از من چه آبرو که نبردند کوفیان
▪️دادند نان به ما صدقه ،دلبرم حسین
▪️دیدی چگونه حرمت زینب به باد رفت
▪️وقتی میان مجلس ابن زیاد رفت
▪️صبر و قرار از دل زین العباد رفت
▪️کاری رباب کرد ،که دردم زِ یاد رفت
▪️چون جان بغل گرفت سر سرورم حسین
تا رسیدن تو مجلس ابن زیاد،
نانجیب شروع کرد طعنه زدن
الحمدْللهِ فَضَحَکُم وَ قَتَلَکُمْ
فَرَقَّتْ زَیْنَبُ وَ بَکَتْ
اشک چشم زینب رو درآورد
شراب میخورد با اون حالت مستی، خوشحال بود غرور دختر علی رو شکسته، یه وقت دیدن رباب بلندشد،
دوان دوان به سمت طشت طلا رفت،
همه حواسها رو از زینب به سمت خودش برگردوند،
سر بریده رو از میان طشت برداشت چسباند به سینه،
فَوَللّه لا نَسیتُ حُسَیْناً،
اَقصَدَتْهُ اَسنَّةُ الْاَدْعِیاءِ
به خدا یادم نمیره نیزهدارها چجوری با نیزه میزدنت....
حسین...
====================