eitaa logo
روضه دفتری مداح دلسوخته(ترنم نور)
1.8هزار دنبال‌کننده
93 عکس
94 ویدیو
50 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته : کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjone مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
❁﷽❁ (علیه السلام) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا ابا محمد یا حسن بن علی حُسن بی انتها فقط حسن است بی نهایت عطا فقط حسن است آبشار همیشه سر‌شار از لطف و جود و سخا فقط حسن است جای دیگر نمی روم هرگز دستگیر گدا فقط حسن است اینقدر آقا امام مجتبی کریم بود فرمودند سه بار ، تمام داراییهای خودش ، همه ی مال و اموالش رو در راه خدا به فقرا بخشید در هیاهوی این جهان غریب با غمم آشنا فقط حسن است دست بی منتی که می گردد پیِ هر بی نوا فقط حسن است با جذامیِ گوشه گیر شهر آنکه شد هم غذا فقط حسن است حسرت زر شدن اگر داری نظر کیمیا فقط حسن است آنکه دنبال دوستانِ خودش هست روز جزا فقط حسن است صاحب روح و جان عاشق من از همان ابتدا فقط حسن است آنکه مانند دست های پدر شده دست خدا فقط حسن است 1 قربونت برم ، آقای مدینه، قربون قبر بی شمع و چراغت آقاجان، ان شالله یه روزی بقیع آزاد میشه شیعه ها میان ماهم میایم، فرش زیر پامون رو میدیم برا حرمت، چه صحن و سرایی بسازیم تو بقیع، چه خبر بشه حرم بقیع، آقاجان...زنده باشیم و ببینیم سخت است چگونه بنویسم محنت را آتش زده این زهر تمام بدنت را روزهای آخر عمر امام مجتبی از وقتی که اون جام زهرو سر کشید دور و بر امام مجتبی یکی یکی، بچه ها، خواهرا، برادرا میرفتن و میومدن، اما اونیکه از همه بی تاب تر بود خواهرش زینب بود، آی، امام مجتبی آن روز دوشنبه که در خانیتان سوخت سوزاند تمام دل و باغ و چمنت را از بغض گلوی تو کسی نیست خبر دار نشنیده از ان روز کسی هم سخنت را آقاجان...خدا میدونه چی دید امام مجتبی، یه عمری گوشه گیر شد، هر موقع اسم مادر میومد زیر لب ناله میزد وای مادر .... از کودکیت سوختی و شکوه نکردی حالا همه دیدند ولی سوختنت را هر پاره جگر تکه ای ازغصه ی کوچه ست مادر، تو کجایی که ببینی حسنت را 2 آقا جان....امام مجتبی رو زهری که جعده، لعنت الله داد این زهر، امام مجتبی رو زمین گیر نکرد، اون چیزی که امام مجتبی رو زمین گیر کرد آتشی بود که از لابلای در زبانه می‌کشید. بگم کی؟ اون لحظه ای که مادر سادات ، اومد پشت در، صدا زد مگه نمیدونید ما داغداریم مگه نمیدونید بابام پیغمبر تازه از دنیا رفته، برید ما رو به حال خودمون رها کنید. من از امام زمان معذرت می خوام، نامرد دومی، تو نامه ای که برا معاویه نوشت گفت من دیدم دستای فاطمه رو از لابلای در، یعنی میدونستم فاطمه پشت دره، آنچنان با لگد، به در نیم سوخته زدم، آه، وقتی در آتش بگیره، میخ در سرخ میشه داغ میشه، یه مرتبه دیدن فاطمه ، بین درو دیوار، علی رو صدا نزد فقط گفت فضه بیا بخدا محسنم رو کشتند آه، در وسط کوچه تو را میزدند مادر جان کاش به جای تو مرا میزدند آی مادر..... یه مرتبه دیدن، آقا سیدالشهدا دوید وسط کوچه صدا زد حسینم، اینهمه آذر به سینه ام مزنید نمک به زخم دل درد پرورم نزنید در این مدینه همینجا سر مرا ببرید غلاف تیغ به بازوی مادرم نزنید سرمایه ی محبت زهراست دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی‌دهم گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا یک ذره از محبت زهرا نمی‌دهم ━━━━━━─────── ✍ 1 شاعر:حسن کردی ✍2شاعر: امیر علوی ━━━━━━─────── ع
#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... بسم الله الرحمن الرحیم أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ذُوالْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ‏ وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيَّ تَوْبَةَ عَبْدٍ ذَلِيلٍ خَاضِعٍ فَقِيرٍ بَائِسٍ مِسْكِينٍ مُسْتَكِينٍ مُسْتَجِيرٍ، لاَ يَمْلِكُ لِنَفْسِهِ نَفْعاً وَ لاَ ضَرّاً وَ لاَ مَوْتاً وَ لاَ حَيَاةً وَ لاَ نُشُوراً اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ یا الْحَسَنَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَهَ الزَّهْراَّءِ، السَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقیق اَیُّهَا الشَّهیدُ الصِّدّیقُ وَ رَحْمَهُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ... کریم اگر که تویی ما همه گدای توییم دوا اگر که تویی جمله مبتلای توییم تو در میان دلِ ما قدم زدی حتما که در پی دلو دنبالِ رد پای توییم به روی سینه ی ماها نوشته اند حسنی همه برای حسین اند و ما برای تو ییم دو ماه سینه زن شاه کربلا بودیم دو روز در همه ی سال در عزای توییم خودت به زندگی ما حسین بخشیدی همیشه ما همه جا شامل عطای توییم دمی به سعی و صفای حسین مشغولیم دمی نشسته و آرام در منای توییم ابی عبدالله خیلی گریه کرد کنار بستر داداشش امام حسن، فرمود:حسن جان! غارت زده به کسی نمیگن مال و اموالش رو بردند..غارت زده به من میگن که چون تو برادری رو از دست دادم، دیگه محاسنم رو خضاب نمی کنم... همینطور که داشت حسین گریه می کرد، امام حسن چشماش رو باز کرد، یه نگاه کرد، صدا زد:حسین جان! گریه نکن... من در حالی دارم جان میدم که هر وقت صدا میزنم "واعطشاه!" آب و شیر به دستم میدن... اما حسین جان!" لا یوم کیومک یا اباعبدالله..." هیچ روزی مثل تو نیست... فردا وقتی با تابوت امام حسن مقابل قبر پیامبر ایستادند، اون زنِ ملعونه گفت: نمیگذارم اینجا دفنش کنید، آقا ابی عبدالله یه نگاهی کرد، فرمود: یه روزی سوار شتر شدی و مقابل بابام ایستادی... امروز هم نمیگذاری جگر گوشه پیامبر رو کنارش دفن کنیم... می ترسم یه روزی با فیل بخوای به جنگ خانه ی خدا بری.. .عصبانی شد، گفت:ایستادید و به زن پیامبر خدا بی احترامی میشه، تیراندازا شروع کردند تیر زدن...* سینه ها از اَلَم افروخته شد تن و تابوت به هم دوخته شد *فردا اولین بار بود حسین از یه بدن تیر می کشید، یه ساعتی هم شد کنار نهر علقمه از چشمای عباس...یه ساعتی هم از گلوی شش ماهه.. یه ساعتی هم راوی میگه: خسته بود، عطش همه وجودش رو گرفته بود، یه گوشه میدان ایستاد، لحظاتی استراحت کنه، یه حرامی نزدیک شد، با سنگ به پیشانیش زد، محاسن اربابمون ابي عبدالله به خون صورتش خضاب شد، دامن عربیش رو بالا زد خون پیشانیش رو پاک کنه، .سفیدی سینه پیدا شد، حرمله چنان با تیر به سینه ی ابی عبدالله زد، هر چه کرد تیر از مقابل بیرون نیامد، خم شد، تیر رو از پشت بیرون کشید...یا مظلوم یا غریب...* نیزه داران بر تنِ او تاختند پای تا سر غرق خونش ساختند خدایا فرج منتقمشان را نزدیك بفرما، قلب نازنین ولی نعمتمان ،امام زمان ما را از ما راضی و خشنود بگردان.دستهایی كه به در خانه ات بلند شده را نا امید بر مگردان، قدمهای ما را به مكه، مدینه، كربلا، بقیع، مشهد الرضا برسان،خدایا به آبروی اهلبیت تمامی مرضای مسلمین كسانی كه ملتمس دعا بوده اند را از شفا خانه كرمت شفا عنایت بفرما.اون كسانی كه به اسلام و مسلمین خدمت میكنند در هر پست و هر مقامی هستند زیر سایه امام زمان محافظت بفرما.خدا اون كسانی كه به اسلام و مسلمین خیانت میكنند ظلمشان به خودشان برگردان.پروردگارا اسلام و مسلمین را نصرت عطا بفرما، سایه سرو ستبر انقلاب خامنه ای قهرمان را تا ظهور ولی عصر بر سر این ملت مستدام بدار.دست مجروح رهبرمان را در دست امام زمان قرار بده، خدایا ما را حسینی زنده بدار، عاشورایی بمیران، با شهدای كربلا محشور بگردان. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 🚩روضه دفتری مداح دلسوخته ↙️ترنم نور↙️ @Taranom_Noor
#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... "صلَّ اللّهُ عَلیکَ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا " ما گدایان و فقیرِ سر راه حسنیم ما همه شیفتۀ نیمه نگاهِ حسنیم همه هستیم سیاهیِ سپاهی که نداشت پیش مَرگان علمدارِ سپاه حسنیم گر ندیدیم به دنیا رُخ زیبایش را وقتِ جان دادن خود، چشم به راه حسنیم *عَبدُالزهرا روضه خون بود، خواب حضرت زهرا سلام الله علیها رو‌ دید، دید بی بی دلخوره... گفت: خانم! من روضه خوان شما هستم، چرا دلخور هستید از من؟ حضرت فرمود: چرا روضه ی حسن‌ من رو نمیخونی*.... بین تاریکی دنیا نظری کرد به ما ما هدایت شدۀ چهرۀ ماهِ حسنیم روزها فکر من این است و همه شب سخنم که همه عُمر بدهکار نگاهِ حسنیم *رسول خدا فرمود: چشمی که برا حسنم‌ گریه کنه، روز قیامت گریه نمیکنه... امام حسن و امام حسین داشتن‌ کُشتی می گرفتن، سن و سالی نداشتن، مادر تشویقشون میکرد، میفرمود: آفرین حسینم.. امیرالمؤمنین صدا میزد: جانم حسینم... همه ی عالم‌ میدونن زینب حسینیه، زینبم‌میگفت:حسین! در خونه رو زدن پیغمبر اکرم صلوات الله وارد شد. دید بچه ها دارن بازی میکنن، صدا زد: آفرین حسنم... حضرت زهرا سؤال کرد: بابا جان! شما خودتون فرمودین کوچکتر رو تشویق کنید. فرمود: تو‌ کوچه می آمدم دیدم ملائکه جمع شدن همه میگن‌: حسین ... دیدم حسنم‌ کسی رو‌ نداره... يه آقايي با اين همه جلال و زيبايي اما اينقدر غريب، اينقدر مظلوم، امام صادق مي فرمايند: فرداي قيامت انبياء و اوليايِ الهي رو خدا يكي يكي صدا ميزنه، مي فرمايد: با انصارتون با يارانتون با هوادارانتون بلند شيد بياييد، عيسي يه عده اي باهاش بلند ميشن، موسي! يه عده اي باهاش بلند ميشن، ابراهيم همينطور، تا ميرسن به پيغمبر خاتم يه عده ي زيادي بلند ميشن، تا خدا صدا ميزنه: حسين جان! بلند شو يه عده اي توي محشر بلند ميشن، محشر رو محشر ميكنن، اون وقت امام صادق مي فرمايند: وقتي نوبتِ عمو جانم حسن ميشه، سه چهار نفر با امام حسن بلند ميشن، اينقدر اين آقا غريبه... اما اون سه چهار نفر هر كدومشون به يه لشكر توي عالم مي ارزن، يكيشون حسينِ، يكيشون عباسِ، يكيش علي اكبرِ... امام حسن خيلي غريبِ، چند دهه براي امام حسين گريه مي كنيم،امشب رو هم برا امام حسن اشك بريزيم، ناله بزنيم، يه گوشه اي امام حسن مي نشست، هي به در و ديوار نگاه مي كرد، عاقبت زينب بي تاب شد، يه روز اومد نشست كنارش، حالش رو پرسيد، گفت: داداش! بي مادر شدي، بي مادر شدم، منم داغ ديدم، داداش! سينه ي خون آلود ديدي منم ديدم، داداش! مادرِ هجده سالمون توي خونه دست به ديوار مي گرفت راه مي رفت، تو ديدي منم ديدم، چي شده هي يه گوشه ميشيني گريه مي كني؟ مگه نمي بيني بابام داره از دست ميره؟ صدا زد: زينب جان! اوني كه داره من رو ميكُشه اينه، مادرم وقتي ميخواست بره سراغِ فدك، رويِ من حساب كرد و رفت، گفت: حسنم! پاشو بريم، يه مرد همراه من باشه... زينب! جلو مادرم خيلي بد شد، نتونستم كاري بارش بكنم، جلو چشام مادرم رو سيلي زدن...*   در پیچ کوچه بود که ولگردِ  لعنتی سد كرد راهِ فاطمه، بی درد ِ لعنتی    دیدم به جنگ مادرِ رنجورم آمده فریاد می زدم : برو نامرد ِ لعنتی   *زينب! سينه ام رو سپر كردم رفتم جلو... گفتم: چي ميگي بي ادب؟ برو كنار، اما زينب نبودي ببيني، هر چي مادرم عقب مي رفت، اون يه قدم جلو مي اومد، مادرم چسبيد به ديوار، چنان سيلي زد به مادرم، مادرم يه سيلي از اون نانجيب خورد، يه سيلي از ديوار... ناله بزن: یازهرا *أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَكْشِفُ السُّوءَ.... باسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم به حق آقامون امام حسن مجتبی ده مرتبه یاالله... فرج آقامون امام زمان(عج) برسان، فساد رو از جامعه ی ما بركن، رهبرمون حفظ فرما، دولتمان یاری بفرما، به آبروی ِ حضرت زهرا ما  و دولت و ملت و رهبر از خطرات معصون بدار،هر آنچه توطئه است خنثی بفرما، مریض هامون شفا بده، منظورین ِ نظر شفای ِ كامل عنایت بفرما، گذشتگانمون ،استادانمون ، شهدامون،خمینی ِ عزیز، یارانشون، فرزندان گرامیشون،پدر مادرامون،بد وارث ها، بی وارث ها،اونهایی كه توی این مجالس می اومدند، اصلاً نامی ازشون برده نمیشه،همشون رو میهمان سفره ی احسان امام حسن‌مجتبی بفرما، ما رو جزو یاران اهلبیت خدایا قرار بده،ما رو یار امام زمان قرار بده، برای سلامتی خودتون صلوات بفرستید. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 🚩روضه دفتری مداح دلسوخته ↙️ترنم نور↙️ @Taranom_Noor