eitaa logo
کانال روضه دفتری مداح دلسوخته(ترنم نور)
1.4هزار دنبال‌کننده
63 عکس
78 ویدیو
49 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع )حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ .۲ قسمت پايانی و روضه  شهادت سيدالشهداء عليهما السلام_ سيد مهدي ميرداماد ●━━━━━━─────── فرمودند:یه عبا پیغمبر رو بدن حمزه انداخت؛خوب شد یه عبا بود بندازه روی بدن...میخوام امشب برات از چند تا عبا بگم...این عبا خیلی قصه ها داره...خیلی روضه ها داره...میخوام امشب خرق عادت کنم اگه این آقا اجازه بده؛ همه از مدینه میرن کربلا امشب بیا از کربلا برو مدینه...چی میخوام بگم؟میخوام بگم عبا خرج بدن حمزه شد...عبا بدنو پوشوند؛نذاشت صفیه این بدنو ببینه...کربلام چند جا این عبا به کار برده شد:یه جا وقتی نگاه کرد دید بدن پاره پاره و قطعه قطعه هست... جوانان بنی هاشم بیایید....بیایید2 علی را بر در... زین العابدین روضه رو اینجوری میخونه؛میگه:تو خیمه تو تب دارم میسوزم یه مرتبه دیدم صدای ضجه عمم بلند شد،گوشه ی خیمه رو بالا زدم دیدم جلو،عمم زیر بغل بابامو گرفته...بابام همه محاسنش غرق خونه...سر و روش آشفته هست...پشت سر دیدم جوونا یه عبا رو گرفتند..حالا یه قدم جلوتر...یه جا دیگه این عبا به درد حسین خورد... ببینید2 گلم رفت.... بچه ها دست بابا خونی شده2 گمونم شیش ماهه قربونی شده... دیدند یه قدم میاد یه قدم برمیگرده...بچه دست و پا میزد...دیگه کجا ببرمت؟زود میبرمت مدینه...بگم ناله بزنید...یه جا دیگه هم عبا تو روضه آمده...از کربلا میبرمت مدینه...علامه طباطبایی میگه:علی آمد پشت در...دید زهراش رو زمین افتاده...یه زنی که بارداره...بچه سقط شده...دید زهرا افتاده...خون رو زمین ریخته...مادر ما از هوش رفته...دیدند علی عباشو رو زهرا کشید...وااای... به زیر دست و پا گاهی نگاهم سوی حیدر بود2 گهی در آن کشاکش فکر جان بچه ها کردم... من از سویی علی را میکشیدم،دشمن از سویی... (خدا کنه نفهمی...من فاطمه یه طرف...چهل نفر یه طرف...) من از سویی علی را میکشیدم،دشمن از سویی... چنان قنفذ مرا میزد2 که دامانش رها کردم.. شرمنده ام حمایت من بی نتیجه ماند دستم شکست و... وحشی آمد توبه کرد؛قاتل حمزه سیدالشهدا با اون جنایت عظیم...پیغمبر بهش فرمود:دین ما دین رافت و رحمته.. در توبه بازه؛من کیم تو رو نبخشم اما وحشی سعی کن خیلی جلو چشم من راه نری،من نبینمت..تورو میبینم یاد بدن مثله شده ی عموم میفتم،بمیرم برا دلت هی تو کوچه ها نگاه کرد مغیره یه طرف...بلند بگو یا زهرا...* "شاعر: "✍ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا عَمَّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ 1 تا همیشه غمت بر این دلهاست گریه بر تو سفارش طاها ست در مقامت همین بس است نبی گفت : حمزه سیدالشهدا ست ( اینقدر مقام و جایگاه حضرت حمزه پیش پیغمبر بالاست.. بعد شهادت حمزه، پیغمبر از کنار طایفه بنی ظفر دید زنهای طایفه دارند برا شهدای طایفه ی خودشون گریه می کنند پیغمبر متاثر شد فرمود "و لکن حمزَةَ لا بَواکیَ لَه" یعنی عموجان من گریه کن نداره.. بزرگان طوایف این حرف و تا شنیدند به زنهاشون امر کردند : اول برای حمزه گریه کنید بعد برا شهدای خودمون) ای عمویِ نجیب پیغمبر تکیه گاهِ غریب پیغمبر اسداللهِ غزوه های رسول وقت غم ها حبیب پیغمبر همه جا یار مصطفی بودی تو مددکار مصطفی بودی هر زمان که اذیتش کردند تو طرفدار مصطفی بودی (اما یه همچین ایامی، تو جنگ احد،. حمزه عموی پیغمبر، در نهایت شجاعت، اما با مظلومیت تمام به شهادت رسید) من بمیرم چه بر سرت آمد چه به احوال پیکرت آمد عالمی سوخت آن زمانی که سر نعش تو خواهرت آمد خواهر تو ندید پیکر تو که چه آورده هنده بر سر تو خارها و عبا کمک کردند که نمیرد عزیز خواهر تو (تا دیدند صفیه خواهر حمزه داره میاد، پیغمبر دستور داد فرمود بدن حمزه رو بپوشونید خواهرش اگر ببینه طاقت نمیاره... حق داشتی یا رسول الله.. خواهرا همه اینجوری اند، طاقت ندارند ببینند یه خار به پای برادرشون بره.. اما لایوم کیومک یا اباعبدالله یا رسول الله جات خالی بود کربلا.. اون ساعتی که زینب اومد تو گودال قتلگاه، بدن بی سر برادر و رو دست گرفت.. یه نگاه کرد سمت مدینه بعد فرمود یا رسول الله: هذا حُسینٌ مُرَمّلٌ بالدِّماء) این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست وین صید دست و پا زده در خون حسین توست این رفته سر به نیزهٔ اعدا حسین توست این مانده بر زمین تن تنها حسین توست شاعر :