رمضان آمده و حال و هوایی دارم
به لب از یاد خدا شور و نوایی دارم
دعوتم کرد دوباره به سوی خانه ی خود
تازه فهمیده ام اینک چه خدایی دارم
مه مهمانی و درهای کرامت باز است
بر در خانه ی تو قصد گدایی دارم
خالق من بنگر سوز من و اشکم را
دست خالی و فقط جرم و خطایی دارم
کوله بارم گنه و دست تهی، روی سیه
گشته معلوم که من نفس رهایی دارم
شب اول که شدم از کرمت مهمانت
یک نظر کردی و من حال دعایی دارم
تا که قرآن تو خواندم به علی فهمیدم
بهر درمان دل خود چه دوایی دارم
نور رحمت که ز تو بر همه عالم تابید
در دل از نور تو من نور و ضیایی دارم
با ابوحمزه، دعای سحر و نور و مجیر
اندر این ماه عجب حال و هوایی دارم
سجده ی شکر به جا آورم ای خالق من
در دل از عشق علی مهر و ولایی دارم
روزه بودم که به هنگام عطش فهمیدم
در دل از عشق حسین کرب و بلایی دارم
تو ببخشا ز کرم عبد خطاکارت را
چون حسین بن علی قبله نمایی دارم
چون در این ماه خدا هر گنهم بخشیدی
زین سبب نزد تو من قدر و بهایی دارم
زین همه لطف و کرم از تو شدم شرمنده
کی ز تو خالق من قصد جدایی دارم
من (رضایم) به رضای تو خداوند کریم
شاکرم چون تو خدا، راهنمایی دارم
#رضا_یعقوبیان
#مناجاتی_ورود_به_ماه_مبارک_رمضان