eitaa logo
کانال روضه دفتری مداح دلسوخته(ترنم نور)
1.4هزار دنبال‌کننده
63 عکس
78 ویدیو
49 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع )حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت یا بن الحسن...آقا... در عزای جد غریبتون امام هادی... کجا خیمه عزا به پا کردید آقا... 🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت آجرک الله یا صاحب الزمان 🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت آقا کی ميشه بیای... پسر فاطمه... عالمی چشم انتظار شماست... 🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت میگن بهار طبیعت رسیده... اما همه عالم امشب... عزادار حجت خدا هستند... اگه چشم دل باز کنیم میبینیم... امشب آسمان و زمین... در عزای امام هادی میسوزند... یا بن الحسن آقا... ما مکتبمون رو از شما گرفتیم... خودتون فرمودید... شیعیان ما کسانی هستند که... يَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا... وَ يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا... شیعیان ما کسانی هستند که... در شادی های ما شاد و... در مصیبت ما عزادارند... آقاجان اومدم امشب اینو بگم... اگه همه مردم دنیا شاد باشند... اما شیعیان شما احترام نگه میدارند... شیعیان شما عزادارند... امشب دل شما... در عزای جد غریبتون محزونه... مگه ميشه ما عزادار نباشیم... هیهات... لباس ما این روزها... لباس مشکیه... یا صاحب الزمان... میخوام بگم... من رضایت دل امام زمانم رو... با هیچ چیزی عوض نمیکنم... 🔹ای آفتاب زهرا، کی شام تار غم را 🔹چون صبحدم نمایی، گویم سرت سلامت یا بن الحسن...
اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا الحَسَنِ یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ 🔸اشڪ را روز جزا با نور قیمت میڪنند 🔸بر تو هر ڪس گریه ڪرده وقف جنت میڪنند مولای من... یا امام هادی... 🔸ایها الهادی گدایان درِ تو تا ابد 🔸بر هزاران حاتم طائی ڪرامت میڪنند 🔸سینه زن های تو با سینه زدن در روضه ات 🔸مثل موسی در میان طور عبادت میڪنند ایام شهادت امام هادی... دلها رو روانه ڪنیم سامرا... چه ڪردند با امام هادی... 🔸نیمه ی شب ریختند آقا سر سجاده ات 🔸قدری انگاری در این روضه شبیه حیدری نیمه های شب... امام هادی... مشغول نماز شب و مناجات با خدا... فَهَجَمُوا دَارَهُ لَیْلًا یڪ عده نانجیب... بدون اجازه... وارد خانه امام هادی شدند... حضرت رو با سر برهنه و... با پای برهنه... ڪشان ڪشان بُردند... 🔸بُردنت از خانه ات اما دری دیگر نسوخت 🔸در میان شعله دست و پای یڪ مادر نسوخت یا امام هادی... خیلی به شما ظلم ڪردند... خیلی جسارت ڪردند... اما آقاجان هر ڪاری ڪردند... دیگه خونه شما رو آتیش نزدند... دیگه جلو چشمان شما، به همسرتون جسارت نڪردند... اما دلها بسوزه برای امیرالمومنین... طاقت داری بگم یا نه... 🔸میزد مرا مغیره و یڪ تن به او نگفت 🔸زن را ڪسی مقابل شوهر نمیزند 🔸بیش از همه به حالت زینب دلم بسوخت 🔸آخه مادر ، ڪسی مقابل دختر نمیزند ناله بزن یا زهرا...
اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا الحَسَنِ یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ 🔸اشڪ را روز جزا با نور قیمت میڪنند 🔸بر تو هر ڪس گریه ڪرده وقف جنت میڪنند مولای من... یا امام هادی... 🔸ایها الهادی گدایان درِ تو تا ابد 🔸بر هزاران حاتم طائی ڪرامت میڪنند 🔸سینه زن های تو با سینه زدن در روضه ات 🔸مثل موسی در میان طور عبادت میڪنند ایام شهادت امام هادی... دلها رو روانه ڪنیم سامرا... چه ڪردند با امام هادی... 🔸نیمه ی شب ریختند آقا سر سجاده ات 🔸قدری انگاری در این روضه شبیه حیدری نیمه های شب... امام هادی... مشغول نماز شب و مناجات با خدا... فَهَجَمُوا دَارَهُ لَیْلًا یڪ عده نانجیب... بدون اجازه... وارد خانه امام هادی شدند... حضرت رو با سر برهنه و... با پای برهنه... ڪشان ڪشان بُردند... 🔸بُردنت از خانه ات اما دری دیگر نسوخت 🔸در میان شعله دست و پای یڪ مادر نسوخت یا امام هادی... خیلی به شما ظلم ڪردند... خیلی جسارت ڪردند... اما آقاجان هر ڪاری ڪردند... دیگه خونه شما رو آتیش نزدند... دیگه جلو چشمان شما، به همسرتون جسارت نڪردند... اما دلها بسوزه برای امیرالمومنین... طاقت داری بگم یا نه... 🔸میزد مرا مغیره و یڪ تن به او نگفت 🔸زن را ڪسی مقابل شوهر نمیزند 🔸بیش از همه به حالت زینب دلم بسوخت 🔸آخه مادر ، ڪسی مقابل دختر نمیزند ناله بزن یا زهرا...
متن روضه 1 . بسم الله الرحمن الرحيم . اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا الحَسَنِ یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ 🔸اشک را روز جزا با نور قیمت میکنند 🔸بر تو هر کس گریه کرده وقف جنت میکنند مولای من... یا امام هادی... 🔸ایها الهادی گدایان درِ تو تا ابد 🔸بر هزاران حاتم طائی کرامت میکنند 🔸سینه زن های تو با سینه زدن در روضه ات 🔸مثل موسی در میان طور عبادت میکنند ایام شهادت امام هادی... دلها رو روانه کنیم سامرا... چه کردند با امام هادی... 🔸نیمه ی شب ریختند آقا سر سجاده ات 🔸قدری انگاری در این روضه شبیه حیدری نیمه های شب... امام هادی... مشغول نماز شب و مناجات با خدا... فَهَجَمُوا دَارَهُ لَیْلًا یک عده نانجیب... بدون اجازه... وارد خانه امام هادی شدند... حضرت رو با سر برهنه و... با پای برهنه... کشان کشان بُردند... 🔸بُردنت از خانه ات اما دری دیگر نسوخت 🔸در میان شعله دست و پای یک مادر نسوخت یا امام هادی... خیلی به شما ظلم کردند... خیلی جسارت کردند... اما آقاجان هر کاری کردند... دیگه خونه شما رو آتیش نزدند... دیگه جلو چشمان شما به همسرتون تازیانه نزدند... دلها بسوزه برای امیرالمومنین... 🔸وای منو وای منو وای من 🔸میخ در و سینه ی زهرای من 🔸در وسط کوچه تو را میزدند 🔸کاش به جای تو مرا میزدند
. |⇦•رنگ‌ وبوی درد داره.. وتوسل ویژهٔ شهادت امام هادی علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی حنیف طاهری ●━━━━━━─────── "يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّة سَعِدَمَنْ والاكُمْ هَلَكَ مَنْ عاداكُمْ" رنگ و بوی درد داره کوچه های سامرا گریه می کنیم هر شب پا به پای سامرا این غربت آغازش مدینه ست، دنبالش کربلاست تا همیشه جاریه، غربت بی انتهاست مظلومیم و مقتدریم، تا عالَم بهاری بشه خون از رگ رگِ شیعه ها پای هدف جاری بشه "يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّة سَعِدَمَنْ والاكُمْ هَلَكَ مَنْ عاداكُمْ" خط به خط کلامِ تو از بصیرت دینه بغضِ تو صدات واسه درد غربت دینه این غصه، اندوه فاطمه ست، اشک خون خداست تا به ابد نورِ عشق، با ظلمت آشناست باید سر سپرده بشیم تا موعودِ صبح ظهور شیعه پای عهدی که بست می مونه همیشه صبور "يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّة سَعِدَمَنْ والاكُمْ هَلَكَ مَنْ عاداكُمْ" .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
السلام علیکم یا اهل بیت النبوة بِمُوالاتِکُم عَلَّمَنا اللهُ مَعالِمَ دینِنا وَ أصلَحَ ما کانَ فَسَدَ مِن دُنیانا یا وَلیَّ الله چقدر خوب می شد الان توی حرمت ، جامعه می خوندیم إنَّ بَینِی وَ بَینَ الله عَزَّوَجَلّ ذُنوباً لا یأتِی عَلَیها إلّا رِضاکُم نوشته اند مثل امروزی بدن امام هادی رو حرکت دادند اونقدر ازدحام جمعیت توی تشییع جنازه بود روز بسیار گرمی هم بود امام حسن عسکری اذیت شدند چجوری اومدن تشییع پدر ... فَخَرَجَ أبومُحَمَّد حاصِراً مَکشوفُ الرَّأس ، مشقوقُ الثِّیاب دیدند گریبان دارد پاره می کند نوشتند گرما ازدحام جمعیت کاری کرد آقا نتوانست ‏حرکت کند. یکی از شیعیان که سوار بر مرکب بود خواهش کرد آقا را سوار مرکب کنه حضرت که خیس ‏عرق بودند اذیت نشه ‏ درستش هم همین است داغ دیده را باید احترام کنند مخصوصا اگر فرزند امام باشد آخ لایَوم کیَومِک یا ‏اباعبدالله حسین..‏.. کربلا هم چجوری احترام کردند؟ زینب کبری تو خیمه ی زین العابدین ایستاده آتش گرفته خیمه بعضی ‏ها گفتند حتی دامن خانوم هم آتش گرفته بود. یک وقت دیدند خولیِ ملعون وارد شد زیر انداز زین ‏العابدین را کشید هم زینب را کتک زد هم امام سجاد حسین...‏ ====================
. علیه_السلام |⇦•بالاتری ز مدح و ثنا... شهادت امام هادی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── بالاتری ز مدح و ثنا أیها النقی اِبن الرضای دوم ما أیها النقی با حبّ تو عبادت ما عین بندگی‌ست هادی آل فاطمه یا أیها النقی دارم ولی ‌شناسی خود را ز نور تو مولای من! ولی خدا! أیها النقی بخشنده ‌تر ز حاتم طائی تویی تویی مسکین ‌ترم ز هرچه گدا أیها النقی با صد امید همچو گدایان سامرا پر می‌کشیم سوی شما أیها النقی *اومد محضرامامِ هادی ،گفت: آقاجان‌! حرام بودن عَمَلم رو‌ میدونم اما چه کنم رغبت به این کار دارم، آقا! من خاک میخورم، نمیدونم ‌چیکار کنم؟ امام یه نگاهی بهش کردن و فرمودند: دیگه از این به بعد خاک نمیخوری... از امام ‌جدا شد، رفقاش بهش گفتن: حالا میخوای چیکار کنی با این ‌حکم؟ یه نگاه کرد به رفقاش گفت: والله به خودم توجه میکنم، بعد از فرمایش مولا منفورترین چیز در نزد من خاک خوردنه... یا امام هادی! کاش شما یه امر به ما هم بکنید، آقا شما با حرفتون منشأ میل و هوا و هوسِ مارو عوض کنید آقا...* باید برای غربت تو بی ‌امان گریست با ناله‌هاي حضرت صاحب زمان گریست شرمنده از قدوم تو چشمان جاده بود دشمن سواره آمد و پایت پیاده بود بارانی است از غم تو چشم سامرا با دیدن تو اشک ‌مَلَک بی اراده بود زهر ستم چه با جگر پاره پاره کرد دیگر نفس،نفس، به شماره فتاده بود شکر خدا که دشمن تو خیزران نداشت هر چند دل، شکسته از آن بزم باده بود : یوسف رحیمی "" فهجموا دارَ اللَيلَ" شبانه ریختن دَرِ خونه ی آقا.. "فَحُمِلَ عَلَى حَالِهِ تِلْكَ إِلَى الْمُتَوَكِّلِ وَ كَانَ الْمُتَوَكِّلُ جَالِساً فِی مَجْلِسِ الشَّرْاب" امامِ مارو ‌وارد بزم شراب کردن، حال و اوضاع جلسه خوب نبود، چقدر بی احترامی محضر آقاجان ما شد... نانجیب شراب تعارف کرد، امام هادی فرمودند : گوشت و پوست ما عاری و پاکه از این نجاسات..متوکل تو‌حال خودش نبود، صدا زد گفت: برا ما شعر بخون‌، آقا فرمودن:‌ منو معافم‌کن، اصرار کرد امام هادی شروع کرد اشعاری در مذمت دنیا و زندگی گفتن، اینقدر این شعر اثر کرد خود نانجیب متوکل زد زیر گریه، گریه کرد، آخرم گفت: من از شما عذر میخوام ... صدا زد: با احترام ‌همراهیش کنید. اما یه جایی هم توی بزم شراب، مجلس یزید، وقتی بچه‌ها رو وارد بزم یزید کردن، این بچه ها که وارد بزم‌ که میشدن آروم آروم برمیگشتن، همه دور زینب رو گرفتن ... بچه ها میلرزن از ازدحام‌جمعیت، اما دختر علی یه جوری وسط این مجلس ایستاده .. صدا میزد: حسین! به بابام قسم یه جوری قدم برمیدارم همه عالم بدونن شام در تسخیره زینبِ...* هیچ کس اینقدر پلید نشد ... *همه ی بچه‌ها دارن ‌نگاه میکنن، همه سُفرا نشستن، نانجیب بالا نشسته، با نگاهه تحقیر داره به بچه های حسین‌ نگاه میکنه .. نانجیب شراب میخورد، یهو دیدن دست برد به اون‌ چوب شروع کرد جسارت کردن .. انگار دنیا دور سر زینب چرخید ... غیرت علوی به جوش آمد ..دخترا نشستن خانم بلند شد، یه نگاهی کرد .. شروع کرد خطبه خواندن...* هیچ کس اینقدر پلید نشد ... خیزران خسته شد یزید نشد *هرچه ناز دانه رقیه خواست قد بکشه نگاه ‌کنه نشد، عمه جان دست هارو ‌جلو ‌چشم ناز دانه گذاشت، میدونی معما کی حل شد؟ نیمه های شب، وقتی سَرِ بابا رو آوردن تو ‌خرابه با اون‌دستای کوچیک شروع کرد رو صورت بابا کشیدن، تا حالا دستت به یه جای داغ خورده دست و یهو بکشی؟ همین‌جوری دست روی صورت بابا میکشید، یهو‌ دستش ر و کشید، صدا زد: عمه! میخواستی اینو ‌نبینم ..عمه ! تازه فهمیدم اون‌ خیزران بالا میرفت کجا پایین می اومد عمه ، عمه دندونای بابام .......*صدا بزن حسین!...* کرب و بلا ده هلهلدن قورخموشام بابا اصغر اولنده حرملدن قورخموشام بابا بابا !منه گولدولر،بابا منه وردولار ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
السلام علیکم یا اهل بیت النبوة و مَوضِعَ الرِّسالَة وَ مُختَلَفَ المَلائِکة بِمُوالاتِکُم عَلَّمَنا اللهُ مَعالِمَ دینِنا وَ أصلَحَ ما کانَ فَسَدَ مِن دُنیانا بِکُم اَخرَجَنا الله مِنَ الذُّلّ وَ فَرَّجَ عَنَّا غَمَراتِ الکُروب آن نازنین که وصف جمالش خدا کند امشب خدا کند که نگاهى به ما کند آن دلنواز از دل و از جان عزیزتر باشد که درد جان و دل ما دوا کند آن چشمه دعا که دعا مستجاب از اوست آیا شود به حالت ما هم دعا کند چارم على ز عترت و نور دل جواد او چون جواد لطف نماید، عطا کند پیوند خورده زندگی ما به مهر او این رشته را نتواند کسی ، جدا کند ای زاده ی جواد و بسان پدر جواد مهرت نشد که قهر به سوی گدا کند تو هم بگو با من.... افتاده‏ ام بدام بلا یا ابالحسن غیر از تو کیست؟ آنکه ز دامم رها کند نصرانی است متوکل احضارش کرد هر کی هم متوکل احضارش می کرد ، مرگش حتمی بود راه افتاد اومد سامراء خیلی هم ترسیده بود توی راه توی دلش گفت ما که اعتقادی به امامت مسلمونا نداریم اما حالا که دارم میرم بگذار یه تیری توی تاریکی بیندازم صد سکه نذر امام هادی کرد توی دلش... رسید سامراء ، دید اختیار مرکبش رو نداره مرکب ، کوچه ها رو یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت رسید در خانه ای زانو زد با خودش گفت اینجا کجاست منکه غریبم یه مرتبه در خانه باز شد قاصد حضرت صداش زد بیا داخل اینجا منزل امام هادی است تا وارد شد حضرت فرمود یوسف نصرانی توی راه ، نذر ما کردی نذرت رو ادا کن داری میری نزد متوکل ، نترس آسیبی بهت نمی رسونه سومین مطلبی که حضرت فرمود فرمود به ما ایمان بیار اون هنوز متعجب بود اسمم رو از کجا می دونه این آقا نذرم رو از کجا میدونه از نیت دلم خبر داد حالا هم میگه ایمان بیار هنوز خحرفی نزده بود ، حضرت فرمود تو مسلمان نمیشی ، اما خدا به تو پسری میده از شیعیان من میشه بعد که یوسف نصرانی رفت حضرت فرمود دروغ میگند اونایی که میگند محبت ما به داد نصرانی هم نمی رسه فهمیدی چی گفتم یعنی حتی غیر مسلمونا ، در خونه ی امام هادی حاجت گرفتند افتاده‏ ام بدام بلا یا ابالحسن غیر از تو کیست؟ آنکه ز دامم رها کند چندتا روضه داره امام حضرت رو بارها تبعید کردند بارها ریختند توی خونه اش خونه اش رو تفتیش کردند بارها زن و بچه اش رو ترسوندند بارها با دست بسته بردنش بارها بردنش مجلس شراب یه دونه اش رو من اشاره کنم این یه دونه برا مرگ ماها بسه این آقا مطهَّر به آیه ی تطهیرِ متوکل ، شبانه او رو احضار کرد ، وارد بزم شرابش کرد یا صاحب الزمان شراب به جدت تعارف کردند همه تون فهمیدید کجا میخوام ببرمتون آقا رو وادار کرد اشعاری بخوانند اشعاری در مذمت دنیا و اهل دنیا ، خواند نوشته اند متوکل ، متنبه شد جام شراب رو به زمین زد عذرخواهی کرد به چه احترامی این علی بن محمد رو برگرداند آخ لایوم کیومک یا حسین ماه زیارتی ابی عبدالله است یاعلی بن محمد اگرچه شمارو ، جام شراب تعارف کردند بزم مِی بردند اما دیگه اهل و عیالتون رو به اسیری نبردند جلو چشمت ، اهل و عیالت رو توی بزم شراب .... اما زن و بچه ی ابی عبدالله رو به طنابی بستند در ملأ عمومی نامحرما و دلقک ها .... کاری کردند که هرکه وارد مجلس یزید می شد جسارت می کرد.... آی حسین..... ====================
ای طبیبا نظری کن دل بیمار مرا آنقدر گریه کنم تا بخری بار مرا قدر یک سال، فقط گریه بدهکارم من(۲) کرمی کن ، بپذیر ، عمر بدهکار مرا پهن کردم سر راه تو بَساطم ای دوست تا که رونق دهد احسان تو ، بازار مرا ما که رونقی نداریم اصلا بازارمون کساده بدون تو آقا یه نظری کن پرده پوشی تو پایم به حرم وا کرده به کناری نزدی ، پرده ی اسرار مرا چی برات آوردم؟! گردنی کج ، سرِ پایین ،به پناه آمده ام به خدا گری کنی گریه نکنی من میخونم و میرم ضرر کردی سفره ی سالت داره جمع میشه وا گردنی کج ، سرِ پایین ،به پناه آمده ام آخرِ سال ، تو سامان بدهی کار مرا آمدم تا که بگویم به خودم بد کردم تا که اسباب شفاعت کنی ، اِقرارِ مرا سامرا روضه به پا میکنی آقا ،تنها یاریِ خویش ببر دیده ی خونبار مرا آخرِ کار شده ، شوق شهادت دارد پس به تأخیر مینداز ، تو دیدارِ مرا حالا با آقا بریم کنار جد غریبش روضه رو شروع کنیم چِقَدَر بی ادبی شد به امام هادی (۲) سخت کرده بخدا روضه ی او ، کار مرا جایِ معصوم مگر بزم شراب است آقا گوش کن روضه ی این قلبِ عزادارِ مرا اول روضه زیاد اذیتت نمی کنم ببرم همونجایی که همیشه روضه ها گریزش به همونجاست توخودت گفته ای: خون گریه کنم هر جایی که بگویند غمِ عمه ی بی یارِ مرا وسط بزم شراب عمه ی ما گیر افتاد... خوبه که بعضی چیزارو بعضی ها نمی گیرند باید یه جا یه مرتبه گیر بیفتی تا بفهمی یعنی چی اصلا باور نمی کرد یه روزی گذارش به بزم شراب بیفته وسط بزم شراب عمه ی ما گیر افتاد گفت :یارب برسان میر و علمدارِ مرا یا صاحب الزمان ببخش آقا امروز پدر شما اینجوری از خونه اومد بیرون به خدا اگه ما بفهمیم ، روضه قتل امام ، شهادت امام چیه بعضی ها هنوز یاد نگرفتند روز شهادت مشکی بپوشند فَخَرَجَ أبومُحَمَّد حاصِراً پا برهنه اومد بیرون مَکشوفُ الرَّأس امام حسن عسکری امروز بدون عمامه اومد بیرون مشقوقُ الثِّیاب گریبان پاره کرد بعضی ها اعتراض کردند حضرت فرمود شماها چه می فهمید موسی در فقدان برادرش هارون ، گریبان پاره کرد آقاجان بابات رو مسمومش کردند قطعا شما نگذاشتی با لب تشنه بمیره قطعا بالا سرش بودی حالا داری میری تشییع جنازه اینجوری رفتی پس جواب اونایی که گفتند چرا عمه ات ، توی مجلس یزید گریبان پاره کرد رو دادم دستاش رو بسته بودند توی پلّکان مجلس یزید ، دونه دونشون رو قرار داده بودند هر کی میومد بره ، آب دهان می انداخت این تازه اولش بود هر چی مست و دلقک بود ، توی جلسه جمع شدند ، دختر علی رو دارند نظاره می کنند وَ عَلَیها اَرذَلُ ثِیابِها آستین پاره ،حجاب سر وصورت می شد(۲) پیش چشمش به لبِ یار جسارت می شد آخ بمیرم اول کوفه با سر بریده حرف زد گفت ما تَوَهَّمتُ یا شَقیقَ فُؤادِی کانَ هذا مُقَدَّراً مَکتوبا بابام علی برام گفته بود ، اسیرم می کنند اُم اَیمَن برام گفته بود اما دیگه باور نمی کردم ، سرت رو روی نیزه ببینم از کوفه تا روزی که از دنیا رفت ، دیگه نگفت «ما تَوَهَّمتُ» لذا وقتی سر رو توی تشت طلا هم دید نگفت دیگه باورم نمی شد اینجا اینجوری ببینمت دید دارند با سر ابی عبدالله بازی می کنند ، شراب می ریزند ، تشت رو زیر پا گذاشته..... آی حسین.... ====================
1_842874968.mp3
20.21M
ای طبیبا نظری کن دل بیمار مرا آنقدر گریه کنم تا بخری بار مرا قدر یک سال، فقط گریه بدهکارم من(۲) کرمی کن ، بپذیر ، عمر بدهکار مرا ===================
اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا الحَسَنِ یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ 🔸اشڪ را روز جزا با نور قیمت میڪنند 🔸بر تو هر ڪس گریه ڪرده وقف جنت میڪنند مولای من... یا امام هادی... 🔸ایها الهادی گدایان درِ تو تا ابد 🔸بر هزاران حاتم طائی ڪرامت میڪنند 🔸سینه زن های تو با سینه زدن در روضه ات 🔸مثل موسی در میان طور عبادت میڪنند ایام شهادت امام هادی... دلها رو روانه ڪنیم سامرا... چه ڪردند با امام هادی... 🔸نیمه ی شب ریختند آقا سر سجاده ات 🔸قدری انگاری در این روضه شبیه حیدری نیمه های شب... امام هادی... مشغول نماز شب و مناجات با خدا... فَهَجَمُوا دَارَهُ لَیْلًا یڪ عده نانجیب... بدون اجازه... وارد خانه امام هادی شدند... حضرت رو با سر برهنه و... با پای برهنه... ڪشان ڪشان بُردند... 🔸بُردنت از خانه ات اما دری دیگر نسوخت 🔸در میان شعله دست و پای یڪ مادر نسوخت یا امام هادی... خیلی به شما ظلم ڪردند... خیلی جسارت ڪردند... اما آقاجان هر ڪاری ڪردند... دیگه خونه شما رو آتیش نزدند... دیگه جلو چشمان شما، به همسرتون جسارت نڪردند... اما دلها بسوزه برای امیرالمومنین... طاقت داری بگم یا نه... 🔸میزد مرا مغیره و یڪ تن به او نگفت 🔸زن را ڪسی مقابل شوهر نمیزند 🔸بیش از همه به حالت زینب دلم بسوخت 🔸آخه مادر ، ڪسی مقابل دختر نمیزند ناله بزن یا زهرا...