🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه امام موسی بن جعفر(ع)(2)
#روضه شهادت
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن ویا رحیم
أَبَا الْحَسَنِ، یَا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ، أَیُّهَا الْکاظِمُ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🔸دردی به جان نشسته دگر پا نمی شود
🔸جز با دوای زهر مداوا نمی شود
🔸یک جای پرت مانده ام و بغض کرده ام
🔸در این سیاه چال دلم وانمی شود
🔸کافیست داغ دوری معصومه و رضا
🔸دیگر غمی به سینه من جا نمی شود
🔸معصومه کاش بود کمی درد دل کنم
🔸کس مثل دختر همدم بابا نمی شود
🔸می خواستم دوباره ببوسم رضام را
🔸هنگام رفتنم شده گویا نمی شود
🔸اصلاَ نخواستم کسی آید به دیدنم!!
🔸سیلی که مونس دل تنها نمی شود
🔸از بس زدند خورد شده استخوان من
🔸این پا برای من که دگر پا نمی شود
🔸زنجیرها رسانده به زانو سر مرا
🔸کاغذ هم اینچنین که منم تا نمی شود
🔸گاهی هوای تازه و آزاد می روم
🔸بی تازیانه و لگد اما نمی شود
🔸ضجر من از جسارت سِندی شاهک است
🔸بی ناسزا شکنجه اش اجرا نمی شود
🔸گفتم سر مرا ببر اما تو را خدا
🔸اسمی نبر ز مادرم،آیا نمی شود
🔸تشییع من اگرچه روی تخته در است
🔸تشییع هیچکس روی نی ها نمی شود
⬅️آی حاجت دارا، مریض دارا، گرفتارا، آقامون موسی بن جعفر باب الحوائجه بخدا خوب جایی اومدی، آقا برس به دادم، از غم بده نجاتم ، آقا ببین غریبم ، آقا ببین اسیرم.
حالا مرغ دلتو پَر بده بریم کاظمین، حرم باصفای آقا موسی بن جعفر چه صفایی داره تو کاظمین، وقتی نگاه میکنی به دو گنبد طلای آقا موسی بن جعفر و آقا جواد الائمه دلت جلا میگیره، چقد امشب جای همه مون خالیه کاظمین، خوشا بحال اونایی که الان پروانه وار کنار حرمش اند، ان شاءالله به زودی از نزدیک عرض ارادت کنیم، بریم زیارت و برا غربت آقامون اشک بریزیم، ان شاءالله هیچ کس از در خونش نا امید بر نگرده، آی حاجت دارا ، مریض دارا، گرفتارا ،جوون دارا، امشب ،شب شهادته بگیر دامن آقا موسی بن جعفر رو زندانی غریب بغداد، دو نفر مرگ خودشونواز خدا طلب کردن ، آقا یا صاحب الزمان منو ببخش😭😭😭 یکی مادرتون زهرای مرضیه حسنین و زینبین رو صدا زد فرمود: میخوام دعا کنم دستتونو بیارین بالا یازهرا... بچه ها خوشحال شدن گفتن مادر میخوای برای شفات دعا کنی؟ آره مادر😭😭😭
اینجا بود که بی بی فرمود: اللهم عجل وفاتی سریعا، خدایا دیگه مرگ فاطمه رو برسون.
یکی هم میوه دلش امام کاظم بود فرمود: خدا دیگه مرگ موسی بن جعفر رو برسون😭😭😭چقد زود دعای آقامون مستجاب شد، آی آبرو دارا، گرفتارا، یه وقت دیدن درِ زندان باز شد چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه از زندان بیرون میارن یه مرتبه دیدن خدایا چقد بدن آقا سنگینه😭😭😭خدایا بدنی که سالهای سال گوشه ی زندان بوده نباید اینقدر سنگین باشه، تا عبا رو کنار زدن دیدن هنوز غُل و زنجیر به دست و پای مبارک آقا موسی بن جعفره(آی غریب آقاااااااا)
شیعیان اومدن بدن امام رو با احترام کفن کردن ، تشییع جنازه ی با شکوهی برگزار کردن اما آی کربلائیا، آی حسینیا دلها بسوزه برا جده غریبش حسین😭😭😭
وقتی امام سجاد میخواست بدن بابا رو دفن کنه صدا زد بنی اسد یه قطعه حصیر بیارید میخوام بدن بابای غریبمو کفن کنم
آخ مگر به کربلا کفن، به غیر بوریا نبود
مگر حسین تشنه لب، عزیز مصطفی نبود
حسین آرام جانم حسین روح وروانم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
مداح اهل بیت (ع) احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀
روضه امام موسی کاظم(ع)
آخ دلم میل هوای یار داره
که او موسی بن جعفر نام داره
همون شاهی که جان دادتوی زندان
بدان باب الحوائج نام داره
آی حاجت دارا، مریض دارا، گرفتارا، آقامون موسی بن جعفر باب الحوائجه بخدا خوب جایی اومدی، آقا برس به دادم، از غم بده نجاتم ، آقا ببین غریبم ، آقا ببین اسیرم.
حالا مرغ دلتو پَر بده کاظمین، حرم باصفای آقا موسی بن جعفر چه صفایی داره تو کاظمین، وقتی نگاه میکنی به دو گنبد طلای آقا موسی بن جعفر و آقا جواد الائمه دلت جلا میگیره، چقد امشب جای همه مون خالیه کاظمین، خوشا بحال اونایی که الان پروانه وار کنار حرمش اند، ان شاءالله به زودی از نزدیک عرض ارادت کنیم، بریم زیارت و برا غربت آقامون اشک بریزیم، ان شاءالله هیچ کس از در خونش نا امید بر نگرده، آی حاجت دارا ، مریض دارا، گرفتارا ،جوون دارا، امشب بگیر دامن آقا موسی بن جعفر رو زندانی غریب بغداد، دو نفر مرگ خودشونواز خدا طلب کردن ، آقا یا صاحب الزمان منو ببخش😭😭😭 یکی مادرتون زهرای مرضیه حسنین و زینبین رو صدا زد فرمود: میخوام دعا کنم دستتونو بیارین بالا یازهرا... بچه ها خوشحال شدن گفتن مادر میخوای برای شفات دعا کنی؟ آره مادر😭😭😭
اینجا بود که بی بی فرمود: اللهم عجل وفاتی سریعا، خدایا دیگه مرگ فاطمه رو برسون.
یکی هم میوه دلش امام کاظم بود فرمود: خدا دیگه مرگ موسی بن جعفر رو برسون😭😭😭چقد زود دعای آقامون مستجاب شد، آی آبرو دارا، گرفتارا، یه وقت دیدن درِ زندان باز شد چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه از زندان بیرون میارن یه مرتبه دیدن خدایا چقد بدن آقا سنگینه😭😭😭خدایا بدنی که سالهای سال گوشه ی زندان بوده نباید اینقدر سنگین باشه، تا عبا رو کنار زدن دیدن هنوز غُل و زنجیر به دست و پای مبارک آقا موسی بن جعفره(آی غریب آقاااااااا)😭😭😭
شیعیان اومدن بدن امام رو با احترام کفن کردن ، تشییع جنازه ی با شکوهی برگزار کردن اما آی کربلائیا، آی حسینیا دلها بسوزه برا جده غریبش حسین😭😭😭
وقتی امام سجاد میخواست بدن بابا رو دفن کنه صدا زد بنی اسد یه قطعه حصیر بیارید میخوام بدن بابای غریبمو کفن کنم
آخ مگر به کربلا کفن، به غیر بوریا نبود
مگر حسین تشنه لب، عزیز مصطفی نبود
حالا از سُویدای دلت به نیت سلامتی و فرج امام زمان، شفای همه ی بیماران هدایت و خوشبختی جوونامون، عاقبت بخیری مون سه مرتبه صدا بزن (یاحسین)3
روضه آقا موسی بن جعفر.ع.
بسم الله الرحمن الرحیم🌙
در دعای توسل رسیدیم به فراز آقا موسی بن جعفر👇
ای به زندان کرده خلوت با خدا موسی بن جعفر
ای همه آزادگان را مقتدا موسی بن جعفر
امروز دسته جمع بریم گوشه ی زندان تاریک بغداد
زمزمه ی آقا موسی بن جعفر رو بشنویم؛
میگفت خدایا من که بی تقصیر در زندان گرفتارم خدااا؛
از چه دشمن میدهد اینقدر آزارم خدا
ای عاشقان موسی بن جعفر؛دو نفر بودن که مرگ خودشون رو از خدا طلب کردن؛
یکی مادر پهلو شکسته بمیرم برات مادر؛
یکی هم میوه ی دلش؛ موسی بن جعفر؛
نگهبان زندان سندی ابن شاهک لعنت الله
ای خدا لعنتت کنه؛ای مرد یهودی خدا لعنتت کنه؛
آقا موسی بن جعفر روزها روزه میگرفت؛
وقت افطار که میشد این نانجیب سندی ابن شاهک؛با تازیانه از آقای ما پذیرایی میکرد؛
یا صاحب الزمان
بعد از شهادت موسی بن جعفر بدن مطهرش رو روی تخته ی در گذاشتن؛چند غلام بدن امام رو از زندان بیرون آوردن؛
ای مظلوم عالم یا موسی بن جعفر
غل و زنجیر با بدنت چه کرد؛چقدر سختی کشیدی؛
وقتی بدن نازنین و مظلومت از زندان بیرون آمد؛خواهرت نبود دخترت نبود ببینه؛
اما من بمیرم برا اون خواهری که در گودی قتلگاه؛بدن بی سر برادر رو دید؛
بدن بی سر برادر رو دید؛آخ من بمیرم برا اون دختری که؛بدن بی سر بابا رو دید؛
عزیزان بجای دلداری؛بجای تسلیت؛
با تازیانه میزدن؛خانم سکینه صدا میزد بابا؛بابا بلند شو ببین دارن عمّم رو کتک میزنن
حالا هر کجا نشستی صدا به ناله بلند کن بگو یا حسین😭😭🖤
صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله
هدایت شده از کانال مداح اهل بیت علیهم السلام حاج یوسف ارجونی
44.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زبان چقدر مهمه
چه کلماتی رو بگیم
چه کلماتی رو حذف کنیم
تاثیر کلام مثبت و کلام منفی
#آگاهی_امروز
.
#روضه_شب_جمعه
#روضه_حضرت_زهرا سلام الله
آقا موسی بن جعفر یه روایتی رو از پیغمبر اکرم نقل کردند ،فرمودند پیغمبر اکرم اینجوری فرمودند :"أَلا إنَّ فاطِمَة َبَیْتَها بَیْتی وَ بابها بابی فَمَنْ هَتَکَهُ فَقَدْ هَتَکَ حِجابَ اللهِ"
سالها پا منبر و روضه بزرگ شدید،نیازی به ترجمه ندارید ،ای مردم خونه ی زهرا خونه ی منه ، در خونشم در خونه ی منه ، چرا اینجوری فرمود ؟! چون تو سوره ی احزاب فرمود : "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ " اگه خونه ی زهرا ،خونه ی پیغمبره، ما یه سوال داریم چرا بدون اجازه ی صاحب خانه وارد شدن.....؟ بعد راوی میگه موسی ابن جعفر به اینجا که رسید، "فبکی ابوالحسن بکاء الطویلا" شروع کرد گریه کردن ، مدت مدیدی گریه کرد ، بعد دیدن وسط گریه ها سه مرتبه میگه :
"هتک والله حجابک"
"هتک والله حجابک"
"هتک والله حجابک"
یعنی حرمت مادر ما رو نگه نداشتن ، شب معراج که پیغمبر به معراج رفتند ، وقتی نوبت رسید به مصائب اهل بیت ، مصائب حضرت زهرا رو اینجوری بیان کردن: "و اما ابنتک ؛ فتظلم و تحرم و یؤخذ حقّها" به دخترت ظلم میشه ، حقش رو میبرن ، اونو از ارثش محروم میکنن؛ "و یدخل علیها حریمها بغیر إذن" بدون اجازه وارد خونش میشن ، "ثم یمسها حوانن و ظل" یعنی وقتی وارد خونه میشن ، فاطمه مانع میشه ،اجازه نمیده اینا وارد شن ، چه میکنن؟! "تَموت مِن ذلِک الضَّرب تُضرَبُ و هیَ حامِلٌ ..." الله اکبر ، از همون شب معراج به پیغمبر اکرم خبر دادن ، دخترت وقتی بارداره ، کتکش میزنن ، این ضربه کاری می کنه که دخترت با همین ضربه از دنیا میره ، الله اکبر.... آخ بمیرم ، شب جمعه ست "همه ی روضه ها باید به کربلا منتهی بشه ، فاطمه رم مهمان کنیم ، یاری کن فاطمه رو با گریه ی بر ابی عبدالله... ابوبصیر رسید خدمت امام صادق علیه السلام حضرت فرمود : "اما تحب أن تکون ممن یسعد امی فاطمه" آیا دوست نداری مادرم زهرا رو یاری کنی ؟!! آماده ای یا نه ، ابوبصیر میگه من گریه کردم ، با خودم تعجب ، که من زمان مادر شما نبودم چه جوری میتونم مادرتو یاری کنم ، فرمود ابابصیر از روز عاشورا تا قیامت مادرم بر حسینش گریه میکنه ، میخوای فاطمه رو یاری کنی ؟ گریه ی من و تو یاری فاطمه ست ...السلام علیک یا اباعبدالله .....شب زیارتی ارباب بی کفنه،آماده ای بریم کربلا یا نه....؟!
مادرت گفت بنی دله ما ریخت بهم
آی حسین......
مادرت گفت بنی دله ما ریخت بهم
چقدر نام تو غوغاست اباعبدالله ...
*دیگه چی...جمله ی آخر و التماس دعا*
مادرت گوشه ی گودال تماشا می کرد
بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله....
*سر چی دعوا میکردن؟ اخنس می گفت عمامش برا منه ، بجدل می گفت انگشتر و انگشتش مال منه، خولی می گفت سر بریدش مال منه.....آی حسین.❣:
موسای قصه های من
آقای طورها
ای برق چشم های تو
خورشید نورها
نور تو در نگاه خلایق
نشسته است
تنها ندیده اند تورا
دیده کورها
ما با وجودِ نام شما
قد کشیده ایم
بابَ الحوائج از ازل و
تا به دورها
آقا اصالتاً که سلیمان ما تویی
حالا شدی اسیر خیالات مورها
بمیرم برات ... چهارده سال از این زندان به اون زندان ... از این حبس خانگی به اون حبس خانگی ، آخرالامر هم تو سیاه چالِ نمور و تاریک ... روز و شب از هم تشخیص داده نمیشد ...
شب ها دائم الصلاه بودی و روزها روزهدار ... صدا میزد خدا من از تو جای خلوتی میخواستم با تو مناجات کنم و حرف بزنم ... ولی این زندان آخر و زندانبانِ آخر نمیدونم چی بود! اون آقایی که هی میگفت خدا ، یه جای خلوت به من بده باهات حرف یزنم ، توو این زندان آخر هی میگفت کی منو راحت میکنی؟ خدا دیگه مرگِ منو برسان .. مثل مادرش که هی صدا میزد خدا کی مرگِ فاطمه رو میرسانی .. تو سجده ناله میزد خدا مرگِ موسی بن جعفر رو برسان ...
خورشید هم
اجازه ی داخل شدن نداشت
در مَحبسِ تو
محبس مهتاب و هورها
داوودها به صوت شما
گریه میکنند
خیس است آیههای خدا
در زبورها
هارون زندگیِ تو
قارون قصه هاست
موسی ، اسیر مانده
میان شرورها
با تازیانه بر تن تو
خط نوشته اند
قربانیِ وِقاحتِ
جمع جسورها ...
این روزها
به مادر خود گریه میکنی
اشکی عجیب
گریه ی چشمِ غیورها
( دیگه بریم کربلا با موسی ابن جعفر .. روزهای پایانی ماهِ رجب و آخرِ سال .. )
سرد است قتلگاه تو
برعکسِ کربلا
پس گریه میکنی تو
به یاد تنورها ...
( با موسی ابن جعفر برا جدش ابی عبدالله گریه کنیم ... )
هرجا که سر گذاشت
برآن ریگهای داغ
از تاب رفت و
باز به جای دگر گذاشت
شب جمعهست ... امشب اگر کسی هم نباشه کربلا ! مادرش زائرِ حرمِ .. انبیاء و اولیاء میان کربلا .. فاطمه جان، مادر جان روزهای آخرِ ساله .. دست ما رو پر کن .. ما کلی به روضههای حسینت اشک بدهکاریم .. اگه امسال کم گذاشتیم ما رو حلال کن ...
خاک های گرم گودال رو زیرِ صورتش جمع کرد ... هی صدا میزنه یا غیاثَ المستغیثین .. ( کی صدا زد خدا به فریادم برس؟!) دید نانجیبا صدا میزنه سمتِ خیمهها حمله کنید ... دیگه طاقت نیاورد هی میگه یا غیاثَ المستغیثین .. اما خواهر مگه طاقت میاره برادر رو تو این حال ببینه؟ صدا زد: اَما فیکُم مُسلِم ؟! یه نفر مسلمان بین شما نیست ؟ دستِ آخر رو کرد : يَا عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ أَ يُقْتَلُ أَبُو عَبْدِ اللهِ، وَأَنْتَ تَنْظُرُ إِلَيْه (1) حسین ...
1. موسای غصه ها.mp3
8.47M
#شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#روضه
مداح :کربلایی حنیف طاهری
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه امام موسی بن جعفر(ع)
مناجات امام زمان (عج )
گریز امام حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن ویا رحیم
أَبَا الْحَسَنِ، یَا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ، أَیُّهَا الْکاظِمُ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
آقا بیا که روضه ی موسی بن جعفر است
چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است
آجرک الله...
یا بن الحسن...
جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه
دل ها به یاد غصۀ او پر ز آذر است
دلها رو روانه کنیم...
کنار حرم با صفاش...
مرثیه خوان حضرت کاظم، خود خداست
بانی روضه، حضرت زهرای اطهر است
امشب آسمان و زمین...
عزادار آقا موسی بن جعفر هست...
امشب همه عالم عزادارند..
بانی تمام روضه ها...
مادرش زهراست...
زندان نگو، که گرم مناجات با خداست
غار حرای حضرت موسی بن جعفر است
قربون غریبیت برم آقا...
از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر
ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است
باشد همیشه ورد زبانم به هر نفس
لعنت به آن یهودی بی دین که کافر است
ای من فدای شال عزای شما شوم
آقا جان... یا بن الحسن...
قربون شال عزات برم آقا...
ای من فدای شال عزای شما شوم
آقا بیا که روضۀ موسی بن جعفر است
هر کجا نشستی...
حالا امام زمانت رو دعوت کن...
یا صاحب الزمان..
آخ دلم میل هوای یار داره
🔸که او موسی بن جعفر نام داره
🔸همون شاهی که جان دادتوی زندان
🔸بدان باب الحوائج نام داره🔸
⬅️آی حاجت دارا، مریض دارا، گرفتارا، آقامون موسی بن جعفر باب الحوائجه بخدا خوب جایی اومدی، آقا برس به دادم، از غم بده نجاتم ، آقا ببین غریبم ، آقا ببین اسیرم.
حالا مرغ دلتو پَر بده کاظمین، حرم باصفای آقا موسی بن جعفر چه صفایی داره تو کاظمین، وقتی نگاه میکنی به دو گنبد طلای آقا موسی بن جعفر و آقا جواد الائمه دلت جلا میگیره، چقد امشب جای همه مون خالیه کاظمین، خوشا بحال اونایی که الان پروانه وار کنار حرمش اند، ان شاءالله به زودی از نزدیک عرض ارادت کنیم، بریم زیارت و برا غربت آقامون اشک بریزیم، ان شاءالله هیچ کس از در خونش نا امید بر نگرده، آی حاجت دارا ، مریض دارا، گرفتارا ،جوون دارا، امشب بگیر دامن آقا موسی بن جعفر رو زندانی غریب بغداد، دو نفر مرگ خودشونواز خدا طلب کردن ، آقا یا صاحب الزمان منو ببخش😭😭😭 یکی مادرتون زهرای مرضیه حسنین و زینبین رو صدا زد فرمود: میخوام دعا کنم دستتونو بیارین بالا یازهرا... بچه ها خوشحال شدن گفتن مادر میخوای برای شفات دعا کنی؟ آره مادر😭😭
اینجا بود که بی بی فرمود: اللهم عجل وفاتی سریعا، خدایا دیگه مرگ فاطمه رو برسون.
یکی هم میوه دلش امام کاظم بود فرمود: خدا دیگه مرگ موسی بن جعفر رو برسون😭😭😭چقد زود دعای آقامون مستجاب شد، آی آبرو دارا، گرفتارا، یه وقت دیدن درِ زندان باز شد چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه از زندان بیرون میارن یه مرتبه دیدن خدایا چقد بدن آقا سنگینه😭😭😭خدایا بدنی که سالهای سال گوشه ی زندان بوده نباید اینقدر سنگین باشه، تا عبا رو کنار زدن دیدن هنوز غُل و زنجیر به دست و پای مبارک آقا موسی بن جعفره(آی غریب آقاااا
سه تا بدن سه روز روی زمین بود ، قربان این سه بدن مطهر ، یکی بدن مطهر امام جواد الائمه بود اما کبوترها آمدند بال به بال یکدیگر دادند نازنین بدن امام جواد را سایه انداختند ،
یکی بدن مطهر موسی بن جعفر بود ، سه روز روی زمین بود اما سایبان دارد بعد سه روز کفن قیمتی بر بدن
آقا کردند ، اما با چه عزّت و جلالی بدن تشییع کردند ( رحمت خدا بر این ناله ها و زمزمه ها ) .
اما قربان آن بدنی که سه روز برهنه روی زمین داغ کربلا ، وقتی امام سجاد آمد فرمود : بنی اسد بروید بوریا بیاورید بدن پاره پاره بابا را میان بوریا پیچید سرازیر قبر کرد بعد لبها را گذاشت بر آن رگهای بریده ، همه صدا بزنیم حسین .
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
احمدبهزادی
التماس دعا
🌾🌾🌾🥀🥀🥀
🏴🏴🏴﷽🏴🏴🏴
🔘 #روضه_امام_کاظم_ع
🔘گریز به امام رضا ع
🔘گریز به حضرت رقیه ع
🩸برحضرت مصطفی محمدصلوات
🩸بر مرشد مرتضی محمد صلوات
🩸بر دشمن شیعیان حیدر لعنت
🩸بر سیدالا نبیا محمد ص صلوات
♨️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِيِّ الْأَبْرَارِ وَ إِمَامِ الْأَخْيَارِ
♨️ "الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَيْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وَ أَبِيهِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّهِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ،"
♨️السلام علیک یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر
◾کشیده شعله در دلها
◾عزای حضرت کاظم
◾بسوز ای دل بسوز ای دل
◾برای حضرت کاظم
◾میان محبس هارون
◾زغربت ناله ها میزد
◾به اشک و آه جانسوزش
◾ رضایش را صدا میزد
◾بمیرم من بمیرم من
◾که زندان قتلگاهش شد
◾تمام پیکرش نیلی
◾شد از شلاق زندانبان
◾به زندان با تنی مجروح
◾به زهر کینه جان داده
⬅️امروز دلتو روونه کاظمین کن... بریم کنار حرم آقا موسی ابن جعفر..
همه حاجتهارو مد نظر بگیرید..میخوایم در خونه باب الحوائج رو بزنیم..
🔘تو تاریخ نوشتند هر وقت هر کسی گرفتار میشد ( حتی سنی های کاظمین و بغداد..) وقتی بیماری داشتند.. وقتی دکتر جواب کرده داشتند... وقتی امیدشون ناامید میشد.. میرفتند دره خونه آقا موسی ابن جعفر ..آقا جان شما باب الحوائجی حاجت مارو بده.. آقا هم جواب شونو میداد..
🔲یا موسی ابن جعفر..فدات بشم آقا جان.. یا باب الحوایج...
(امروز کیا گرفتارند..کیا مریض دارند..کیا جوون دارند..کیا حاجت به دل دارند.. آقا باب الحوائجه..)
امروز یجوری گریه کن دست خالی برنگردی...
آی مادری که میگی جوونم گرفتاره... ای عزیزی که گفتی مریض دارم..
ای کسی که گفتی دردایی تودلمه نمیتونم به کسی بگم...
درد نگفتنی داری امروز در خونه آقا موسی ابن جعفر ناله بزن...
⬅️قربون غصه های دلت آقا...
امروز برا اون آقایی گریه کن به روایتی 7سال .. به روایتی 14 سال ..از این زندان به آن زندان..
( اونم زندانی که شب روز مشخص نمیشد.. مثل چاه بود زندان..)
پاهای حضرت رو با غل و زنجیر بسته بودن
بمیرم برا غریبیت آقا...
قربون مظلومیت برم آقا جان..
چه غصه ها به دل آقا کردند..
یا باب الحوایج یا موسی ابن جعفر...
قربون اسمت برم آقاجان..
کنج زندان بغداد ناله میکرد...
🔹آخ صدای ناله ای از کنج زندان
🔹به گوشم میرسد با آه سوزان
🔹گمانم باشد این صوت مکرر
🔹صدای حضرت موسی ابن جعفر
(چی میگه آقا)
🔹دگر معصومه جان بابت نبینی
🔹به مرگم در مدینه مینشینی
🔹آخ رضا بابا بیا اندر بر من
🔹روم سوی وطن باچشم خونبار
⬅️مسّیب می گه.. یک وقت دیدم آقا داره ناله می کنه... آقا داره ضجه می زنه... خیلی حالش منقلبه. گفتم: آقا جان! چی شده امشب خیلی ناراحتید خیلی منقلبید؟
صدا زد: مسیب! به خدا دلم برا رضام تنگ شده .. می خوام برم مدینه پسرمو ببینم. می خوام برم مدینه رضامو ببینم..
✔️ (ان شاالله آقا موسی ابن جعفر امروز نگات کنه حاجتت رو روا کنه.. دست خالی ردت نکنه..)
⚫️آخ..
لحظات آخر هی صدا میزد .. رضام کجاست.. بگید رضام بیاد..
خدا نکنه کسی چشم انتظار باشه..
(بخدا چشم انتظاری خیلی سخته)
این آرزوی هر پدریه دوست داره لحظات آخر سرش به دامن عزیزش باشه..
آخ...قربون غریبیت یا موسی ابن جعفر
🔺مردم به غریبی و ندارد خبر از من
🔺ز دوری رضا نور دو چشمان تر من
🔺معصومه کجایی به عزایم بنشینی
🔺ای دخترغمخوار و ضیا و بصر من
میخوام بگم یا امام رضا چقدر بابا منتظرت بود ..آقا جان نشد بابا رو ببینی ..نشد لحظات آخر سر بابا رو به دامن بگیری..
(اما ناله داری ببرمت یه جایی ...بریم خرابه شام..)
لحظه ای که سه ساله حسین ع سر بابا رو بغل گرفت..
✴️(ناله داری یا نه)
هی سر و میبوسه گریه میکنه..ناله میکنه..
🏴عمه بیا گمشده پیدا شده
🏴کنج خرابه شب یلدا شده
🏴 آخ پدر فدای سر نورانیت
🏴سنگ جفاکه زدبه پیشانیت
🏴بابا..بسکه دویدم عقب قافله
🏴پای من از ره شده پر آبله
🏴یا ابتا یا حسین 3
⏺هر چقدر ناله داری به سوز جگر سه ساله ابی عبدالله ع
به سوز جگر حضرت معصومه در فراق پدر ..صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین...
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹