eitaa logo
کانال روضه دفتری مداح دلسوخته(ترنم نور)
1.4هزار دنبال‌کننده
63 عکس
78 ویدیو
49 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع )حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊﷽🕊 🍂 1 🎋 1 ✨برحسن سبط مصطفی صلوات ✨به گل باغ مرتضی صلوات ✨به جگر گوشهٔ حبیبهٔ حق ✨به گل روی مجتبی صلوات (دعای سلامتی امام زمان/ دعای فرج) 💥💥ا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا... 🌾مرغ دل من گشته گرفتار بقیع 🌾قربان بقیعُ اشک زُوّار بقیع 🌾شبها که در بقیع را میبندند 🌾من گریه کنم به پشت دیوار بقیع ⬅️دلها را ببریم مدینه کنار قبرستان بقیع.... کنار اون قبری که بی شمع و چراغه... زائر نداره.... بارگاه ندارد ....آقام غریبه... غریبه... غریبه.... رسول خدا فرمود : به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه می کنند ..... فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور محشر نمیشه.... ↙️حالا چشم سرتو ببند، چشم دلتو باز کن بریم مدینه... 🔹 دلم میخواد یه شب مدینه باشم 🔹زائر آن شکسته سینه باشم 🔹 دلم میخواد یه شب بقیع بشینم 🔹 آخ قبر غریبِ حسنو ببینم 🌐 اما بگم چه کردند با این امام مظلوم تو مدینه ... آی حاجت دارا...آی جوون دارا... آی ناله دارا.... آی غریب نوازا.... ⬅️ آقا روزه بود موقع افطار همسرش جعده رو صدا زد آب طلبید... تا آبُ نوشید فرمود انا لله و انا الیه راجعون..... 🌐 هر مردی از دردی داشته باشه تو خونه به اول کسی که میگه همسرشه،،، اما من بمیرم امام مجتبی تو خونش هم غریب بود محرم نداشت.... صدا زد آخ حالا که مادر ندارم همسرم دشمنمه،،، صدا زد کنیزا برید به خواهرم زینب بگین بیاد... 💥... 💥.... چه خون شد دل زینب ⬅️دلا بسوزه برا اون لحظه ای که... تا خبر به زینب دادن، زینب بیا بی برادر شدی.... الهی نبینی داغ برادرُ... الهی نبینی اونچه که زینب دید... (اومد کنار بستر برادر.... شروع کرد گریه کردن) زینب بمیره حسنشو تو بستر نبینه... امان امان.. صدا زد زینب جان گریه نکن خواهر،، برو حسینمو خبر کن... یه وقت دیدن زینب داره تو کوچه های بنی هاشم میدوه..... صدامیزنه عباسم بیا... عون بیا... جعفر بیا.. آخ حسینم بیا (چه خبر شده خواهر) آخ بیاید حسنم داره جون می ده... (الهی این لحظه رو نبینی به خدا خیلی سخته) ⬅️ همه اومدن کنار بستر امام حسن همه دارن گریه میکنن همه دارن ناله می‌کنند .... امام حسین تا برادرو تو اون حال دید شروع کرد گریه کردن... ⬇️ امام حسن یه لحظه چشم شو باز کرد، دید امام حسین داره گریه می کنه.... صدا زد حسین جان داداش،،، چرا گریه می کنی،،، شاید گقته باشه... داداش تو رو به این حال می بینم گریه می کنم.... دارم میبینم بی برادر میشم گریه می کنم.... داغ بی برادری برام سنگینه دارم گریه می کنم... یه وقت صدا زد حسین جان داداش.... گریه نکن داداش.... گریه نکن حسین جان.. 💥عالم برا حسین گریه کنه حسین گریه نکنه... ⬅️(داداش اگرچه منو با زهر مسموم کردند اما حسین جان تو خونه خودم هستم دارم جون میدم،،، الان آب طلب کنم بهم شیر تعارف می کنند... همه کنار بسترم جمعند خواهرم هستش، برادرم هستش،،، اما حسین جان 💥💥 حسین جان روزی میاد روز عاشورا.... دشمن دورت حلقه میزنه حسین جان... داداش لب تشنه شهیدت می کنند... سر تو بالای نی میبرن.... امان امان ⬅️ یه مرتبه صدا زد خواهرم زینب... خواهر طشتی برام بیار خواهر.. میگن اینجا بی‌بی خوشحال شد .. گفت الان حسنم زهرو بر میگردونه... حالش بهتر میشه... اما یه وقت نگاه کنه ببینه پاره های جگر برادر.... ⚫️حسنم بس که ز غم ناله نمود 🔴طشت را پر زِ گُل لاله نمود ☑️اما ای روزگار چه کردی با دل زینب.... دو تا طشت نشون زینب دادی... یه طشت تو مدینه پاره های جگر برادرش حسن..... یه طشتم توی شام، سر بریده حسیــــــــن.... 🔘از دو طشت آمد نوای شور و شین 🔘گاه از طشت حسن گاه از حسین 🔘اندر اینجا قلب زینب خسته بود 🔘وندر آنجا دست زینب بسته بود 🔘از دو لبهای حسن خون میچکید 🔘خورد لبهای حسین چوب یزید 🔆هر چقدر ناله داری به سوز جگر ابی عبدالله ناله بزن سه مرتبه بگو یا حســــــــین ⬇️هنگام نشر حذف نشه لطفا⬇️ ♻️هدیه محضر خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)♻️ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣ 🔳 ع 2 ⚫️ ع 2 🍁برصبر حسن و خوی احمد صلوات 🍁 براختر دوم امامت صلوات 🍁خواهی‌که‌خداوندبخشد‌همه‌عصیان‌تورا 🍁بفرست‌برغریب‌مدینه‌امام‌حسن‌مجتبی‌صلوات ✅() ❣ا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا... 🌹من گدایم من گدایم یا حسن 🌹من گدای بی‌نوایم یا حسن 🌹تو گل زهرائی ومن خار توام 🌹عشق تو داده بهایم یا حسن 🌹مبتلای درد هجران توام 🌹من مریضم ده شفایم یاحسن 🌹توطبیب قلب هردل خسته‌ای 🌹کوی تو دارالشفایم یا حسن 🌷آقا جان... 🌹بر ندارم دست از دامان تو 🌹تا کنی حاجت روایم یا حسن 🌹هر چه دارم از تو دارم یا حسن 🌹هرچه خواهم ازتوخواهم یاحسن 🌹گر نبودم نوکر/کنیز خوبی تو را 🌹باز امیدشفاعت ازتودارم یاحسن ✳️نقل میکنند عربی بود تو‌ مدینه ..هر وقت میخواست از مدینه به امام رضا سلام بده..روشو میکرد طرف طوس...می‌گفت السلام علیک یا غریب الغربا... یه سال اومد مشهدالرضا...وقتی وارد صحن و سرای امام رضا شد.. شروع کرد گریه کردن.. گفت ای عزیز زهرا ..آقا جان .یا امام رضا ع.. آقا از مدینه بهت سلام میدادم... میگفتم... السلام علیک یا غریب الغربا.. میگفتن امام رضا غریبه.. غریب الغرباست.. آقا جان... یا امام رضا...آقا با تمام سختی اومدم زیارت .. (ان شاالله خدا قسمت و‌روزیت بکنه..) آقا حالا که اومدم زیارتت.. میبینم، صحن و سرا داری.. گنبد طلا داری.. آقا جان ضریح داری... این همه زائر داری.. زائرا مثل پروانه دور حرمت میگردند.. ⚫️شروع کرد ناله زدن.. گفت آقا ...اگه میخوای غریب ببینی پاشو بریم مدینه... چهار تا قبر غریب نشونت بدم با خاک یکسانه...حتی یه سایبونم ندارن... 🎋(رحمت خدا به این گریه ها..) 🎋(رحمت خدا به این ناله ها...) 🥀الهی بری مدینه.. الهی قسمت و روزیت بشه مدینه... اگه شب برسی مدینه میبینی همه شهر چراغونه.. اما من بمیرم یه جا تاریکه..اونم بقیعه.. قربان غربت ائمه بقیع.. ⏹قربون غربت امام حسن ع.. چقدر مظلومه...چقدر غریبه.. الهی هیچ کس غریب نباشه... من بمیرم برا اون آقایی که تو ‌خونشم غریب بود محرم نداشت.... ✅پیغمبر ص فرمود به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان براش گریه میکنند.. ✅فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه کور وارد محشر نمیشه 💫(امان از غربت امام حسن ع) خوشا بحال اونایی که امروز برا امام حسن ع گریه میکنند.. همه میدونید مادش زهرا خیلی روضه امام حسنو دوست داره... اما چه کردند با عزیز دل زهرا.. چه کردند با میوه قلب رسول الله ص ⏹آی حاجت دارا..آی ناله دارا..آی جوون دارا..آی مریض دارا... یه لحظه دلتو ببرم مدینه... (کدوم لحظه رو یاد کنم) 🔰لحظه ای که امام حسین نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن.. چه صحنه ای دید.. شروع کرد ناله زدن.. (دشتی) ◼️برای تو دلم دارد بهانه ◼️گرفت از آه من آتش زبانه ◼️به زیرلب‌حسین‌اینگونه میگفت ◼️الهی دفن می گشتی شبانه 🔆صدا زد داداش.. دیگه به خودم عطر نمیزنم.. دیگه محاسنمو خضاب نمیکنم... آخ..غارت زده به کسی نمیگن که اموالشو به غارت برده باشن .. غارت زده به منه غریبی میگن... که مثل تو برادر رو باید تو خاک بگذارم.. 🔲امان از دل حسین ع..،2 اما آی کربلائیا..آی ناله دارا...آی آبرو‌دارا.. دلتو‌ یه لحظه ببرم کربلا.. (چی میخام بگم..) میخام بگم.. اینجا امام حسین تیرهارو از بدن برادرش حسن بیرون کشید.. ناله کرد...گریه کرد... (اما دلت کربلاست..) تو کربلا هم ناله زد... لحظه ای که اومد کنار نهر علقمه.. آخ نشست کنار بدن ابالفضل.. صدا زد.. 💔"«الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی»" 💔کمرم شکست داداش.. ⬆️ (اوج) ⬅️داداش..امیدم نا امید شد.. داداش پاشو رقیه ام تو خیمه منتظره.. پاشو رباب منتظره.. پاشو عباسم...نزار خواهرمون زینب اسیری بره...... 🍂تو مثل جون عزیزی 🍂اگر که برنخیزی 🍂رقیه ام رو میبره 🍂عدو برا کنیزی 🌟اَخا اَخا اباالفضل 4 🍂خیمه ها میشه غارت 🍂زن ها میرن اسارت 🍂میشه به پیش چشمات 🍂به زینبت جسارت 🌟اَخا اَخا اباالفضل 4 💔هر چقدر ناله داری به سوز جگر امام حسین کنار بدن برادر.. از سویدای دل ناله بزن بگو.. .. 👇👇صلوات حذف نشه لطفا👇👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها(صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اما حسن(ع) حضرت رقیه(س) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ 🔶جانم فدای آن بنایی که نداری 🔶قربان آن گلدسته‌هایی که نداری 🔶هرجا حرم دیدم سرودم زیر لب از 🔶دلتنگی گنبد طلایی که نداری 🔶باب‌الرضا رفتم نشستم گریه کردم 🔶با یاد باب‌المجتبایی که نداری 🔶قالیچه‌ی ارثیه‌ی مادر بزرگم 🔶نذر تو و صحن و سرایی که نداری 🔶من هر شب جمعه سلامی می‌دهم به 🔶شش‌گوشه‌ی کرببلایی که نداری 🔶ما سینه‌زن‌هایت حسن کم گفته‌ایم آه 🔶در مجلس دارالبکایی که نداری 🔶دردی که داری در خودت می‌ریزی آقا 🔶حق می‌دهم درد آشنایی که نداری ⬅️آه گرفتارها آه مریض دارها حاجت مندان جوون دارها امشب دلها را روانه کنید مدینه منوره کنار تربت بی سایبان امام مجتبی انشاالله به پاره های جگر امام حسن(ع) درهرگوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روابشید شفای همه مریض‌ها انشاالله همه اموات فیض ببرند یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله 🔸دلی پر زتب و پرازغم 🔸نه طبیب ونه دعوایی 🔸چه کند غریب و بی کس 🔸که ندارد آشنایی حتی در خونه اش هم غریب بود امام حسن دعا کرد آشناش بیاد میدونی اشنا امام حسن که بود خواهرش زینب بود وقتی که زینب دید حال برادر مقلب شده این جا خواهر نگران شد رفت تمام برادران را صدا زدعباسم حسین جان بیاید برادر چه شده خواهر نگرانی زینب فرمود حال برادرمان حسن منقلب شده این جا براداران امدند اما همین که امام حسین دید حال برادر خوب نیست امام حسین نشست کنار برادر آن قدر گریه کرد که امام حسن فرمود حسین جان عزیز مادر مکن گریه ز مرگم ای برادر مریز از دیدگان اشکت چه گوهر گفت عزیز مادر مرا باشد پرستاران بسیار امروز کنار بستر من عده ای زیادی نشسته اند برادران و خواهران همه هستند پرستار من امام حسن اخ مرا باشدپرستاران بسیار اما حسین جان پرستار یک زینب آن هم گرفتار پرستار تو روز عاشورا یک زینب وان هم گرفتار اخ امان از دل زینب که خون شد دل زینب😭 زینبی که یک روزی در مدینه پاره های جگر برادر حسن را می بیند اما یک روزی هم در شهر شام همین زینب ببیند نازنین سر بریده حسین یا حسین یا حسین یا حسین درآن مجلس بزم یزیدزینب یک صحنه ای را انشاالله هیچ خواهری به مثل زینب غم نبیند مگر چه دید زینب دران مجلس بزم یزید زینب دید ملعون به یک دست جام شراب گرفته به یک دست هم چوب خیزران ای داره با چوب برلب ودندان برادر می زنه 🔸یزیدا چوب مزن آخ برلب برادرجان 🔸سر بریده چه کرده است باتو خواهان پرپرمن 🔸سرش بریده ای بادو صد خواری 🔸هنوز دست از سر او بر نمی داری (یا بقیه الله امام زمان ) 🔸سری که درمقابل تو است نور عین من است 🔸خدا نکرده امام تو حسین من است ⏪گفت نانجیب این لب و دندان را با چوب می زنی اما لب و دندان رایک روزی پیمبر خدا بوسید این لب ودهان رابابام علی مادرم زهرا بوسید 🔸مزن ظالم حسین مادر ندارد 🔸آخ مزن ظالم که خواهر دل ندارد یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد حالا دلها روانه کنید خرابه شام اگر با ابی عبدالله کار داری امشب. آقا رو به نازدانه اش قسم بده. اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری، اگه کربلا میخواهی. بگو حسین جان. تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم. امشب دیگه دست خالی ردمون نکن.. 🔸طواف شمع چون پروانه می کرد 🔸به دستش موی بابا شانه می کرد تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا.😭 چه بلایی سرت آوردن...بابا. 🔸سر و روی پدر را پاک می کرد 🔸برایش عقده ی دل باز می کرد صدا زد بابای خوبم..😭. 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده.. اما میخام بگم. بابای خوبم...😭 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه اگه با چوب به لب و دندان تو زدن. اما به منم تازیانه زدن 🔸مرا باشد نشان از تازیانه😭 بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم. طاقت سیلی خوردن ندارم. طاقت سنگ خوردن ندارم. 🔸ز تو دارم تمنا جان بابا 🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا حسین آرام جانم..حسین روح وروانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ جانم فدای آن بنایی که نداری قربان آن گلدسته‌هایی که نداری هرجا حرم دیدم سرودم زیر لب از دلتنگی گنبد طلایی که نداری باب‌الرضا رفتم نشستم گریه کردم با یاد باب‌المجتبایی که نداری قالیچه‌ی ارثیه‌ی مادر بزرگم نذر تو و صحن و سرایی که نداری من هر شب جمعه سلامی می‌دهم به شش‌گوشه‌ی کرببلایی که نداری ما سینه‌زن‌هایت حسن کم گفته‌ایم آه در مجلس دارالبکایی که نداری دردی که داری در خودت می‌ریزی آقا حق می‌دهم درد آشنایی که نداری آه گرفتارها آه مریض دارها حاجت مندان جوون دارها امشب دلها را روانه کنید مدینه منوره کنار تربت بی سایبان امام مجتبی انشاالله به پاره های جگر امام حسن(ع) درهرگوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روابشید شفای همه مریض‌ها انشاالله همه اموات فیض ببرند یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله دلی پر زتب و پرازغم نه طبیب ونه دعوایی چه کند غریب و بی کس که ندارد آشنایی حتی در خونه اش هم غریب بود امام حسن دعا کرد آشناش بیاد میدونی اشنا امام حسن که بود خواهرش زینب بود وقتی که زینب دید حال برادر مقلب شده این جا خواهر نگران شد رفت تمام برادران را صدا زدعباسم حسین جان بیاید برادر چه شده خواهر نگرانی زینب فرمود حال برادرمان حسن منقلب شده این جا براداران امدند اما همین که امام حسین دید حال برادر خوب نیست امام حسین نشست کنار برادر آن قدر گریه کرد که امام حسن فرمود حسین جان عزیز مادر مکن گریه ز مرگم ای برادر مریز از دیدگان اشکت چه گوهر یادشهد امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند گفت عزیز مادر مرا باشد پرستاران بسیار امروز کنار بستر من عده ای زیادی نشسته اند برادران و خواهران همه هستند پرستار من امام حسن اخ مرا باشدپرستاران بسیار اما حسین جان پرستار یک زینب آن هم گرفتار پرستار تو روز عاشورا یک زینب وان هم گرفتار اخ امان از دل زینب که خون شد دل زینب زینبی که یک روزی در مدینه پاره های جگر برادر حسن را می بیند اما یک روزی هم در شهر شام همین زینب ببیند نازنین سر بریده حسین یا حسین یا حسین یا حسین درآن مجلس بزم یزیدزینب یک صحنه ای را انشاالله هیچ خواهری به مثل زینب غم نبیند مگر چه دید زینب دران مجلس بزم یزید زینب دید ملعون به یک دست جام شراب گرفته به یک دست هم چوب خیزران ای داره با چوب برلب ودندان برادر می زنه یزیدا چوب مزن آخ برلب برادرجان سر بریده چه کرده است باتو خواهان پرپرمن سرش بریده ای بادو صد خواری هنوز دست از سر او بر نمی داری (یا بقیه الله امام زمان ) سری که درمقابل تو است نور عین من است خدا نکرده امام تو حسین من است گفت نانجیب این لب و دندان را با چوب می زنی اما لب و دندان رایک روزی پیمبر خدا بوسید این لب ودهان رابابام علی مادرم زهرا بوسید مزن ظالم حسین مادر ندارد آخ مزن ظالم که خواهر دل ندارد حسین آرام جانم...حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
(4) حالا مرغ دلتو پَر بده کاظمین، حرم باصفای آقا موسی بن جعفر چه صفایی داره تو کاظمین، وقتی نگاه میکنی به دو گنبد طلای آقا موسی بن جعفر و آقا جواد الائمه دلت جلا میگیره، چقد امشب جای همه مون خالیه کاظمین، خوشا بحال اونایی که الان پروانه وار کنار حرمش اند، ان شاءالله به زودی از نزدیک عرض ارادت کنیم، بریم زیارت و برا غربت آقامون اشک بریزیم، ان شاءالله هیچ کس از در خونش نا امید بر نگرده، آی حاجت دارا ، مریض دارا، گرفتارا ،جوون دارا، امشب بگیر دامن آقا موسی بن جعفر رو زندانی غریب بغداد، دو نفر مرگ خودشونواز خدا طلب کردن ، آقا یا صاحب الزمان منو ببخش😭😭😭 یکی مادرتون زهرای مرضیه حسنین و زینبین رو صدا زد فرمود: میخوام دعا کنم دستتونو بیارین بالا یازهرا... بچه ها خوشحال شدن گفتن مادر میخوای برای شفات دعا کنی؟ آره مادر😭😭😭 اینجا بود که بی بی فرمود: اللهم عجل وفاتی سریعا، خدایا دیگه مرگ فاطمه رو برسون. یکی هم میوه دلش امام کاظم بود فرمود: خدا دیگه مرگ موسی بن جعفر رو برسون😭😭😭چقد زود دعای آقامون مستجاب شد، آی آبرو دارا، گرفتارا، یه وقت دیدن درِ زندان باز شد چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه از زندان بیرون میارن یه مرتبه دیدن خدایا چقد بدن آقا سنگینه😭😭😭خدایا بدنی که سالهای سال گوشه ی زندان بوده نباید اینقدر سنگین باشه، تا عبا رو کنار زدن دیدن هنوز غُل و زنجیر به دست و پای مبارک آقا موسی بن جعفره(آی غریب آقاااااااا)😭😭😭 صفحه 4 شیعیان اومدن بدن امام رو با احترام کفن کردن ، تشییع جنازه ی با شکوهی برگزار کردن اما آی کربلائیا، آی حسینیا دلها بسوزه برا جده غریبش حسین😭😭😭 وقتی امام سجاد میخواست بدن بابا رو دفن کنه صدا زد بنی اسد یه قطعه حصیر بیارید میخوام بدن بابای غریبمو کفن کنم آخ مگر به کربلا کفن، به غیر بوریا نبود مگر حسین تشنه لب، عزیز مصطفی نبود يَا أَبَا الْحَسَنِ يَا عَلِىَّ بْنَ مُوسىٰ، أَيُّهَا الرِّضا، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ فرمود اباصلت من میرم مجلس مامون... ساعتی بعد برمیگردم اگه دیدی عبا رو سرم کشیدم دیگه با من حرف نزن... بدان کارم تمامه... یا صاحب الزمان. اباصلت میگه دیدم امام رضا از مجلس مامون بیرون اومدن... عبا روی سر کشیدن... حالشون منقلبه... هی روی زمین میشینه... هی بلند میشه. وارد حجره شد... صدا زد اباصلت... درها رو ببند... میخام تنها باشم... یه گوشه ای داخل حجره.. این فرش ها رو کنار زد. روی زمین نشست. مثل مار گزیده ای از شدت درد به خودش میپیچه و‌ناله میزنه. خدایا یدفعه دید یه جوانی اومده... یه گوشه ای ایستاده... اباصلت میگه اومدم نزدیکتر... عرضه داشتم... من تمام درها رو بسته بودم شما از کجا وارد شدید... فرمود اباصلت... اون خدایی که منو از مدینه تا طوس آورده. از در های بسته هم عبور میده... میگه دیدم تا این‌ آقازاده وارد حجره امام رضا شد حضرت خوشحال شدند. از جاشون بلند شدند . هی صدا میزدند. پسرم خوش آمدی بابا... جوانم جواد... خوش آمدی بابا. فهمیدم میوه‌ی دل امام رضا... آقام جوادالائمه است... سر بابا رو در آغوش گرفت... دارن با هم نجوا میکنن ... عجب لحظات سختیه... امام رضا داره وصیت میکنه... اما طولی نکشید. یه دفعه دیدن حضرت آرام آرام چشمانشون رو از این دنیا بستند... صدای اقا جوادالائمه به ناله بلند شد يَا أَبا جَعْفَرٍ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ آقاجون اجازه بده روضه جواد الائمه ات رو بخونیم، چه جوادی” چه جوادی” جوان ترین امام بین دوازده امام، حضرت جوادالائمه هست؛ این قدر رئوف و مهربون بوده، این قدر بخشش می کرده، این قدر زیبا بوده…” گفتن باید توسط ام الفضل انتقام بگیریم، من نمی دونم چه ظلمی کرده بود، آقا به خودشم گفت بگو من چه کردم به تو که این زهر رو به من دادی! خیلی دردناکه… الله اکبر” این قدر سوخت صدای ناله جوادالائمه و مناجاتش بلند بود گاهی هم می گفت: تشنمه بعضیا این طوری روضه خوندن: کنیزی از کنیزان گفت اگر منو بکشند هم باید آب به لب های جوادالائمه ابن الرضا برسانم، خودشو رسوند پشت در اتاق یه مرتبه ام الفضل دیدش؛ چه می کنی؟ گفت : ناجنس مگه نمی بینی آقا تشنشه؟! ناله میزنه! آب ها رو گرفت به زمین ریخت، دستور داد زن ها و کنیزا کف بزنند، طشت بزنند، صدای بلند هلهله کنند.
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 روضه امام موسی بن جعفر(ع) گریز حضرت رقیه (س) مناجات امام زمان (عج) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم أَبَا الْحَسَنِ، یَا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ، أَیُّهَا الْکاظِمُ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ آقا بیا که روضه ی موسی بن جعفر است چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است آجرک الله... یا بن الحسن... جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه دل ها به یاد غصۀ او پر ز آذر است دلها رو روانه کنیم... کنار حرم با صفاش... مرثیه خوان حضرت کاظم، خود خداست بانی روضه، حضرت زهرای اطهر است امشب آسمان و زمین... عزادار آقا موسی بن جعفر هست... امشب همه عالم عزادارند.. بانی تمام روضه ها... مادرش زهراست... زندان نگو، که گرم مناجات با خداست غار حرای حضرت موسی بن جعفر است قربون غریبیت برم آقا... از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است باشد همیشه ورد زبانم به هر نفس لعنت به آن یهودی بی دین که کافر است ای من فدای شال عزای شما شوم آقا جان... یا بن الحسن... قربون شال عزات برم آقا... ای من فدای شال عزای شما شوم آقا بیا که روضۀ موسی بن جعفر است هر کجا نشستی... حالا امام زمانت رو دعوت کن... یا صاحب الزمان.. آخ دلم میل هوای یار داره که او موسی بن جعفر نام داره همون شاهی که جان دادتوی زندان بدان باب الحوائج نام داره آی حاجت دارا، مریض دارا، گرفتارا، آقامون موسی بن جعفر باب الحوائجه بخدا خوب جایی اومدی، آقا برس به دادم، از غم بده نجاتم ، آقا ببین غریبم ، آقا ببین اسیرم. حالا مرغ دلتو پَر بده کاظمین، حرم باصفای آقا موسی بن جعفر چه صفایی داره تو کاظمین، وقتی نگاه میکنی به دو گنبد طلای آقا موسی بن جعفر و آقا جواد الائمه دلت جلا میگیره، چقد امشب جای همه مون خالیه کاظمین، خوشا بحال اونایی که الان پروانه وار کنار حرمش اند، ان شاءالله به زودی از نزدیک عرض ارادت کنیم، بریم زیارت و برا غربت آقامون اشک بریزیم، ان شاءالله هیچ کس از در خونش نا امید بر نگرده، آی حاجت دارا ، مریض دارا، گرفتارا ،جوون دارا، امشب بگیر دامن آقا موسی بن جعفر رو زندانی غریب بغداد، دو نفر مرگ خودشونواز خدا طلب کردن ، آقا یا صاحب الزمان منو ببخش😭😭😭 یکی مادرتون زهرای مرضیه حسنین و زینبین رو صدا زد فرمود: میخوام دعا کنم دستتونو بیارین بالا یازهرا... بچه ها خوشحال شدن گفتن مادر میخوای برای شفات دعا کنی؟ آره مادر😭😭😭 اینجا بود که بی بی فرمود: اللهم عجل وفاتی سریعا، خدایا دیگه مرگ فاطمه رو برسون. یکی هم میوه دلش امام کاظم بود فرمود: خدا دیگه مرگ موسی بن جعفر رو برسون😭😭😭چقد زود دعای آقامون مستجاب شد، آی آبرو دارا، گرفتارا، یه وقت دیدن درِ زندان باز شد چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه از زندان بیرون میارن یه مرتبه دیدن خدایا چقد بدن آقا سنگینه😭😭خدایا بدنی که سالهای سال گوشه ی زندان بوده نباید اینقدر سنگین باشه، تا عبا رو کنار زدن دیدن هنوز غُل و زنجیر به دست و پای مبارک آقا موسی بن جعفره(آی غریب آقااااااا شیعیان اومدن بدن امام رو با احترام کفن کردن ، تشییع جنازه ی با شکوهی برگزار کردن یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس ومحفل فیض ببرد اما گریزی هم داشته باشیم به روضه حضرت رقیه (س) بهره امواتمان باشه عجب یتیم نوازی کردن هرجا بهانه باباشو میگرفت با سیلی میزدنش خیلی روضه خوندنش طول نکشید،یه وق عمه سادات دید دیگه صداش نمیاد،خرابه تاریک بود،چشم چشم رو نمیدید،عمه جانش گفت:ساکت باشید خسته بود دوباره خوابش برد...آی خدا نیاره دختر امانت رو دستت جون بده...خانوم زینب آروم آروم آمد جلو، آروم تکونش داد رقیه جان...دید دیگه جواب نمیده...حسین.... وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات 🥀🥀🥀🥀🥀
روضه_حضرت_موسی_ابن_جعفر_س دفتری السلام علیک یا موسی ابن جعفر ایها الکاظم یابن الرسول الله یا حجة الله علی... 🌱دلم میل هوای یارُ داره 🌱 که او موسی بن جعفر نامُ داره امروز کیا با آقا کار دارن، آقا موسی بن جعفر باب الحوائجه، زندانی غریب بغداده، (یا باب الحوائج یا موسی بن جعفرع) 🌱دلم میل هوای یار داره 🌱 که اون موسی بن جعفر نام داره 🌱همون شاهی که جون داد توی زندان 🌱 بدون باب الحوائج نام داره 🌱ز درد بی کسی با حالت زار 🌱به دست ظلم هارون ستمکار 🌱دمادم با خدا می کرد مناجات 🌱 دهان روزه و با چشم بیدار (چی میگفت آقا ) 🌱 الهی از دل زارم گواهی 🌱 ندارم جز تو من دیگر پناهی 🌱 دگر معصومه جان بابت نبینی 🌱 به مرگم در مدینه می نشینی ⏪امروز برا اون آقایی گریه کن که سالیان سال کنج زندان بود، به روایتی 7 سال ، به روایتی۱۴ سال، کنج زندان بوده، غریبانه ناله میزد، اونی که جوانش گرفتاره، اونی که مشکل داره اونی که تو دلش غم و غصه داره امروز به آقات بگو، (زمزمه) ( یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر (دشتی) ✨آی به یا رب یارب شب زنده داران ✨به امید دل امیدواران ✨ به آه سینه طفلان گریان ✨ خلاصم کن خدا از کنج زندان ⏪خدا دیگه نجاتم بده، دیگه خلاصم کن ، یه روزی خبر دادن آی شیعه ها بیایین می‌خوایم آقاتونو آزاد کنیم، (الهی امیدت نا امید برنگرده) همه اومدن پشت درِ زندان بغداد یکی میگه اگه آقامو ببینم دستشُ می بوسم،یکی میگه اگه آقامو ببینم پاشو می بوسم، یکی میگه خودم بخونم دعوتش می کنم، آی گرفتارا، آی حاجت دارا،یه وقت دیدن در زندان باز شد، چهار نفری یه تابوتی رو غریبانه دارن میارن،دادن دست شعیه ها خدا این بدنی که سال‌ها کنج زندان بوده نباید اینقدر سنگین باشه، آی حاجت دارا، آی مریض دارا، میگه وقتی روپوش تابوتُ کنار زدن دیدن هنوز غُلُ زنجیر به بدن آقا موسی بن جعفره... (یا باب الحوائج یا موسی بن جعفرع) ⬅️نازنین بدنش رو کفن کردن کفن قیمتی پوشوندن، کسی به این بدن بی احترامی نکرد، کسی به این بدن جسارت نکرد اما اما اگه ناله داری دلتو ببرم کربلا.... بمیرم بر اون آقایی که 3روز و 2 شب بدنش رو خاک گرم کربلا ... آخ بمیرم... 🥀 مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود 🥀 مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود ⬅️یه وقت امام سجاد صدا زد بنی اسد برید یه تکه حصیر بیارید میخوام بدن بابای غریبم حسین رو داخل خانه قبر بذارم آی گرفتارهر طرف بدنُ گرفت طرف دیگه زمین می اومد، آقابدن بابا رو داخل قبر کرد ، اما دیدن آقا از قبر بیرون نمیاد، صدا زد بابا رسمه سمت راست صورت میت رو رو خاک میذارن، اما من بمیرم برات بابا سر در بدن نداری هر چقدر ناله داری از سویدای دلت ناله بزن بگو یا حسین.... 🎋قیامت بی حسین غوغا نذارد 🎋شفاعت بی حسین معنا ندارد 🎋حسینی باش تا فردا نگویند 🎋چرا پرونده ات امضا ندارد بابی انت و امی یا حسین... جان عالم به فدای لب عطشانت یا حسین.... 🌹هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
رسیده ام سر وداع ِ آخرمان اگر چه زودتر از من رسیده مادرمان ببین که دست به پهلو نشسته می گرید زداغ آن سر ِ ابرو شکسته می گرید *** یعنی حسین جان اومدم کنار مزارت، می بینم مادرم اول رفته کنار قبر عباس نشسته. تو تشنه رفتی و بعد تو آشیانم سوخت نفس نفسم بی تو دودمانم سوخت اگر چه دست کسی سمت  معجرم نرسید زبس که زخم زبان بود نیمه جانم سوخت به زیر تابش خورشید دخترت می گفت که از حرارت زنجیر استخوانم سوخت زبام های بلند، آتشی به نی می ریخت پس از سر تو سر و روی دخترانت سوخت بیشتر از همه تو زیارت اربعین خانم رباب اذیت شده، سه روز میگن اهلبیت کربلا بودن، زین العابدین ترسید از جان دادن خیلی ها،فرمان داد،عمه جان همه رو جمع کن برگردیم مدینه، دیدن رباب جلو اومد خانم جان: به من اجازه بده اینجا بمونم، بعضی ها نوشتند یک سال کنار قبر حسین یه طوری ضجه می زد،یه طوری ناله می زد، همه ی بیابون نشین ها با ناله ی رباب گریه می کردند، هر چی اومدند گفتند:خانم جان یه سایه بان حداقل بذار برات درست کنیم،آفتاب سوزنده است،می فرمود:نه،نه،خودم دیدم بدن عزیزم زیر آفتاب،روی خاک های گرم کربلا بود رباب بر سر خود می زد و به من می گفت به روی نیزه ببین طفل بی زبانم سوخت
آدم تو این دنیا چی دلخوشی بهتر از مجلس اباعبدالله داره؟خسته ای؟! هر چی خسته باشی از عمه ی امام زمان (عج)، عمه ای که چهل روزه نخوابیده خسته تر نیستی ... .   اگه هنوز نرفتی کربلا امروز روزشه سفر اول سفر آشفتگی است، سفر اول، سفر بُهت است، تازه سفر دوم سفر گریه است، زینبم سفر دوم گریه اش افتاد، سفر اول می خواست گریه کنه، می زدند، اما امروز راحت گریه کرد، تو هم امروز راحت گریه کن ... . ************
. روز اربعین و شب زیارتی ابی عبدالله ، دلا بره کربلا ، فرمودند : اگه نتونستید کربلا برید و دلتون هوای کربلا کرد ، متوجه قبر شش گوشۀ عزیز فاطمه بشین و سه مرتبه بگین : صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ  ... اول زائر امروز ، جابرِ بن عبدالله است، تو آب فرات غسل کرد ، گفت عطیه منو ببر نزدیک قبر شهدا ... جابر نابیناست .. از هر قبری ، مشنی خاک برمی داشت و می بویید و خاک رو بر روی خاک میریخت ، تا اینکه خاک قبری رو تا بویید، بگریه افتاد و گفت: عطیه پیدا کردم قبر آقامو .. پیدا کردم قبرِ مولامو .. اومد کنار قبر ابی عبدالله ، هی صدا میزنه : " حبیبی یا حسین" ۳ اما جواب نمیشنوه ، چی شده آقا ؟ حسین جان تو کسی بودی که توو کوچه های مدینه به جابر سبقت سلام میگرفتی... مگه دوست جوابه دوستش رو نمیده ؟ خودش جواب خودش رو داد : چگونه جواب بده ؟ آقایی که بینِ سر و نازنین بدنش جدایی اُفتاده ... حسین ... شنید صدای زنگ قافله داره میاد ، گفت : عطیه برو ببین چه خبره ؟ رفت ، برگشت ، صدا زد : زجا برخیز جابر دلبر جانانه می آید قدم از خانه بیرون نِه که صاحبخانه می آید ( زینب داره میاد ، امام زین العابدین داره میاد ، کلثوم داره میاد ... ) زجا برخیز و خود را کُن مهیا بهر استقبال که از ره بلبل و شمع و گل و پروانه میآید ( تا نزدیک شدن ، دیگه نگذاشتن شتران رو روی زمین بخوابانند ، مثل برگ خزان ریختند رو زمین ... ) هر یکی سوی مزاری میدوید هر یکی قبری درآغوش میکشید لیک یک بانوی قد خمیده ای قد خمیده مو پریشان خسته ای گفت یارب ، من چه سازم ،یا کریم رو سوی قبر که سازم یا رحیم ناگهان آمد به خود با شور و شین دید بنشسته سر قبر حسین ... ... یاحسین ، زینبت آمد زسفر بر سر قبر تو ای تشنه جگر آمدم عقده ی دل باز کنم با تنِ بی سرِ تو  راز کنم ارغوانی شده رنگ رویم شد سفید از غم داغت مویم آنچنان رنج اسیری دیدم سیر از زندگی ام گردیدم عزیز دلم ، یادم نمیره همینجا بود اومدم ، شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته هارو ،  از روی بدنت کنار زدم ... نازنین بدنت رو دیدم ... پاره پاره ، غرق به خون ، صدا زدم : آیا تو برادر منی !؟ ... حسین من ! تو را آنروز من نشناختم اما مرا امروز تو نشناسی ... حسین... ببین صبر و تحمل تا کجا کرده ام ...* حسین جانم! مگر نه اینکه هر کی سفر میره با خودش سوغات میاره؟ ...* اشک سرخ و چهره زرد و تن کبود و مو سفید این همه سوغات از شام خراب آورده ام *همه ناله بزنیم : حسین .....* 👇 زبس نالیده ام ، درون سینه ام نمانده ناله ای ... دراین خونین چمن ، برای باغبان نمانده لاله ای ... مسیحایی نفس ، به فریادم برس ندارم جز تو کس ...حبیبی یا حسین                     **** منم آن باغبان ، که هفتاد و دو گل به پیشم  چیده اند ... در این خونین چمن ، به اشک باغبان همه خندیده اند ... تو ای مادر بیا ، ببین حال مرا که افتادم زپا .... حبیبی یا حسین .... هر روز این چهل روز بوده مرا چهل سال می سوختم همیشه می ساختم هماره ... "السّلام علی قلب زینب الصبور . .