❣﷽❣
🔘 #دفتری_معصومه_س (2)
🔘 #روضه_حضرت_معصومه_س
🔘 گریز به روضه حضرت زینب س
🔺بر دختِ امام هفتم از جان صلوات
🔺آن خواهر و زائر رضا را صلوات
🔺معصومه که او شفیعۀ روز جزاست
🔺بر فخر و شکوهِ قم هزاران صلوات
(دعای فرج)
جهت تعجیل در سلامتی و امر فرج امام زمان عجل صلوات
🎇السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ ،
(سبک ای خسرو خوبان نظری سوی گدا کن👇)
➖با دوری تو جان جهانم چه کنم من
➖جان آمده بر روی لبانم چه کنم من
(ببین ای شعر مال کجای دل حضرت معصومه است)
➖کاش آمده بودی دم آخر به کنارم
➖کاش آمده بودی همه ی دار و ندارم
(داداش)
➖من ابر بهارم من داغ تو دارم
➖بازا به کنارم
➖پروانه شدم پر بزنم بال و پرم سوخت
➖با زهر جفا زهر جفا این جگرم سوخت
(آخ داداش)
➖در حسرت دیدار تو ماندم دم آخر
➖با دیده گریان ز تو خواندم دم آخر
➖ای صبر و قرارم من بی کس و کارم
➖بازا به کنارم
🔷بریم در خانه ی دختر موسی ابن جعفر، کریمه اهل بیت فاطمه معصومه…
میخام بگم محبت بین امام رضا ع و حضرت معصومه س مثال زدنیه.
بقدری این عشق و علاقه زیاد بود ، اصلا نمیتونستند دوری همدیگه رو تحمل کنند، (لذا امام رضا نامه نوشتن، بی بی رو دعوت کردند به مرو.)
اما چرخ روزگار طوری چرخید… که این خواهر و برادر نتونستن همدیگه رو ملاقات کنند.
♦️این خواهر به برادر نرسید میان راه ، دشمنا حمله کردند، برادر هاشو جلو چشماش شهید کردن.
بی بی راهی قم شد.
چه استقبالی از دختر موسی ابن جعفر کردند،
همه جا رو زینت کردن ، کوچه هارو آب و جارو کردند
چه پذیرایی کردند، شیرینی و شربت میدادند ، دسته های گل آورده بودند
(با جلال و شکوه زیادی خانمو وارد شهر قم کردند.)
موسی ابن خزرج عنان ناقه بی بی رو گرفته بود، هی گریه میکرد میگفت ((من مثلی)) کی مثل من اینجور لیاقت داره ، عنان ناقه دختر موسی ابن جعفرو بگیره ،
(زنها بدور محمل بی بی صلوات میفرستادند، گریه میکردند، بی بی جان قدمتون رو چشمامون ، خوش اومدید خانم جان)
▪️چه احترامی کردند چه عزتی گذاشتند
تا مرکب بی بی ایستاد زنها صف کشیدند،
دونه دونه اومدن دست دختر موسی ابن جعفرو بوسیدند
گفتن این دختر امامه، عمه امامه ، این دختر یتیمه بابا نداره ، نباید تو شهرمون غریب باشه…
اما میخام بگم بی بی جان چه استقبالی ازت شد …
مردم احترامت کردند بهترین جای شهر بهتون دادند
🔳اما میخوام بگم خانم جان چه استقبالی شد از عمه جانت زینب تو شهر شام…
دل عالم بسوزه برا دردای دل دختر علی زینب ..
سه روز اسرارو جلو دروازه ساعات نگه داشتن
مردم شهرو آذین کردند ، لباسای قیمتی پوشیدند
آخ اومدن استقبال بی بی ، چه استقبالی شد...
بجای دسته های گل، سنگ زدند و خاکستر ریختن آتش میریختند…
یه وقت دختر علی سرشو بالا کرد ، آخ دید چوب یزید بر لب و دندان حسین…
چه کشید بی بی زینب …
(اوج)
▪️من کجا کوفه کجا شام خراب
(حسین جان)
▪️من کجا کوفه کجا شام خراب
▪️منه غمدیده کجا بزم شراب
آخ داداش
▪️خیزران تا که به لبهایت خورد
▪️گفتم ای کاش که زینب می مرد
(دشتی)(فرود)
🔘آخ مزن ظالم حسین مادر ندارد
🔘غریب است و کسی بر سر ندارد
🔘تنش در قتلگه افتاده پر خون
🔘دگر انگشت و انگشتر ندارد
🔘مزن چوب جفا ای بی مروت
🔘دگر این تشنه لب سقا ندارد
✨حسین … آرام جانم
✨حسین … روح و روانم
✨حسین… سالار زینب
✨حسین… غمخوار زینب
✨حسین… دلدار زینب
🍁هر چقدر ناله داری به دل سوخته ی خانم زینب کبری س صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین
⏺یَا فَاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَخْتِمَ لِی بِالسَّعَادَهِ فَلاَ تَسْلُبْ مِنِّی مَا أَنَا فِیهِ
وَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّهَ إِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
💥 #دفتری_معصومه_س (1)
⚫️ #روضه_حضرت_معصومه_س
🔺بانوی کرامت و صفا را صلوات
🔺آن خواهر و زائر رضا راصلوات
🔺تقدیم به آن شفیعه در باغ بهشت
🔺معصومه نشان اولیا را صلوات
(#دعای_فرج)
(( #السلامعلیکیابنترسولالله.. #السلامعلیکیابنتفاطمةوخدیجه...
#السلامعلیکیابنتامیرالمومنین..
#السلامعلیکیابنتالحسنوالحسین...
#السلامعلیکیابنتموسیبنجعفرورحمةاللهوبرکاته))
▪️به شوق دیدن یار از دیار آمدم
▪️به اشک چشم و دل بیقرار آمدم
▪️هوای روی برادر مرا کشید اینجا
▪️چه می شود به من او را نشان دهید اینجا
▪️رسیده وقت سفر جان به دوست بسپارم
▪️رضا کجاست سرم را به پاش بگذارم
▪️بیا برادرِ از جان عزیزتر به سَرَم
▪️که زَهر هجر تو سوزانده جگرم
▪️تمام قوت من جمع در این صدا شده است
▪️به دست و پا زدنم اَشهَدّم رضا رضا شده است
⬅️امروز کیا با خانم کار دارند... حواست باشه کریمهٔ اهل بیته.....
اگه امام حسن مجتبی تو مدینه کریم اهل بیته....
هر کسی در خونش اومده دست خالی بر نگشته....
آی حاجت دارا...خانم فاطمه معصومه هم کریمهٔ اهل بیته...
خرج در خوانش یه چشم بارونیُّ یه دل شکسته است.....
امروز بیا دست به دامن این خانم شو.....
🍁روی قبرم بنویسید که خواهر بودم
🍁سالها منتظر روی برادر بودم
🍁بنویسید گرفتار نباشم چه کنم؟
🍁من اگر منتظر روی برادر نباشم چه کنم؟
🍁روی قبرم بنویسید جدایی سخت است
🍁اینهمه راه بیایم ،تو نیایی سخت است
🍁یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم
🍁سالها میشود واز پیرهنش بی خبرم
🍁روی قبرم بنویسید ندیده رفتم
🍁با تن خسته و با قد خمیده رفتم
🍁بنویسید همه دور ربرم ریخته اند
🍁چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند
⬅️حالا دل بده با هم بریم در خونه خانم ناله بزنی...
نامش فاطمه است اما قبرش معلومه.....
آی حاجت دارا...جوون دارا...ناله دارا....
اون روزی که بیبی اومد شهر قم مردم چه استقبالی کردند....
نقل میکنند راه بیبی رو فرش قیمتی انداختن...
کوچهها را آب و جارو کردند... خیلیا اومدن بیرون دروازه شهر قم استقبال بیبی...
اما بگم ناله شو بزنی...
⬅️ من یه جای دیگه هم سراغ دارم، مردم اومدن استقبال...
استقبال دخترِ امام ....خواهرِ امام...
آخ اومدن کوچه ها رو جارو زدن.. همه جا رو زینت کردن...
لباسای قیمتی به تن کردن...
اما قم کجا شام کجا...
تو شهر قم مردم با درود و صلوات اومدن استقبال دختر امامُ خواهر امام...
اما تو شهر شام دیدن رقاصه ها می زنند می رقصن....
با طعنه و ناسزا دختر علی رو دارن میارن....
🍁( امروز دلت آماده است ناله شو بزنی)
امروز داری برا اون خواهری گریه می کنی که شهر به شهر دیار به دیار اومد که برادرُ ببینه......
نمیدونم برادر داری یا نه... اگه برادر داری خدا برات نگه داره داغشو نبینی....
⬅️می خوام بگم بیبی جان هر چقدر دنبال برادر اومدی نشد برادرتو ببینی....
اما دیگه مثل اون خواهر نیومدی تو گودی قتلگاه....
دلا بسوزه برا اون خواهری که اومد تو گودی قتلگاه دید حسینش داره دست و پا میزنه....
خدا ...
دستاشو رو سر گذاشت...
صدا زد وا
💔محمدا ...واعلیا....واحسینا....
آیا یه مسلمون بین شما پیدا نمیشه، حسین منو یاری بده.....
🏴ديدم غمت اي دلبر اي کاش نمي ديدم
🏴تنهاييُ بي ياور اي کاش نمي ديدم
🏴دنبال تو تا گودال من آمدمو ديدم
🏴بالاي سرت مادر اي کاش نمي ديدم
🏴وقتي که برون شد خصم از مقتل تو ديدم
🏴خون مي چکد از خنجر اي کاش نمي ديدم
🏴از نيزه به روي خاک ديدم سر تو افتاد
🏴در زير سم لشکر اي کاش نمي ديدم
🔲هر چقدر ناله داری به غربت ابی عبدالله ع به دل سوخته خانم زینب کبری س به نیت فرج سه مرتبه ناله بزن بگو....
🔲#یاحسیـــــــن....
💚هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها شافع در جنت (صلوات)💚
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
🔳#روضه_حضرت_معصومه_س
🔳#آقای_میرزامحمدی
⬅️السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِیجَةَ السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُ
⬅️*شما دیگه منتظر مقدمه نیستید *
✨روزی که به قم قدم نهادی
✨قم را شرف مدینه دادی
✨تابید چو موکبت ز صحرا
✨ شهر از تو شنید بوی زهرا
⏺*خود امیر المومنین پدر آیت الله مرعشی نجفی فرمود ،چی میخوای تو حرم من چهل شبه بیتوته کردی ،عرضه داشت نشانی قبر مادرم زهرا رو می خوام” امیرالمومنین فرمود این از اسرار الهیه باید مخفی بمونه ،اما آگه جلالت و عظمت فاطمه ی منو می خوای علیک به کریمة اهل البیت برو قم زیارت دختر موسی ابن جعفر ،این زیارت ،زیارته حضرت زهراست …..*
✨تابید چو موکبت ز صحرا
✨شهر از تو شنید بوی زهرا
*مردم چه جوری اومدن به استقبالت*
✨ بردند به ناقه ات توسل
✨با خنده ی شوق و شاخه ی گل
✨ قم کوفه نبود تا که درآن
✨ دشنام دهد کسی به مهمان
✨ قم کوفه نبود تا که خواهر
✨بیند سر نی سر برادر
⬅️*با چه استقبالی آمدن ،فرش های قیمتی نه زیر پای بی بی زیر سم مرکب حضرت پهن کردن ،کوچه هاشون رو آب و جارو کردن بیرون دروازه به استقبال آمدند…
⏺آخ …..لا یوم کیومک یا ابا عبدالله …..یه جا دیگه ام مردم برا استقبال اومدن بیرون دروازه ، یه جا دیگه ام مردم برا استقبال شهرشون رو آب و جارو کردن ،لباس های قیمتی و زینتی به تن کردن شهرشون رو چراغون کردن ،اما این کجا و آن کجا…اینجا همه دارن با سلام و صلوات دختر امام و خواهر امام رو همراهی میکنن ،اما شهر شام دیدن رقاصه ها دارن میزنن و می رقصن با طعنه و ناسزا وکنایه دختر علی رو دارن می برن ناله بزن یا حسین … .
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
Untitled 12(3).mp3
15.9M
۳ گریز روضه حضرت معصومه(س)
جهت استفاده روضهخونای عزیز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴اهلِقم خیرببینید مواظببودید
چرا؟
تا نیفتم ز روی ناقه مراقب بودید
یا گوشتو بگیر یا داد بزن
اهلقم خیرببینید شما کف نزدید😭
دور ناموسِ خدا سازونیودف نزدید
اوج روضه خانوم همینه بببینم اهلِ
روضه چیکار میکنن با این یه خط
اهل قم خیر ببینید چه مسرور شدید
غیر زنها همه از محمل من دور شدید
🔴چه شهر خوبیه قم... اما...
یه شهردیگمهست/میدونیچیگفت:
شامیا بدن بابا... چرا عمهمو زدن...
ــــــــــگفت بعد مرگم
که شما رَه به سوی جانان میبرید
(بعد مرگم اگر از کوی رضا میگذرید)
کمی از خاک مزارم به خراسان ببرید
بگید یه خواهری داشت دلش پر
میزد ببینتش _امشب بگو خانوم
🔴خوب شد نبودی ببینی برادرت
تو حجره دست و پا میزد/خوب
شد نبودی اون صحنه هارو ببینی
اما گودال...یه خواهر اومد
نیزه شیکستههارو کنار زد
شمشیرارو زد کنار..........
یه نگاه به بدنِ پاره پاره کرد
أَاَنتَ أَخي: آیا تو برادر منی؟؟
شب جمعهست دلت کربلاست
ناله بزن یاحسین...........
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مناجات_با_امام_زمان_عج
گریز_به_موسی_بن_جعفر_ع
اللهُمَ صَلِ علی فاطمةَ وَأَبیِها وَبَعلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحَاطَ بِهِ عِلمُک و العَن أعدائهم بعَدَدِ ما أحاط به علمُک
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفیکُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
دلی که مهر تو در آن نباشد، آن دل نیست
به راه عشق نسوزد ، دلی که قابل نیست
*مگه هر دلی لیاقت پیدا میکنه شب شهادت موسی بن جعفر (ع) ، غمگینِ این امام مظلوم باشه ...*
به خاک گر که نبارد سحاب رحمت دوست
تفاوتی که دگر بین خاک با گِل نیست
آقاجانم ...
هزار آینه طلعت اگر به پیش آید
مرا به غیر تو ، آیینه ای مقابل نیست
بیا به حالِ منه خسته دل دمی بنگر
که خواجه بی خبر از اشک و آه سائل نیست
*صاحب عزا قربونت برم .... امشب این دلارو با خودت ببر کاظمین ... کنار قبر باب الحوائج ... خیلیا گرفتارن...از قدیم ، از بچگیمون ، باباهامون ، مادرامون ، به ما اینطور یاد دادند ، گفتند گرفتاری داری در خونه باب الحوائج موسی بن جعفر..مخصوصا وقتی زائرا میان ، عربهایی که میان زیارت موسی بن جعفر ، یه جوری وارد حرم میشن انگار همون دم در حاجتشون آمادهست ... هیچ معطلی ندارن ... بعضیاشون میان یه دق الباب میکنند ، سلام میدن و برمیگردن ... تا گرفتار میشن میگن بریم در خونه موسی بن جعفر... دلیل داره...این آقا چهارده سال گوشه زندان ... چهارده سال از گل پسرش دور بود ... چهارده سال هر موقع برای دخترش خواستگار میومد ، میگفت بذارید بابام از زندان آزاد بشه ...*
فشاندم اشک ندامت به مَقدمت ای دوست
قدم گذار به چشمم اگر چه قابل نیست
*گرفتارا کجا نشستند ... میخوام حرف دلتو بزنم ...*
آقا ....
به ریسمان امیدم ، هزار خورده گِره
گِره گشای ز کارم ، تو را که مشکل نیست
*این یه بیتم برای من*
به این گدا نظر رحمتی کن ای مولا
که غیر بار گناهش به عمر حاصل نیست
آقام آقام ....م
مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین
وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین
حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد
وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین
لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین
رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء
وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین
اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً
▪️دل من از غم هجران رخت غمگین است
▪️بار هجران تو بر سینهی من سنگین است
▪️به گدایی تو بر پادشهان فخر کنم
▪️پادشاهی که گدایت نبود مسکین است
▪️هر کسی حلقه زند بر در کاشانهی تو
▪️عزت هر دو جهانش به خدا تضمین است
حالا چی میخوای؟
▪️کاسه لیسی سر سفرهی تو ما را بس(٢)
▪️کاسه لیس در تو زندگیش تامین است
یابن الحسن...
به به
دلت رو نورانی کن
یابن الحسن..
السَّلامُ عَلَی أبى الفَضلِ العَبّاسِ بنِ أمیرِ المُؤمِنینَ، المُواسى أخاهُ، السّاعى إلَیهِ بِمائِهِ، المَقطوعَةِ یَداهُ
این سلام زیارت ناحیه هست حضرت به عموجانش ن اینگونه سلام میکنند
سلام بر عباس بن علی که همهی وجودش رو فدای برادر ابیعبدلله کرد،
خیلی تلاش کرد برا آوردن آب
تا جایی که دوستش رو از بدن قطع کردند
▪️سقای دشت کربلا اباالفضل اباالفضل
همه روضه خون بشن امشب
▪️سقای دشت کربلا اباالفضل اباالفضل
شما که دستتون سالم بالا بیارید
▪️سقای دشت کربلا اباالفضل اباالفضل
▪️دستش شده از تن جدا اباالفضل اباالفضل
▪️خیمه دگر میر علم ندارد، واویلاواویلا
▪️فاطمه سقای حرم ندارد واویلا واویلا
▪️زمزمهی آب دگر نگیرید واویلا واویلا
▪️کسی حرف از عطش بر لب نیاره
▪️که بابایم دگر سقا نداره
حسین..
بسمالله الرحمن الرحیم
یارحمن یارحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلـسَّــلامُ عَـلـَـى الْحُـسَـیْـنِ
وَ عَلى عَـلِـىِّ بْـنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَــلـى اَوْلادِ الْــحُــسَـــیْـنِ
وَ عَلى اَصْـحـابِ الْحُـسَیْنِ
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین
با زبان اشک های بی صدا گفتم حسین
یاد تو شرط قبولی نمازم بوده است
در قنوت خویش بعد از ربنا گفتم حسین
ماند هل من ناصرت بی پاسخ اما بارها
آمد از کرب و بلا لبیک تا گفتم حسین
نام زهرا را شنیدم هر کجا گفتم علی
نام زینب را شنیدم هر کجا گفتم حسین
در مناجات شب جمعه نمی دانم چه شد
با دلی غم بار گفتم کربلا، گفتم حسین
حالا به یاد قدیمی ها هر کی بلده:
شب های جمعه فاطمه، با اضطراب و واهمه
آید به دشت کربلا، گردد به دور قتلگاه
گوید حسین من چه شد؟ نور دو عین من چه شد؟
اجرو مزده شما عزیزان با فاطمه زهرا (س) انشاالله درهرگوشه ای از این مجلس و محفل نشسته اید حاجت روا بشید شب جمعه شب زیارتی ابا عبدالله الحسین است
امشب بی بی فاطمه ی زهرا خودش میاد دست میکشه رو سرِ عزادارِ حسینش، اما امان از لحظه ای که حسین تکیه بر نیزه ی بی کسی زده ، دیگه هیچ یاری براش نمونده خدایا امان از غریبی، اومد به میدان با اینکه داغ دیده همه لشکر رو پراکنده میکرد، صدا زد لا حول و لا قوة الا بالله یعنی خواهرم زینب هنوز بی برادر نشدی، هنوز سایه م رو سرته، اما امان از اون لحظه ای که اومدن دوره حسینِ زهرا رو گرفتن، خدایا یکی با نیزه میزنه یکی با شمشیر میزنه هر کی وسیله نداشت با سنگ میزد
اماناز دل زینب(این روضه خیلی حق داره عزیزان خودتو ببر یه لحظه کربلا ببین حسین و زینب چی کشیدن)ای وای سنگی بر پیشانیِ مولا اثابت کرد الله اکبر خون جلوی چشمای آقا رو گرفت پیراهن عربی شو بالا گرفت خونه پیشانیشو پاک کنه اما یه وقت تیر سه شعبه ای بر قلبِ آقا زدن ای وای این تیر دیگه امید زینب رو ناامید کرد
اما زینب حالا منتظره خدایا چرا دیگه صدای لا حول ولای برادرم نمیاد الله اکبر کربلا به لرزه در اومده زینب دوید بالای تل زینبه ای وای خدایا آنچه زینب دید هیچ خواهری نبینه یه وقت دید شمر رو سینه ی برادرش نشسته(اونی که کربلا رفته میدونه تلِ زینبیه با حرم زیاد فاصله نیست)بی بی زینب چی کشید خدایا یه وقت دید شمر هر کاری کرد خنجر از جلو گلوی حسین رو نمی برید (وای میدونی چرا؟) آخه جایی که پیغمبر بوسه زده، تا یه لحظه پیش زینب اون جا رو بوسه زده، زهرا بوسه زده
یه وقت شمر خدا لعنتش کنه بدن حسین رو برگردوند، سجده بر خاکِ کربلا گذاشت، لحظات آخر میگه دیدم زینب اومد بالای تل زینبیه ، حسین صدا زد زینب برگرد به خیمه نمی تونی ، طاقت نداری این صحنه رو ببینی
برو خواهر جون مادر ، نبینی بریدنِ سر
بروخواهر جون مادر نبینی خنجر وحنجر
برو خواهر ، یه وقت بمیرم زینب دستاش رو رو سرش گذاشت خدا لعنت کنه شمرو با ضربه ی شمشیر سر حسین رو از بدن جدا کرد، آی امان از دل زینب
او می بُرید و من می بریدم
او از حسین سر من از حسین دل
یه وقت دید سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سرِ برادرِ زینب
حسین آرام جانم..حسین روح وروانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
فاطمیه
روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
متن روضه
🔸دلم میخواد یه شب مدینه باشم
🔸زائر اون شکسته سینه باشم
🔸دلم میخواد پشت بقیع بشینم
🔸قبر غریب مادر و ببینم
ان شاءالله وعده منو و شما مدینه...
کنار قبرستان بقیع...
ایام عزای زهرای مرضیه...
بریم خانه امیرالمومنین...
بریم عیادت مادرمون زهرا...
مادری که چند ماهه تو بستر بیماریه...
ان شاءالله هر كی مادر داره...
خدا براش نگه داره...
خدا نکنه ببینی مادرت بیمار شده...
اگه یه روزی بری خونه...
ببینی مادرت حالش خوب نیست...
دست و پات رو گم میكنی...
اگه یه روز ببینی مادرت...
به سختی داره نفس میکشه...
دست و پات رو گم میكنی...
انگار همه غصه های عالم رو دلت میآد...
امروز بعد از چند ماه...
بلاخره زهرای مرضیه از بستر بیماری بلند شد...
بچه ها تا مادر رو دیدند...
خوشحال شدند...
الحمدلله...
مادر ما خوب شده...
🔸چون روز ِ آخر بود كار ِ خانه كردم
🔸گیسوی ِ فرزندان خود را شانه كردم
کمی کارهای خونه رو انجام داد بی بی...
فرمود اسماء...
من ساعتی استراحت می کنم منو صدا بزن...
اگه جواب ندادم اسماء...
بدون به بابام پیغمبر ملحق شدم...
اسماء میگه...
دل نگران شدم...
ساعتی بعد صدا زدم...
عرضه داشتم... یا بنت رسول الله...
دیدم جواب نیومد...
خدایا ...چه خبر شده...
چرا بی بی جواب نمیده...
دوباره صدا زدم:
(یَا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ )
جواب نیومد...
وارد حجره شدم...
پوشیه صورت رو کنار زدم...
دیدم ای وای...
بی بی جان به جانان تسلیم کردند...
عرضه داشتم بی بی جان...
سلام منو به پیغمبر خدا برسونید...
خدایا...
حالا جواب امیرالمومنین رو چی بگم...
جواب بچه ها رو چی بگم...
حسنین وارد شدند...
تا اومدند فرمودند اسماء...
مادرمون زهرا کجاست...
دوان دوان وارد حجره شدند...
کنار بدن بی جان مادر نشستند...
حالا میخوای گریه کنی بسم الله...
امشب برا یتیمان زهرای مرضیه گریه کن...
این بچه ها خودشون رو انداختند روی جنازه مادر...
نميدونم تاحالا بچه یتیم کنار بدن مادر دیدی یا نه...
امام حسن خودش رو انداخت روی بدن مادر...
صدازد:
یَا أُمَّاهُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی
مادرجان من حسنم...
با من حرف بزن مادر...
الان روح از بدنم جدا میشه مادر...
ابی عبدالله اومد...
آی کربلایی ها...
آقاتون اومد...
صورت گذاشت کف پاهای مادر..
هی کف پاهای مادر رو میبوسه...
صدا میزنه...
يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ
مادر...
من حسینتم...
با من حرف بزن...
مادر...
اگه با من حرف نزنی میمیرم...
مادر... مادر...
🔸اسماء چرا چشم از ما پوشیده مادر
🔸وقت اذان مغرب خوابیده مادر
اسماء اومد بچه ها رو با احترام...
از روی جنازه مادر بلند کرد...
اما...
لا یوم یومِک یا اباعبدالله
خوب شد اسماء تو بودی...
بچه ها زهرای مرضیه رو...
از کنار جنازه مادر بلند کردی...
اما کربلا...
فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ
چند نفر مرد اَعرابی با تازیانه...
کشان کشان...
دختر رو از کنار بدن بابا جدا کردند...
🔸ای خصم بد منش تو مزن تازیانه ام
🔸من از کنار پیکر بابا نميروم
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فاطمیه
روضه دفتری حضرت فاطمه زهرا(س)
شام شهادت
ریزامام حسن(ع،)
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم..
یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
⬅️اجرومزد همه شما برادران و خواهرن با بی بی دوعالم فاطمه سلام الله انشالا درهرگوشه ای ازاین مجلس نشسته اید جاجت روا بشید
عـــزادارم ، عــزادارم ، برای حضرت زهرا
به جان و دل به پا دارم ، عزای حضرت زهرا
چو یــاد آرم مصیبت ها که از اعدا بر او آمد
ز دیده اشک می بارم ، بــرای حضرت زهرا
پیمبر رفت و در دنیا نمــــانـده بهر او باقی
که باشد یــــادگار او ، سوای حضرت زهرا
⬅️دلتو ببرم مدینه ..
بریم در خانه خانم فاطمه زهرا...
بریم برا غربت بی بی ناله بزن..
برا غربت امیرالمومنین..
برا غربت یتیمان زهرا ناله بزن..
امان از بی مادری ..
(شام غریبان بی بی زهراست ..امشب دیگه این محفل روضه خون نمیخاد)
چشم سرتو ببند چشم دلتو باز کن بریم دم در خانه خانم فاطمه زهرا س
..زینب سه ساله رو میبینی..حسنین رو میبینی ..ام کلثوم رو میبینی...
هر کدوم زانوای غم بغل گرفتن ...
آروم آروم دارن گریه میکنند..
دیگه خونه مولا صفا نداره...بچه ها غریب و تنهان...😭
(یه لحظه رو یاد کنمو التماس دعا..)
⬅️بمیرم برا اون لحظه ای که بچه های فاطمه، از دفن مادر برگشتند،،
چه حالی داشتند ..😭
آقا امیرالمومنین دست بچه ها رو گرفت چجور جلوی در رسیدن
چجور بچه ها میخوان وارد خونه ای بشن که مادر نداره
(بخدا خیلی سخته...اونایی که داغ مادر دیدن درک میکنند... میدونن من چی میگم)😭
♻به یاد همه ی اموات .. گذشتگان
اونایی که بودن بین ما
اما جاشون الان خالیه
امان امان3
بچه ها اومدن کنار هم نشستن
سر در گریبان هم فرو بردند
(خونه ای که مادر نداره همینه)
آخ ناله میکردند ..مظلومانه گریه میکردند..
◾️آی خوشا آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم
▪️آخ کیا مادر ندارن.. کیا صورت مادرشونو رو خاک گذاشتن..😭😭
(ناله داری یا نه)
◾️آی خوش آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم
◾️دیده از دیدار رخسارش منور داشتیم مادر مادر..
◾️هر کسی جسم عزیزش روز بردارد ولی
◾️ما که جسم مادر خود را به شب برداشتیم
⬅️کدوم شب ،همون شبی که بچه های فاطمه مظلومانه بدن مادر تشییع کردن..
زینب تو کوچه ها میدوه ،مادر مادر میگه
اگه خانمی از دنیا بره. ، غالبا بین ما رسمه میان لباساشو جمع میکنند از خونه بیرون میبرن😭
(یادگاریاشو جمع میکنند)
(میگن بچه ها.نبینند داغشون تازه بشه،، بخصوص اگه بچه کوچیک داشته باشه)😭
♦بمیرم برا غربت امیرالمومنین
شاید گفته باشه فاطمه جان
شاید بتونم لباساتو مخفی کنم
شاید بتونن چادرتو مخفی کنم
اما فاطمه جان با درب سوخته چه کنم
با خونهای رو در دیوار چه کنم
بچه ها می اومدن رد بشن..نگاه میکردند.. یادشون می افتاد..
آخ همین جا مادرمون زمین خورد...آخ همین جا میخ در به سینه مادرمون نشست.
💥امان امان..😭
آخه فاطمه چند تا یادگاری از خودش بجا گذاشت..😭😭
یکی دره.. یکی دیواره ..یکی هم خون های روی در و دیوار
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرندشب یتیمی عزیزان زهراست..
می دونم مریض داری ،گرفتاری ،درد داری، حاجت داری، جوون داری ازمادر پهلو شکسته بخواه اما عزیزان۰
🌴قربون غربت امام حسن ع..بشم
چقدر مظلومه...چقدر غریبه..😭
الهی هیچ کس غریب نباشه..😭.
من بمیرم برا اون آقایی که تو خونشم غریب بود محرم نداشت....
🌴پیغمبر ص فرمود به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان براش گریه میکنند..😭😭
🌴فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه کور وارد محشر نمیشه
(امان از غربت امام حسن ع)
خوشا بحال اونایی که امروز برا امام حسن ع گریه میکنند..
همه میدونید مادش زهرا خیلی روضه امام حسنو دوست داره..😭.
اما چه کردند با عزیز دل زهرا..
چه کردند با میوه قلب رسول الله ص.
یه لحظه دلتو ببرم مدینه...
(کدوم لحظه رو یاد کنم)
🌾لحظه ای که امام حسین نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن..😭😭
چه صحنه ای دید..
شروع کرد ناله زدن..
(دشتی)
◼️برای تو دلم دارد بهانه
◼️گرفت از آه من آتش زبانه
◼️به زیرلبحسیناینگونه میگفت
◼️الهی دفن می گشتی شبانه
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
.
|⇦•از آنچه در دو جهان هست ..
#روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها ویژه ایام فاطمیه به نفس آقا سید محمد جوادی
●━━━━━━───────
از آنچه در دو جهان هست بیشتر دارد
فقط خداست که از کار او خبر دارد
یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود
اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد
خدا خیر بده به مستمعی که زمزمه داره این کمتر کاریه که ما به ناله برا مادرمون فاطمه بزنیم .. خانمی که داغدارِ و تو بستر افتاده ..
عقیقِ سرخ از آتش نداشت واهمه ای
کسی که کفو علی می شود جگر دارد
کمر به یاری تنهایی علی بسته
میان کوچه اگر دست بر کمر دارد
[این گوشه کار نشستی ، برا فاطمه مثه شمع بسوزیم .. اگر مادر داری خدا برات نگه داره اگه مادر نداری ان شاالله امشب سر سفرهی فاطمه باشه .. با بچه های علی هم صدا شو ..]
سر علی به سلامت چه باک از این سردرد
محبت ولی الله درد سر دارد
کسی که شهر سر سفره ی قنوتش بود
چگونه دست به نفرین قوم بردارد ؟!
.
صدا زد : ” اَشهد انّ علی ولی الله “
ولی دریغ که این شهر گوش کر دارد
اگرچه باغ فدک نعمت فراوان داشت
ولی ولایت او بیشتر ثمر دارد
دلای آماده ، اونایی دقیقه ها و ساعت ها رو شمردن فاطمیه بیاد .. نکنه نام بی بی رو ببرن آرام بشینی .. به خدا مدینه یه ختم براش نگرفتن .. یکی نیمد به بچه هاش سرسلامتی بده .. بچه هاش نتونستن بلند بگن مادر .. نفس داری برا خانم نفس بزن .. آخه این شبا به سختی نفس میکشید فاطمه .. برا خانمی داری نفس میزنی که همه عمرش هجده بهار دیده
هجده بهار داشتُ صد ساله مینمود ..
دست اجل گرفت از او خشت بعد خشت
یه موقعی دست به دیوار می گرفت یه موقعی هم دست رو شونهی حسن میزاشت قدم میزد .. طوری شد بعد از شهادت بی بی میگفت مادر :
تو که شربت ز دست مرگ خوردی
چرا مادر عصایت را نبردی ..
قربون قبر گم شدت مادر ..
گرفت راه زنی را به کوچه راه زنی
در آن محله که بسیار رهگذر دارد
فدای محسن شش ماهاش که زد فریاد
سپرد ندارد اگر مادرم، پسر دارد ..
کشید و بُرد، زد و رفت، من نمیدانم
حسن دقیقتر از این ماجرا خبر دارد
قربونت برم که روز به روز آب شدی ..
دور بسترش نشستن مادر یه دعا کن .. شب تا صبح برا همسایه ها دعا میکنی ، یه دعا هم برای خودت کن حسین آمین بگه حسن آمین بگه .. دستاشون رو بالا آوردن (خدا بهتون خیر بده مجلس بی بی رو دارید گرم میکنید .. مگه هر چشمی میتونه برا فاطمه گریه کنه ..) یه وقت صدا زد : اَجل وَفاتی سَریعا .. آی نَنَه .. علامه طباطبایی فرمود فقط سادات نمیتونن بگه مادر ، گفت هر دلی که برا فاطمه بِتَپه میتونه بگه مادر .. آی خانم .. آی خانم ..
عمریست دل به چشم تو بستم نگاه کن
زهرایِ من، علیُ تو هستم نگاه کن
ای دل بریده تا نبریدم بلند شو
ای پر شکسته تا نشکستم بلند شو
زانوی بوتراب به خاک آشنا شده
بر خاک التماس نشستم نگاه کن
یک دستِ من ز پیکر خیبر توان گرفت
حالا به لرزه های دو دستم نگاه کن ..
من علی ام .. حرف بزن با من .. از روزی که از کوچه برگشتی دیگه صورتت رو ندیدم ..
زدنت ، کبود شده همه بدنت ..
زدنت ، جلوی چشمایِ حسنت ..
زدنت .. زدنت ..
دلم رو بردی ، دستُ بالا آوردی
قنوت بهونهتِ میخوای بگی سیلی نخوردی
چه سر به زیری ، نکنه داری میری
دستِ شکسته سختته بخوای که رو بگیری
اونا که مَردن، تو روضه کوهِ دردن
پیرای ما واسه جوونیه تو گریه کردن
دلم آتیشِ، که میگفتم همیشه
حسن باهات باشه کسب مزاحمت نمیشه ..
جلو حسن زدنت ، خجالت از حسن میکشی
جلو حسن زدنت ، که منت کفن میکشی
زدنت ، کبود شده همه بدنت ..
زدنت ، جلوی چشمایِ حسنت ..
زدنت .. زدنت ..
خوش به حال اونایی که برا بی بی داد میزنن.. نامرد بی هوا تو صورت مادرِ ما زد ..
خدا کند که زنی بی هوا زمین نخورد ..
دم غروبِ، گلایه هام زِ چوبِ
دیدم یزید با خیزران روی لبت میکوبه
یه شب نمیشه که راحتم بزارن
شده بابا بخوای سر بریدهشو بیارن؟!
زدنت، بهونه دخترت رو گرفت
زدنت ، رباب دویدو سرت رو گرفت
حسین ....
گوشه خرابه رفتیم همه فیض ببرن ، مظلومین غزه رو یادت نره ، دخترایی که بین آوارها موندن .. یارالی بابا .. گفت بابا :
خواب دیدم که برایم گل سر آوردی
خار از این پای پر از آبله در آوردی
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#سید_محمد_جوادی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
4_5803170973528103203.mp3
43.74M
|⇦•از آنچه در دو جهان هست ..
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژه ایام فاطمیه به نفس آقا سید محمد جوادی
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلا
.از تو يک عمر شنيديم و نديديم تو را
.به وصالت نرسيديم و نديديم تو را
.روزي ما فقرا شربت وصل تو نبود
.زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را
چقدر توی ندبه ها دنبالت گشتیم
چقدر در فراقت ناله زدیم
چقدر خوندیم
أَینَ بَقِیَّةُ الله
مولا جانم
.شايد ايام کهن سالي ما جلوه کني
شاید حرف دل خیلی ها بوده
به خودشون میگفتند
ایام جوانی ندیدم ، دیگه توی ایام کهن سالی می بینمتون آقاجان
.شايد ايام کهن سالي ما جلوه کني
.در جواني که دويديم و نديديم تو را
.سعي کرديم شبي خواب ببينيم تو را
.سحر از خواب پريديم و نديديم تو را
.لا اقل کاش دم خيمه ي تو جان بدهيم
.تا بگوييم : رسيديم و نديديم تو را
یابن الحسن....
====================