قلم لال شد، فکر از هم گسست/ورق پاره شد، بیت در هم شکست
شکاف مه و خون و شمشیر و زهر/شب واژگونی آیات دهر
@andishevarzi
چاقوکشی انتخاباتی
باید با مردم همراه شد، حتی گاها با مخالف نیز باید #مدارا کرد. این کار دو جهت دارد: یکی به خاطر تأثیر بر طرف مقابل که با دیدن ملایمت شما او هم نرم شده و حرف را راحت تر بپذیرد و یکی هم به خاطر متشنج نشدن اوضاع و خارج نشدن فضا از دستتان.
در یکی از مباحثه های خیابانی جوانی جلو آمد که معلوم بود معتاد است. شروع کرد با من بحث کردن. درد دل میکرد که چرا اوضاع اینگونه است. میگفت در سال 88 رفته بود در جمعیت معترض، به قول خودش یک بسیجی او را گرفته و افتاده بود زندان. این را گفت و ناگهان چاقویی که در جیبش گذاشته بود را درآورده و کشید طرف من و گفت اگر او را ببینم با همین چاقو میزنمش. من را بگویی آنقدر غرق بحث بودم که اصلا نفهیدم چه لحظه خطرناکی را پشت سر گذاشتم. یک معتاد عصبانی آنهم چاقو به دست که چاقویش را هم طرف تو گرفته!
در این بین من هم به او میگفتم که من هم با تو هم کلامم اگر به تو ظلم شده باید حقت را بگیری اصلا تو رفتی سراغ آن فرد اگر حقت را خورده اند من هم میایم تا حقت را بگیریم. اینگونه همراه شد آرام شد و دلش نرم گردید. شاید تاثیر خاصی هم در او گذاشته نشد ولی قطعا از یک #تأثیر_سوء جلو گیری شد.
نباید در اینگونه مباحثات انتظار داشته باشیم که طرف حرف ما را قبول کند. همینقدر که حرف خود را بیان کرده ایم کافی است. همان قدر که دیده اند ما هم حرف برای گفتن داریم کافی است. همان قدر که به #فکر فرو بروند کافی است. باید کار های دیگری نیز کنار این مباحثات خیابانی انجام بگیرد.
از طرف دیگر باید دانست که مجادله به معنای #دعوا نیست. گرچه در مجادله نتیجه ملاک است، غلبه روانی بر طرف مقابل ملاک است اما اگر دعوا شود معمولا کار بدتر میگردد. ما باید بر #روان_مخاطبان سوار شویم نه اینکه با آن ها شاخ به شاخ شویم. باید در ذهن مخاطب اینگونه تصویر شود که چه انسان فرهیخته و با منطقی که مستحکم استدلال میکند. گرچه شاید استدلالات محکمی هم انجام نشود ولی تصور و القای این مفهوم مهم است نه خود آن.
با ما همراه شوید:
@andishevarzi
برند سازی در جدل
یک دیگر از ترفند هایی که در جدل و مباحثه های خیابانی به کار میاید #برند_سازی خویش است. به این صورت که در جدل از خویش تعریف کرده و افتخارات و ارتباطاتی که موجب ابهت خویش شده و نوعی هنجار ارزشی در نظر مخاطبین تلقی مشوند بیان گردد.
یادم میاید در یکی از همین مباحثه های خیابانی طرف دم از انتخابات در ایران و آمریکا زد و گفت که آمریکا بهتر است. یکی از رفقای ما در پاسخ به او قبل از اینکه جواب دهد کلی از خود تعریف کرد که مثلا برادرش در آمریکاست و فلان مدرک دارد و خواهرش در فلان دانشگاه است و خودش در این رشته تحصیلات برتر دانشگاهی داشته و بعد از این تعریف از خود ها پاسخی داد که خودش هم زیاد مطمئن نبود ولی همان تعریف اول کار، کار خودش را کرده بود و هیمنه روانی را بر مخاطبان گذاشت. دیگر کسی در گفته رفیقمان ان قلتی نکرد و همه خاضع گشتند.
با ما همراه باشید:
@andishevarzi
قفلی که نه با #کلید دوستتان باز شد و نه با #سوزن لابی های شما معلوم است که باید #چکش آورد و خردش کرد
همان چکشی که بر سر مسولین اشرافی زده فرود خواهد آمد
#andishevarzi
مناظره مغازه ای
🔻 قرار بود با بچه ها سراغ تک تک مغازه های محله ای در جنوب تهران برویم و به بهانه چسباندن عکس آقای رئیسی با آن ها صحبت کرده و حرف خود را برسانیم. نوبت به یکی از مغازه های بزرگ و شیک رسید. چند جوان امروزی در آن نشسته و مشغول صحبت بودند. رفتیم و سلام کرده عکس را نشان دادیم. همان بهانه ای شد برای صحبت. کمی که سرپا صحبت کردیم گفتند بنشینید و صحبت کنید که خسته نشوید. ما هم نشستیم.
🔻 بحث رفت سراغ سند 2030. گفتم سند 2030 میگوید به فرزندانتان آموزش جنسی دهید به بچه ای که هنوز بالغ هم نشده. گفت خوب باید بداند، عیبی ندارد که... گفتم بله ولی آیا در این سن، با این کیفیت... گفت بله مشکلی ندارد.
دیدم به در بسته خوردم.
🔻 گفتم فضای آزادی جنسی اگر برقرار شود، یعنی پسرت راحت و بدون هیچ ترسی دست دختری را میگیرد و میاورد خانه ات. در حالی که نه تو او را میشناسی و نه حتی پسرت شناخت خوبی از او دارد. باز هم گفت مشکلی ندارد...
🔻 فکر کردم و چاره کار را در نشانه رفتن استیلای پدرانه دیدم. گفتم اگر اینطور شود و تو به هر دلیل دوست نداشته باشی و او را منع کنی، او مجبور نیست حرف تو را گوش کند و دوباره راحت با آن دختر میگردد. دیدم باز هم نرم نشد و روشنفکر مآبانه گفت مشکلی ندارد.
🔻 چاره ای نداشتم جز اینکه تیر آخر را به سمت آزادی او نشانه بروم. گفتم در آن صورت اگر پافشاری کردی پسرت میتواند به پلیس زنگ زده از تو شکایت کند که مانع آزادی جنسی او شده ای و پلیس هم دستبندت زده و به جرم زیر پا گذاشتن آزادی جنسیِ پسرت راهی بازداشتگاهت کند.
این را که گفتم در فکر فرو رفت. حرفی نزد و چشمش نشان از ترس داد.
🔻 اینگونه مناظرات که اسم #مناظرات_کلاسی به آن ها داده ایم معمولا در فضای دربسته و با تعدادی محدود برگزار میشود و به ندرت کسی از این گروه ِمناظره کم شده و یا به آن اضافه شود. اینان معمولا دوستان یکدیگر هستند و طرز برخورد با ایشان و قواعد مناظره و جدل در مواجهه با این گروه با مباحثات خیابانی فرق دارد.
🔻 در این فضا شما وقت بیشتری برای قانع کردن طرف مقابل دارید. و اصل نیز بر قانع کردن است. در اینجا شاید شما فقط با قشر #خاکستری رو به رو باشید و قشر سیاه و یا سفیدی در این بین نباشد. چون نوع مناظره مناظره فرد محور و یا جمع دوستانه محور است لذا باید نرم تر از مباحثات خیابانی استدلال و جدل کرده و تا حد امکان قلب و ذهن مخاطبان را به سمت خود جلب نمایید.
🔻 در این جا مثل داستانی که گفتم باید نقطه ضعف طرف را پیدا کرده و دست روی آن بگذارید. شاید مثلِ مثال بالا حسایت ارتباط گیری فرد پایین باشد، شاید غیرت او تا آن اندازه بالا نباشد، شاید استیلای پدرانه اش را نابود کرده، در این هنگام باید سراغ امری #برون_دینی رفته و دست روی مفهومی مثل آزادی گذاشت. اما امر برون دینی چیست؟ (ادامه در پیام بعدی)
@andishevarzi
دولت: بگذار به هر دلیلی نارضایتی بالا رود تا دولت بعدی که یحتمل مخالف ماست پشتوانه اش کوتاه قد شود. چون هر چه قدر قدرتش کمتر، قدرت ما بیشتر
دشمن: نفوذی ها با هر چه که دم دستشان است نارضایتی تولید کنند تا مشارکت کم شود. اگر کم شد براندازی هم آسان میشود.
#قطعی_برق
@andishevarzi
رویکردی برای مشارکت بالا
🔻 اوایل انقلاب گفتمان حاکم بر رأی دادن مردم #تکلیف الهی بود. آرام آرام طوری شد که این گفتمان از بین رفته و مرتبه پایین تری به نام شوق به آزادی در انتخابات 76 بروز کرد. در سال 84 مردم خسته از آزادی و دیگ سررفته اشرافی گری به دنبال عدالت شدند. اما سال 92 سال به هم ریختن دنیای معیشتی مردم بود برای همین به سراغ باز کردن این گره رفتند. سال 96 اما قصه، قصه دیگری بود، گفتمان حاکم بر رأی دادن مردم ترس از اعدام شد و دیوار کشی خیابان ها. گرچه باز هم عده زیادی به خاطر فساد ستیزی پا در شعب اخذ رأی گذاردند.
🔻 میتوان اینگونه تحلیل کرد که اول مبنا، ارزش های #الهی بود، اما در 76 و 84 مبنای کار سراغ ارزش های #انسانی رفت، سال 92 ارزش ها #دنیایی شد و سرآخر سال 96 ازرش ها #وهمانی گشت (ترس از دیوار کشی و اعدام)
🔻 الآن با مردمی رو به رو هستیم که امیدشان به سامان گرفتن معیشتشان کم شده، زیاد وعده های توخالی شنیده اند، زیاد دروغ دیده اند، زده شده اند. زیاد به وعده ها دل خوش نمیکنند بیشتر #وعید_ها هستند که برایشان انگیزه ایجاد میکند. سال 96 نیز گزاره های وهمانی رقیب که موجب پیروزیش شد از جنس وعید و ترساندن بود.
🔻 در این برهه نمیتوان منطق مشارکت مردم را از لایه وهمانی ارتقا داد. مگر اینکه دمی مسیحایی مثل خون حاج قاسم بیاید و مردم به شور آیند. وگرنه برای افزایش مشارکت باید سراغ وهم مردم و ترساندن ایشان رفت. اما فرقی که با سال 96 میکند آن است که وعید های ما باید پشتوانه #حقیقی و واقعی داشته باشد.
🔻 خلاصه راه بالا بردن مشارکت مردم ترساندن آن ها از رأی ندادن است. اینکه اگر رأی ندهند داعش میاید، اگر رأی ندهند جنگ میشود، اگر رأی ندهند تحریم ها بیشتر میشود، قیمت نان و میوه و گوشت بالاتر میرود، سفره اتان کوچک تر میشود...
اینها همه حقیقی است. دلیل تاکید بر مشارکت بالا هم جلوگیری از اینها و زمینه های تحققشان است.
@andishevarzi
منطق رفتار این روز های رهبری 1
❓ برای بسیاری از ما این سوال مطرح است که:
الف) در نظر مقام معظم رهبری مشارکت بالا از انتخاب اصلح پراهمیت تر است.
ب) با عدم احراز صلاحیت لاریجانی و جهانگیری مشارکت پایین تر میاید
نتیجه: پس ایشان باید با حکم حکومتی این دو را به عرصه انتخابات برگرداند
سوال: چرا این کار را نمیکنند؟
🔸 شاید بسیاری از کسانی که امروز از شورای نگهبان دلخورند در واقع به رهبری انتقاد دارند اما رویشان نمیشود که اصلا ذهنشان به این سمت برود.
🔸 برای جواب دادن به این سوال باید به گذشته برگردیم به سوالی که شاید از جوابش به راحتی گذشتیم. کسی که جواب آن سوال را بداند، رفتار های این روز های رهبری هم برایش قابل هضم است. سوال اصلی در واقع این است که چرا در نظر آقا، مشارکت با اهمیت تر از انتخاب فرد اصلح است؟ گفتیم چون امنیت کشور در این است، چون حکومت، مردمسالار است. چون مردم عادت به مشارکت کمتر و فاصله گرفتن از حکومت نکنند. و هزاران چون دیگر. اما با این جواب ها سوال اول ما بی پاسخ میماند، اگر این ها دلیل تاکید بر مشارکت بالاست و مشارکت بالا از انتخاب اصلح مهمتر است پس باید آن دو تایید صلاحیت میشدند. چرا نشدند؟
🔸 اما این سوال جواب دیگری دارد که درد این روز های ما را هم دوا میکند. آن جواب این است: آقا به خطار انحراف قطار از ریل، ریل را منحرف نمیکند حتی اگر قطار آسیب ببیند.
🔸 شرح جمله بالا اینگونه است (پیشنهاد میکنم تا آخر بخوانید):
مقام معظم رهبری همیشه بر اساس ساختار ها و قوانین حرکت میکنند. برای ایشان خود شخصیشان مطرح نیست. ایشان نماینده نظامند، مظهر نظام جمهوری اسلامی هستند. اگر بخواهی بگویی اگر نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی به صورت انسان تمثل پیدا کند و در دنیا بیاید میشود سید علی خامنه ای.
🔸 برای همین است که او به ساختار ها و قوانین نگاه میکند و بر طبق آن ها ریل گذاری میکند. اگر در قانون آمده است که قوانین مجلس لازم الاجراست او هم قبول میکند حتی اگر به گفته خودش مخالف نظر خویش باشد. اگر رئیس جمهور بنزین را گران کند پست سرش میایستد چرا که ساختار جمهوری اسلامی آن را تایید میکند پس او هم که تمثال جمهوری اسلامی است آن قانون را تایید میکند حتی اگر نظر شخصیش بالفرض مخالف باشد.
🔸 بله در جایی که خط قرمز است، در جایی که انقلاب را به بیراهه میبرد محکم ایستاده و حکم حکومتی میدهد. ولی نه همه جا.
🔸 اگر میگوید مشارکت بالا مهم تر از انتخاب اصلح است برای این است که طبق ساختار های جمهوری اسلامی آن کسانی که تایید صلاحیت شده اند همه اشان صالح هستند پس انقلاب رو به جلو میرود با سرعت بالا اما اینکه شتابش چه قدر باشد دست مردم و انتخاب اصلح است.
🔸 اگر کسی مثل روحانی تایید صلاحیت میشود، یا کسی مثل جهانگیری و عارف با اینکه شاید نظر شخصیش مخالف باشد و آن ها را دارای مولفه های ریاست جمهوری نداند ولی از اصل خود کوتاه نمیاید. به واقعیت ها نگاه میکند اما از قاعده کلی خود هم دست برنمیدارد و جمع بین این دو میکند. او آینده دراز مدت را میبیند، بحث چهار سال و هشت سال نیست او دنبال نظام سازی است، دنبال تحکیم قواعد و قوانین جمهوری اسلامی است. میداند که همیشه در این دنیا زندگی نمیکند پس باید میخ قوانین اسلام را محکم در زمین بکوبد که بعد از خود نیز خیالش راحت باشد. باید روند مردم سالاری را ریل گذاری کند. مشکلی ندارد که این قطار از ریل خارج شود مهم نیست؛ به راهش ادامه میدهد و چند متر جلوتر دوباره او را به مسیر برمیگرداند اما آنچه مهم است این است که ریل به خاطر انحراف قطار منحرف نشود. وقتی قطاری منحرف شد یک قطار منحرف شده، قطار بعدی یاد میگیرد و درست در ریل میاید اما وقتی ریلی منحرف شد همه قطار های عالم منحرف میشوند. (ادامه مطلب در پیام بعدی)
@andishevarzi
منطق رفتار این روز های رهبری 2
🔸 بگذارید اینگونه بگویم اگر دست خود آقا بود، سال 96 روحانی را تایید صلاحیت نمیکرد، همین طور جهانگیری را. شاید با حکم حکومتی و در نظر گرفتن شرائط دیگر این کار محقق میشد ولی طبق اصل اولیه نه. اما وقتی ایشان تایید صلاحیت شدند علی رغم نظر خویش، نظر شورای نگهبان را محترم شمرد. چرا؟
به دو دلیل:
1. به خطار کج شدن چهار ساله قطار، نمیخواست ریل قوانین و قواعد مردمسالاری را بهم بزند.
2. این قطار انقدر کج نمیرفت تا جمهوری اسلام را به دره بیندازد تا نیاز به حکم حکومتی باشد.
🔸 یعنی با اینکه شاید نظر شخصیش مخالف صلاحیت بعضی تایید صلاحیت شدگان شورای نگهبان باشد ولی تا خطر انحراف انقلاب از آرمان هایش را نبیند در برابر تصمیم شورا خاضع است و کسی را رد صلاحیت نمیکند هر چند که نظر شخصیش این باشد. چرا که هویت او را همین تصمیم شورا و قواعد و قوانین جمهوری اسلامی میسازد.
🔸 پس طبق قواعد و قوانین جمهوری اسلامی آن کسی که خروجی شورای نگهبان است صلاحیت اداره امور کشور را داشته و ایران اسلامی را رو به جلو میبرد، لذا خیالش وقتی از این راحت است، حالا دستور به مشارکت حد اکثری میدهد. اینگونه میتوان گفت که در نظر معظم له صالح بودن اولیت دارد و پس از آن مشارکت بالا و سپس انتخاب اصلح.
🔸 میتوان گفت شورای نگهبان این روز ها بصیرانه و شجاعانه به افق دید رهبری نزدیک شده و جایگاه خود را در نظام اسلامی بهتر دریافته است. گویا فهمیده که قبلا قطار ها را از ریل خارج میکرده حالا آمده و قطار را در مسیر راست خودش جلو برده.
🔸 سخن آخر اینکه رفقا اگر به مشارکت مردم در این مورد لطمه وارد میشد به طوری که انقلاب به انحراف و یا خطر بزرگ نزدیک میگشت مطمئن باشید حضرت آقا حکم حکومتی میداد، حالا که اینگونه نشده با خیال راحت برویم سراغ مشارکت بالا. به آقا اعتماد کنیم...
@andishrvarzi
آقا فرمودن دشمن میخواد بین هواداران نامزد ها (ی انقلابی) تفرقه و دعوا بندازه...
لوطیشو پر کنم مخاطب خاصی میشه: هر کی عشقشه به #رئیسی رای بده، هر کی عشقشه به #جلیلی، فقط به هم نپرین
به منِ نویسنده باشه میگم اصلا با هم صحبت هم نکنین...
@andishevarzi
🔶 پریز قصاب
🔸 اولش میترسیدم، تهران محله نازی آباد، آنهم در بازار که کسی اعصاب ندارد، از گرانی ها شاکیند، وقت ظهر، آخر چه کسی میرود از قصابی پریز برقش را بگیرد آن هم برای تبلیغ سیاسی آن هم برای آقای رئیسی. ولی خوب خدا خواست و رفتیم، در همان درخواست اولیه با روی خوش گفت که بله بیا و بزن... من هم در حالتی بین خوشحالی و تعجب سریع با بچه ها هماهنگ کرده و اسباب صوت را به هم پیچانده و سید محرومان را پخش کردیم. سر نازی آباد محله ای که یکی از شلوغ ترین جاهای تهران است.
🔸 دو نفر از بچه ها این ور خیابان و دو نفر دیگر در آن طرف عکس آقای رئیسی به دست مشغول پخش تراکت بین ماشین ها بودند. روحانی معممی نیز با خود داشتیم که هم تلطیف جو عمومی کند و هم با مردم صحبت...
🔸 خیلی جالب بود، دستگاه یک بند دو سرود یکنواخت را میخواند و این واقعه دو ساعت طول کشید. سرآخر شخصی آرام به همان روحانی همراهمان گفت که صدا دیگر دارد اذیت میکند. ما هم آرام آرام جمع کرده و به محل اسکان برگشتیم. جالب بود اصلا توقع این نوع برخورد را نداشتم. منی که بیست سال در آن محله و نزدیک آن زندگی کرده بودم. حالا شاید بگویید شانست زده بود که اینچنین شد. ولی بعید است این همه اتفاق شانسکی...
🔸 بنده خدایی میگفت که پول خرده همیشه صدا دارد ولی اسکناس صدا ندارد. روان انسان طوری است که استثناء ها همیشه در ذهنش جا میگیرد، ضد هنجار ها و ضد ارزش ها در نظرش بزرگ جلوه میدهد، میماند، گرچه مخالفت کند ولی بزرگ میبیندش. اینجا هم همینطور است، بعضا در تلوزیون و خاطرات دیگران شنیده ایم که فلانی این برخورد تند را انجام داد و همان رفتار در ذهنمان به عنوان پیش فرض غالبی شکل گرفته. اما اینگونه نیست. بزرگی میگفت شما وقتی به وظیفه خود عمل کنید خدا به شما هیبت میدهد، این هیبت در نظر دیگران جلوه میکند و آن ها را در مقابل شما خاضع میکند.
باید در دل صحنه ها رفت و دید...
🔸 همان بزرگ میگفت که گیرم رفتید و فحشتان دادند! چه شد؟ چه میشود؟ فقط چند تا فحش خورده اید، خوب بخورید! مشکل کجاست؟ در راه خدا چند تا فحش هم ما بخوریم...
@andishevarzi
چرا جلیلی؟ استاد سیدعلی موسوی.mp3
50.36M
ناگفته هایی از آقای جلیلی و اقدامات دولت سایه در این هشت سال
🔉صوت سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین سید علی موسوی (رییس ستاد روحانیت دکتر جلیلی)
🔸چرا دکتر جلیلی تا آخر باید بماند؟
🔸آرایش انتخابات، تقابل با جریان غربگرا یا رقابت درون گفتمانی؟
🔸آیا دکتر جلیلی توانایی مدیریت دارد؟
👤 با مدیر کانال در ارتباط باشید...
@admin_jalili
@andishevarzi