eitaa logo
تربیت تمدنی
847 دنبال‌کننده
238 عکس
37 ویدیو
8 فایل
نوشته های احمد سعیدی و بانو سعی ما در تبیین و روشنگری پیرامون مسائل تربیتی و تربیت انقلابی_تمدنی است اما از اندیشه ها و نوشته های دیگر حیطه ها بی نصیب نمیمانیم. راه ارتباطی: @admin_t_t "الیه یصعد الکلم الطیب"
مشاهده در ایتا
دانلود
[Forwarded from روضه] 💪 عجز عقربه ها ✨ اسمش بود. لقبش خبر از حالش میداد؛ مکفوف بود یعنی اینکه نمیدید و نابینا بود. روزی امام باقر علیه السلام و ابابصیر در مسجد داخل شدند؛ آقا به ابابصیر فرمود که از مردم بپرس که آیا من را میبینند؟ ابابصیر هم شاید با تعجب از مردم پرسید که آیا اباجعفر را میبینید؟ و تعجبش آنگاه به حیرت بدل گشت که شنید مردم میگویند: «نه، .» آقا فرمودند: حال از ابوهارون مکفوف بپرس! ابابصیر که در حیرت جواب مردم بود از ابوهارون پرسید و جوابی شنید که عقل از سرش پرید! ابوهارون اینچنین گفت که چه طور نبینم در حالی که رو به رویم ایستاده! ابابصیر مستأصل پرسید که آخر چگونه؟ جواب داد: مگر درخشش بیهمتای او را کسی هست که نبیند؟ ✨ خدا حفظ کند حضرت استاد عابدینی حفظه الله تعالی را میفرمودند که روایت میفرماید فلسفه غیبت امام زمان سری است از اسرار الهی و یکی از دلائل آن این است که مردم 250 سال عادت کرده بودند به اینکه را ببینند و از حقیقت او غافل باشند. دلخوش به اینکه جسم امام را مشاهده میکنند از شهود او غافل شدند. فکر کردند که قرب به امام قرب مکانی است لذا از جا ماندند. مثل اینکه آنقدر غرق در دنیا بودند که حتی امام را هم نگاه میکردند. گویا جسم امام مانع از باز شدن چشم مردم به روی حقیقت امام داشت، لذا خداوند جسم امام را از ایشان گرفت... ✨ تا کسی خیال نکند امام ! تا کسی خیال نکند نزدیکی به امام نزدیکی به بدن اوست! تا کسی خیال نکند لبخند ظاهری امام به او خبر از رضایت ایشان از او دارد! تا کسی خیال نکند سلام امام به او مثل سلام بقیه به اوست! تا کسی خیال نکند رسیدن به امام خرجش برداشتن است! تا کسی خیال نکند همسایه امام بودن به دیوار به دیوار بودن مشتی گل و کُلوخ است! تا کسی خیال نکند دوری از امام واحدش متر و گز و فرسنگ است! تا کسی خیال نکند سرعت رسیدن به امام کیلومتر است و ثانیه ها! تا کسی خیال نکند بودن با امام جنسش جنس عقربه های ساعت شمار دنیایی است... ✨ ای مسافر حسینی، کجا میروی و چرا میروی؟ قدم کجا میگذاری و چرا میگذاری؟ حسین را در کجا جستجو میکنی؟ منتظر چه هستی؟ مگر شرط رسیدن به حسین، رسیدن به کربلاست؟ حسین با توست، نفس هایت را میشنود، قدم هایت را میشمارد، عرق هایت را زمین میریزد، درد هایت را میچشد و با تو درد میکشد. نگاه کن! قشنگ تر نگاه کن! آنکه از رگ گردن به تو نزدیک تر است خداست و سپس ! هر کجا رو کنی حسین است که نگاهت میکند! هر چه بگویی حسین است که میشنود! هر چه بشنوی حسین است که به تو میگوید از سخنی از زبان دیگران تا الهامی که در قلب، جا خوش کند. حسین است... ✨ منتها بشرطها و شروطها و من شروطها. بگذار قواعد این دنیای کوچک و حقیر را به هم بزنیم! بگذار پا روی نوامیس دنیای مادیگرای غرب زده بزنیم! بگذار با پوزخند های خود، آبروی دنیای دنیازدگان را ببریم! بگذار با گذشتن از دنیا و مافیهایش، او را حقیر تر از حقیرش بکنیم. بگذار از بگذریم و به برسیم. بگذار قلب خود را، به جای چشم خود باز کنیم. بگذار گوش دل خود را، به جای گوش سر به کار اندازیم! بگذار باور کنیم دنیای حسین را! بگذار پرده جسم و مکان را بشکافیم و پوچی آن را با لحظه لحظه بودن با حسین نشان دهیم! بگذار و کل عمرمان را در لحظه ای خلاصه کنیم و آن لحظه همان لحظه بودن با حسین باشد. بگذار کل این چند روزه را و بلکه از الآن تا کربلا را در حریم حسین باشیم...
رویکردی برای مشارکت بالا 🔻 اوایل انقلاب گفتمان حاکم بر رأی دادن مردم الهی بود. آرام آرام طوری شد که این گفتمان از بین رفته و مرتبه پایین تری به نام شوق به آزادی در انتخابات 76 بروز کرد. در سال 84 مردم خسته از آزادی و دیگ سررفته اشرافی گری به دنبال عدالت شدند. اما سال 92 سال به هم ریختن دنیای معیشتی مردم بود برای همین به سراغ باز کردن این گره رفتند. سال 96 اما قصه، قصه دیگری بود، گفتمان حاکم بر رأی دادن مردم ترس از اعدام شد و دیوار کشی خیابان ها. گرچه باز هم عده زیادی به خاطر فساد ستیزی پا در شعب اخذ رأی گذاردند. 🔻 میتوان اینگونه تحلیل کرد که اول مبنا، ارزش های بود، اما در 76 و 84 مبنای کار سراغ ارزش های رفت، سال 92 ارزش ها شد و سرآخر سال 96 ازرش ها گشت (ترس از دیوار کشی و اعدام) 🔻 الآن با مردمی رو به رو هستیم که امیدشان به سامان گرفتن معیشتشان کم شده، زیاد وعده های توخالی شنیده اند، زیاد دروغ دیده اند، زده شده اند. زیاد به وعده ها دل خوش نمیکنند بیشتر هستند که برایشان انگیزه ایجاد میکند. سال 96 نیز گزاره های وهمانی رقیب که موجب پیروزیش شد از جنس وعید و ترساندن بود. 🔻 در این برهه نمیتوان منطق مشارکت مردم را از لایه وهمانی ارتقا داد. مگر اینکه دمی مسیحایی مثل خون حاج قاسم بیاید و مردم به شور آیند. وگرنه برای افزایش مشارکت باید سراغ وهم مردم و ترساندن ایشان رفت. اما فرقی که با سال 96 میکند آن است که وعید های ما باید پشتوانه و واقعی داشته باشد. 🔻 خلاصه راه بالا بردن مشارکت مردم ترساندن آن ها از رأی ندادن است. اینکه اگر رأی ندهند داعش میاید، اگر رأی ندهند جنگ میشود، اگر رأی ندهند تحریم ها بیشتر میشود، قیمت نان و میوه و گوشت بالاتر میرود، سفره اتان کوچک تر میشود... اینها همه حقیقی است. دلیل تاکید بر مشارکت بالا هم جلوگیری از اینها و زمینه های تحققشان است. @andishevarzi