eitaa logo
تربیت معنوی
6.6هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
91 فایل
﷽ 💌 همراه ما باشید در مسیر اخلاق، تربیت و معنویت ✅ با دستورالعمل‌های مجرب علما 👇ارتباط با ادمین، سؤالات و پیشنهادات @naserysaad 👇لینک عضویت در گروه هدایای معنوی https://eitaa.com/joinchat/1690239827C278acfec15
مشاهده در ایتا
دانلود
💎 📜مختصری از فضائل و احوالات حضرت ابوذر رضوان‌الله‌علیه 🔹ابوذر کُنیه‌ی اوست و اسم او جُندب‌بن جُناده است. اصل او عرب بوده از قبیله بنی غفّار. 🔸آنچه از روایات استفاده می‌شود آن است که بعد از رتبه معصومین صلوات‌الله‌علیهم در میان صحابه کسی به جلالتِ قدر و رفعت شأنِ سلمان، ابوذر و مقداد نبوده است. 🔹از بعضی روایات استفاده می‌شود که سلمان بر او ترجیح دارد و او بر مقداد. 🔸احادیث بسیاری از ائمه اطهار صلوات‌الله‌علیهم وارد شده است که جمیع صحابه بعد از وفات حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله مرتد شده و از دین برگشتند، مگر سه نفر: سلمان، ابوذر و مقداد، که ایشان را هیچ تزلزل و شکی در خاطر به هم نرسید؛ و قلیلی از سایر صحابه برگشتند و با حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام بیعت کردند و باقی بر کفر ماندند. 📚عین الحیاة، علامه مجلسی، ص۱۳ @TarbiateManavi
💎 📿دعایی که در آسمان‌ها معروف است 🔹روزی ابوذر بر حضرت رسالت‌پناه گذشت، جبرئیل به صورت دحیه کلبی[از اصحاب حضرت] در خدمت آن حضرت نشسته بود. ابوذر گمان کرد که دحیه کلبی است و با حضرت حرف نهانی دارد؛ لذا بگذشت. 🔸جبرئیل گفت: «ای محمد، اینک ابوذر بر ما گذشت و سلام نکرد، اگر سلام می‌کرد، ما به او جواب سلام می‌گفتیم. همانا او دعایی می‌خواند که در میان اهل آسمان‌ها معروف است. چون من عروج نمایم، از وی سؤال کن.» 🔹وقتی جبرئیل رفت، ابوذر آمد. حضرت فرمود: ای ابوذر، چرا به ما سلام نکردی؟ ابوذر گفت: چنین یافتم که دحیه کلبی نزد شماست و برای امری او را به خلوت طلبیده‌اید؛ نخواستم کلام شما را قطع نمایم. 🔸حضرت فرمود: او جبرئیل بود و چنین گفت. ابوذر بسیار نادم و پشیمان شد. پس از آن حضرت فرمود: ای ابوذر، چه دعایی است که خدا را به آن می‌خوانی؟ جبرئیل خبر داد که دعای تو در آسمان‌ها معروف است. ابوذر گفت: این دعا را می‌خوانم: 🔹 اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ اَلْأَمْنَ وَ اَلْإِيمَانَ بِكَ وَ اَلتَّصْدِيقَ بِنَبِيِّكَ وَ اَلْعَافِيَةَ مِنْ جَمِيعِ اَلْبَلاَءِ وَ اَلشُّكْرَ عَلَى اَلْعَافِيَةِ وَ اَلْغِنَى عَنْ شِرَارِ اَلنَّاسِ 📚عین الحیاة، علامه مجلسی، ص ۱۴ @TarbiateManavi
💎 💠عشق و علاقه حضرت ابوذر به پیامبر خدا 🔹در جنگ تبوک ابوذر ۳روز از قافله عقب ماند. چون خود را به مسلمانان رساند، حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: او ابوذر است که می‌آید و تشنه است؛ زود آب به وی برسانید! 🔸آب به او رسانیدند. تناول نمود و به خدمت حضرت شتافت. در دست او مَشکی پُر از آب بود. 🔰حضرت فرمود: ابوذر! تو که آب داشتی، چرا تشنه مانده بودی؟ گفت: یا رسول الله در بین راه به سنگی رسیدم که بر آن آب باران جمع شده بود، چون چشیدم سرد و شیرین بود‌. با خود قرار گذاشتم که تا حبیب من رسول خدا ننوشد، من ننوشم. 📚عین الحیاة، علامه مجلسی، ص۲۲؛ بحارالأنوار ج۲۲، ص۴۲۹ @tarbiatemanavi
💠صداقت حضرت ابوذر رحمه‌الله 🔹اسماعيل بن فرّاء از مردى روايت نموده كه گفت: به امام صادق عليه‌السّلام عرض كردم: آيا پيامبر خدا صلّى‌اللّٰه‌عليه‌وآله در حقّ‌ ابوذر چنين نفرموده است كه: آسمان بر كسى سايه نيفكنده و زمين در برنداشته كسى را كه راستگوتر از ابوذر باشد؟ 🔸فرمود: آرى، گفتم: پس چه شد پيامبر خدا و اميرالمؤمنين و حسن و حسين‌ علیهم‌السلام؟ 🔹در پاسخ فرمود: دورۀ سال چند ماه است‌؟ گفتم: دوازده ماه، فرمود: چند تاى آنها ماه حرام شده است‌؟ عرض كردم: چهار ماه، فرمود: آيا ماه رمضان هم جزء آنها است‌؟ عرض كردم: نه، فرمود: يقيناً در ماه رمضان شبى هست كه برتر از هزار ماه مى‌باشد، 🔸ما خاندانى هستيم كه هيچ فردى با ما قياس و سنجيده نگردد. 📚معاني الأخبار ج ۱، ص ۱۷۹ @tarbiatemanavi
🗓🏴روز بیست و هشتم محرم، به یاد ، جناب و توسل به ایشان 🏴السَّلَامُ عَلَی جَوْنٍ مَوْلَی أَبِی ذَرٍّ الْغِفَارِی ◼️ﺟﻮن در روز در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻋﻠﯿﻪاﻟﺴـﻼم اﯾﺴـﺘﺎد و از آن ﺣﻀﺮت اﺟﺎزه رزم ﺧﻮاﺳﺖ. اﻣﺎ اﻣﺎم ﺑﻪ او اذن ﺟﻬﺎد ﻧﺪادﻧﺪ و ﺣﻀﺮت ﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ: «ﻣﺎ ﺗﻮ را ﺑﺮاي اﯾﺎم ﻋﺎﻓﯿﺖ و آﺳﻮدﮔﯽ ﺧﺮﯾﺪاري ﮐﺮدﯾﻢ؛ وﻟﯽ اﻵن ﺧﻮد را ﮔﺮﻓﺘﺎر ﻧﮑﻦ.» ◽️ﺟﻮن ﺧﻮد را ﺑﺮ ﻗﺪمﻫﺎي اﻣﺎم اﻧـﺪاﺧﺖ و ﺑﺮ آن ﺑـﻮﺳﻪ ﻣﯽزد و ﻣﯽﮔﻔـﺖ: «اي ﻓﺮزﻧـﺪ رﺳـﻮل ﺧـﺪا! ﻣﻦ ﺑﺮاي آﺳـﻮدﮔﯽ ﺧـﺎﻃﺮ ﺧـﻮﯾﺶ در ﮔﺮﻓﺘـﺎري از ﺷـﻤﺎ ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻢ، ﻣﻦ ﺧﻮد ﻣﯽداﻧﻢ ﮐﻪ ﺑﻮي ﺧﻮﺷـﯽ ﻧﺪارم، ﺧﻮﯾﺸﺎﻧﻢ اﻓﺮادي ﻓﺮوﻣﺎﯾﻪاﻧﺪ و رﻧﮕﻢ ﺳـﯿﺎه اﺳﺖ. اﻣﺎ ﺷﻤﺎ بر ﻣﻦ از آن ﻧﻔَﺲ ﺑﻬﺸﺖﮔﻮﻧﻪﺗﺎن ﺑﺪﻣﯿـﺪ ﺗﺎ ﮐﻪ ﺧﻮش ﺑﻮ ﺷﻮم، ﺷـﺮاﻓﺖ ﺧﻮﯾﺸﺎوﻧﺪي ﯾﺎﺑﻢ، و ﺳـﯿﻤﺎیم ﺳـﻔﯿﺪ ﺷﻮد. ﺑﻪ ﺧﺪا ﻗﺴﻢ از ﺷـﻤﺎ ﺟﺪا ﻧﺨﻮاﻫﻢ ﺷﺪ ﺗﺎ اﯾﻦ ﺧﻮن ﺗﯿﺮه‌ام ﺑﺎ ﺧﻮن ﭘﺎﮐﺘﺎن ﻣﺨﻠﻮط ﮔﺮدد.» ◼️زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺟﻮن ﺑﻪ زﻣﯿﻦ ﺧﻮرد، ﺣﻀﺮت اﺑﺎﻋﺒﺪﷲ اﻟﺤﺴﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪاﻟﺴﻼم ﺑﺮ ﺑﺎﻟﯿﻨﺶ آﻣﺪند و ﺑﺮ ﺣﻖ او اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ دﻋﺎ ﻓﺮﻣﻮدند: «اﻟﻠﻬﻢ ﺑﯿﺾ وﺟﻬﻪ، و ﻃﯿﺐ رﯾﺤﻪ و اﺣﺸـﺮه ﻣﻊ اﻻﺑﺮار، و ﻋﺮف ﺑﯿﻨﻪ و ﺑﯿﻦ ﻣﺤﻤـﺪ و آل ﻣﺤﻤـﺪ ﺻـﻠﯽ ﷲ ﻋﻠﯿﻪ و آﻟﻪ» 📓مقتل مقرم ص ۲۵۲ @tarbiatemanavi
🗓🏴روز بیست و هشتم محرم، به یاد ، جناب و توسل به ایشان 🏴السَّلَامُ عَلَی جَوْنٍ مَوْلَی أَبِی ذَرٍّ الْغِفَارِی ◼️ﺟﻮن در روز در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻋﻠﯿﻪاﻟﺴـﻼم اﯾﺴـﺘﺎد و از آن ﺣﻀﺮت اﺟﺎزه رزم ﺧﻮاﺳﺖ. اﻣﺎ اﻣﺎم ﺑﻪ او اذن ﺟﻬﺎد ﻧﺪادﻧﺪ و ﺣﻀﺮت ﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ: «ﻣﺎ ﺗﻮ را ﺑﺮاي اﯾﺎم ﻋﺎﻓﯿﺖ و آﺳﻮدﮔﯽ ﺧﺮﯾﺪاري ﮐﺮدﯾﻢ؛ وﻟﯽ اﻵن ﺧﻮد را ﮔﺮﻓﺘﺎر ﻧﮑﻦ.» ◽️ﺟﻮن ﺧﻮد را ﺑﺮ ﻗﺪمﻫﺎي اﻣﺎم اﻧـﺪاﺧﺖ و ﺑﺮ آن ﺑـﻮﺳﻪ ﻣﯽزد و ﻣﯽﮔﻔـﺖ: «اي ﻓﺮزﻧـﺪ رﺳـﻮل ﺧـﺪا! ﻣﻦ ﺑﺮاي آﺳـﻮدﮔﯽ ﺧـﺎﻃﺮ ﺧـﻮﯾﺶ در ﮔﺮﻓﺘـﺎري از ﺷـﻤﺎ ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻢ، ﻣﻦ ﺧﻮد ﻣﯽداﻧﻢ ﮐﻪ ﺑﻮي ﺧﻮﺷـﯽ ﻧﺪارم، ﺧﻮﯾﺸﺎﻧﻢ اﻓﺮادي ﻓﺮوﻣﺎﯾﻪاﻧﺪ و رﻧﮕﻢ ﺳـﯿﺎه اﺳﺖ. اﻣﺎ ﺷﻤﺎ بر ﻣﻦ از آن ﻧﻔَﺲ ﺑﻬﺸﺖﮔﻮﻧﻪﺗﺎن ﺑﺪﻣﯿـﺪ ﺗﺎ ﮐﻪ ﺧﻮش ﺑﻮ ﺷﻮم، ﺷـﺮاﻓﺖ ﺧﻮﯾﺸﺎوﻧﺪي ﯾﺎﺑﻢ، و ﺳـﯿﻤﺎیم ﺳـﻔﯿﺪ ﺷﻮد. ﺑﻪ ﺧﺪا ﻗﺴﻢ از ﺷـﻤﺎ ﺟﺪا ﻧﺨﻮاﻫﻢ ﺷﺪ ﺗﺎ اﯾﻦ ﺧﻮن ﺗﯿﺮه‌ام ﺑﺎ ﺧﻮن ﭘﺎﮐﺘﺎن ﻣﺨﻠﻮط ﮔﺮدد.» ◼️زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺟﻮن ﺑﻪ زﻣﯿﻦ ﺧﻮرد، ﺣﻀﺮت اﺑﺎﻋﺒﺪﷲ اﻟﺤﺴﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪاﻟﺴﻼم ﺑﺮ ﺑﺎﻟﯿﻨﺶ آﻣﺪند و ﺑﺮ ﺣﻖ او اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ دﻋﺎ ﻓﺮﻣﻮدند: «اﻟﻠﻬﻢ ﺑﯿﺾ وﺟﻬﻪ، و ﻃﯿﺐ رﯾﺤﻪ و اﺣﺸـﺮه ﻣﻊ اﻻﺑﺮار، و ﻋﺮف ﺑﯿﻨﻪ و ﺑﯿﻦ ﻣﺤﻤـﺪ و آل ﻣﺤﻤـﺪ ﺻـﻠﯽ ﷲ ﻋﻠﯿﻪ و آﻟﻪ» 📓مقتل مقرم ص ۲۵۲ @tarbiatemanavi
🕌 خدا در روز جمعه به مسجد نظر کرد 📜و از ابن عباس و دیگران روایت کرده اند که دحیه در روز جمعه از شام آمد و آذوقه آورد و در احجار الزّیت فرود آمد و طبل زد که مردم را خبر کند که آمده است 🕌 و مردم در آن وقت در مسجد بودند و حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم مشغول خطبه نماز جمعه بودند، پس مردم همه متفرّق شدند و به جانب آن دویدند، مگر و و و صلوات اللّه علیهم أجمعین و فارسی و و و ، و حضرت صلی الله علیه و آله وسلم را بر منبر [تنها ]گذاشتند. 🔸پس حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم فرمود که: خدا نظر کرد در روز جمعه به مسجد [من] ؛ اگر نه این گروه بودند که در مسجد من نشسته بودند هر آینه آتش 🔥می‌گرفت جمیع مدینه و مانند قوم لوط سنگ عذاب بر ایشان می‌بارید. 📚 مناقب ابن شهرآشوب: ۱/۴۰۷، بحار الأنوار: ۸۹/۱۹۵ ح ۳۹. @tarbiatemanavi