دشتی اشعار جوان وفرزند
فلک آخر ربودی گوهر یکدانه مارا
بگو برما چرا بردی توآن دردانه مارا
ندانم ازچه روکردی شعارخویش گل چیدن
گل ماراچه دیدی وبرهم زدی گلخانه مارا
.................
عزیز خفته درخاکم گل باغ دلم بودی
درخشان گوهرپاکم چراغ محفلم بودی
کجا یابم دگرچون تواگرگردجهان گردم
تورا ای نازنین دختر که یارو همدمم بود
..............
دلا دیدی که آن فرزانه فرزند
چه دیداندر خم این طاقت رنگین
نه جای لوح سیمینش درکنارش
فلک بر سر نهادش لوح سنگین
..............
آفتابی درجهان تابیدو رفت
عمر کوتاهش جهان دیدورفت
هیچ کس ازدست اورنجش نداشت
ازچه رو ازدست ما رنجیدو رفت
#ترحیم_خوانی
#فرزند #جوان
.
#جوان
اشعار جوان
کربلایی امیرپور عبدالعاصی:
گوهر از خاک بر آرند و عزیزش دارند
بخت بد بین که فلک گوهر ما برده به خاک
گلی بودم نه وقت چیدنم بود
جوان بودم نه وقت مردنم بود
گلی بودم میان شاخه گلها
نه وقت زیر خاک خوابیدنم بود
جوان نازنین در خاک رفتی
از این دنیای غم غمناک رفتی
زدی آتش به جان دوست داران
چو گل پاک آمدی و پاک رفتی
•بعد پرپر شدنت ای گل زیبا چه کنم
من به داغ تو جوان رفته ز دنیا چه کنم
بهر هر درد دوائیست به جز داغ جوان
من به دردی که بر او نیست مداوا چه کنم
دیدی ای دل که خزان با گل و گلزار چه کرد
تیغ طوفان بلا با گل بی خار چه کرد
شعله شمع به آرامی و مظلومی سوخت
داغ آن با دل پروانه بی یار چه کرد
رفتی ز دیده و داغت به دل ماست هنوز
هر کجا می نگرم روی تو پیداست هنوز
آنقدر مهر و وفا بر همگان کردی تو
نام نیکت همه جا ورد زبان هاست هنوز
گفتم که فراق تو نبینم دیدم آمد به سرم هر آنچه میترسیدم
*
عزیزخفته در خاکم گل باغ دلم بودی درخشان گوهر پاکم چراغ محفلم بودی
کجا یابم دگر چون تو اگر گرد جهان گردم تو را ای نازنین دختر که یار وهمدمم بودی
دلا دیدی که آن فرزانه فرزند چه دید اندر خم این طاق رنگین
به جای لوح سیمین در کنارش فلک بر سر نهادش لوح سنگین
سال ها رنج کشیدم که گلی پروردم باد پاییز به ناگه زد وگل پرپر شد
گل پرپر شده ام از چه برفتی ز برم که زهجران تو هر دم دل ما مضطر شد
جوان نازنین در خاک رفتی
از این دنیای غم غمناک رفتی
زدی آتش به جان دوست داران
چو گل پاک آمدی و پاک رفتی
*
بعد پرپر شدنت ای گل زیبا چه کنم
من به داغ تو جوان رفته ز دنیا چه کنم
بهر هر درد دوائیست به جز داغ جوان
من به دردی که بر او نیست مداوا چه کنم
*
گفتم که چرا رفتی و تدبیر تو این بود
گفتا چه توان کرد که تقدیر همین بود
گفتم که نه وقت سفرت بود چنین زود
گفتا که نگو مصلحت دوست در این بود
**
قصه مرگ تو را ناگه شنیدن زود بود در عزایت جامه را تن دریدن زود بود
آخر ای یار همه ای مطهرمهر وفا در سرای جاودان منزل گزیدن زود بود
*
دریغا حسرتا از کامرانی نبردم بهرهای از زندگانی
همی پر حسرت وناکام رفت به زیر خاک عین جوانی
*
جوان رفتم زدنیا با هزاران ارزو بر دل به زیر خاک کردم با دو صد اندوه غم منزل
گذر اید اگر برخاک من از زاه غم خواری به الحمدی مرا یاد اورید ای محرمان دل
*
بعد پرپر شدنت ای گل زیبا چه کنم من به داغ تو جوان مرده به دنیا چه کنم
بهر هر دردی دوایی است مگر داغ جوان من به دردی که براو نیست مدوا چه کنم
*
پر پاکدل خوب و نکومنظر من مانده بر خاک رهش خیره دوچشم تر من
نازنینی که به پاکی نه کم از شبنم بود عمر او نیز دریغا که چوشبنم کم بود
*
نو گلی پرورده بودم خاک از دستم ربود ان چنان در برگرفت گویی که در عالم نبود
سالها زحمت کشیدم تا گلم پرورده شد ناگهان پیک اجل ان غنچه را از من ربود
*
نوگلم رفته وداغش به دل مادر ماند حسرت دیدن رویش به دل خواهر ماند
تو که تنها پسر و یاور مادر بودی از چه رو بار غمت بر کمر همسر ماند
*
گلی بودم در ایام جوانی جوان بودم نکردم زندگانی
گلی بودم که وقت چیدنم بود جوان بودم چه وقت مردنم بود
ای مادر غمدیده نداری خبراز من کز گردش ایام چه امد برسر من
من تازه جوان بودم واندر چمن حسن نشکفته فرو ریخت همه بال وپر من
*
افسوس که زیبا پسرم تاج سرم رفت امیدوچراغ دل ونور بصرم رفت
زد اتش سوزان اجل بر گل عمرم ناگاه از این باغ گل نوثمرم رفت
حجاب چهره جان میشود غبار تنم خوشا دمی که از این چهره پرده برفکنم
چنین قفس نه سزایچو من خوش الحانیست روم به گلشن رضوان که مرغ ان چمنم
*
در عشق توام نصیحت و پند چه سود؟ زهراب چشیده ام مرا قند چه سود
گویند مرا که بند پاش نهید دیوانه دل است پای در بند چه سود
*
روزی که قضا نیست نخواهی مردن ور هست قضا کجا توان جان بردن
مرگ تهی مساز پهلو که به آن سر منزل خود توان به دست اوردن
*
ای جوانمردان جوانمردی دگر در خاک رفت گوهری پاک از زمین برجانب افلاک رفت
#ترحیم_خوانی
.
#دشتی
همه دارن غم و یک بی غمی
نیس
همه ماتم زده بی ماتمی نیس
همه چشما چو ابر نو بهاری
گهر بارند و چشم بی نمیری نیس
چه غمگین و چه تنها شد دل من
ببین ماتم سرا شد منزل من
بابام رفته ز دستم تا قیومت
دیه چاره نداره مشکل من
دلم تنگه بری کس گفتنی نیست
که ای دنیا به هیچ کس موندنی نیست
همه میگن دگر بابا نداری
یقین دارم ولی دل کندنی نیست
غم داغ پدر کوچک غمی نیست
جگر می سوزد و داغ کمی نیست
پدر غم خوار ودل سوز و عزیزه
کخ بی او زندگی جز ماتمی نیست
بسوز ای دل به حال روزگارم
بنال ای دل کسی را من ندارم
بسوز ای شمع امشب در کنارم
که درخاکه همه دار و ندارم
قسم بر تو که تا دنیاست دنیا
فراموشت نخواهم کرد بابا
گوای من خدای می و قهار
تو رفتی شدم بعد تو بی یار
شب از ره میرسد بابا کجایی
شدم بی مونس و تنها کجایی
به لانه پر کشند مرغان ز گلشن
ولی بابا نیاید در پر من
بنال ای دل که دائم بی قرارم
غریب و بی کس و بیمار و زارم
بنال ای دل که مو از داغ بابام
هوای های های گریه دارم
فلک دیدی چه آوردی به روزم
گرفتی بابای خوب و دل سوزم
یقین دارم که تقدیرم همین بود
سزاوارم خودم تنها بسوزم
لالاییت می کنم شبهای زمستون
لالاییت می کنم گل در گلستون
لالالالا گلم باشی عزیزم
بمونی همدمم باشی عزیزم
فلک دیدی چه تیر کاریم زد
نه در خواب و بیداریم زد
ز ده تیری که تا آخر بسوزه
کفن از بهر بابایم بدوزه
تو را دیدم کفن پوشیده بودی
به روی خاک غم خوابیده بودی
برایم گریه میکردی تو بابا
اگه حال دلم را دیده بودی
مسلمونون دل زارم ببینید
جدایی من و بابام ببینین
نمی خاستم من از بابا جدا شم
جدایی با پدر هرگز نبینید
#ترحیم #پدر #دشتی
.
.
کاربردی برای مجلس ختم برادرو پدر
روضه امام حسن(ع)
پرورش یافتۀ راه اویس قرنم
گرچه بی تاب و اسیر همۀ پنج تنم
همه دم ذکر من این است و همه شب سخنم
من غلامی زِغلامان امام حسنم
روزیم میرسد از سفرۀ احسان کریم
نام ما را بنویسید گدایان کریم ....
کریم کاری بجز جود و کرم ندارِ
آقام تو مدینه ست ولی حرم نداره ....
رکن ایمان شده در بند توالیِ حسن
شک ندارم به کرم کردن فردای حسن
کربلایی شده ماندیم همه پایِ حسن
دل سپردیم به الطافِ پسرهای حسن
عقل وامانده ز توصیف مقام و جاهش
عشق حیران شده در محضر عبدالله ش
لطف مولایِ کرم بندنواز است هنوز
دست عالم سر این سفره دراز است هنوز
خانه اش کعبۀ حاجات و نیاز است هنوز
این در خانۀ عشق است که باز است هنوز
نقش باید بشود در همه جا چون دلِ من
هر دردی بسته شود جز در پر فیض حسن
*روز محشر که همه گریانند
اشک ریزان حسن خندانند ...*
جان به قربان مقامش چه غریب است این مرد
بی سپاه هست قیامش چه غریب است این مرد
غصه دار است کلامش چه غریب است این مرد
بی جواب است سلامش چه غریب است این مرد
خاکساران درش بر در دیگر نروند
گریه کن هایِ حسن کور به محشر نروند
سفره داری که سر سفره او نعمت هاست
دل او مصحَف پر صفحه ای از غربت هاست
سرخیِ کنج لبش شرح همه محنت هاست
پاره هایِ جگرش مرثیۀ تهمت هاست
چه شد !؟زهر چه کرد!؟ بدنش سبز شده
تن او هم شبیه پیرُهَنش سبز شده ...
* عبدالزهرا خود امام مجتبی رو خواب دید چرا روضه ما رو نمیخوانی؟... گفت آقاجان من یه عمر روضه خوان شمام روضه های که از شما به من رسیده من همه رو خواندم ... اونی که شنیدم شما رو مسموم کردن .. پاره های جگرتون داخل تشت بوده .. بدنتون رو تیربارون .. فرمود عبدالزهرا اما روضۀ واقعی من حسن اینه اگه خواستی برای گریه کنا بخونی اینو بخوان ... روضۀ من اون لحظه ای بود که دستم تو دست مادرم بود ... تو کوچه های بنی هاشم ...*
با دو چشم تر و یک قد کمان از کوچه
روز و شب روضه گرفته ست امانت کوچه
تب و لرز بدنش داشت نشان از کوچه
گفت در روضۀ من باز بخوان از کوچه
روضه خوان از غم ناموس و دل چاک بگو
از تکان دادن یک چادر پر خاک بگو ...
*ابی عبدالله اومد باخبرش کردن، عباس اومد ... زینب اومد ... همه اومدن کنار بستر ؛ حالا حسین داره التماسش میکنه داداش بازم نمیخوای حرف بزنی؟ حرف بزن! *
حسن جان، یه کم حرف بزن تا سبک شی برادر
حسن جان، چهل سالِ که هی تو خواب میگی مادر
حسن جان، میری کوچه میشه غمت چند برابر
حسن جان ...
چی دیدی ، مگه کی باهات اون در افتاد
چی دیدی ، نمیگی چطور مادر افتاد
چی دیدی ، مگه مادرم با سر افتاد ...
حسن جان
یه کوچه، همه زندگیِ منو زیر و رو کرد
یه کوچه، که ما رو با نامرد شهر رو به رو کرد
یه کوچه، که یادش باید مرگ و باز آرزو کرد
یه کوچه ...
یه نامرد ، به ما تویِ این کوچه بد کرد
یه نامرد ، رسید راه و رویِ ما سد کرد
یه نامرد ، گل یاسمون و لگد کرد ...
حسین جان، شکست دلم تو غمت مثل شیشه
حسین جان، میدونی که اینو میگم من همیشه
آخه روزی مثل روز تو نمیشه ...
حسین جان ...
برادر ، میشینن رو سینت تو گودال
یه نیزه ، میاد و دیگه میری از حال
به زیر ، سم اسبا میشی لگد مال
*گفت حسین ، همه دارن گریه میکنن عباس سر به دیوار گذاشته ، زینب ، ام کلثوم ، داداشای عباس همه دارن گریه میکنن .. اما امام حسن به هیچ کدومشون ایراد نگرفت تا نگاه کرد دید ابی عبدالله داره اشک میریزی فرمود تو دیگه گریه نکن .. حسین جان من درسته دارم تو غربت میمیر اما کنار بدنم تو هستی سرم رو پای زینبِ ، عباس کنارم .. الهی برات بمیرم یه ساعتی میاد هیچ کسی نیست سرتو از رو خاک برداره ...
یا امام حسن دل نگران بودی کسی نیست سرشُ از رو خاک بردار ... الهی بمیرم برا زینب ، فقط این صحنه رو زینب دید .. همه دل نگران بودن پیغمبر ، امیرالمومنین ، مادرش زهرا حتی عباس تو علقمه .. همه دل نگران بودن اما هیچ کدوم این صحنه رو ندیدن ، فقط زینب بود بالا تل زینیه ... نگاه کرد دید نانجیب داره نزدیکِ گودال...وَ شِمرُجالِسُ
روضه #پدر #برادر
#ترحیم و ختم خوانی
#ختم مادر # روضه حضرت زینب س #
#مادر
روضه ی حضرت زینب(س)
کاربردی درمجالس ختم مادر و خواهر
مداح حاج صفرصادقی منش ازاصفهان
گر کسی بهر تو مشغول دعا نیست ببخش
دست این طایفه از سوی خدا نیست ببخش
در نبودت همه بازیچه ی این نفس شدیم
اگر آقا سر ما گرم شما نیست ببخش
اصلا انگار نه انگار که تو را گم کردیم
بودنت دغدغه ی قلبی ما نیست ببخش
نشده نیمه شبی با تو مناجات کنیم
نیمه شب پشت در خیمه گدا نیست ببخش 2
سوز هر ناله ی ما پای گناهان رفته
در دعاهای فرج سوز صدا نیست ببخش
از وطن دور شدیم و غم غربت خوردیم
خانه ی ما طرف کرببلا نیست ببخش
گریه کن های حسینیم ولی آقا جان
اشک ما مثل شما صبح و مسا نیست ببخش
السلام علیک یا ابا عبداله
بذار اول دلتا آماده کنم. چند جمله از علاقه ی زینب و ابی عبداله برات بگم .خانم فضه اومد خدمت امیرالمومنین ، عرضه داشت علی جان زینبت نو عروسه ، رسم مدینه ، وقتی عروس سه روز خونه ی بخت میره مادر بره به نو عروسش سر بزنه ،ها ها ها، زینب که مادر نداره. بایدم نالت بره مدینه
بایدم اینگونه ناله بزنی. علی جان میدونی وقت چیه، امیرالمومنین سرشا پائین انداخت چشاش پر اشک شد ، فضه اومدی دل علی را خون کنی.
گفت نه علی جان فقط میخوام بگم زینبت چشم به راهه، میخوام بگم لی جان زینبت مادر نداره ، اومدم اجازه بدی برم یه سری به زینب بزنم. . آی مادر مادر مادر.
فضه میگه اجازه گرفتم اومدم خونه ی عبداله جعفر(اله اکبر2) من یه چیز میگم تو یه چیز میشنوی ، تو ذهنت مجسم کن این لحظه را ببینم طاقت میاری با نه.
میگه خودم دیدم زینب سجاده انداخته ، زار زار داره گریه میکنه. ناله میزنه. عرضه داشتم زینب جان شما نو عروسی اول شادیتونه چرا داری گریه میکنی ، فرمود فضه سه روز حسینما ندیدم(ای حسین).
زینب جان اینکه کاری نداره ، الآن میرم به حسینت میگم میاد بهت سر میزنه میگه اومدم خدمت آقا امام حسین ،اما دیدم زانوی غم بغل گرفته چشاش پر اشکه ، حسین جان چته عزیزم چرا داری گریه میکنی فرمود فضه دست رو دلم نذار سه روز زینبما ندیدم. (ای حسین)
قضیه را برا حسین گفتم هنوز حرفم تموم نشده دیدم دوید سمت خانه ی زینب اما وقتی رسید ، دید خواهرش توی اتاق خوابیده اما از شکاف در نور داره صورت زینبا اذیت میکنه ، میدونی چه کرد (الهی قربون تو برادر برم)
اومد جلوی نور ایستاد زینب راحت بخوابه . (الهی قربون تنت برم حسین)
اجازم میدید یه جمله بگم . آیا زینب خبر داره یه روز میاد بالا سر این بدن میبینه تمام این بدن پاره پاره. حسین جان شنا اینجا جلوی یه ذره نورا گرفتی زینب راحت بخوابه ، آیا زینبت خبر داره یه روز میاد تو صحرای گرم کربلا ، میبینه این بدن پاره پاره زیر برق آفتاب کرلات. (ای حسین) .
یه وقت زینب حس کرد حسینش اومده ، بوی حسین به مشام زینب خورد بیدار شد چرا وارد نمیشی داداش فرمود زینبم نور آفتاب نمی ذاره بخوابی میدونی چی گفت : داداش خدا سایتا از سرم کم نکنه.
اما آیا گذاشتن سایه ی حسین بالا سر زینب باشه. یه روز اومد تو گودی قتلگاه دید این بدن پاره پاره.(اله اکبر2)
حسین جان آیا تو برادر منی آیا تو پسر مادر منی
معمولا خواهر و برادر موقع ملاقات دست به گردن هم میندازن صورت هما میبوسن . میخوام صورتتا ببوسم سر در بدن نداری. میخوام دستتا ببوسم ساربان جسارت کرده. (ای حسین)
چه کرد زینب: اون لحظه ای که مدینه رو کشته ی مادر افتادن هاتفی ندا علی جان ملائکه ها طاقت ندارن این لحظه را ببینن میخوام بگم علی جان آیا ملائکه ها طاقت آووردن این صحنه را ببینن اومد بدن حسینا گذاشت رو زانوهاش لبها را گذاشت رو رگهای بریده ....
یه وقت دیدن ؛ سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب
. #ترحیم #مادر #خواهر
اللهم عجل لولیک الفرج یکی از منتطرانت اقا جانم:
مجلس ترحیم پدر (1)
یا ایّهَا العَزیز مَسَّنا وَ اَهلَنَا الضُّرّ و جِئنا بِبِضاعَه مُزجاه فَاُوفِ لَنَا الکَیل وَ تَصَدَّق عَلَینا اِنَّ اللهَ یَجزِی المُتَصَدَّقین.
یا فاطمه ای منشأ خیر و برکات
مهر تو بود قبولی صوم و صلات
فرمود نبی : خدا گناهش بخشد
هر کس که برای تو فرستد صلوات
*
گره فتاده به کارم گره گشایی کن
به یک نگاه،دلِ خسته را خدایی کن
دعای گوشه نشینان بلا بگردانت
مرا خلاص زداغ غم جدایی کن
بخوان انا ابن علی رابه صبح روزظهور
ضریحِ فاطمه را ظهر،رونمایی کن
*
مرگ گیرد ز تو جان را چه بخواهی چه نخواهی می برد عمر گران را چه بخواهی چه نخواهی
تا که غفلت کنی از بندگی حق به قیامت نبری خط امان را چه بخواهی چه نخواهی
غفلت از روز حسابت مکن ای دوست که بینی سنجش سود و زیان را چه بخواهی چه نخواهی
تا بهار است بچین از چمن عمر گلی را که ببینی تو خزان را چه بخواهی چه نخواهی
تا الف قامتی، ای به عمل کوش که حشر نگری قدّ کمان را چه بخواهی چه نخواهی
من ژولیده دل از پرده دل گویم باز مرگ گیرد ز تو جان را چه بخواهی چه نخواهی
***
پدر لطف خدا روی زمین است
همیشه لایق صد آفرین است
"پدر"مشکل گشای خانواده
پدریک قهرمان فوق العاده
پدر لطف خدا بر بندگان است
پدر آیینه آیندگان است
:
#مادر
#پدر
#تصنیف زیبا
هم برای مادر و هم پدر در مجلس ترحیم 👇
شبای رفتن تو،،شبای غربت ماست
شبای رفتن تو ،،شبای ماتم ماست
ازاون ساعت که رفتی
ازخونه و ازپیشم
دلم میگیره بهونه
دارم دیوونه میشم
از آسمون چشمام
بارون غم میباره
چندروزه این دله من
حال خوشی نداره
ای اسمون گرفتی
بابای خوب مارا
بردی بخاک تیره
بابایباصفارا
داد ازغم جدای ،،،،بابای من کجای
داد ازغم جدای ،،،،مادر من کجای
ایم کنار قبرت
باصدامید وزاری
مانده براین دل من
عکس تو یادگاری
داد ازغم جدای ،،،بابای من کجای
دادازغم جدای ،،،مادرمن کجای
#ترحیم_خوانی
#صحبت_اولیه_درمجلس_ترحیم_خوانی
صحبت اولیه در مجلس ترحیم👇
( إنّا لله و إنّا إليهِ رَاجعُون )
✔️ با تسلیم به مشیت الهی و با نهایت تاسف و تاثر... انعقاد مجلس و محفل به مناسبت درگذشت یکی از محبین و ارادتمندان به خاندان اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام، فقید سعید، مرحوم مغفور شادروان .... برگزار گردیده است که...
✔️ از لسان خودم و همه شما جالسین بزرگوار مصیبت وارده را خدمت همه بازماندگان ، منسوبین، صاحبان عزا، دودمان محترم.... تسلیت عرض نموده و برای همه بازماندگانش صبر جمیل و اجر جزیل مسئلت دارم.
✔️ خدای متعال ان شاء الله روح این فقید سعید را با...
(اگه آقا است) با امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام
(اگه خانم است) با زهرای مرضیه سلام الله علیها
محشور بفرماید.
✔️ از لسان گرم همه بازماندگان (دودمان محترم...) از فردا فرد شما عزيزان، سروران... روحانیت معظم... سادات بنی الزهرا، هیئات مذهبی، پرسنل محترم شرکت... بزرگوارنی که از ارگانهای لشکری و کشوری قدم رنجه فرمودند، سروران عزیزی که از شهرستانهای... بذل محبت نمودند، دوستان، آشنایان، همسایگان محترم، اهالی محترم روستای... فامیل بزگوار، همچنین سروران عزیزی که با آوردن گل ابراز همدردی نمودند کمال تقدیر و تشکر رو داریم.
✔️ ان شاء الله که بازماندگان بتوانند در شادی های شما عزيزان جبران کنند.
✔️ هدیه کنید به ارواح طیبه شهدا، علما، صلحا، گذشتگان، اموات جمع حاضر، پدران، مادران، حقداران، مخصوصا روح این مرحوم مغفور مجلس بنام شاد بگردد و ان شاء الله در چنین ایامی (....) مهمان سفره احسان و کرم اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام قرار بگیرد همه باهم بخوانید رحم الله من قرا الفاتحه مع الصلوات.
👈 اگر مجلس (ترحیم خانم) است در موارد بالا بجای مرحوم مغفور (مرحومه مغفوره) ذکر شود.
#تشکّرات
#شروع مجالس یا پایانی
#ترحیم_خوانی
مجلس یادبودی است به مناسبت (درگذشت یا چندمین سالگرد یا سومین ، هفتمین ، چهلمین روز)
مرحوم مغفور شادروان یا مرحومه مغفوره شادروان جنت مکان ( اسم متوفی ) دور هم جمع شدیم
خدا رو قسمش میدم به ابروی محمد و ال محمد روح این ........ را از ایات قرانی که امروز در این خانه خوانده میشه و از این ختم و خیراتی که در این خانه داده میشه شاد کند ، جهت شادی روحش صلوات
از طرف بانی ..
#مادر
#نوحه_ختم_مادر
ای ماه شبم مادر نامت به لبم مادر
رفتی زبرم مادر خون شد جگرم مادر
مادر مادر مادر (۲)
از داغ تو ای مادر می سوزم و می سازم
بعد از تو دگر مادر من بر چه کسی نازم
رفتی ز برم مادر خون شد جگرم مادر
مادر مادر مادر (۲)
با رفتنت ای مادر خم شد کمرم مادر
تا لحظه آخر تو گفتی پسرم مادر
رفتی ز برم مادر خون شد جگرم مادر
مادر مادر مادر (۲)
رفتی تو از این دنیا من بی کس و تنهایم
دیگر چه کنم مادر در غصه و غم هایم
رفتی ز برم مادر از خون شد جگرم مادر
مادر مادر مادر
#ترحیم_خوانی
#مادر
.
#جوان
افسوس که آن دخترِ من هم سخنم رفت
امید و چراغ دل و نور بصرم رفت
زد آتش سوزان اجل، بر گل عمرم
ناگاه از این باغ، گل نو ثمرم رفت
آفتابی در جهان تابید و رفت
عمر کوتاهش جهان را دید و رفت
دست گلچین فلک با دست جور
غنچه امید ما را چید و رفت
بعد پرپر شدنت، ای گل زیبا، چه کنم؟
من به داغ تو، جوان رفته ز دنیا، چه کنم؟
بهر هر درد، دوایی است، مگر داغ جوان
من به دردی که بر او نیست مداوا، چه کنم؟
نو گلی پرورده بودم، خاک از دستم ربود
آنچنان در بر گرفت، انگار در عالم نبود
سالها زحمت کشیدم، تا گلم پرورده شد
ناگهان پیک اجل آن غنچه از دستم ربود!
دخترم دست اجل، زود تو را پرپر کرد
مادرت گریه کنان، خاک عزا بر سر کرد
دوستانت همگی، از غم تو مأیوسند
اشک چشم همگان خاک مزارت، تر کرد .
#ترحیم _خوانی
#دخترجوان
.
ختم دختر نوجوان
عزیز خفته در خاکم
گل باغ دلم بودی
درخشان گوهر پاکم
چراغ محفلم بودی
کجا یابم دگر چون تو
اگر گِرد جهان گردم
تو را ای نازنین دختر
که یار و همدمم بودی
کجایی دختر غم پرور من
عزیز خوب و از گل بهتر من
هنوز هم با چنین ماتم نشینی
نمیشه مُردن تو باور من
جوان نازنین در خاک رفتی
از این دنیای غم غمناک رفتی
زدی آتش به جان دوستداران
چو گل پاک آمدی و پاک رفتی
ای جگر گوشه که دیدهی من جای تو بود
دلم آشفته آن قامت رعنای تو بود
کی خبر داشتم از کینه این چرخ کبود
که چو صیاد کمین کرده جویای تو بود
#جوان
#ترحیم_ خوانی
#دخترجوان
#ترحیم_خوانی
.
یک مجلس کامل ترحیم مادر و خواهر همراه با گریز به روضه حضرت زهرا س
#ترحیم_خوانی
#نمونه_روضه_مادر_ترحیم_خوانی
بسم الله الرحمن الرحيم...
یارحمن و یارحیم...
🔸چرا زیوسف زهرا خبر نمی آید
ببین حرف دلت هست یا نه...
در این روز جمعه...
🔸چرا زیوسف زهرا خبر نمی آید
🔸چرا شب غم ما را سحر نمی آید
چرا آقای ما نمیاد...
چرا مولای ما نمیاد...
🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما
کجایی پسر فاطمه... امروز میخواهیم روضه مادرتون زهرا رو بخونیم... هر کجای عالم هستی یک سر هم به مجلس ما بزن پسر فاطمه...
🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما
🔸مگر به مجلس مادر پسر نمی آید
آقای من ... هرکجا برا مادر مجلس میگیرند... بچه ها دم در میایستند به مهمونها خوش آمد میگن...
امروزم میخواهیم روضه مادر شما رو بخونیم... حتما شما می آیید آقا...
🔸مگر به مجلس مادر پسر نمی آید
(بیان جملات زمینه ساز👇)
مجلس به احترام یک مادر برگزار شده...
من به صاحبان عزا تسلیت میگم خدا صبرتون بده...
مصیبت مادر مصیبت سنگینیه...
مخصوصا برا...(اینجا دختر یا پسر مرحوم گفته میشود)
(مخصوصا برا...دختر)
(مخصوصا برا بچه های... کوچیک
خیلی سخته...)
(نقطه گریز از مجلس ترحیم به روضه👇)
اما میخوام اینو بگم...
خانواده ی... (اسم صاحب عزا (حسینی)
خانواده ی... حسینی
بچه های داغدار....
شما داغ مادر دیدید اما... تا مردم خبردار شدند... همه اومدند به شما تسلیت گفتند ... باهاتون همدردی کردند ...
ببینید امروز علما اومدند... بزرگان اومدند...
فامیل و همسایها دور شما رو گرفتند... نگذاشتند تنها باشید
اما ای کاش این مردم مدینه هم بودند وقتی خانم زینب کبری یتیم شد...
ای کاش یک نفر به داد دل خانم زینب میرسید...
بمیرم برات خانم...
چهار ، پنج سال بیشتر نداشت مادرش رو از دست داد...
میگه نیمه های شب...
تابوت مادرم زهرا وسط خونه...
دیدم چند نفر وارد خونه شدند...
سلمان اومد...
مغداد اومد....
اباذر اومد...
غریبانه تابوت مادرم زهرا رو بلند کردند...
آروم آروم میگن لااله الا الله...
یدفعه صدای ناله ی زینب بلند شد...
🔸خدا مادرم را کجا میبرند
🔸گمانم برای شفا میبرند
🔸منو خانه داری، منو سوگواری
مرو مادر من مرو مادرم
انگار هنوز زینب باور نکرده یتیم شده...
دنبال جنازه مادر هجده ساله میدوه...
هی صدا میزنه نرو مادر خوبم...
🔸 مرو مادر من مرو مادرم
زینبت رو تنها نزار...
مادر...
من که جز تو کسی رو ندارم...
بعد از تو حرفهام رو به کی بگم مادر...
جوان مادرم زهرا...😭
آی مادرم...😭
آی مادر ...مادر...😭
نميدونم تا حالا دختر بچه کنار جنازه مادر دیدید یا نه...
خدا برا کسی نیاره...
خانم زینب هم دنبال تابوت مادر هی بلند میشه... میشینه زمین ...
صدا میزنه... نرو مادر خوبم...😭
(گریز روضه به روضه👇)
اینجا بی بی زینب دنبال تابوت مادر هی میدوید و ناله میزد...
کربلا هم همین زینب دنبال سر برادر... ای وای... ای وای
صدا زد حسین جان داداش... ببین زینبت رو دارند به اسارت میبرند...
🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند
🔸نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند
داداش حسین...😭
🔸سر تو را به نیزه ای نشانده دشمن علی
🔸نمیروم ولی مرا، به این بهانه میبرند
.
#ترحیم_خوانی
دو بیتی پندیات مجالس ختم و ترحیم
...........................ّّّّّّّّ........
ای بی خبر ،عمر شریفت به سر شود
هر روز و شب به حریمت به سر شود
روزی اجل ز درب خانه تو می کند گذر
غسل و کفن ،سختی قبرت به سر شود
(((((((()))))))))
هر روز به تو وعدۂ رفتن دادم
گفتم که مسافری تو هستی یادم
این عمر شریف در گذرد عاقل باش
هر کس که برفت گفته بوده یک دم
((((((((((())))))))))
هر روز می بینی عزیزی بار بسته
بار سفر را بسته او با حال خسته
بر روی دوش دوستانش راهی قبر
اشک بصر بر دیدگان،قلبی شکسته
(((((((()))))))(((()
چرخش ایام تو روزی به پایان میرسد
موقع درد فراق و دوری از جان میرسد
میرسد گرگ اجل خواهی نخواهی نزد تو
لذت دنیای فانی مرگ خوبان میرسد
((((((((((())))))))))
از ماتم تو دیده و دل بارانیست
اشک بصر از فراق جانم جاریست
از دوری تو خاک عزا شد سر من
این زخم برای جگر ما کاریست
(((((((((())))))))))
ای که از حال دلم با خبری
لحظۂ وصل دعای سحری
بسته ام بار سفر راهی قبر
کن به حال دل محزون نظری
(((((((()))))))))))
لحظۂ در احتضارم ،حضرت ارباب کو
اشک چشمانم نگر ،آن دل بی تاب کو
نوکری بر درگه ،شاه شهیدان فخر من
روضۂ صد پاره پیکر ،تشنگی آب کو
))))))))((((((((
ما که مانند نی در نوایم
در غم جان خود می سرایم
اشک چشمان ما گشته جاری
در فراقت غمین بی قراریم
-----------------------------
شاعر و مداح اهل بیت رسول
چگونه بخوانیم:
طریقه خواندن مجالس هیئت مساجد دعا خوانی عروسی ترحیم ولیمه مکه:
بطور اجمال هرگونه مجلسی جهت نوع ووقت چینش وترتیب شعری جداگانه ای را می طلبد:
مثلاخواندن در هیئت با مجلس ترحیم فرق بسیاری داردکه اجمالا توضیح مختصری از هر کدام به آن پی خواهید برد:
1-(هیئت) در هیئات خواندن چه ولادت ها وچه شهادت ها براساس نوع مستمع ووقت خواندن متفاوت است مثلا در بعضی مجالس مستمع همگی جوان هستند وخواننده اصلی هم شما باید در آن مجالس معمولا در شهادت ها در یک ساعت ابتدا با لحن فنی غزل بعد قصیده وسپس کرامتی که متاسب با معنای یکی از بیتهای قصیده میباشد بیان شود وسپس گریز ومصیبت وروضه وزبانحال وبعد ازهمه زمینه واحد شور....اما در مجالسی که مستمع یک دست نیست وافراد مسن هم هستند مانند هیئتهای فامیلی درآنجا ضمن آنکه فنی می خئانیم باید سنتی خوانی هم لحاظ شود تا به دل همه بچسبد البته اول باید نیتمان برای دل امام زمان باشد وبس اما درآنجا که خواننده های دیگری هم هستند معمولا غزلی کئتاه وچند بیت گلچین شده از یک قصیده ویک گریز کوتاه برای 15 الی 20دقیقه را می طلبد اما درولادت ها هم که بعد از غزل باید قصیده ولادت خواند وضمن گفتن کرامتی یا فضیلتی در ضمن آن به خواندن سرود که البته سرودی با سبکی مرتبط با شانیت جلسه پرداخت مثلا سبک سرود در مساجد یا درنزد علما نباید از شانیت آن دور باشد.
نحوه خواندن مجالس عروسی : اولا باید گفت عمده وظیفه یک مداح در مجالس عروسی بدین نحواست که با یک مقدمه چینی شبیه به بحر طویل برنامه راآغاز کندمثلا:بنام ایزد پروردگار خالق هشت وچهار آفریننده لیل ونهار سلام اینجانب زهیر سازگار خدمت حضار باوقار...... سپس چند بیتی مولودی یا مدح مولا به اندازه 5الی 10دقیقه که بستگی به نوع مستمع دارد بخواند وبعد چند بیت شعر طنز اگر صلاح بود لطیفه ای کوتاه وهنگام ورود داماد نیز با آماده کردن مجلس وبا دست زدن حضار داماد را وارد کند وسرودی بخواند تا داماد با همه دیدار کند واز مردم بخواهد که داماد را نبوسند تا زودتر به جایگاهش بنشیند وبعضا بعد از آن مسابقه ای به سلیقه خود اجرا میکنند وخلاصه در پایان ماه داماد ودوپدر عروس وداماد را دعوت می کنند واز داماد می خواهد که ابتدا پدر وبعد پدر خانمش را ببوسد وسپس دوپدر عرروس و داماد نیز یکدیگر را ببوسند. البته با نبود پدر می توان از پدر بزرگ یا عمو یا برادر بزرگتر نیز دعوت کرد
در مجموع مجالس عروسی سه نوع می باشد :
1-علمایی 2-نیمه مذهبی 3-غیر مذهبی
در مجالس علمایی که مجلس مجلس سنگینی می باشد وباید حرمت علما نیز نگه داشته شود بیشتر مدح اهل بیت خواندن مورد پسند است وکمتر باید شعر عروسی خوانده شود که این امری واضح است
در مجالس نیمه مذهبی که معمولا مداح در این مجالس بیشتر دعوت می شود که مثلا خانواده عروس یا داماد یا طیفی از دوخانواده مذهبی بوده وبه قول خودمانی اهل بزن وبکوب نیستند کار مداح مقداری سخت تر است چون مستمع غیر مذهبی هم حضور دارد ومداح باید اگر چه سخت است اما هردو را راضی نگه دارد .واما مجلس سوم که درآن همه به نوعی قر درکمرشان خشگ شده است نه تنهامداح نباید بخواند حتی حضور در آن مجلس در شان یا مداح اهل بیت نمی باشد
واما مجالس ولیمه در این مجالس مداح ضمن خوش آمدگویی به زایر وآرزوی زیارت قبولی ابتدا چند بیتی مدح مولا خوانده وسپس ذکری از مولا می گیرند چند بیت شعر خوش آمد گویی به زایرین را می خواند مانند:
گل امد سنبل آمد عنبر آمد زمکه زایر پیغمبر آمد
وحتی میتواند از حاجی به بالای مجلس دعوت کند گل دستش دهد وخاطره ای از آن سفر روحانی از اوبپرسد که البته در این مجالس هر چه کمتر بخواند بهتر است چون اولا همه نوع مستمعی وجود دارد وثانیا همه با هم حرف می زنند به قول استادمان می فرمود کم خواندن بهتر از زیاد خواندن است چرا که اگر بد بخوانیم می گویند خدا پدرش را بیامرزد که تمام کرد اگر خوب بخوانیم همه تشنه شنیدن صدای ما میی مانند و می گویند ای کاش بیشتر می خواند البته کم خواندن به اندازه ای که حمل بر کم فروشی یا کم گذاشتن در خواندن نشود.
واما مجالس ختم :اولا عمده کار مداح در ختم (سوم هفتم چهلم سالگرد)به این گونه است که ابتدا به نحوی در گذشت آن مرحوم را به بازماندگانش تسلیت گفته واز حضا رمجلس تشکر کند مثلا بگوید انعقاد مجلس به مناسبت در گذشت مرحوم مغفور شادروان خلدآشیان ....می باشد که جادارد از طرف خود ویکایک شما عزیزان مصیبت وارده را به خانواده های ..... .همچنین اقازاده ها آقا... وهمسر داغدیده اش برادرانش آقا... تسلیت عرض نموده متقابلا از طرف صاحبان عزا از همه عزیزانی که از راههای دور ونزدیک قدم رنجه کردند کمال تشکر وقدردانی به عمل می آوریم در نظر داشته باشیم که ادبیات گفتاریمان کاملا صحیح باشد چون معمولا همه نوع شخصی از قبیل افراد با سواد استاد دانشگاه مهندس و.. حضور دارند.