eitaa logo
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
658 دنبال‌کننده
13هزار عکس
6.5هزار ویدیو
46 فایل
🌹می ترسم از خودم ▪زمانی که عکس شهدارابه دیواراتاقم چسبوندم، ولی به دیواردلم نه! 🌷منتظرنظرات خوب شما همسنگران هستیم: 🌴ارتباط با خادم الشهدا کانال: 🌹 @yazahrar 🌻لینک کانال: 🌹http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
مشاهده در ایتا
دانلود
دعوت براى كفش‏دارى🥾👟👞🥿 من (قلى پور) در يكى از روستاهاى تبريز زندگى مى‏كردم. شرايط زندگى برايم خيلى سخت بود. در آنجا مشغول كارگرى بودم. يك شب از فرط خستگى خوابيدم. در حال خواب چند خانم نقاب دار را ديدم كه به من فرمودند: «ما تو را مى ‏پذيريم» ناگهان ازخواب بيدار شدم. هر چه فكر كردم كه تعبير خوابم چيست، به نتيجه‏اى نرسيدم. بعد از مدتى تصميم گرفتم كه براى زندگى بهتر به شهر برويم. هر كدام از اعضاى خانواده، شهرى را پيشنهاد كردند. من ناخودآگاه گفتم: قم چطور است؟ با پذيرفتن اعضاى خانواده، به قم آمديم. بدون اينكه خودمان خواسته باشيم، شرايط خود به خود فراهم شد. چند روز در قم دنبال كار گشتم. تا اينكه روزى به دفتر توليت حرم مراجعه كردم و گفتم: مى‏خواهم در حرم مشغول به كار شوم، آيا شما مرا قبول می‏كنيد؟ آن‏ها مرا پذيرفتند؛ و از فرداى آن روز كار را در حرم شروع كردم. بعد از مدت دو ماه خدمت افتخارى، خادم رسمى شدم و الان حدود 25 سال (1379 ـ 1354) است كه در آستانه مقدسه حضرت معصومه كار مى‏ كنم. مى ‏دانم كه يكى از آن خانم‏هاى نقابدار كه فرمود: «ما تو را مى‏پذيريم» كسى جز حضرت معصومه عليهاالسلام نبوده است. 🌺🌹🍃🌺🌹🍃
🌹 ✅شهید امین کریمی ✍️ همسر من کُلفَت نیست ▫️امین روزها وقتی از اداره به من زنگ می‌زد و می‌پرسید چه می‌کنی؟ اگر می‌گفتم کاری را دارم انجام می‌دهم می‌گفت: نمی‌خواهد! بگذار کنار، وقتی آمدم با هم انجام می‌دهیم. می‌گفتم: چیزی نیست، مثلاً فقط چند تکه ظرف کوچک است. می‌گفت: خب همان را بگذار وقتی آمدم با هم می‌شوریم، مادرم همیشه بهش می‌گفت: با این بساطی که شما پیش می‌روید همسر شما حسابی تنبل می‌شود! امین جواب می‌داد: نه حاج خانم! مگر زهرا کُلفَت من است؟ زهرا رئیس من است. به خانه که می‌آمد دست‌هایش را به علامت احترام نظامی کنار سرش می‌گرفت و می‌گفت: سلام رئیس 📚 به روایت همسر شهید امین کریمی 💌💌💌💌💌💌💌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷سالها بود که می خواستم از فردا شروع کنم، اما همیشه فردا یک روز از من جلوتر بود؛ سالها گذشت تا فهمیدم باید از همین الان شروع کنم...
خدا وکیلی آقا چه حرم خوشگلی داری 🤍 آقا بطلب که سخت دلتنگیم 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🌱 🎥ببینید؛ 🌹مادر شهید محمدمهدے احمدی، شهید درگیری‌های مرزی سیستان و بلوچستان با ایراد خطبه‌ای زینب(س) گونه، فرزند شهیدش را به امام حسین(ع) هدیہ‌کرد. 🌱آفرین بر همچین مادری..... .
🍃 زنی که صاحب فرزند نمی شد پیش زمانش میرود و میگوید: ▫️از خدا فرزندی صالح برایم بخواه. 🌸 پیامبر وقتی دعا می کند و وحی می رسد او را بدون فرزند خلق کردم. 🍃 زن میگوید خدا است و می رود. 🌸 سال بعد باز تکرار می شود و باز وحی می آید که او فرزندی ندارد 🍃 زن اینبار نیز به آسمان نگاه می کند و می رود. 🌸 سال سوم پیامبر وقت زن را با کودکی در آغوش می بیند. ▫️ با تعجب از خدا می پرسد: ▫️ بارالها، چگونه کودکی دارد او که بدون فرزند خلق شده بود!!!؟ 💠 وحی می رسد: ▫️ هر بار گفتم فرزندی نخواهد داشت، او باور نکرد و مرا خواند. ▫️ رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت. 🔻 با سرنوشت تغییر می کند... 🌺 از الهی ناامید نشوید ▫️ اینقدر به درگاه الهی بزنید تا در باز شود...
💠🍃 # میلاد پرسرور مولا علی بن موسی الرضا -علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام علی علیه السلام میفرماید: ❣صحبت کردن غیر ضروری با زنان نامحرم انسان سالم را گرفتار بلاها و مصیبت ها می سازد و قلب انسان را به انحراف و مریضی می کشاند... ---------------------- ✖️نگو من بی جنبه نیستم...من دلم پــاکه یعنی میخوای بگی از امام علی دلت پاک تره؟؟ اینا همش حرفای هوای نفسِ...
تمام امیدش این بود که با نقشه ای که کشیده است، هرچقدر اندک، از محبوبیت علی بن موسی، بکاهد. اینطور هم می‌توانست قداست و مظلومیت او را خدشه دار کند. می‌توانست در بوق و کرنا بگوید اگر علی بن موسی، امام است و جانشین خدا، پس در دستگاه حکومتی مأمون چه می‌کند؟! هم می‌توانست عنوان غصبی بودن خلافت خود و پدرانش را زیر عنوان ولیعهدی امام، پنهان کند و رضایت ضمنی بگیرد. هم دیگر کسی نمی‌توانست ادعا کند امام به دنیا بی‌علاقه است. مأمون به هوش زیادش، معروف بود این بود که فکر می‌کرد با طراحی این نقشه که مو هم لای درزش نمی‌رود، هم امام را از مردم دور می‌کند، هم فعالیت های ایشان را از نزدیک کنترل می‌کند. وهم می‌تواندبا تایید ضمنی امام، به انواع زشت‌کاری‌های حکومت، بپردازد. اما امام، بانور الهی می‌نگرد، ایشان با گریه های پیش از حرکت، طوری که همه دانستند دل امام به رفتن راضی نیست وبازورگویی حکومت، ناچار به حرکت از مدینه به مرو است، با ابتدا نپذیرفتن و سپس شرایطی مثل عدم دخالت در هیچ یک ازشؤون حکومت ، با مناظراتی که در جمع علما و در حضور مأمون، انجام داد، تمام نقشه‌های مأمون برای نابودی جریان تشیع را نقش برآب فرمود. حدیث معروف امامت در مرو، وقصایدی که در مدح حضرت،سینه به سینه می چرخید. همان کورسوی امیدی که درقلب مخالفین حکومت، روشن شد، و ارتباطات گاه و‌ بیگاه با مردم، باعث شد امام پیروز این نبرد تن به تن واندیشه با اندیشه، با مأمون، باشد. 📚 تلخیصی از: انسان ۲۵۰ ساله، ص ۳۶۷ تا ۳۷۷
AUD-20220607-WA0030.mp3
4.5M
🌸🍃🌸🍃🌸 خادما گریه کنون صحنتو جارو میزنن؛ همه، نقاره ی یا ضامن آهو میزنن! یکی بین ازدحام میگه کربلا میخوام یکی میبنده دخیل بچم مریضه به خدا؛ برام عزیزه به خدا آقاجون آقاجون؛ میلاد علیه السلام مبارک 🎙مهدی میرداماد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به یک نگاه تو تطهیر می شود دل من به یک کرشمه نمک گیر می شود دل من 💐ولادت علی بن موسی علیه آلاف التحیه و الثناء مبارکباد ┄┄┄┅••🌺✻🌺••┅┄┄
حرم یعنی کسی در شهر خود سر می‌کند اما دلش در کوچه‌های دور مشهد مانده آواره... ❣️اینجا است .
👈تلنگـــــر.... خبرنگارازشھید ابومھدی‌ پرسید:شما ڪه‌عرب‌هستیدچطوراینقدر قشنگ‌فارسۍ صحبت‌میڪنید،ایشون‌درپاسخ‌ گفتند:عربۍ زبان‌ قرآن‌ است‌ وفارسۍ زبان‌ انقلاب! بچه ها نذاریم ارزش های این انقلاب رو کم رنگ کنند و انقلاب از درون دچار تغییر بشه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 #یادت_باشد🌱 قسمت 23 با پدر و مادرم سر ساعت چهار به محضر رسیدیم، خیابان فلسطین
🌸🌱🌸🌱🌸🌱 🌸🌱🌸🌱 🌱🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 قسمت ۲۴ حمید کت قهوه ای روشن با شلوار قهوه ای تیره و لباسی که خریده بودیم را پوشیده بود،پرسیدم: پیراهن اندازه شد؟ خوب بود؟ عمه تا این سوال من را شنید به حمید نگاهی کرد و خندید ، مادرم پرسید: آبجی می خندی؟چیزی شده؟ عمه گفت :حمید که خونه رسید بهش گفتم بیا این پیراهنت رو اتو کردم آماده است، بپوش تا دیر نشده بریم سمت محضر آخه الان چه وقت خرید بود؟ اما زیر بار نرفت گفت همین پیراهنی که تازه خریدیم رو می خوام بپوشم هر چی گفتم این پیراهن اتو شده آماده است به خرجش نرفت،کلی هم وقت گذاشتیم این پیراهن رو اتو کردیم!. از شنیدن این حرف خیلی خوشحال شدم که سلیقه من تا این اندازه برای حمید مهم است. هفت عروس و داماد قبل ما عقدشان خوانده شد، محضر زیبایی بود با پرده هایی کرم قهوه ای که دو طرف عروس و داماد صندلی چیده شده بود، بالای سر سفره عقد هم حجله ای با پارچه های نباتی رنگ درست شده بود. نوبت ما که شد داخل رفتیم و کنار سفره عقد نشستیم، عاقد پرسید: عروس خانم مهریه رو می بخشد که صیغه موقت رو فسخ کنیم؟ هر هفت عروسی که قبل از ما داخل رفته بودند مهریه عقد موقت را بخشیده بودند ،به حمید نگاه کردم گفتم : نه من نمی بخشم! نگاه همه با تعجب به سمت من برگشت ماتشان برده بود ،پدرم پرسید: دخترم مهریه رو می گیری ؟ رُک و راست گفتم : بله می گیرم. حمید خندید و گفت چشم مهریه رو میدم ،همین الان هم حاضرم نقداً پرداخت کنم. عاقد لبخندی زد و گفت: پس مهریه طلب عروس خانم حتما باید آقا داماد این مهریه رو پرداخت کنه، بعد از فسخ صیغه مقدمات را خواند می خواستم قرآن رو با استخاره باز کنم ولی حمید پیشنهاد داد سوره یاسین را بیاورم. لحظه ای که خطبه خوانده می شد گفت: فرزانه دعا کن از خدا بخواه دعایی که من دارم مستجاب بشه، نگاهی به چهره حمید انداختم نمی دانستم دعایش چیست ،دوست داشتم بدانم در چنین لحظه‌ ای به چه دعایی فکر می کند از ته دل خواستم هر چیزی که از خدا خواسته اگه به صلاح و خیر است همان طور بشود. حاج آقا سه بار اجازه خواست که وکیل عقد ما باشد گل را چیدم، گلاب را آوردم، بعد گفتم: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم، با اجازه امام زمان(عج) و پدر و مادرم و بزرگ ترها ،بله، حمید هم دقیقا همین جمله را گفت . عاقد خیلی خوشش آمده بود گفت: خیلی ها اومدن اینجا عقد کردن ولی نه بسم الله گفتن ‌و نه از امام زمان (عج) اجازه گرفتن. لحظه عقد این بار هم تا بله را گفتم اذان مغرب شد، حمید خندید، دست من را گرفت و گفت : دیدی حکمت داشته قسمت این بوده تو بله ها رو به من موقع اذان بگی. ادامه دارد.....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ|صابر خراسانی ❤️ماجرای شفای پسربچه کرمانی در حرم امام رضا علیه السلام میلاد شمس الشموس، خسرو اقلیم طوس، شاه انیس النفوس، علی بن موسی الرضا علیه السلام بر شما همراهان گرامی، تبریک و تهنیت باد .☺️
🌼🌿 چند تا «رضا» داریم بین اعضای طريق الشهدا علیرضا چی؟ محمدرضا؟ امیررضا؟ احمدرضا؟ ...رضا؟ همه آماده باشن 😉 شناسنامه‌ها دم دست ☺️ 🌼🌿
🌸🍃 آقایون محترمی که عضو کانال هستن و به نام آقا علی بن موسی الرضا مفتخر هستن، از صفحه اول شناسنامه‌شون یه عکس بگیرن و بفرستن برای من ☺️ @yazahrar 🌸🍃 فقط آقا رضاهایی که خودشون عضو کانال باشن. رضا علیرضا محمدرضا امیررضا احمدرضا و...
ی هدیه ناقابلی تقدیمشون میکنیم😁😁
به نیت امام رضا ۸ نفر انتخاب می‌کنیم ☺️☺️🌺🍃🌺 عیدکم مبروک
انسان شناسی ۲۴۳.mp3
12.88M
۲۴۳ 💢 یک فرمول میانبر در قرآن آمده : که تکلیف انسان را قبل از حرکتش به سمت اعمال خیر مشخص می‌کند. ※ قدم اول، قبل از انتخاب عمل خوب و انجام آن چیست؟