محمد معماریان در بیستم مرداد ۱۳۴۹ در قم به دنیا آمد، در ۱۲ سالگی به بسیج پیوست و حدود ۱۳ سال سن داشت که پایش به جبهه باز شد و در کربلای ۴ وقتی از بین هزار نفر نیاز به خطشکنی ۳۰۰ نفر بود، او نامنویسی کرد تا اینکه سرنوشت شهادت او در نهرخین شلمچه رقم خورد.
#شهید_محمد_معماریان
مادر این شهید نوجوان می گوید:
جنازه محمد سه روز در نهر خین در شلمچه و سه روز هم در معراجالشهدا مانده بود تا پدرش از جبهه برگردد یک روز هم طول کشید تا کارهای تشییع و تدفینش انجام شود. کاسه سر پسرم خالی بود و فقط صورت داشت. توی کاسه خالی سرش با پنبه پر شده بود و دندانها و زبانش لابهلای پنبهها بود. نشستم کنار پیکر محمد و رویش را باز کردم. خیلی سریع بوسهای به پیشانیاش زدم و دست کشیدم روی چشمهایش و گفتم: خوش به حالت مادر حال تو که گریه کردن ندارد و به بی بی گفتم: بالاخره روزی که این همه منتظرش بودم ❤️🔥
ماجرای معجزه ی شهید و شفا گرفتن مادر شهید معماریان از زبان خودشان💕
شب عاشورای سال ۱۳۶۸ بود، بعد از مراسم به خانه رفتم و خوابیدم. در خواب محمد را دیدم که با دوستان شهیدش عزاداری میکنند. یکدفعه محمد مرا دید و به سمتم آمد و گفت: «من چند روز پیش به زیارت امام حسین (ع) رفتم و این شال سبز را از آنجا آوردم. بعد از سرتا پای من را دست کشید و همان شال را به پای من بست. وقتی از خواب بیدار شدم، دیدم باندهایی که شکسته بند به پاهایم بسته بود باز شده و همان شال سبز به پای من بسته است و پایم هیچ دردی ندارد. روزهای ابتدایی هر کس به خانه ما میآمد من یک نخ از این شال به او میدادم تا به برکت آن شفا بگیرد ولی بعد از چند روز به توصیه یکی از علما قسمتی از این شال را درآب گذاشتم و به نیت شفا آن آب را به مردم دادم و الان ۳۳ سال است که این معجزه شهید را من همراه دارم و افراد زیادی از این شال شفا گرفتهاند. من به همه مهمانان خانه شهید هم آب تربت و هم آب شال میدهم. معتقدم هدیه امام حسین (ع) متعلق به همه است..
#شهید_محمد_معماریان
#تلنگر
*هر محرمی تکرار محرم پارسال نیست*.
بلکه نسیم جدیدی از فضای ملکوتی آسمان است که آمده یک سیر و یک صعود تازه در شما ایجاد کند.
*پس فکر نکنید روضه ها تکرار روضه های پارسال است*، بلکه نغمه دست گیری تازه ای هست که باید خودتون رو در مسیر این نغمه و انفاس ملکوتی تازه قرار بدید و صعودی به مرحله بالاتر کنید.
#محرم
#امام_حسین 🏴
فردای قیامت که هیچ چیز از انسان نمی خرند ، اشک بر سید الشهدا علیه السلام را مثل دانه دری برایش نقد می کنند .
آیتالله بهجت ره
🌱 در بین تمام مستحبات دو عمل است
که بی نظیر می باشد
و هیچ عملی به آنها نمیرسد :
۱- نماز شب
۲- گریه بر امام حسین(ع)
- آیت اللّٰه بهجت(ره)
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸🌱 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 #یادت_باشد قسمت 66 دی ماه سال ۹۲ حمید بیست روزی خانه نبود برای ماموریت رفته
🌸🌱🌸🌱🌸
🌱🌸🌱🌸🌱
🌸🌱🌸
🌱🌸
🌸
#یادت_باشد
قسمت 67
اولین چیزی که بعد از هر ماموریت یا هر بار افسر نگهبانی داخل خانه می آمد دستش بود که یک شاخه گل داشت، همیشه هم گل طبیعی می خرید آن قدر تعداد گل هایی که خریده بود زیاد شده بود، که به حمید گفتم: عزیزم شما که خودت گلی بابت این همه محبتت ممنون، ولی سعی کن به جای گل طبیعی مصنوعی بگیری که بتونیم نگه داریم چون ما اینجا مستأجریم زیادی جای بزرگی نداریم که من بتونم این همه گل رو خشک کنم.
بعد از شستن دست و صورتش وقتی سفره غذا را دید اولین کاری که کرد مثل همیشه از سفره عکس انداخت و زبان تشکر بلند شد با همان لباس ها سر سفره نشست و مثل همیشه با اشتها مشغول خوردن غذا شد وسط غذا خوردن بودیم که نگاهش به گوشه آشپزخانه افتاد، یک جعبه پلاستیکی میوه که بیرون آن را نایلون کشیده بودم را دید، پرسید: این جعبه برای چیه؟ لونه کفتر درست کردی؟ گفتم: نه آقا، چون زمستون برف و بارون میاد این جعبه رو درست کردم که گوشه حیاط باشه ،دمپایی ها رو بذاریم زیر این جعبه خیس نشه.
لبخندی زد و گفت: ما که فکر نکنم حالا حالا بتونیم خونه بخریم، ان شاءالله نوبت ما که بشه میریم خونه سازمانی اونجا دیگه برای استفاده از سرویس بهداشتی مجبور نیستیم سرمای حیاط رو تحمل کنیم، به حمید گفتم: با اینکه این خونه کوچیک و قدیمیه گاهی وقتا هم که تو نیستی مارمولک پیدا میشه ولی من اینجا رو دوست دارم، با صفایت، بی روح نیست ،تازه حاج خانم و آقای کشاورز هم که همیشه محبت دارن، این چند وقت که تو نبودی چند باری پرسیدن پس پسرمون کجاست؟ سراغ تو رو می گرفتن.
حمید گفت: آره واقعا محبت دارن ،ما رو مثل دختر و پسر خودشون می بینن،بعد هم پرسید: راستی خانوم من نبودم اجاره رو دادی؟ گفتم: قرار اجاره ما که دهم هر ماهه،حمید گفت: چون دوست دارم خوش حساب باشیم اجاره رو چند روز زودتر بدیم بهتره، یادت باشه همیشه قبض آب و برق و گاز رو هم دقیق حساب کنیم و سهم خودمون رو به موقع بدیم.
ادامه دارد....
#شهیدحمیدسیاهکالی
▪️بر پا شده حسینیه گریه ها بیا
بر روی چشم های تر از اشک ما بیا...
▪️شال عزای تو به عزایم نشانده است
وقت عزای مان شده صاحب عزا بیا...
🌤اللهمعجللولیکالفرج 🌤
🍃چشمه جوشان اشک
چشم هایت را بده به من، قول می دهم به کسی نگویم چشم های توست. می خواهم با چشم های تو یک بار بنشیم در مجلس حسین. من به قطره های اشکی که با چشم های تو می ریزم بخیلم ولی یک قطره از اشک تو را روی زمین می چکانم تا هر که در شعاع مجلس است، آتش بگیرد از داغ حسین. من یقین دارم اگر چشم های ما اشک ریزان غم حسین است برای جوشش اشکی است که در چشمهای توست. هر قطره اشکی که از تو بر روی زمین بریزد، قبیله قبیله آدم را از قساوت نجات می دهد. چشم هایت را بده به من تا در ثواب رهاندن آدم ها از قساوت شریک باشم.
شبت بخیر چشمه جوشان اشک
🌙✨✨
•°🌱
#سلام_امام_زمانم♥
آقا سلام
از شما سپاسگزارم
که هر صبح رخصت میدهید
سلامتان کنم، یادتان کنم...
من با این سلام ها تازه میشوم
جان میگیرم و یادم میآید
جان پناه دارم راه بلد دارم...
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
🕯باز اين چه شورش است
🖤كه در خلق عالم است
🕯پرسیدم ازهلال ماه:
🖤چرا قامتت خم است؟
🕯آهی کشیدو گفت:
🖤که ماه محرم است!
🕯گفتمکه چیست محرم؟
🖤با ناله گفت:ماه عزای
🕯 اشرف اولاد آدم است
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
صبحتون حسینی 🌤
Javad Moghadam - Lalala Gol Baba (128).mp3
8.55M
لالالالا گل بابا مقدم
تا كه فرمود همین جاست و اتراق كنید
خواهرى در دل خود بیرق غم را كوبید
🏴🚩
لشکری می رسد از راه، خدا رحم کند
بد دهن و بد دل و بد خواه، خدا رحم کند
از همان دور میاد صدای بد و بیراه، خدا رحم کند
کربلایی امیرحسینی.mp3
2.95M
تو حسین همه ای حتی اونیکه تو گناهِ
گر چه غیر تو آقا همه مسیر اشتباهِ...
مـا
مَستِ
تَولا؎
تـُـو
هستیمـ
و
لاغِیـࢪ..💔
دوست قدیمی حسین_۲۰۲۳_۰۷_۲۰_۱۰_۱۰_۲۸_۸۹۹.mp3
7.65M
#حسینخلجۍ
دوستِقدیمۍحُسین؏..
قافله سالار داره میاد خدا کنه برگرده.mp3
3.72M
🥀⚘🍁
قافله سالار داره میاد
خداکنه برگرده
میگن علمدار داره میاد
خدا کنه برگرده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هدیه بهشتی یک شهید به مادرش