سلام امام زمانم
🍃وقتی غزل به عشقِ تو آغاز می شود
بال وُ پَـرِ پـریدنِ من باز می شود...
🍃وا می شود زبانِ قلم می شود غزل
دارد غَزل نوشته اَم اِعجاز می شود...
🍃هیچم ولی همین که تو را می زنم صدا
عرشِ خدا اسیرِ همین ساز می شود..
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
گُل کرده باز طبعِ خوشِ شاعرانه ام
در وصفِ توست هر غزلِ عاشقانه ام
عشقِ حسین حال مرا خوب می کند
در این مسیر تا به ابد جاودانه ام
با یک سلام پَر زده قلبم به کربلا!
از راه دور شد حرمت آشیانه ام
دوری کربلا به خدا می کشد مرا
با لطفِ خود به سوی حرم کن روانه ام
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
صبح تون حسینی 🌤
روزی تون زیارت اربعین 🏴
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
-رحمت به آن کسی که به من یاد داد و گفت:
وا کن دو لب به نام خدا و بگو حسین (ع)
حسین جااااانم 🖤
AUD-20220830-WA0026.mp3
19.79M
دلتنگ حرمتم..به کی بگم😭😭
🎙کربلایی حسین طاهری
رزق حسینی صبح روز سه شنبه
التماس دعا
﷽
مولا جانمونعلی(علیه السلام) میفرماید:
گناه نکردن بهتر از کاره خوب کردنه
انصافا هیچی به اندازهٔ این حدیث ارزش گناه
نکردن در برابره انجام کار خوب رو نشون نمیده
مثلا اینکه تو تصمیم بگیری به عشق امام
زمان نگاه حرام یا فحش دادن رو ترک کنی
خیلی ارزشش بیشتر ازینه که صرفا بری یه دعا
کمیل بخونی و برا فرج دعا کنی...
اگه میخوای واقعا امام زمان رو خوشحال و
هیجان زده کنی به عشق ظهورش گناهاتو ترک کن
نزار شیطون با مستحبات سرگرمت کنه...
باور کن اگه کاره خوب کنی ولی خودسازی
نکنی تبدیل به شمر میشی...
شمر نماز شب میخوند قران میخوند حج
میرفت ولی در نهایت سر امام زمانش رو برید
چون کارای خوبش بجای اینکه روحشو قوی
کنه هوای نفسشو قوی کردهبود....
چرا؟چون تو فازه خودسازی نبود اصلا
خدایا! حواست به ما باشه ما داریم وسطِ این همه فِشار، تبدیل به بستنیِ عجیبالخلقهی خرسیِ له شده میشیم!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بچه اش کلید حل همه مشکلاته
🔵 شما وقتی گرفتار هستید چیکار میکنید؟
🎙 #استاد_انصاریان
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁
علی نصیریان هنرمند پیشکسوت، زمان ورود به سالن "تجلیل از مفاخر گیلان" در تالار مرکزی، با وجود اصرار میزبان، به احترام تلاوت #قرآن از ورود به سالن امتناع کرد تا نظم جلسه هنگام ورودش به هم نخورد.
🍁
کار بسیار زیبایی بود. 👌
کاش احترام به قرآن، بیش از پیش در میان مردم نهادینه شود!
کاش تک تک ما در فرهنگسازی این موضوع مهم، قدمی برداریم!
#پندانه
نمکنشناسی مثل یک بیماریِ مزمن
شیوع پیدا کرده است بینِ مردم!
مهم نیست تو چقدر خودت را خرجِ حالِ خوبشان کردی!
حالِشان که با تو خوب شد،
دلیلِ حالِ بدت میشوند!
مهم نیست چقدر در گذشته کنارشان بودی!
میروند و شیفتهی آدمهای جدیدِ زندگیِشان میشوند.
مهم نیست تو چقدر دردشان را به جان خریدی!
درد میزنند به جانَت.
مهم نیست چقدر بارِ تنهاییشان را به دوش کشیدی!
در نهایت تنهایَت میگذراند.
لطفاً به فرزندانتان،
قدر شناس بودن را یاد دهید؛
اینجا زخمِخیلیها تازهی
همان نمکدانیست که شکست!
.
یادت نره به خودت بیشتر از بقیه احتیاج داری، هوای خودت رو داشته باش.
🌱🍃
رفتہ بودے #خبـــــر بگوئے..
خـــــود، خبــــرے شدے مــــاندگار.. 🥀
🖇روز #خبرنگار بهانه ای است برای زنده کردن یاد و خاطرات ، خبرنگاران شهید سرزمینم🖇
#شهید_محسن_خزائی♥️
41.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴مراسم روز شانزدهم یا ششم امام حسین نیاسر کاشان ، نخل گردانی
مداحی_آنلاین_دوباره_دارم_هوای_دیدن_کربلا_نریمانی.mp3
5.41M
🔳 #واحد احساسی #اربعین
🌴دوباره دارم هوای دیدنِ کربلا
🌴باَبیٖ اَنْتَ وَ اُمّیٖ یا شَهیدَ البُکاء
🎙 #سید_رضا_نریمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#هشدار_فوری و مهم / تمام کسانی که در منزل خود آیفون صوتی یا تصویری دارند، قبل از آنکه دیر بشود این کلیپ را ببینند و مراقب باشند! این شیوه جدید سرقت از منازل است که خیلی از هموطنان از آن بی خبر هستند! زحمت اطلاع رسانی را شما بکشید!
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸🌱 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 #یادت_باشد قسمت 87 آشپزخانه ما کوچک و پخت و پز که می کردم محیط آشپزخانه سري
🌸🌱🌸🌱🌸
🌱🌸🌱🌸🌱
🌸🌱🌸
🌱🌸
🌸
#یادت_باشد
قسمت 88
روزها و شب های ماه رمضان یکی پس از دیگری می گذشت با تمام وجود شور رسیدن به شب قدر در اولین سال زندگی مشترکمان را احساس می کردم از لحظه ای که حاضر می شدیم برویم برای مراسم قرآن به سر گرفتن با کلی
آرزوهای خوب برای مسیری که قرار بود حمید همراهم باشد برای روزگاری که قرار بود کنارش بگذرانم و سرنوشت یک سالمان در این شب رقم بخورد، شب های احیا چون حسینیه هیئت رزمندگان به خانه ما نزدیک بود با پای پیاده می رفتیم آنجا، سال قبل که نامزد بودیم حمید هیئت خودشان می رفت، مراسم را داخل پارک ارکیده گرفته بودند تا آن هایی هم که پارک آمده اند بتوانند استفاده کنند.
همیشه شب های احیا حال و هوای عجیبی داشت که دلم را می لرزاند، احساس می کردم شبیه کسی که گمشده ای داشته باشد در این شب ها با گریه و توسل دنبال گمشده و آرزوی دیرینه خودش می گشت، می گفت: فرزانه حیفه این روزا و شبای با برکت رو به راحتی از دست بدیم، هیچ کس نمی دونه سال بعد ماه رمضان زنده است یا نه، هر جایی که دلت شکست یاد من باش ،برام دعا کن به آرزوم برسم، هر وقت صحبت از آرزو می کرد یا می گفت برای من دعا کن یاد اولین روز عقدمان می افتادم که کنار قبور امامزاده اسماعیل باراجین به من گفت: منو می برن گلزار شهدا آرزوی من شهادته، دعا کن همونطوری که به تو رسیدم به شهادت هم برسم!
از یکی دو روز مانده به جمعه آخر ماه رمضان به مناسبت روز قدس تلویزیون نماهنگ های مربوط به فلسطین را نشان می داد، دیدن صحنه های دل خراش کشتار کودکان فلسطینی آن هم در آغوش پدر و مادرهایشان بسیار آزاردهنده بود، حمید می گفت: با این که هنوز پدر نشدم تا بتونم احساس پدری که کودک بی جانش رو بغل کرده و دنبال سرپناه
می گرده رو به خوبی درک کنم ولی خیلی خوب می دونم که چنین صحبتی به راحتی می تونه کمر یه مرد رو خم کنه.
راهپیمایی ها را همیشه با هم می رفتیم آن سال هوا خیلی گرم بود، از آسمان آتش می بارید، با دهان روزه از شدت گرما هلاک شده بودم، پیاده روی با زبان روزه کم طاقتم کرده بود، مراسم که تمام شد زود به خانه برگشتیم داخل حیاط شیطنت حمید گل کرد با آب سر و صورتم را خیس کرد، هر چه که جا خالی دادم فایده نداشت، من هم شلنگ آب را باز کردم و سرتاپای را خیس کردم، عینهو موش آب کشیده شده بودیم، وقتی تیزی آفتاب به صورت و موهای خیس حمید می تابید بیشتر دوست داشتنی تر شده بود، دلم می خواست ساعت ها زیر همین آفتاب به صورت حمید نگاه کنم و مثل همیشه حیای این چشم ها مرا زمین گیر کند.
ادامه دارد..
#شهیدحمیدسیاهکالی
https://eitaa.com/tarigh3
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸🌱 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 #یادت_باشد قسمت 88 روزها و شب های ماه رمضان یکی پس از دیگری می گذشت با تمام
🌸🌱🌸🌱🌸
🌱🌸🌱🌸🌱
🌸🌱🌸
🌱🌸
🌸
#یادت_باشد
قسمت 89
بعدازظهرها تابستان به عنوان مربی به بچه ها دفاع شخصی یاد می داد، من کمربند مشکی کاراته داشتم ولی دوره دفاع شخصی را نگذرانده بودم، یک روز پیله کردم که چند حرکت را یاد بگیرم، حمید شروع کرد به آموزش حرکت ها و توضیح می داد که مثلاً اگر کسی یقه من را گرفت چکار کنم، یا اگر دستم را گرفت و پیچاند چطور از خودم دفاع کنم، موقع تحویل درس به استاد که شد هر چیزی که گفته بود را برعکس انجام دادم، به حدی حرکت ها را افتضاح زدم که حمید از خنده نقش زمین شد و بلند بلند می خندید جوری که صاحب خانه فکر کرده بود ما داریم گریه می کنیم.
حاج خانم کشاورز من را صدا زد، وقتی رفتم سر پله ها گفت: مامان فرزانه چی شده؟ چرا دارین گریه می کنین؟ با شنیدن این حرف از خجالت آب شدم گفتم: نه حاج خانم، خبری نیست، داشتیم می خندیدیم ببخشید صدای خنده ما بلند بود، حاج خانم هم خنده ای کرد و گفت الهی همیشه لبتون خندون باشه مامان!
کلاس آموزش ما با همه خنده هایش تا عصر ادامه داشت شب رفتیم خانه پدرم، گفتم: بابا بشین که دخترت امروز چند تا حرکت یاد گرفته، میخوام بهم نمره بدی داداشم را صدا زدم و گفتم: این وسط محکم بایست تا من حرکت ها رو نشون بدم، همان حرکت اول را با کلی غلط اجرا کردم بابا در حالی که می خندید چند باری با دست به پشت حمید زد و گفت: دست مریزاد به این استادت که روی همه استادا رو سفید کرده!
داداش گفت: فرزانه حالا تو بایست من حرکات رو اجرا کنم تا متوجه بشی دفاع شخصی یعنی چی، تا این پیشنهاد را داد حمید بلند شد دست من را گرفت و نشاند روی مبل گفت: نه تو روخدا الان دست و پای فرزانه ضربه می خوره چیزی میشه، اصلاً بی خیال، فرزانه هیچی بلد نیست نمی خواد هم یاد بگیره، روی من حساس بود، من هم همین حالت را نسبت به حمید داشتم. طاقت نداشتم ذره ای آسیب ببیند یا ناخوش باشد، یک بار وقتی مادرم به حمید سپرده بود لامپ سوخته ای را عوض کند نیم ساعت غر زدم که چرا حمید را فرستاده اید بالای چهارپایه، گفتم: الان از روی چهارپایه بیفته چیزی بشه من پوست همه رو کَندم! نگران بودم اتفاقی بیفتد مدام به حمید می گفتم: تو رو خدا مواظب باش، به تو چیزی بشه من جون دادما، از اول تا آخر پایین پای حمید چهارپایه را دودستی گفته بودم.
این علاقه را همه اعضای خانواده به حمید نشان می دادند، پدرم که بالاتر از خواهرزاده و داماد بودن حمید را روی چشم هایش می گذاشت مادرم هم کمتر از حمیدجان صدایش نمی زد، بیشتر اوقات می گفت پسر خوشگلم! از همان ابتدا به حمید و برادر دوقلویش خیلی علاقه داشت، بچه که بودند وقت هایی که عمه فرصت نداشت مادرم حمید و برادرش را نگه می داشت با آن ها بازی می کرد یا برایشان قصه می گفت، خیلی از اوقات آن ها را جای بچه های خودش می دید. بعد از ازدواج هر بار خانه پدرم می رفتیم مادرم می گفت؛ جای حمید جان بالای خونه ماست، هر چیزی درست می کرد می گفت اول حمید بخورد همه این ها برمی گشت به نوع رفتار حمید که باعث می شد همه جور دیگری دوستش داشته باشند.
ادامه دارد...
#شهیدحمیدسیاهکالی
https://eitaa.com/tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀°•
💔قصهے تو
ڪربوبلا رو داد نشونم...
🎞#سالگرد_اسارت #شهید_حججی ❤️
یه بی حیا از بدنت سَـرو بُریده
شکرخدا، خواهرت اون روز و ندیده😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
✘ چرا گوشهای من نمیشنوه پس؟
※ خدا رو در نظر بگیر!
کسی که هیچ جا ازش خالی نیست، و در ریزترین ذرات تا عظیمترین کهکشانها به یک میزان حضور داره و هر آن، در حال خلق جدید و مدیریت عالمه.
✘ حالا این خدا، هر لحظه داره با شخص من و شما حرف میزنه، چرا ما صداشو نمیشنویم پس ؟
ویل دورانت معتقد بود این ایرانیان بودند که بر فرهنگ اسلام تاثیر گذاشته و حجاب سختگیرانه رو به اسلام تحمیل کردند!
او درکتاب تاریخ تمدن مینویسد:
در ایران پس از #داریوش زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان رو پوش دار از خانه بیرون بیایند... زنان شوهر دار حق نداشتند هیچ مردی را و لو پدر یا برادرشان باشد ببینند...
او همچنین میگوید ارتباط عرب با ایران موجب رواج حجاب در قلمرو اسلام بود.."
ویل دورانت معتقد است نقش پوشش و حجاب زنان در ایران باستان چنان برجستهاست که میتوان ایران رو منشاء اصلی پراکندن حجاب در جهان دانست.
نهرو در کتاب نگاهی به تاریخ جهانی نیز همین نظریه رو تایید میکنه
یک تغییر بزرگ و تاسف آور نیز تدریجا روی نمود و آن وضع زنان بود... زنان عرب جدا از مردان و پنهان از ایشان زندگی نمیکردند بلکه در اماکن عمومی حضور میافتند... اما عربها نیز بر اثر موفقیتها تدریجا رسمی را که در دو امپراطوری روم و ایران بود اقتباس کردند..."
حتی راسل نیز در کتاب "زناشوئی و اخلاق" معتقد است حجاب ایران و هند در زمانهای دور بسیار سختگیرانه بوده است!
" اخلاق جنسی در اعصار ما قبل مسیحیت و در ممالک خاور دور تا به امروز از منبع اول [تمایل به اطمینان پدری] منشعب میشود به استثنای هند و ایران که ظاهرا ریاضت_طلبی در آنجا پدید آمده و در سراسر جهان پراکنده شده است
✅چیزی که مسلم است به استناد به شواهد تاریخی در ایران_باستان حجاب وجود داشته و حتی سختگیرانه تر از حجاب اسلامی هم بوده است...
تعجب میکنم از کسانی که دم از احیاء مکتب ایرانی میزنند و سر قبر کوروش سالشان را تحویل میکنند ، اما به جای عمل به مکتب چند هزار ساله ، از رفتار دویست ساله بلکه صد ساله بلکه پنجاه ساله غرب پیروی میکنند!