eitaa logo
طریقه مقربین
570 دنبال‌کننده
41 عکس
51 ویدیو
18 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شیخ محمّدکریم پارسا4_5958786542129385831.mp3
زمان: حجم: 5.31M
🎧 میرزا ابوعبدالل‍ه زنجانی و تفسیرِ ظریفِ سه بیت از سعدی 🎙 استاد شیخ محمّدکریم پارسا 🎁 اختصاصی کانال چراغ مطالعه 📝 در اثنای صوت حاضر، در قرائتِ مصرعِ «گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم» سبق‌لسانی صورت گرفته است. @cheraghe_motaleeh
‍ ☝🏻☝🏻☝🏻 🔰 مضمون صوت بالا 🔹مرحوم آشیخ مجتبی لنکرانی می‌فرمود: میرزا ابوعبدالل‍ه زنجانی سفری به لبنان رفت و در آن‌جا با احمد عارف الزین (مدیر مجلّهٔ العرفان) دیدار نمود. 🔸 در آن ملاقات، احمد عارف الزین از او پرسید: هل في الأدب الفارسيّ أدبٌ کأدب امرئ القیس؟ میرزا ابوعبدالل‍ه در جواب او، سه بیت از سعدی (همه از یک غزل) خواند و هر کدام را به زیبایی و ظرافت تفسیر کرد. 🔹 ابتدا این بیت را خواند: 🔸 گر بیایی دهمت جان، ور نیایی کشدم غم من که بایست بمیرم، چه بیایی چه نیایی! 🔹 سپس در شرح آن گفت: علمٌ إجماليّ یتولّد منه علمٌ تفصیليّ! نمی‌دانم می‌آیی یا نمی‌آیی؟ در آمدن و نیامدنت اجمال است؛ ولی علم تفصیلی وجود دارد که من خواهم مرد، و مرگ من مسلّم است. 🔸 بعد از آن، بیت دوم را خواند: 🔹 گفته بودم: چو بیایی، غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی! 🔸 سپس در شرح آن گفت: هذا ما یلزم من وجودِه العدمُ! (یعنی با آمدنِ تو، عدم غم حاصل می‌شود.) 🔹 سپس بیت سوم را خواند: 🔸 شمع را باید از این خانه برون بردن و کشتن تا که همسایه نداند که تو در خانهٔ مایی! 🔹 سخن که بدین‌جا رسید، احمد عارف الزین پیش‌دستی کرد و گفت: این بیت را دو جور می‌شود معنا کرد؛ یکی منطوق و ظاهر کلام، که شمع را خاموش کنید تا همسایه نفهمد تو در خانهٔ ما هستی. معنای دوم هم این‌که خودِ سایه هم نداند تو در خانهٔ مایی. لذا مصرع دوم را این‌طور باید خواند: تا که هم *سایه* نداند. [تقریباً همان معنایی است که عبدالل‍ه مستوفی از استاد خطّاطش میرزا غلامحسین مشّاق نقل کرده است. زیرا با بیرون بردن شمع از خانه، سایه هم بیرون می‌رود و وقتی شمع در بیرون از خانه خاموش شد سایه از بین می‌رود و دیگر با ورود فرد به خانه، سایه‌ای وجود ندارد که با او داخل خانه شود.] معلوم می‌شود که احمد عارف الزین با زبان فارسی آشنا بوده است. 🔸 سخن احمد عارف الزین که تمام شد، خود میرزا ابوعبدالل‍ه وارد میدان شد و بیت را این‌گونه شرح کرد: در طبیعیّات قدیم گفته‌اند: کرهٔ نار آتشین است؛ بخار آب که بالا می‌رود ابر می‌شود و دود که به سمت آن بالا می‌رود شعله‌ور گشته و تبدیل به تیر شهاب می‌شود. سعدی در این بیت، صورت محبوبهٔ خودش را در سرخی به کرهٔ نار (خورشید) تشبیه کرده است. در نتیجه وقتی شمع را در خانه خاموش کنید، دود می‌کند و به صورت محبوبه می‌خورد و شعله‌ور می‌شود. و این نقض غرض است! 🔹 اگر کسی بگوید: چه شاهدی وجود دارد که سعدی صورت محبوبش را تشبیه به کرهٔ ناری کرده که با خاموش کردن شمع و رسیدن دود به آن، روشن‌تر و شعله‌ور می‌گردد؟ در جواب گوییم: خود سعدی در ترجیع‌بندی می‌فرماید: 🔸 یا چهره بپوش، یا بسوزان بر روی چو آتشت سپندی! 🔹 وقتی سخن میرزا ابوعبدالل‍ه زنجانی بدین‌جا رسید، احمد عارف الزین پایش را به زمین می‌زد و می‌گفت: أدبٌ لم یَقُلهُ امرؤ القیس! 🟧 💡 ملاحظات ۱. می‌دانیم که در زنجان، دو نفر به نام میرزا ابوعبدالل‍ه زنجانی در زمانی نزدیک به یک‌دیگر زندگی می‌کرده‌اند؛ یکی سیّد و از خاندان سادات میرزایی، و دیگری شیخ و از بیت شیخ‌الاِسلام. در این‌جا مراد نفر دوم است. از میرزا ابوعبدالل‍ه اوّل تمثالی در دست نیست، امّا عکس میرزا ابوعبدالل‍ه دوم را در کنار عکسی از احمد عارف الزین در پایین همین فرسته الصاق کرده‌ایم. ۲. این نقل زیبا به صورتی نه‌چندان دقیق و شایسته در کتاب حکایاتی از فرزانگان، ص۲۴۷ - ۲۴۸، نقل شده و متأسّفانه به شیخ عبدالکریم زنجانی منسوب گشته است! ۳. بیت نخستی که میرزا ابوعبدالل‍ه برای احمد عارف الزین می‌خواند (گر بیایی دهمت جان الخ) در بسیاری از نسخه‌های موجود از این غزل سعدی (با این مطلع: من ندانستم از اوّل که تو بی مهر و وفایی / عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی) وجود ندارد و به تعبیر بهتر، منسوب به سعدی است. ✍🏻 علی قنبری بیدگلی | ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ @cheraghe_motaleeh