eitaa logo
طریقه مقربین
502 دنبال‌کننده
31 عکس
47 ویدیو
16 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 سیر إلی اللّٰه (۶) 📌 مقصد 🔹 سؤال: مقصد چيست؟ خيلی به تفصيل بفرماييد. حضرت علّامه - رضوان اللّٰه سبحانه وتعالیٰ عليه - فرمودند: 🔺 «خيلی تفصيل» را از کجا بياوريم بندهٔ خدا؟! مقصد همان غايت وجود انسانی است، که به عبارتِ ديگر: نشستن حقّ - تبارك وتعالیٰ - است به جای عبد، و فنای عبد در او؛ حقيقتاً اين دو کلمه است. انسان به واسطۀ سِيروسلوک به جایی برسد که غير از حقّ، چيزی مشاهده نکند، و اين مشاهده به‌طور ابديّت، سرنوشتِ او باشد. اين کتابِ سرنوشتِ اهل کمال است ﴿كِتَابٌ مَّرْقُومٌ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ﴾ [المطففين: ۲۱-۲۰]. 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، ص ۲۴۰ 🔹 @rahe_savab
🔸 اهل بیت (۱) 📌 ضرورت توجّه به امام در سلوک 🔹 سؤال: وظیفۀ سالک نسبت به امام چطور است؟ حضرت علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالیٰ علیه) فرمودند: 🔺 بايد توجّه به امام بکند. 🔹 سؤال: بدون توجّه به امام سلوک نمی‌شود؟ حضرت علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالیٰ علیه) فرمودند: 🔺 نه ديگر. 🔹 سؤال: آيا توجّه به امام، عين توجّه است به خداوند متعال؟ حضرت علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالیٰ علیه) فرمودند: 🔺 عين توجّه به خدا، از حيث مفهوم نمی‌توان گفت. مفهوماً غير هم‌اند. از حيث مصداق، توجّه إلی الإمام، توجّه إلی اللّٰه است. 🔹 سؤال: اين معنی تحقّق دارد برای ولیّی که غير از امام است؟ حضرت علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالیٰ علیه) فرمودند: 🔺 به حسب ظاهر نمی‌آيد. 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، ص ۲۵۶ 🔹 @rahe_savab
هدایت شده از راهِ صواب
📌 وجود کتبی آقاسیدمحمّدحسن 🔹 شيخ بزرگوار حقائق‌شناس آقای بهجت به اين ناچيز فرمودند: «وقتی آقای طباطبائی و برادرش آقاسيدمحمّدحسن برمی‌گشتند به ايران، آقاسيدمحمّدحسن کتاب‌های خود را نزد من امانت گذاشت، و وقتی که نوشته‌جات خود را به من می‌داد، آقای طباطبائی گفت: «اين‌ها وجودِ کتبیِ آقاسيدمحمّدحسن‌اند» ✔️ نگارنده می‌گويد: پس هم کتاب‌ها و هم نوشته‌جاتِ خود را امانت به آقای بهجت سپرده. اما کتاب‌ها، اين‌طور شنيده‌ام که کتاب‌های آقای الٰهی را آقای شيخ علی‌اکبر مرندی به تبريز برده. و اما نوشته‌جات، يک سال يا دو سال قبل از وفات علّامه، شيخ بزرگوار حقائق‌شناس آقای بهجت، آن نوشته‌جات را به دست اين ناچيز دادند و فرمودند: 🔹 «اين‌ها را به آقای طباطبائی بدهيد.» اين حقير هم اين دفترها را ـ که عکس پادشاه عراق يا ولیعهد عراق روی آن دفترها بود ـ بردم خدمت علّامهٔ طباطبائی که اين دفترها نوشته‌جاتِ آقاسيدمحمّدحسن الٰهی است، تحويل دادم. بعد از مدّتی شيخ بزرگوار حقائق‌شناس آقای بهجت فرمودند [مضمون]: 🔹 «به آقای طباطبائی بگوييد: ما اين نوشته‌جات را داديم، نه از باب اينکه نمی‌خواهيم پيش ما باشد.» و حضرت علّامه در جواب فرمودند: 🔺 «پيش ما باشد بهتر است.» 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، صص ۲۷-۲۶ 🔹 @rahesavab
4_5775931058281255610.mp3
2.23M
🎧 تأثیر ترک گناه در تقویت حافظه 🎙 استاد پارسا @cheraghe_motaleeh
هدایت شده از راهِ صواب
📌 وصیّت‌نامهٔ مرحوم قاضی 🔹 اين ناچيز گويد: ميرزا علی‌آقای قاضی (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالیٰ عليه) وصيّت‌نامه‌ای نوشته‌اند در دو فصل: فصل اوّل راجع به امور دنيوی و ما ترک خودش است، فصل دوّم در بيان اعتقادات و مشرب خودش و (طبق تعبير خودش در آن وصيّت‌نامه) «در امور آخرت» است، و چون اين فصل دوّم حائز اهمّيت بسياری است (زيرا هم عقيده و هم عمل او را نشان می‌دهد)، لذا فصل دوّم را در اين مقام می‌آوریم بتمامه. 🔺 «فصل دوّم در امور آخرت است، و عمدهٔ آنها «توحيد» است؛ خدای تعالی می‌فرمايد: ﴿إنّ اللّه لا يغفر أن يشرك به ویغفر ما دون ذلك لمن يشاء﴾ و اين مطلب حقيقتش به سهولت به دست نمی‌آيد؛ و از اولادهای بنده، کسی تا حال مستعدّ تعليم آن نديده‌ام، و از رفقا هنوز وصیّ امور آخرتی معيّن نکرده است که شما را به پيروی او امر کنم. عجالةً اين شهادت را از بنده تحمّل نماييد: «أشهد أن لا إلٰه إلّا اللّٰه وحده لا شريك له، کما شهد اللّٰه لنفسه وملائکتُه وأولوا العلم من خلقه لا إلٰه إلّا هو العزيز الحکيم إلٰهاً واحداً أحداً صمداً لم يتّخذ صاحبةً ولا ولداً لا شریك له في الوجود ولا في الأُلوهية ولا في العبودية واُشهد اللّٰهَ سبحانه وملائکتَه وأنبياءَه وسماءَه وأرضَه ومن حضرني من خلقه وما يُریٰ وما لا يُریٰ واُشهدکم يا أهلي وإخواني علیٰ هذه الشهادة بل کلّ من قرأ هذا الکتاب وبَلَغَته شهادتي وکفیٰ باللّٰه شهيداً وأشهد أنّ محمّداً عبده ورسوله، جاء بالحقّ من عنده وصدّق المرسلين، وأنّ أوصياءه من عترته اثناعشر رجلاً، أوّلهم أميرالمؤمنين عليّ بن أبي طالب وآخرهم الإمام المنتظِر لدولة الحقّ وأنه في هٰذه النشأة حياته حياة جسديّة وأنه سوف يَظهَر ويُظهِر دينَ الحقّ (صلّی اللّٰه عليه وعليهم أجمعين). وأشهد أنّ البعث حقّ والنشور حقّ وکلّ ما جاء به رسول اللّٰه أو قاله أوصياؤه (صلّی اللّٰه عليه وعليهم) حقّ لا ريب فيه، أسأل اللّٰه الموت علی هذه الشهادة وهو حسبنا جميعاً ونعم الوکيل، والحمد للّٰه ربّ العالمين. 🔺 اما وصيّت‌های ديگر، عمدهٔ آنها «نماز» است. نماز را بازاری نکنيد، اوّل وقت به‌جا بياريد، با خضوع و خشوع. اگر نماز را تحفّظ کرديد، همه چيزتان محفوظ می‌ماند، و تسبيحهٔ صدّيقهٔ کبریٰ (سلام اللّٰه عليها) و آية الکرسی در تعقيب نماز، ترک نشود. اين اهمّ واجبات است. 🔺 و در مستحبّات، ترک تعزيه‌داری و زيارت حضرت سيّدالشهداء مسامحةً، ننماييد. و روضهٔ هفتگی ـ و لو دو سه نفر باشد ـ اسباب گشايش امور است، و اگر از اوّل عمر تا آخرش در خدمات آن بزرگوار از تعزيت و زيارت و غيرهما به‌ جا بياريد، هرگز حقّ آن بزرگوار ادا نمی‌شود، و اگر هفتگی ممکن نشد، دههٔ اوّل محرّم ترک نشود. 🔺 ديگر آنکه اگرچه اين حرف‌ها آهن سرد کوبيدن است ولی بر بنده لازم است بگويم: اطاعت والدين، حُسن خلق، ملازمت صدق، موافقت ظاهر با باطن، و ترک خدعه و حيله، و تقدّم در سلام، و نيکويی کردن با هر بَرّ و فاجر، و مگر در جايی که خدا نهی کرده. اينها را که عرض کردم و امثال اينها را مواظبت نماييد! اللّٰه اللّٰه اللّٰه که دل هيچ‌کس را نرنجانيد: تا توانی دلی بدست آور / دل شکستن هنر نمی‌باشد» پايان 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، صص ۲۰۱-۱۹۸ 🔹 @rahesavab
ارادت حاجی فاضل به پیشگاهِ قدسی سیّدالشهدا (أرواحنا فداه) مرحوم احمد فاضل دربارهٔ پدرش حاجی فاضل می‌گوید: «شبی خواب دیدند خودشان را که مشرّف شده‌اند حرم امام حسین (علیه السلام). شنیدند از ضریح مطهّر که فرمودند: به این دیری؟! منقلب شدند. از خواب پا شدند، استخاره کردند، این آیه آمد: يا أيّها الذين آمنوا أطيعوا الل‍ه وأطيعوا الرسول و أولى الأمر منكم. به‌کلّی درس و منبر و محضر [محکمه] و همهٔ کارها را رها کردند و رفتند و ١٤ ماه آن‌جا در عتبات بودند. و غالباً در کربلا بودند، در آن‌جا [کربلا] خیلی مرور می‌کردند. [یعنی جاهای دیگر می‌رفته خیلی نمی‌مانده، زود به کربلا برمی‌گشته و بیش‌تر آن‌جا بوده.] و در این سفر عتبات، چندین سال نماز و روزه‌شان را اعاده کردند. و آن‌جا تصمیم گرفتند اگر برگشتند، نوشتن شرح دعای عرفه را شروع کنند. ... وقتی هم از عتبات برگشتند، شروع به نوشتن کردند. روی نیم‌برگه‌های مستعمل و کاغذپاره‌ها می‌نوشتند، تا اواخر که من دیدم حیف است، دفترچهٔ مرغوب تهیّه و در اختیارشون گذاشتم که مطالب محفوظ بماند. و اواخرش را توی دفتر می‌نوشتند. ولی به آخر نرسید.» 📚 (خاطرات منتشرنشدهٔ استاد پارسا از ادیب نیشابوری، ص١٤ - ١٥) ب نقل از " چراغ مطالعه "
استاد پارسا در یکی از یادداشت‌هایشان نگاشته‌اند: «مرحوم آشیخ مهدی ولایی (رحمة الل‍ه علیه)، کارمند آستان قدس که نجف‌دیده بود و شاگرد میرزای نائینی بود، دربارهٔ حاجی فاضل می‌فرمود: حاجی فاضل در سفر حجاز در کشتی با شوریده‌حالی هم‌سفر بود، که آن شوریده‌حال به این بیت مترنّم بود: تا که ره عشق بیاموختم خام بُدَم، پخته شدم، سوختم مرحوم حاجی فاضل، مؤلّف کتاب شرح دعای عرفه، این اشعار را ارتجالاً گفت: من شجر خرّم زیتونه‌ام بی شرر نار برافروختم پاره بکردم همهٔ جامه‌ها جامهٔ تقوی به‌عوض دوختم وزر و وبال است نه فضل و کمال آن‌چه جز از عشق بیاموختم.» ب نقل از " چراغ مطالعه "
هدایت شده از راهِ صواب
📌 وصیّت‌نامهٔ مرحوم قاضی (۲)؛ وصی عرفانی 🔹 اين ناچيز می‌گويد: در ذيل همان وصيّت‌نامه، مرحوم آقای قاضی به خطّ خود، وصیّ امور آخرتی را معيّن فرموده‌اند تا ديگران به او رجوع کنند. ✔️ آقای قاضی (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالیٰ عليه) تصريح فرموده‌اند که: وصیّ طريقت حقير، آشيخ عباس قوچانی است، و وصيّتشان بسيار صريح و روشن و واضح است و قابل هيچ‌گونه تأويل نيست که کسی بگويد: اين وصیّ، وصیّ ظاهری است و من وصیّ باطنی هستم، و شخص ثالثی بگويد: من هم وصیّ هستم برای آقای قاضی که وصايتم بين وصیّ ظاهری و باطنی است! 🔺 و اينک عين عبارات و عين آن جملات را نقل می‌کنم: «معلوم باد که وصیّ طريقت حقير، جناب حجّة الاسلام آشيخ عباس مجتهد قوچانی (سلّمه اللّٰه) است، و بايد وصیّ [در اموال] وجه مرحوم مبرور حاج سيد قريش قزوينی بأسره را که پنجاه تومان است به معظّم‌له [آقای قوچانی] بدهد. تاريخ ع۱/ ۶۵ هجری ديگر اينکه در اين تاريخ که اوائل جمادی‌الاول سنهٔ شصت و پنج است قطعه زمينی قريب دويست متر است خريده شده، مال و ملک مختصّ نور چشمان سيدجعفر و سيدحسين است و از مال شخص ايشان خريده شده و داخل ترکه نيست. عن تقرير الأحقر عليّ بن الحسين الطباطبائي.» پايان 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، صص ۲۰۲-۲۰۱ 🔹 @rahesavab
هدایت شده از راهِ صواب
📌 وصیّت مرحوم قاضی (۳)؛ وصیّ عرفانی 🔹 اين ناچيز گويد: روزی حضرت آية اللّٰه حاج شيخ حسن صافی اصفهانی ـ رضوان اللّٰه سبحانه وتعالیٰ عليه ـ بعد از نماز ظهر و عصر، از مسجد فاطميّه بيرون آمدند و مرا دعوت کردند به ناهار. بنده در خدمتشان رفتم به منزل یکی از آقازاده‌هايش، و چون ايشان مدّتی از محضر آقای شيخ عبّاس قوچانی استفاده می‌کردند، اين سؤال به ذهنم رسيد، پرسيدم: چرا آقای قاضی، آقای شيخ عبّاس قوچانی را وصیّ خود قرار داد؟ فرمودند ما نصّه: 🔺 «اتّفاقاً همين سؤال را من از آقا شيخ عبّاس قوچانی پرسيدم، گفت: نه از باب اينکه چيزی باشد؛ نخواست اين رشته به دست عوام بيفتد.» 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، ص ۲۰۲ 🔹 @rahesavab
بیاناتی_از_علامۀ_طباطبائی_دربارۀ_یاد_خداوند_متعال.pdf
70.4K
🔸 مراقبه و یاد خدا (۱۱) 📌 بیاناتی از علّامه طباطبائی دربارهٔ یاد خداوند ـ تبارك وتعالیٰ ـ 🔹 @rahe_savab
🔸 اهل بیت (۲) 📌 توسّل به اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ 🔹 شيخ بزرگوار حقائق‌شناس آية اللّٰه بهجت ـ رضوان اللّٰه سبحانه وتعالیٰ علیه ـ می‌فرمودند: 🔺 شخصی منبریّ در تهران می‌گفت: من در خيابان راه می‌رفتم، خانمی آمد و گفت: آقا تشريف بياوريد روضهٔ پنج‌تن در منزل ما بخوانيد. بنده رفتم منزلشان، صندلی گذاشتند و من روی صندلی نشستم، و ملتفت شدم جوان بيماری است و برای شفای او اين توسّل را گرفته‌اند، و فهميدم که اينها ارمنی [=مسيحی] هستند. 💎 من که شروع به روضه خواندن و توسّل کردم، ناگاه ديدم حضرات پنج‌تن آل‌عبا در منزل اينها ظاهر شدند؛ من از هوش رفتم و به هوش نيامدم مگر اينکه ديدم اين ارمنی‌ها به سر و صورتم آب ريخته‌اند تا به هوش بيايم [و همهٔ لباس‌هايم نجس شده]. گفتم: شما حاجتتان را گرفتيد. از منزل آنها خارج شدم و در خيابان به خودم گفتم: تو کجا، خانهٔ ارمنی کجا؟ حالا بايد بروی خودت و تمام لباس‌هايت را آب بکشی. روز بعد آن ارمنی‌ها آمدند به خانهٔ ما و گوسفند و هدايای مفصّل برای ما آوردند. 🔹 شيخ بزرگوار حقائق‌شناس آية اللّٰه بهجت می‌فرمودند: من اين داستان را برای آقای طباطبائی [علّامه طباطبائی] نقل کردم، آقای طباطبائی فرمودند: 🔺 خاک بر سر اين شيعه. ✔️ نگارنده گويد: يعنی مسيحی‌ها با توسّل به حضرت سيّدالشهداء ـ علیه السّلام ـ شفای بيمارشان را می‌گيرند اما در اين زمان، بسياری از شيعيان، از اعتقادات و مذهب حقّ خود دست می‌کشند. 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، صص ۴۶-۴۵ 🔹 @rahe_savab
🔸 شخصیت‌شناسی (۶) 📌 «ابن‌عربی» و «مولوی» در نظر علّامه طباطبائی 🔹 سؤال: از عرفا کدام‌یک بالاتر است؟ حضرت علّامه ـ رضوان اللّٰه سبحانه وتعالیٰ علیه ـ فرمودند: 🔺 «محیی‌الدّین از حیث «علم» مقدّم است از مولوی. از حیث «حال» معلوم نیست.» 🔹 یک‌وقتی هم فرمودند: 🔺 «محیی الدّین مقدّم است در «علم» بر همه. مولوی از همه در «حال» مقدّم است. همچی گفتند.» [یعنی اهل معرفت این‌طور گفته‌اند.] 🔹 عرض کردم: نظر شما چیست؟ فرمودند: 🔺 «همین است.» 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، ص ۲۴۸ 🔹 @rahe_savab
📌 مراتب خلوص 🔹 سؤال: معنی «خلوص» و «اخلاص» چيست؟ حضرت علّامه ـ رضوان‌ اللّٰه سبحانه وتعالیٰ علیه ـ فرمودند: 🔺 ما يک «خلوص» و «اخلاص» داريم که امور دين ممحّض بشود برای خدا، نماز برای خدا، جهاد، خمس، زکات، ـ نمی‌دانم ـ هر واحدواحد برای خدا. اين يک نحو «خلوص» است، «خلوص اعمال» برای خدا. 💎 يک «خلوص» داريم که خود عبد برای خدا خالص می‌شود. آنجا که می‌فرمايد: ﴿إِلَّا عِبَادَ اللّٰهِ الْمُخْلَصِينَ﴾، ﴿إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ﴾. مخلَص، اسم مفعول است؛ کسی آن‌ها را خالص کرده، که خدا است که خالص کرده برای خودش و شريکی در آن‌ها ندارد. فقط مالِ طلقِ خداست. ✔️ «خلوص» اوّلی، مقدّمه است برای اين «خلوص». خلوص و اخلاص هر دو به يک معنی‌اند. [از يک ريشه‌اند] 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، صص ۲۵۵-۲۵۴ 🔹 @rahe_savab
🔸 مراقبه و یاد خدا (۱۰) 📌 دستورالعمل کلّی 🔹 سؤال: آقا يک دستورالعمل کلّی بفرماييد. حضرت علّامه ـ رضوان‌ اللّٰه سبحانه وتعالیٰ علیه ـ فرمودند: 🔺 دستورالعمل کلّی ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ﴾ [البقرة: ۱۵۲]؛ ياد خدا در خاموشی و تکلّم و تنهایی و معاشرت. 🔹 سؤال: همه‌اش همين است؟ حضرت علّامه ـ رضوان‌ اللّٰه سبحانه وتعالیٰ علیه ـ فرمودند: 🔺 هرچه باشد در همين است ﴿وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا﴾ [التوبة: ۴۰]. 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، ص ۲۵۸ 🔹 @rahe_savab
1_1435829674.mp3
12.68M
🔸 مراقبه و یاد خدا (۱۲) 📌 شرح بیاناتی از علّامه طباطبائی درباره‌ی یاد خداوند ـ تبارک وتعالیٰ ـ 🎙 استاد شیخ محمدکریم پارسا 🔹 @rahe_savab
4_5913612621570902245.mp3
11.3M
🎧 ناگفته‌هایی از حیات معنوی استاد محسن بیدارفر 🎙 حجّةالإسلام‌والمسلمین حاج شیخ محمّدکریم پارسا 📞 در این صوت ماندگار که بخش کوتاهی از گفتگوی طولانیِ من با استاد پارسا در تماس تلفنیِ پگاه دوشنبه، ۲۰ / ٦ / ١٤٠٠ ه‍ ش است، خاطراتی از ارتباط مرحوم بیدارفر با برخی از اهل معنا همچون علّامهٔ طباطبایی، آیةالل‍ه بهجت، سیّد مهدی قاضی، سیّد عبدالکریم کشمیری، میرزا حسن مصطفوی، و شیخ جعفر مجتهدی را می‌شنوید.