eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
📆 سال‌روز وفات مرحوم آیت الله حاج شیخ جواد کربلایی؛ ( ۲۸ ۱۴۳۲ = ۱۳۹۰/۸/۴) 💠 مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی: 🔺 مرحوم آقا سید رضا در مورد یکی از علمای به نام مرحوم حاج شیخ می‌گفت: ایشان در یزد از حمالی تا آیت‌اللهی همه کاری انجام می‌دهد. حالا این آقای آشیخ جواد هم این‌جوری بود. این از حمالی تا آیت‌اللهی را من در آشیخ جواد دیدم؛ مشرّف شدیم با خانواده‌مان . یک جایی گرفتیم، منتهی چیزی نداشتیم، سرما بود. زمستان بود. یک‌وقت در زدند. من رفتم در را باز کردم، دیدم آقای آشیخ جواد، یک رخت‌خواب روی سرش گذاشته، آمده!؛ یک لاحافی به قدر این فرش تمام، لاحاف کرسی می‌گویند. بله. خدا همه‌شان را رحمت کند. این‌جور درس‌ها تو باید به طور رویت، مشاهده بشود تا انسان‌ها، ، حوزوی‌ها، امثال بنده بدانند که عناوین و این‌ها انسان را از آنی که هست بالاتر نبرد! منبع: @seyedololama 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷جمعی از در حال کلنگ زدن بیمارستان در عودلاجان، در سال ۱۳۲۱ از دیرباز کلیمیان تهران در محله عودلاجان در کنار مسلمانان به صورت مسالمت آمیز زندگی می‌کردند. در نقشه‌های تهران قدیم نام مرحله یهودیها در حوالی پامنار دیده می‌شود و حداقل دو کنیسه مشهور و قدیمی به نام کنیسه ملاحنینا و عزرا یعقوب داشتند. این ارتباط و پیوند، گاه منجر به مسلمان شدن علمای یهود و تابعان آنها از جمله ملا آقا بابا مشهور به جدید الاسلام شد. با شکل‌گیری روند مهاجرت یهودیان به فلسطین، ساکن تهران که «مجمع مرکزی تشکیلات صهیونیست ایران» را راه‌اندازی کرده بودند، جهت متقاعد ساختن اقلیت یهودی به اینکه دست از خانه و کاشانه و زندگی آسوده خود در تهران کشیده و به فلسطین مهاجرت کنند، در ۲۰ فروردین ۱۳۰۱ش توطئه‌ای ترتیب دادند که نتیجه آن ایجاد حس ناامنی برای یهودیان و لزوم مهاجرت باشد. از این‌رو نقشه‌ای کشیدند که با مجروح ساختن یکی از اعضای بیت مجتهد پایتخت آیت‌الله حاج که در همان سکونت داشت، بین یهودیان و مسلمانان درگیری و ناامنی ایجاد کنند. این حادثه اتفاق افتاد و درگیری‌ها تا اواسط سال ۱۳۰۱ش ادامه یافت و سرانجام نمایندگی‌های مهم خارجی به نفع تشنج‌آفرینان حکم صادر کرده و در نتیجه ابتدا ۵۶ نفر و چند هفته بعد ۱۳۰۰ نفر عازم بیت المقدس شدند. 📚ر.ک: یهود و‌ صهیونیسم در ایران ص۴۷۰ 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠درباره سید احمد از شاگردان که مرثیه‌ای به عربی در سوگ بر دار شدن شیخ فضل الله نوری سرود. ✍به قلم استاد علی ابوالحسنی منذر: «ادیب در سال ۱۳۰۰ قمری هجری به تهران هجرت کرد و بنا به توصیه میرزا سعید خان وزیر امور خارجه که در آن وقت در مشهد به تولیت آستان مقدس مشرف بود و با وی طرف انس و محبت، به منزل میرزا محمدعلی خان قوام الدوله ورود نمود. وی قدوم ادیب را سخت محترم داشت و در اعزاز و اکرام او تا آخر عمر [محرم ۱۳۳۰ ق] دقیقه‌ای فرو نگذاشت و طبقه فضلا و ادبا درک صحبتش را مایه مزیت دانستند و به معاشرتش رغبت تمام جستند. در این ایام گاهی بر سبیل تفنن در انجمن شعرا که هفته‌ای یک بار در خانه ... انعقاد می‌یافت حاضر می‌شد. قاجار چون ثبت فضائل وی بشنید به ملاقاتش رغبت جست و او را به حضور خود خواند؛ به اتفاق سید بقا به حضور شاه رفت و مورد الطاف واقع شد.» تهران نقطه پایان سیر آفاقی انسان‌واره، اما آزاده‌ای بود که در نقطه کمال سن، نفسی مهذب، نگاهی عمیق، قلبی دردمند و کوله‌باری پر از علم و تجربه داشت... ادیب در پایتخت ایران اسلامی منزل گزید و تا پایان عمر، به رغم حوادث سخت بسیار در همین شهر باقی ماند. ذکاء الملک فروغی اول در دیباچه‌ای که به سال ۱۳۰۷ق بر تاریخ بیهقی نگاشته، ادیب را «جناب سید الحکماء و سند العلماء، استاد الادباء،... مرجع الاشیاخ و الافاضل، مدقق زمان، محقق دوران، قبله اهل معرفت... و کعبه زائرین دل» شمرده است. 📚 آینه‌دار طلعت یار، زندگینامه و اشعار ادیب پیشاوری، ص۴۰ و ۴۱ 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
✍در سالهای پیش از انقلاب، نماز عید فطر و قربان در مساجد تهران برگزار می‌شد اما نماز عید قربان از استقبال کمتری برخوردار بود. یکی از مساجدی که در روز به اقامه نماز و برگزاری جشن می‌پرداخت، به امامت طالقانی بود. صبح حدود ساعت ۹ نماز عید با حضور حدودا ۱۰۰ نفر و به امامت آیت‌الله_طالقانی برگزار می‌شد و سپس ایشان به سخنرانی می‌پرداخت. از جمله در تاریخ ۲۸ بهمن ۴۸ آیت‌الله طالقانی پس از اقامه نماز عید قربان، مطالب زیر را بیان داشتند: «عید فطر جشن ارتباط بشر از طریق روزه و اجتماع و هماهنگی با خدا و مقدمه‌ای است برای عید قربان یعنی آخرین مرحله تسلیم که تا اینجا انسان گاهی در راه حق و عقیده از شهوات عادیش می‌گذرد و گاهی ممکن است از جانش بگذرد. ابراهیم که می خواست پسرش را بکشد در آخرین و مهمترین مرحله تسلیم قرار داشت آیا خدا واقعا حقی داشت؟ از کشتار منظوری داشت؟ از این منظره هولناک خوشش می آمد؟ ولی این راه تسلیم است من مسلمم. من مسلمم حالا بیا امتحان بده که آیا در مقابل خدا و دستورش تسلیم هستی یا تا آنجا که آسایش و تفریحی داری می‌گویی من مسلمم؟... این عید اسلام، عید قربان یعنی نترسیدن قلب... اگر بشر به این مقام رسید باقی قضیه تمام است مقصود از کشتن گوسفند و غیره هم باید همین باشد که فلان حاجی به خدا بگوید من در اینجا و روی همین سنگها یعنی محلی که ابراهیم می خواست فرزندش را بکشد به تو تسلیم هستم و وقتی وظیفه مقتضی شد باید سر همین طور باشد...» 📚کتاب آیت‌الله سید محمود طالقانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه ۶۵۰ 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
28.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 فیلم کمتر دیده شده از مرحوم استاد عبدالحسین حائری کتاب‌شناس، نسخه پژوه و رئیس اسبق کتابخانه مجلس 📚موضوع: قسمت اول 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠خاطرات آیت‌الله حاج آقا متوفای ۱۸ تیر ۱۳۷۸ « را که ساختمانش برای مرحوم فیلسوف معروف در زمان ساخته شده بود و در وقفنامه آن تصریح شده که بایستی مدرسش ماهر در معقول یعنی در فلسفه و ناظر در منقول باشد به اینجانب واگذار کردند. قبل از من مرحوم آقا که استاد فلسفه من بود و من کتاب شفا را پیش ایشان خواندم متصدی تدریس آنجا بودند بعد از مرحوم آقا علی مدرس. بعد از اینکه آقا میرزا مهدی آشتیانی هم فوت کرد آن مدرسه به مناسبتی بنده را تشخیص دادند که هم ماهر در معقول هستم و هم ناظر در منقول هستم من به جای مرحوم آقا میرزا مهدی آشتیانی مدرس مدرسه سپهسالار قدیم شدم و همه مدرسه سپهسالار به سرپرستی من واگذار شد... این همزمان با دانشکده رفتن بود البته (۱۳۳۱_۱۳۳۲). به این مناسبت چون سوابق علمی من آنجا مشخص بود دیگر دانشگاه تهران مرحله استادیاری از من نخواست و یکسره ما را به دانشیاری ارتقا داد... در زمان مرحوم یک اختلافی راجع به برنامه‌های شرعیات بین دولت و مرحوم آقای بروجردی پیش آمده بود... بنده به معرفی مرحوم آقای بروجردی و به انتصاب مرحوم دکتر مصدق به عنوان مجتهد جامع الشرایط شورای عالی فرهنگ منصوب شدم تا به این اختلاف رسیدگی کنم.» 📚خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی ص۲۶_۲۴ 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠 صفحه برنامۀ تلویزیونی «ماجرا» را دنبال کنید. 🔺با موضوعات تخصصی تاریخ اسلام و تاریخ معاصر شبکه ۴ سیما مجری: حمید سبحانی‌صدر سردبیر: سعید طاووسی @majara_tv4
▪️درگذشت حاجیه خانم فخری فلسفی تنکابنی صبیه آیت‌الله حاج شیخ محمدرضا تنکابنی و همسر آیت‌الله حاج شیخ مصطفی مسجدجامعی 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🛑 نشست علمی "میراث محاکم شرع" 👈 آیین رونمایی از کتاب جدید استاد علی ابوالحسنی مُنذِر (ره) با طرح اندیشه‌های وی 💥 با نظریه‌پردازی🔻 1⃣ آیت الله شيخ ابوالقاسم علیدوست موضوع: محاکم شرع در ترازوی فقه القضاء و فلسفه فقه 2⃣ دکتر موسی حقانی موضوع: دستاوردهای تاریخی علمای شیعه در محاکم شرع 3⃣ حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی موضوع: جایگاه قضایی محاکم شرع از منظر فلسفه سیاسی 🔹زمان: یکشنبه ۲۵ تیرماه ۱۴۰۲ | ٩:٣٠-١٢ 🔹مکان: پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی، تهران، پاسداران، خ شهید مومن نژاد، ش ۱۲۴ ╭────────────╮ 🆔 کانال اسرار تاریخ http://eitaa.com/monzer_ir ╰────────────╯
✍ از صبح روز یکشنبه ۲۱ تیر ۱۳۱۴ چند ساعت پس از گذشت حماسه خونین گوهرشاد بازداشت روحانیون شروع می‌شود عده زیادی گرفتار می‌شوند و عده‌ای دیگر مخفی شده و سپس ایران را ترک می‌کنند. در منابع نام ۳۱ نفر از این بزرگان ذکر شده که از جمله ایشان عالمانی هستند که در تصویر بالا حضور دارند. این عده به تهران تبعید و حبس شدند. تصویر بالا پس از آزادی در خانه یکی از روحانیون تهران برداشته شده است. ▪️ردیف بالا به ترتیب از راست عبارتند از: ۱- آیت الله سید زین العابدین سیستانی عموی پدر حضرت آیت‌الله‌العظمی سیستانی. ۲- آیت الله پدر مرحوم آیت الله العظمی . ۳- آیت الله سید یونس اردبیلی. ۴- آیت الله نجف آبادی پدر بزرگ مادری . ۵- مرحوم سید محمد سیستانی. ▫️شخصیت های نشسته نیز از راست به چپ عبارتند از: ۱- واعظ معروف وقت مشهد ؛ ۲- آیت الله ۳- آیت الله ۴- مرحوم عنایت که میزبان علمای تبعیدی مشهد در تهران بوده است. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
✍ مرحوم حاج محقّق خراسانی در قیام مسجد گوهرشاد، بر منبر علیه حکومت پهلوی، سخنرانی تند و آتشینی ایراد نمود که در نهایت دستگیر شد. در یکی از اوراق باقی مانده از ایشان، به ادعیه‌ای که از لحظه گرفتاری هر روز برای خلاصی از زندان و حفظ همسر و اولاد خود می‌خوانده، اشاره کرده است که در ادامه خواهد آمد👇 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
✍ مرحوم حاج محقّق خراسانی در قیام مسجد گوهرشاد، بر منبر علیه حکومت پهلوی، سخنرانی تند و آتشینی ایراد
ادعیه خلاصی از زندان 👈مرحوم پدر آقای در قیام ، بر منبر علیه حکومت پهلوی، سخنرانی تند و آتشینی ایراد نمود که در نهایت دستگیر شد. در یکی از اوراق باقی مانده از ایشان، به ادعیه‌ای که از لحظه گرفتاری هر روز برای خلاصی از زندان و حفظ همسر و اولاد خود می‌خوانده، اشاره کرده است. شاید به دلیل عنایات خداوند و ائمّه اطهار (ع) و تأثیر این ادعیه، حکمِ اعدامِ ایشان به حبس ابد و سپس به دو سال حبس تقلیل یافت و در این مدّت با وجود تهدیدهای فراوان از جانب عمّال پلید رضاخان، آسیب و ضرری متوجّه خانواده وی نشد. 🔹مکتوبِ مرحوم حاج محقّق از این قرار است: بسم الله الرحمن الرحیم در سنه هزار و سیصد و پنجاه و چهار در شب یکشنبه 12 ربیع الثاني قضیه مشهد واقع شد و از صبح یکشنبه 12 ربیع الثاني اوّل ابتلای بنده بود که تا هفتم جمادي الثانیة، پنجاه و پنج روز مخفی در منزل بودم. روز هفتم جمادي الثانیة به شهربانی آمده و محبوس شدم. بعد از سه روز، اعزام به طهران شدم و محبوس بودم تا روز دوشنبه بیستم ربیع الثاني 1357 مستخلص شدم. مدت حبس دو سال و ده ماه و سیزده روز بود که از اوّل گرفتاری و خفا تا استخلاص، سه سال و نه روز بود. و از اوّل کتاب شریف مهج الدعواتِ ابن طاوس قدّس سرّه همراه این عاصی بود. ادعیه‌ای که هر روز تلاوت می‌کردم: یکی دعای احتجابات پیغمبر و ائمّه علیهم السلام(مهج الدعوات، ص296 إلی 302). دیگری دعای عبرات: اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ يَا رَاحِمَ الْعَبَرَاتِ وَيَا كَاشِفَ الْكُرُبَاتِ أَنْتَ الَّذِي تَقْشَعُ سَحَابَ الْمِحَن‏ الخ(همان، ص339 إلی 342) و دیگری دعای مختصر سابغ النعم الّذي علّمه النبي (ص) لموسی بن جعفر (ع) في السجن: يَا سَابِغَ النِّعَمِ يَا دَافِعَ النِّقَم‏ (همان، ص247). و دعای دیگر دعای تعویذ حضرت رضا علیه السلام که بعد از ارتحال آن حضرت نسخه آن دعا از جیب آن حضرت بیرون آمد: اللَّهُمَّ بِكَ أَسْتَفْتِحُ وَبِكَ أَسْتَنْجِح‏، تا آخرِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالْعَيْنِ الَّتِي لَا تَنَامُ وَبِالْعِزِّ الَّذِي لَا يُرَام‏ که باید خواننده ذکر کند پس از اتمام دعاء و اسماء در مقام حاجات. (همان، ص247 و ص248). این کلمات را همیشه می‌خواندم: اللّهمّ إن کان هذا الحبس والمضیقة والسجن من غضبك وسخطك وانتقامك وعقوبتك فاغفر لي إنّك أنت الغفور الرحیم وتب عليّ إنّك أنت التوّاب الرحیم واصفح عنّي وتجاوز عن خطیئاتي ونجّني من السجن وخلّصني من الکرب. وإن کان هذا الحبس من لطفك وامتنانك وتفضّلك وامتیازك فربّط قلبي بالصبر ورضّني بهذا العیش بما قسمت لي وأصلح أمر عیالي وأولادي وربّهم بأحسن التربیة وأدّبهم بأحسن التأدیب واکفلهم بأحسن الکفالة واکفهم بأحسن الکفایة واحفظهم بأحسن الحفظ وسوّغ إلیهم معایشهم ووسّع في أرزاقهم. اللّهمّ أنا الغائب عنهم وأنت الشاهد علیهم علی کلّ حال فاحفظهم من الآفات والخطرات والبلیّات والأمراض والأعراض والآلام والأسقام والأوجاع. اللّهمّ إنّي أودعتك دیني ونفسي وأهلي وأولادي وأموالي وأنت خیر مستودع وأمرتنا بحفظ الودایع فاحفظ ودایعي وطوّل في أعمارهم واحفظ دینهم ودنیاهم ووفّقهم لما تحبّ وترضی وارزقهم خیر الدنیا والآخرة وجنّبهم عن جلیس السوء وقرین السوء ورفیق السوء وجار السوء ومجالس السوء وزیّنهم بمکارم الأخلاق ومحاسن الأعمال. منبع: https://ble.ir/aljonnah 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🗓به مناسبت سالروز ترور آیت‌الله حاج آقا رضی شیرازی گزارش ساواک به امضای ارتشبد نصیری درباره آیت الله / تاریخ ۲۲ مرداد ۱۳۵۴ 📃 حضرت حجت‌الاسلام آقای سید رضی شیرازی، ساکن تهران، مدرسه مروی روحانی نامبرده بالا در محافل مذهبی از علمای طراز اول شناخته می‌شود و لیکن از لحاظ ملی و سیاسی فرد مورد اعتمادی نیست. خاطرات و اسناد فعالیت سیاسی آیت‌الله سید رضی شیرازی در کتاب از همین قلم منتشر شده است. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🗓 ۲۹ ذی الحجّة سنه ۱۴۴۴ ه قمری مصادف است با یکصد و سـی و پنجمین سالروزِ ارتحـــالِ ســیّدالفقهاء و المجتهدین ، عالِـم ربّـانی مرحـوم حضرت آیت اللّه العظمیٰ علّامه حاجی سـیّد ابراهیم الحسینیّ اللّواسـٰانی "نوّراللّٰه مَضجعه و مَرقده" از بزرگان و محترمینِ علماء و فقهاءِ معتبرِ دارالخلافهٔ طهران در قرن ۱۳ هجـرى قمری. ایشان پس از سالها تحصیل و تدریس در عتبات عالیات ، به طهران بازگشت و ضمن اقامهٔ محضر شرع و امامت مسجد سرپولک در مدرسهٔ علمیّهٔ صدر به تدریس پرداخت. صاحبِ المآثر و الآثار دربارهٔ وی مینویسد : از معمّرین علماء و عظماءِ ائمهٔ دارالخلافه است. در مسجدِ سَــرپـولک نماز میگذارد و مردم به عدالَت و جلالَت وی اعتقـادِ راسِـخ دارند. به قلم: محمّدمجتبی طلوع شریفی 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 حضرت علی اصغر علیه السلام در کلام مرحوم آیت‌الله شیخ احمد مجتهدی تهرانی 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
آیت الله سید عبدالله ضیائی‌نیا، در قم از شاگردان آیت‌الله بروجردی، امام خمینی و علامه طباطبایی بود و پس از هجرت به تهران در به تحصیل خود ادامه داد. 🔸وى در این باره مى نویسد: «من نیز دروس آیات عظام: خوانسارى، غروى رشتى - که شاید در علم اصول بى نظیر بود -، آقا میرزا هاشم آملى و آقا باقر آشتیانى را فراگرفته و در سمت مدرسى داشتم و نیز به دعوت آیت الله خوانسارى در جلسه استفتاى معظم له حضور مى‌یافتم». دکتر ضیائی‌نیا از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۱ ش، به امامت جماعت نازى آباد تهران مشغول شد و از دوستان و همکاران نزدیک آیت الله کاشانى در مبارزه علیه طاغوت بود. 🔹ایشان بعد از اخذ اجازات اجتهاد و مدرک دکترا، به امر مراجع تقلید، تهران را به قصد توطن در گیلان ترک کرد و در آستانه اشرفیه رحل اقامت افکند و در مدت ۱۷ سال، یعنى از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷ ش، به امامت جماعت مسجد جامع و مدیریت حوزه علمیه جلالیه آستانه اشرفیه مشغول گردید. 🔸مبارزات سیاسی وی به گونه‌ای بود که یک سال قبل از انقلاب ممنوع المنبر شد و چند ماه قبل از پیروزى انقلاب اسلامى، منزلش به دست عوامل ساواک به آتش کشیده شد که بر اثر آن، بسیارى از نوشته ها، کتب و تقریرات درسى مربوط به حوزه و دانشگاهش از بین رفت. او بعد از پیروزى انقلاب اسلامى به عنوان نماینده مردم گیلان در مجلس خبرگان قانون اساسی حضور یافت و به تهران رفته، پس از چندى هم در قم مقیم شد. ▪️ آیت الله ضیائی‌نیا، در شام شهادت امام حسین (ع)، ۲۳ مرداد ۱۳۶۸ درگذشت و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠 جایگاه شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری در تهران ✍امین‌الشرع خویی فقیه معاصر شیخ... می‌نویسد: «مرحوم شیخ از جمله تلامذه ارشد... حاجی میرزا محمد حسن شیرازی قدس الله روحه بودند در آن اوقات که مرحوم شیخ را میرزا از سامره مرحوم آقا سید علی اکبر همدانی که او هم از شاگردان ایشان بودند روانه به عجم فرمودند این بنده در نجف اشرف مشغول به تحصیل... بودم و مرحوم میرزا منتهای ترویج را در حق شیخ فرموده و همیشه در بین مذاکرات و رسیدگی به احوال وی در نزد اهالی تهران می‌فرمودند: «شیخ نوری ما را چگونه نگهداری می‌نمایند؟» و چون مرحوم میرزا که در آن زمان رئیس بالاستقلال بودند در حق وی منتهای تمجید و تجلیل را می‌فرمودند و به شیخ نوری ما از ایشان تعبیر می‌کردند. لذا بعد از ورود به دارالخلافه کار شیخ خیلی بالا گرفت و سایرین در تحت الشعاع واقع شدند و [به لحاظ موقعیت والای علمی و اجتماعی] انگشت نمای عامه و خاصه شده بودند.» شیخ پس از ورود به تهران به علت حمایت یاد شده و نیز به دلیل ویژگی‌ها و امتیازاتی که خود داشت در بین مردم خصوصا روحانیون نفوذی وسیع و محبوبیتی چشمگیر یافت و بعدها که مرجع بزرگ وقت میرزای شیرازی در سامرا و چندی پس از او نیز میرزای آشتیانی در تهران دار فانی را وداع گفتند آن نفوذ به بیشترین حد از ظهور و بروز خویش رسید... اعتماد السلطنه در همان سال‌های نخست ورود شیخ به تهران... می‌نویسد: «مجلس درس و افادت و افاضتش نیز امروز بسی عامر و به وجود کافه مستعدین تهران دائر می‌باشد.» 📚اندیشه سبز، زندگی سرخ... (مرحوم استاد علی ابوالحسنی منذر) ص۷۷ و‌۷۸ 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
▪️درگذشت آیت‌الله شیخ محمدتقی بافقی در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۳۲۵ش 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
▪️درگذشت آیت‌الله شیخ محمدتقی بافقی در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۳۲۵ش 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
▪️درگذشت آیت‌الله شیخ محمدتقی بافقی در ۱۲ مرداد ۱۳۲۵ ✍شیخ محمدتقی بافقی یکی از دستیاران آیت‌الله حائری یزدی بود و خصوصاً مسئولیت تهیه لباس و رسیدگی به امور طلاب را، که تعدادشان روزبهروز بیشتر میشد، بر عهده گرفت و نیز در غیاب آیت‌الله حائری، به جای او اقامه جماعت میکرد. مجاهدت فعّالانه او در امر به معروف و نهی از منکر در شیوه زندگی مردم مؤثر افتاد؛ از جمله توانست سلمانیهای قم را متعهّد سازد که ریش مشتریان را نتراشند. بافقی به گوشزدهای شفاهی قانع نبود؛ چنانکه میگویند چندین نامه به رضاخان نوشت و از وی خواست تا سیاستهایی را که به نظر علما مخالف اسلام است، تغییر دهد. درگیری وی با رضاخان در فروردین 1307 به اوج رسید. در این سال، همسر رضاخان و گروهی از زنان دربار، برای حضور در مراسم نوروزی، وارد حرم حضرت معصومه(س) شدند و در غرفه بالای ایوان آیینه بدون چادر نشستند. وقتی بافقی از این ماجرا آگاه شد، پیغامی برای زنان فرستاد و به حضور آنان در حرم، بدان وضع اعتراض کرد و چون مؤثر واقع نشد، شخصاً به آنجا آمد و از ایشان خواست تا حرم را ترک کنند. خانواده شاه فوری به خانه تولیت رفتند و این واقعه را به تهران خبر دادند. رضاخان بیدرنگ، همراه با وزیر دربار و یک فوج زرهی، از تهران روانه قم شد، نظامیان را در منظریّه قم مستقر کرد و خود، همراه عدهای از گارد، وارد شهر شد. حرم را محاصره کردند و رضاخان با چکمه وارد حرم شد و افراد گارد، عدهای را مضروب و بافقی را دستگیر کردند. رضاشاه شخصاً بافقی را زیر لگد انداخت و به ناسزا گرفت و به زندان تهران فرستاد. شیخ محمدتقی پس از چند ماه، بر اثر اقدام آیت‌الله حائری، از زندان آزاد ولی به شهر ری تبعید شد و در آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به امامت جماعت و حل و فصل امور دینی پرداخت. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
▪️ درگذشت آیت‌الله سید رضا فیروزآبادی در ۱۴ مرداد ۱۳۴۴ ✍آیت‌الله فیروزآبادی پس از اتمام دورۀ ابتدایی در زادگاهش، به قصد ادامه تحصیل راهی تهران شد و در (ایلچی) نزدیک مسجد جامع اقامت گزید و برای تکمیل تحصیلات خود به نجف مشرف شد. با از دست دادن پدر مسئولیت خانواده به عهده ایشان محول شد اما با این وجود، دو شبانه روز را به زراعت در فیروزآباد و بقیه ایام را در تهران مشغول تحصیل بود. وی جزء بود و در دوره های سوم، ششم، هفتم و چهاردهم مجلس شورای ملی از طرف اهالی شهر ری و تهران به نمایندگی انتخاب شد. در تمام این مدت حقوقی از مجلس نگرفت مگر برای مخارج تأسیس بیمارستان فیروزآباد برای مردم شهر ری که در سال ۱۳۱۳ ش افتتاح گردید. بسیاری از مراجع تقلید جهت درمان به تهران آمده و در بیمارستان فیروزآبادی مراحل درمان را سپری می‌کردند. آیت الله فیروزآبادی از همفکران بود و در جریانهای سیاسی و نیز در مجلس همکاری نسبی داشتند. تجدید بنای نیز از بناهای خیر این عالم خیّر است. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠 مسجد مشیرالسلطنه ✍چند روز قبل به دعوت دوستانی که امامت جماعت و اداره امور را برعهده دارند به این مسجد_مدرسه رفتم. الحمدلله قدمت بنا حفظ شده و اکنون به همت همین دوستان طلبه در حال مرمت است. 🔹 نام اصلی مسجد، است که ۱۳۷ سال قبل توسط میرزا احمدخان منشی‌باشی ملقب به مشیرالسلطنه بنا شد. مشیرالسلطنه از سال 1325ق به بعد، چهار بار نخست‌وزیر و وزیر کشور بود و در سال 1329ق هنگامی که وی با کالسکه از خیابان شاپور عبور می‌کرد، هدف چند گلوله مجاهدین قرار گرفت و فقط مجروح شد. وقفنامه مسجد- مدرسه در حضور حاج شیخ فضل‌الله نوری جاری شد. از جمله ملحقات مهم این بنا می‌توان به ساعت زیبای آن اشاره کرد که در زمان سلطنت مظفرالدین شاه ساخته شد و به‌خاطر وجود این ساعت است که گاهی به این مسجد، مسجد ساعت نیز می‌گفتند. 🔸مدرسه مشیرالسلطنه هشت حجره دارد که طبق وقفنامه بیش از دو نفر در هر حجره نمی‌توانند ساکن شوند. 🔹 آیت‌الله شیخ محمدباقر نجم‌آبادی، برادر ، از شاگردان و بعد از او فرزندش، شیخ محمود نجم‌آبادی، و آیت‌الله حاج شیخ عبدالله مهدوی شاهرودی از شاگردان میرزای نائینی، آقا ضیاءالدین عراقی و آقا سید ابوالحسن اصفهانی در مسجد مشیر السلطنه به اقامه جماعت پرداخته‌اند. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🗓 ۱۸ مرداد ۱۳۶۴ش درگذشت آیت‌الله میرزا محمد ثقفی تهرانی پدر همسر امام خمینی ✍آیت‌الله حاج شیخ حسن ثقفی درباره نگارش به قلم پدرشان آیت‌الله میرزا محمد ثقفی می‌گوید: دو سه سالی از چاپ جلد اول و دوم گذشته بود. روزی امام خمینی به منزل ما در محله پامنار تشریف آوردند و به حضرت والد قریب به این مضمون فرمودند: تفسیر حضرتعالی را دیدم، بسیار روان و مفید و قابل فهم برای همگان است؛ ما نمونه آن را یا نداریم و یا کم داریم؛ چه خوب بود که هرچه زودتر بقیه آن هم فراهم می‌شد و در دسترس عموم قرار می‌گرفت. ابوی فرمودند: اما مدتی است که هسته شده‌ام و متأسفانه توفیق ادامه آن را نیافته‌ام و گمان نمی‌کنم عمرم وفا کند که این مهم را به پایان ببرم. تفاسیر هم زیاد نوشته شده و آنچه من انجام داده‌ام قطره‌ای از دریاست و اگر مفید باشد همین قدر سهم ما بوده. حضرت امام پاسخ دادند: اما من فکر میکنم این اثری پربها است و نعمتی است خدادادی به شما و حیف است در نیمه راه زمین گذارده شود. من استدعا میکنم آن را ادامه دهید و امیدوارم در حیات خود چاپ کامل آن را ببینید. این سخن امام چنان در قلب و روح والد ما اثر کرد که فردای آن روز بساط نگارش تفسیر دوباره پهن شد و قلم به زمین نماند تا حدود ده سال تفسیر روان جاوید به پایان رسید و در زمان حیات مؤلف دو نوبت چاپ شد. 📚قدس ایران ص۳۵۶ 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠 که شش سال نخست‌وزیر حکومت رضاشاه بود به عنوان شخصی که بر طبل این دیکتاتور کبیر کوبید، اما با سیاست‌های پهلوی اول در خصوص بانوان و حجاب مخالف بود در کتاب به انتقاد از این سیاست‌ها پرداخته است. عبارات انتقادی او را به عنوان اخبار و تحلیل‌های یک فرد دولتی خبره در آن روزگار به اختصار نقل میکنیم: 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
💠 #مهدیقلی_خان_هدایت که شش سال نخست‌وزیر حکومت رضاشاه بود به عنوان شخصی که بر طبل این دیکتاتور کبیر
🔰 انتقاد مخبرالسلطنه هدایت از سیاست‌های ضد حجاب پهلوی اول ✍در زمان پهلوی اول در این کشور به بهانه توسعه و مدرن‌سازی، حجاب از سر زن‌ها برداشتند و البته زنانی هم بودند که آگاهانه و ناآگاهانه با این اندیشه غلط همراه شدند. رجال غربزده حکومت که عمدتا فرنگ‌رفته‌ها بوده و از زمان مشروطه هوای چنین اتفاقی را در سر داشتند، بر آتشی که رضاشاه برافروخته بود، روشن‌فکرانه دمیدند و شد آنچه نباید میشد. با این حال برخی رجال در عالی ترین سطوح اجرایی با این سیاست‌های مخرب فرهنگ مخالف بودند، اما از ترس ریخته شدن خونشان سکوت پیشه کردند. تلفیق باستان‌گرایی و غربگرایی که هر دو چیزی جز اسلام‌ستیزی نیست، آرزوی پهلوی‌ها بوده و هست و پیروان امروزشان نیز می‌خواهند همان راهی را بروند که یکبار تجربه تلخ آن به کام مردم این سرزمین نشست. 📚 که شش سال نخست‌وزیر حکومت رضاشاه بود به عنوان شخصی که بر طبل این دیکتاتور کبیر کوبید، اما با سیاست‌های پهلوی اول در خصوص بانوان و حجاب مخالف بود در کتاب به انتقاد از این سیاست‌ها پرداخته است. عبارات انتقادی او را به عنوان اخبار و تحلیل‌های یک فرد دولتی خبره اما به اصطلاح منورالفکر در آن روزگار به اختصار نقل میکنم: متاسفانه بساط قمار و رقص و شراب را پایه تمدن می‌دانند. از برلین مجله فرنگستان می‌رسد و رقص بیست ساعتی خانم ترک، در نتیجه تمدن جلوه داده می‌شود و از بدبختی ایرانی که به این مقام تعالی نرسیده است ناله می‌کنند. رژه دخترهای خودمان (دوشیزگان) کنار خیابان‌ها در تشریفات مهمانان محترم یا میدان جلالیه در لباس قباحت، عاری از حکمت و مقدمه فضاحت است. زندگی خانوادگی به این طریق معدوم خواهد شد. چادر و چاقچور و روبند شرعی نبود. [این سخن هدایت مورد اشکال است].حجابی که در شرع وارد است خودداری از تظاهر و جلب نظر است. در مکه و مدینه روبند نیست؛ نصف صورت باز است با جامه بلند عبا. چادر و مشکو رسم ایرانیان بود و از آنجا ریشه داشت. در شاهنامه در سه جا ذکر چادر شده است: یکی در رفتن کردیه به ایوان بهرام چوبین؛ یکی در ملاقات شیرین و شیرویه و باز در تکلیف کاووس به سیاوش که به مشکو برود که سبب هلاکت او شد. حفاظ، فخر نجبا بوده است و ما مدعی تجدد دوره پهلوانی هستیم. در تخت جمشید یا نقش‌های بیستون، صورت زن نیست. منیژه منم دخت افراسیاب/ برهنه ندیده تنم آفتاب در اروپا عفت و ناموس را فدای تجارت کردند. زن را مضطر می‌خواهند که اجرت کمتر بدهند... بالجمله امر صادر شد که از اول فروردین ۱۳۱۴ مردها کلاه فرنگی بر سر بگذارند زن‌ها چادر را ترک کنند. کلاه اجنبی ملیت را از بین برد و برداشتن چادر، عفت را. پلیس دستور یافت روسری را از سر زن‌ها کشید روسری‌ها پاره شد و اگر ارزش داشت، تصاحب. مدتی زد و خورد میان پلیس و زن‌ها دوام داشت. بسیار زن‌ها را شنیدم که از خانه بیرون نیامدند. امر شد مبرزین محل مجالس ترتیب بدهند، زن و مرد محل را دعوت کنند اختلاط عادی شود. 🔻افراط برخی زنان ایرانی در بی‌حجابی عقد صورت را به زیر... و روی ناف رساندند؛ کفین را به بالای بازو و زیر بغل، و ساق پا را تا کفل. جای شکرش باقیست که سرتاپا برهنه در کوچه آمدن را در پاریس و برلن پلیس منع کرده بود، و الا در حرارت تقلید، بانوان ما مستعد تقلید بودند و آنچه در پرده داشتند می‌نمودند؛ اگرچه به رنگ لباس‌های تنگ اینک هم پیداست. معاشرت‌های امروز مخل آسایش، مضر اقتصاد و مخرب اخلاق است و داعی به فحشای عمومی... 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran