eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
📷از راست: آیت‌الله (پدر ) حجت‌الاسلام سیدعلی طالقانی فرزند سید محمدتقی، حجت‌الاسلام شهید . ✍ سید محمدتقی آل احمد طالقانی برادر جلال آل احمد در تهران متولد شد و علوم دینی را در فراگرفت و پس از آن به قم رفت. چند سالی در شهر مقدس قم از محضر آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی بهره برد و برای تکمیل تحصیلات خود به نجف اشرف مشرف شد. دانش وسیع، سلوک پسندیده و روحیۀ مجاهدانۀ سید محمدتقی باعث شد از سوی آیت‌الله و آیت‌الله بروجردی برای رسیدگی به امور به آن دیار هجرت کند. 📖 برادر او در کتاب جلال از چشم برادر در اینباره می‌نویسد: «برادر بزرگ ما، نمايندۀ آيات عظام و مراجع تقليدى چون حضرات سيد ابوالحسن اصفهانى و سيد محمدحسين بروجردى شده بود در مدينه و در همان شهر با قهوه‌اى مسموم به شهادت مى‌رسد و مدفن مى‌يابد. چراکه به يمن ايمان و اعتقاد و دل پرشور و شوقش، بر سر آن مى‌افتد که براى بقيع بقاعى بسازد و اين کار نزد اهل سنت و به‌ويژه وهابى‌هاى سعودى شرک است. ناچار حکومت سعودى، ‎احتمال که با توافق سفارت ايران، ‎وسايطى مى‌انگيزد و برادر را به مجلسى براى مشورت مى‌خواند و با قهوه‌اى کارساز، آب سکوت بر حيات پرشور برادرمان مى‌ريزد (در سال ۱۳۳۲).» 🥀از این‌رو سید محمدتقی طالقانی در پی مجاهدت‌های فراوان خود، سرانجام در ۱۴ شعبان ۱۳۷۲ق برابر با ۹ اردیبهشت ۱۳۳۲ش به دست وهابیان آل‌سعود به شهادت رسید و پیکر پاکش در به‌خاک سپرده شد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
جلال آل احمد در کنار برادرش سید محمدتقی طالقانی؛ به مناسبت شهادت شهید سید محمدتقی طالقانی در ۷ یا ۹ اردیبهشت ۱۳۳۲ش 📖 در کتاب جلال از چشم برادر می‌نویسد: «برادر بزرگ ما، نمايندۀ آيات عظام و مراجع تقليدى چون حضرات سيد ابوالحسن اصفهانى و سيد محمدحسين بروجردى شده بود در مدينه و در همان شهر با قهوه‌اى مسموم به شهادت مى‌رسد و مدفن مى‌يابد. چراکه به يمن ايمان و اعتقاد و دل پرشور و شوقش، بر سر آن مى‌افتد که براى بقيع بقاعى بسازد و اين کار نزد اهل سنت و به‌ويژه وهابى‌هاى سعودى شرک است. ناچار حکومت سعودى، ‎احتمال که با توافق سفارت ايران، ‎وسايطى مى‌انگيزد و برادر را به مجلسى براى مشورت مى‌خواند و با قهوه‌اى کارساز، آب سکوت بر حيات پرشور برادرمان مى‌ريزد (در سال ۱۳۳۲).» ✍ هم در گزارش سفر حج خود در اینباره مینویسد: «(نخاوله)، اقلیت شیعه اهل مدینه که برادرم مأمور روحانی میان ایشان بود و دو سال بیشتر دوام نیاورد‌ و در همین بقیع خاکش کردند. دوشنبه ۲۴ فروردین (۱۳۴۳ش) صبح رفتم بقیع. آفتاب که میزد من اثر سنت را در خاک می‌جستم و قبل از همه اثر برادرم را. اما هیچ اثری و علامتی. وقتی گور چهار امام شیعه و گور عثمان و زنان و فرزندان پیغمبر بی‌نشان افتاده، برادر من دیگر کیست؟ اکنون ذره بی‌نشان خاکی در سفره سنت... ... یاد برادرم افتاده بودم که به چه خون دلی توانسته بود دور گور چهار امام را فقط سنگ‌چین کند و چه عکس‌ها که از ماجرا گرفته بود و چه گلی که خود به دست مالیده بود و چه غیر منتظر بود خبر مرگش که در تهران به ما رسید.» 📚 ص۳۵ و ۳۶ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran