eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
59 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر 📃به همراه اخبار مرکز اسناد حوزه و روحانیت استان تهران ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 حضرت علی اصغر علیه السلام در کلام مرحوم آیت‌الله شیخ احمد مجتهدی تهرانی 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
آیت الله سید عبدالله ضیائی‌نیا، در قم از شاگردان آیت‌الله بروجردی، امام خمینی و علامه طباطبایی بود و پس از هجرت به تهران در به تحصیل خود ادامه داد. 🔸وى در این باره مى نویسد: «من نیز دروس آیات عظام: خوانسارى، غروى رشتى - که شاید در علم اصول بى نظیر بود -، آقا میرزا هاشم آملى و آقا باقر آشتیانى را فراگرفته و در سمت مدرسى داشتم و نیز به دعوت آیت الله خوانسارى در جلسه استفتاى معظم له حضور مى‌یافتم». دکتر ضیائی‌نیا از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۱ ش، به امامت جماعت نازى آباد تهران مشغول شد و از دوستان و همکاران نزدیک آیت الله کاشانى در مبارزه علیه طاغوت بود. 🔹ایشان بعد از اخذ اجازات اجتهاد و مدرک دکترا، به امر مراجع تقلید، تهران را به قصد توطن در گیلان ترک کرد و در آستانه اشرفیه رحل اقامت افکند و در مدت ۱۷ سال، یعنى از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷ ش، به امامت جماعت مسجد جامع و مدیریت حوزه علمیه جلالیه آستانه اشرفیه مشغول گردید. 🔸مبارزات سیاسی وی به گونه‌ای بود که یک سال قبل از انقلاب ممنوع المنبر شد و چند ماه قبل از پیروزى انقلاب اسلامى، منزلش به دست عوامل ساواک به آتش کشیده شد که بر اثر آن، بسیارى از نوشته ها، کتب و تقریرات درسى مربوط به حوزه و دانشگاهش از بین رفت. او بعد از پیروزى انقلاب اسلامى به عنوان نماینده مردم گیلان در مجلس خبرگان قانون اساسی حضور یافت و به تهران رفته، پس از چندى هم در قم مقیم شد. ▪️ آیت الله ضیائی‌نیا، در شام شهادت امام حسین (ع)، ۲۳ مرداد ۱۳۶۸ درگذشت و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠 جایگاه شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری در تهران ✍امین‌الشرع خویی فقیه معاصر شیخ... می‌نویسد: «مرحوم شیخ از جمله تلامذه ارشد... حاجی میرزا محمد حسن شیرازی قدس الله روحه بودند در آن اوقات که مرحوم شیخ را میرزا از سامره مرحوم آقا سید علی اکبر همدانی که او هم از شاگردان ایشان بودند روانه به عجم فرمودند این بنده در نجف اشرف مشغول به تحصیل... بودم و مرحوم میرزا منتهای ترویج را در حق شیخ فرموده و همیشه در بین مذاکرات و رسیدگی به احوال وی در نزد اهالی تهران می‌فرمودند: «شیخ نوری ما را چگونه نگهداری می‌نمایند؟» و چون مرحوم میرزا که در آن زمان رئیس بالاستقلال بودند در حق وی منتهای تمجید و تجلیل را می‌فرمودند و به شیخ نوری ما از ایشان تعبیر می‌کردند. لذا بعد از ورود به دارالخلافه کار شیخ خیلی بالا گرفت و سایرین در تحت الشعاع واقع شدند و [به لحاظ موقعیت والای علمی و اجتماعی] انگشت نمای عامه و خاصه شده بودند.» شیخ پس از ورود به تهران به علت حمایت یاد شده و نیز به دلیل ویژگی‌ها و امتیازاتی که خود داشت در بین مردم خصوصا روحانیون نفوذی وسیع و محبوبیتی چشمگیر یافت و بعدها که مرجع بزرگ وقت میرزای شیرازی در سامرا و چندی پس از او نیز میرزای آشتیانی در تهران دار فانی را وداع گفتند آن نفوذ به بیشترین حد از ظهور و بروز خویش رسید... اعتماد السلطنه در همان سال‌های نخست ورود شیخ به تهران... می‌نویسد: «مجلس درس و افادت و افاضتش نیز امروز بسی عامر و به وجود کافه مستعدین تهران دائر می‌باشد.» 📚اندیشه سبز، زندگی سرخ... (مرحوم استاد علی ابوالحسنی منذر) ص۷۷ و‌۷۸ 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
▪️درگذشت آیت‌الله شیخ محمدتقی بافقی در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۳۲۵ش 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
▪️درگذشت آیت‌الله شیخ محمدتقی بافقی در ۱۲ مرداد ۱۳۲۵ ✍شیخ محمدتقی بافقی یکی از دستیاران آیت‌الله حائری یزدی بود و خصوصاً مسئولیت تهیه لباس و رسیدگی به امور طلاب را، که تعدادشان روزبهروز بیشتر میشد، بر عهده گرفت و نیز در غیاب آیت‌الله حائری، به جای او اقامه جماعت میکرد. مجاهدت فعّالانه او در امر به معروف و نهی از منکر در شیوه زندگی مردم مؤثر افتاد؛ از جمله توانست سلمانیهای قم را متعهّد سازد که ریش مشتریان را نتراشند. بافقی به گوشزدهای شفاهی قانع نبود؛ چنانکه میگویند چندین نامه به رضاخان نوشت و از وی خواست تا سیاستهایی را که به نظر علما مخالف اسلام است، تغییر دهد. درگیری وی با رضاخان در فروردین 1307 به اوج رسید. در این سال، همسر رضاخان و گروهی از زنان دربار، برای حضور در مراسم نوروزی، وارد حرم حضرت معصومه(س) شدند و در غرفه بالای ایوان آیینه بدون چادر نشستند. وقتی بافقی از این ماجرا آگاه شد، پیغامی برای زنان فرستاد و به حضور آنان در حرم، بدان وضع اعتراض کرد و چون مؤثر واقع نشد، شخصاً به آنجا آمد و از ایشان خواست تا حرم را ترک کنند. خانواده شاه فوری به خانه تولیت رفتند و این واقعه را به تهران خبر دادند. رضاخان بیدرنگ، همراه با وزیر دربار و یک فوج زرهی، از تهران روانه قم شد، نظامیان را در منظریّه قم مستقر کرد و خود، همراه عدهای از گارد، وارد شهر شد. حرم را محاصره کردند و رضاخان با چکمه وارد حرم شد و افراد گارد، عدهای را مضروب و بافقی را دستگیر کردند. رضاشاه شخصاً بافقی را زیر لگد انداخت و به ناسزا گرفت و به زندان تهران فرستاد. شیخ محمدتقی پس از چند ماه، بر اثر اقدام آیت‌الله حائری، از زندان آزاد ولی به شهر ری تبعید شد و در آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به امامت جماعت و حل و فصل امور دینی پرداخت. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
▪️ درگذشت آیت‌الله سید رضا فیروزآبادی در ۱۴ مرداد ۱۳۴۴ ✍آیت‌الله فیروزآبادی پس از اتمام دورۀ ابتدایی در زادگاهش، به قصد ادامه تحصیل راهی تهران شد و در (ایلچی) نزدیک مسجد جامع اقامت گزید و برای تکمیل تحصیلات خود به نجف مشرف شد. با از دست دادن پدر مسئولیت خانواده به عهده ایشان محول شد اما با این وجود، دو شبانه روز را به زراعت در فیروزآباد و بقیه ایام را در تهران مشغول تحصیل بود. وی جزء بود و در دوره های سوم، ششم، هفتم و چهاردهم مجلس شورای ملی از طرف اهالی شهر ری و تهران به نمایندگی انتخاب شد. در تمام این مدت حقوقی از مجلس نگرفت مگر برای مخارج تأسیس بیمارستان فیروزآباد برای مردم شهر ری که در سال ۱۳۱۳ ش افتتاح گردید. بسیاری از مراجع تقلید جهت درمان به تهران آمده و در بیمارستان فیروزآبادی مراحل درمان را سپری می‌کردند. آیت الله فیروزآبادی از همفکران بود و در جریانهای سیاسی و نیز در مجلس همکاری نسبی داشتند. تجدید بنای نیز از بناهای خیر این عالم خیّر است. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠 مسجد مشیرالسلطنه ✍چند روز قبل به دعوت دوستانی که امامت جماعت و اداره امور را برعهده دارند به این مسجد_مدرسه رفتم. الحمدلله قدمت بنا حفظ شده و اکنون به همت همین دوستان طلبه در حال مرمت است. 🔹 نام اصلی مسجد، است که ۱۳۷ سال قبل توسط میرزا احمدخان منشی‌باشی ملقب به مشیرالسلطنه بنا شد. مشیرالسلطنه از سال 1325ق به بعد، چهار بار نخست‌وزیر و وزیر کشور بود و در سال 1329ق هنگامی که وی با کالسکه از خیابان شاپور عبور می‌کرد، هدف چند گلوله مجاهدین قرار گرفت و فقط مجروح شد. وقفنامه مسجد- مدرسه در حضور حاج شیخ فضل‌الله نوری جاری شد. از جمله ملحقات مهم این بنا می‌توان به ساعت زیبای آن اشاره کرد که در زمان سلطنت مظفرالدین شاه ساخته شد و به‌خاطر وجود این ساعت است که گاهی به این مسجد، مسجد ساعت نیز می‌گفتند. 🔸مدرسه مشیرالسلطنه هشت حجره دارد که طبق وقفنامه بیش از دو نفر در هر حجره نمی‌توانند ساکن شوند. 🔹 آیت‌الله شیخ محمدباقر نجم‌آبادی، برادر ، از شاگردان و بعد از او فرزندش، شیخ محمود نجم‌آبادی، و آیت‌الله حاج شیخ عبدالله مهدوی شاهرودی از شاگردان میرزای نائینی، آقا ضیاءالدین عراقی و آقا سید ابوالحسن اصفهانی در مسجد مشیر السلطنه به اقامه جماعت پرداخته‌اند. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🗓 ۱۸ مرداد ۱۳۶۴ش درگذشت آیت‌الله میرزا محمد ثقفی تهرانی پدر همسر امام خمینی ✍آیت‌الله حاج شیخ حسن ثقفی درباره نگارش به قلم پدرشان آیت‌الله میرزا محمد ثقفی می‌گوید: دو سه سالی از چاپ جلد اول و دوم گذشته بود. روزی امام خمینی به منزل ما در محله پامنار تشریف آوردند و به حضرت والد قریب به این مضمون فرمودند: تفسیر حضرتعالی را دیدم، بسیار روان و مفید و قابل فهم برای همگان است؛ ما نمونه آن را یا نداریم و یا کم داریم؛ چه خوب بود که هرچه زودتر بقیه آن هم فراهم می‌شد و در دسترس عموم قرار می‌گرفت. ابوی فرمودند: اما مدتی است که هسته شده‌ام و متأسفانه توفیق ادامه آن را نیافته‌ام و گمان نمی‌کنم عمرم وفا کند که این مهم را به پایان ببرم. تفاسیر هم زیاد نوشته شده و آنچه من انجام داده‌ام قطره‌ای از دریاست و اگر مفید باشد همین قدر سهم ما بوده. حضرت امام پاسخ دادند: اما من فکر میکنم این اثری پربها است و نعمتی است خدادادی به شما و حیف است در نیمه راه زمین گذارده شود. من استدعا میکنم آن را ادامه دهید و امیدوارم در حیات خود چاپ کامل آن را ببینید. این سخن امام چنان در قلب و روح والد ما اثر کرد که فردای آن روز بساط نگارش تفسیر دوباره پهن شد و قلم به زمین نماند تا حدود ده سال تفسیر روان جاوید به پایان رسید و در زمان حیات مؤلف دو نوبت چاپ شد. 📚قدس ایران ص۳۵۶ 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠 که شش سال نخست‌وزیر حکومت رضاشاه بود به عنوان شخصی که بر طبل این دیکتاتور کبیر کوبید، اما با سیاست‌های پهلوی اول در خصوص بانوان و حجاب مخالف بود در کتاب به انتقاد از این سیاست‌ها پرداخته است. عبارات انتقادی او را به عنوان اخبار و تحلیل‌های یک فرد دولتی خبره در آن روزگار به اختصار نقل میکنیم: 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🔰 انتقاد مخبرالسلطنه هدایت از سیاست‌های ضد حجاب پهلوی اول ✍در زمان پهلوی اول در این کشور به بهانه توسعه و مدرن‌سازی، حجاب از سر زن‌ها برداشتند و البته زنانی هم بودند که آگاهانه و ناآگاهانه با این اندیشه غلط همراه شدند. رجال غربزده حکومت که عمدتا فرنگ‌رفته‌ها بوده و از زمان مشروطه هوای چنین اتفاقی را در سر داشتند، بر آتشی که رضاشاه برافروخته بود، روشن‌فکرانه دمیدند و شد آنچه نباید میشد. با این حال برخی رجال در عالی ترین سطوح اجرایی با این سیاست‌های مخرب فرهنگ مخالف بودند، اما از ترس ریخته شدن خونشان سکوت پیشه کردند. تلفیق باستان‌گرایی و غربگرایی که هر دو چیزی جز اسلام‌ستیزی نیست، آرزوی پهلوی‌ها بوده و هست و پیروان امروزشان نیز می‌خواهند همان راهی را بروند که یکبار تجربه تلخ آن به کام مردم این سرزمین نشست. 📚 که شش سال نخست‌وزیر حکومت رضاشاه بود به عنوان شخصی که بر طبل این دیکتاتور کبیر کوبید، اما با سیاست‌های پهلوی اول در خصوص بانوان و حجاب مخالف بود در کتاب به انتقاد از این سیاست‌ها پرداخته است. عبارات انتقادی او را به عنوان اخبار و تحلیل‌های یک فرد دولتی خبره اما به اصطلاح منورالفکر در آن روزگار به اختصار نقل میکنم: متاسفانه بساط قمار و رقص و شراب را پایه تمدن می‌دانند. از برلین مجله فرنگستان می‌رسد و رقص بیست ساعتی خانم ترک، در نتیجه تمدن جلوه داده می‌شود و از بدبختی ایرانی که به این مقام تعالی نرسیده است ناله می‌کنند. رژه دخترهای خودمان (دوشیزگان) کنار خیابان‌ها در تشریفات مهمانان محترم یا میدان جلالیه در لباس قباحت، عاری از حکمت و مقدمه فضاحت است. زندگی خانوادگی به این طریق معدوم خواهد شد. چادر و چاقچور و روبند شرعی نبود. [این سخن هدایت مورد اشکال است].حجابی که در شرع وارد است خودداری از تظاهر و جلب نظر است. در مکه و مدینه روبند نیست؛ نصف صورت باز است با جامه بلند عبا. چادر و مشکو رسم ایرانیان بود و از آنجا ریشه داشت. در شاهنامه در سه جا ذکر چادر شده است: یکی در رفتن کردیه به ایوان بهرام چوبین؛ یکی در ملاقات شیرین و شیرویه و باز در تکلیف کاووس به سیاوش که به مشکو برود که سبب هلاکت او شد. حفاظ، فخر نجبا بوده است و ما مدعی تجدد دوره پهلوانی هستیم. در تخت جمشید یا نقش‌های بیستون، صورت زن نیست. منیژه منم دخت افراسیاب/ برهنه ندیده تنم آفتاب در اروپا عفت و ناموس را فدای تجارت کردند. زن را مضطر می‌خواهند که اجرت کمتر بدهند... بالجمله امر صادر شد که از اول فروردین ۱۳۱۴ مردها کلاه فرنگی بر سر بگذارند زن‌ها چادر را ترک کنند. کلاه اجنبی ملیت را از بین برد و برداشتن چادر، عفت را. پلیس دستور یافت روسری را از سر زن‌ها کشید روسری‌ها پاره شد و اگر ارزش داشت، تصاحب. مدتی زد و خورد میان پلیس و زن‌ها دوام داشت. بسیار زن‌ها را شنیدم که از خانه بیرون نیامدند. امر شد مبرزین محل مجالس ترتیب بدهند، زن و مرد محل را دعوت کنند اختلاط عادی شود. 🔻افراط برخی زنان ایرانی در بی‌حجابی عقد صورت را به زیر... و روی ناف رساندند؛ کفین را به بالای بازو و زیر بغل، و ساق پا را تا کفل. جای شکرش باقیست که سرتاپا برهنه در کوچه آمدن را در پاریس و برلن پلیس منع کرده بود، و الا در حرارت تقلید، بانوان ما مستعد تقلید بودند و آنچه در پرده داشتند می‌نمودند؛ اگرچه به رنگ لباس‌های تنگ اینک هم پیداست. معاشرت‌های امروز مخل آسایش، مضر اقتصاد و مخرب اخلاق است و داعی به فحشای عمومی... 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
✍ یکی از خصوصیات حضور دانشجویان متدین و انقلابی در این مدرسه در سال‌های پیش از پیروزی انقلاب جهت تحصیل معارف اسلامی و دروس فلسفه بود. بر این اساس کلاس‌های حکمت و فلسفه شهید آیت‌الله مرتضی مطهری محل فعالیت این دسته از دانشجویان بود. از دانش آموزان مدرسه علوی شخصیتی بود که علاوه بر استفاده از محضر مرحوم علامه طباطبایی در فلسفه نیز در درس استاد مطهری حاضر می‌شد. این کلاس‌ها ابتدا در مدرسه مروی و پس از محدودیت‌های حکومت پهلوی، در مدرسه عالی سپهسالار (شهید مطهری) برگزار می‌شد. از همسر شهید مطهری نقل شده است که «استاد شهید فقط از دو شاگردش تعریف می‌کرد و به آن دو امید فراوان داشت که شاید در دروس فلسفی و فقهی ستارگانی در جهان اسلام باشند که یکی از آنها شهید قندی بود.» شهید قندی در دوره تحصیل دکتری در رشته مهندسی برق و الکترونیک در آمریکا از موسسین انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا بود. دکتر قندی پس از پیروزی انقلاب از طرف شورای انقلاب و همچنین در دولت شهید رجایی به وزارت پست تلگراف و تلفن منصوب شد. بارها گفته بود که اگر بر حسب وظیفه شرعی و احساس مسئولیت نبود بارها از این کار دست کشیده به دنبال دروس فقهی و فلسفی در حوزه می‌رفتم. 🥀دکتر محمود قندی در ۷ تیر ۱۳۶۰ همراه با آیت‌الله بهشتی در بمب‌گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید. 📚شاگرد اول، زندگی و مبارزات شهید دکتر محمود قندی ص۱۲ _ ۱۴ 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran