eitaa logo
گذرگاه «انجمن علمی‌پژوهشی تاریخ‌جامعةالزهرا(س): قم»
1هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
139 ویدیو
312 فایل
گذرگاه «کانال‌انجمن‌علمی‌پژوهشی‌تاریخ‌جامعةالزهرا(س)؛ قم» 📜پل ارتباطی @tarikh_jz مالکیت فکری و محتوایی کانال، متعلق به انجمن علمی تاریخ جامعةالزهرا(س) است. انتشار فایل‌های صوتی، تصویری، عکس نوشته‌ها و پست‌ها صرفا با ذکر منبع بلامانع است.
مشاهده در ایتا
دانلود
ویلیام مونتگمری وات ویلیام مونتگمری وات اسلام شناس معاصر و استاد بازنشسته مطالعات عربی و اسلامی دانشگاه ادینبورگ، در سال 1909 میلادی در اسکاتلند متولد شد و تحصیلات خود را تا دوره دکترای فلسفه پی گرفت و رساله دکترایش را درباره «جبر و اختیار در آغاز اسلام » گذرانید. وی مدت چهار سال به تدریس فلسفه در دانشگاه اشتغال داشت. وی سپس به مطالعات بیشتری درباره اسلام گرایید و به عنوان یکی از دستیاران اسقف آنگلیکن (وابسته به کلیسای پروتستان انگلیس) در بیت المقدس به پژوهش پرداخت. مونتگمری وات در سال 1947 به سمت «رئیس بخش مطالعات عربی و اسلامی » در دانشگاه ادینبورگ برگزیده شد و سالها این سمت را حفظ کرد و در اوایل دهه 1980 به بازنشستگی نایل آمد. به اعتقاد مونتگمری وات، اسلام دینی است توحیدی که بر پایه وحی الهی به پیامبر واحد استوار است و به نظر می رسد که قرآن نیز می پذیرد دیگر ادیان [خصوصا یهودیت و مسیحیت] هم بر پایه وحی الهی و بر پیامبر واحد بودند.  به عقیده وات، هر چند قرآن به صراحت از ادیان یهودی و مسیحی سخن می گوید و پیامبرانشان را پیامبران الهی می خواند، در میان مسلمانان سنتی، این عقیده وجود دارد که کتب مقدس (تورات و انجیل) تحریف شده اند و این عقیده بدون شک به این نقطه نظر کمک کرده است که غرب از نظر اخلاقی فاسد می باشد و اینکه تنها اسلام دین حقیقی است و هیچ دین و مذهبی، خارج از اسلام، راستین نمی باشد.  @tarikh_j
مونتگمری وات معتقد است بازگشت به اسلام از ویژگیهای مهم دو دهه اخیر است. این احیا دارای خصلت بنیادگرایی و یا سنت گرایی است. بنیادگرایی اسلامی با سنت گرایی مسیحیت که اساسا پدیده ای پروتستانی است، شباهت ندارد; «انتگریسم »Integrism (نوعی اصطلاح خاص کاتولیکها است که هرگونه تحول و تکامل را رد می کند، نیز می تواند نظریه کسانی به شمار آید که دولت را به اطاعت از مذهب فرا می خوانند.) یا تمامیت طلبی نزدیکترین اصطلاح زبان فرانسه و کاتولیک رومی به احیای اسلامی است، اما مفهوم آنها باز هم اندکی با هم متفاوت است. به نظر می رسد یکی از عوامل مهم و نهفته در شالوده احیای اسلامی، رواج این احساس در میان مسلمانان عادی بوده که فکر می کردند هویت اسلامیشان به مخاطره افتاده است. جهت یا بعد مذهبی هم در این احیا سهمی ایفا کرده است. احتمالا بسیاری از مسلمانان عادی از تفصیلات انتقاد دینی مسیحیان بر اسلام آگاهی نداشتند، اما بسیاری از آنان می دانستند که مسیحیان غربی اکثر عقاید اسلامی را رد می کنند و اسلام را یک دین راستین نمی شمارند و می پندارند از مسیحیت عقبتر است. گذشته از انتقاد مسیحیان نسبت به اسلام، می دانیم بعد از «عصر روشنگری »، رگه های ضد مذهبی در تفکر اروپایی پیدا شد و اسلام را قرون وسطایی، کهنه و فاقد ارزش تلقی کرد.  به اعتقاد وات، یکی از جنبه های احیای اسلامی، طرد رسوم معین و پذیرفته شده از غرب است - نه ربا، نه مشروب و نه لباس غربی برای زنان. به هر حال، نباید چنین مواردی را اساسا ضد غربی یا ضد مسیحی تلقی کرد، بلکه باید آن را هواخواهی از مسلمانان دانست. @tarikh_j
مسلمین در احیای اسلامی، احتمالا از ضمیر ناخودآگاه، اصرار دارند با آنان، از نظر انسانی و مذهبی، چنان رفتار شود که با غربیان و مسیحیان رفتار می شود. وصول به این خواسته، دشوار است; زیرا مسیحیان فکر می کنند مذهبشان از مذاهب دیگر برتر است. (البته مسلمانان نیز به برتری مذهب خود اعتقاد دارند.)وی معتقد است، اگر مسلمانان خواهان آنند که نقش فعالی در آینده جهان ایفا کنند - که البته آنها قادر به این کار هستند - باید دیدگاه جدیدی نسبت به دیگر ادیان اتخاذ نمایند. این دیدگاه درخصوص دیگر ادیان، باید همچنین به دیگر جنبه های فرهنگ بشری که مرتبط با دین است نیز گسترش یابد.  به نظر وات، به رغم قوت بنیادگرایی در چارچوبه احیای اسلامی، در میان برخی از گروههای مسلمان، علائمی از حرکت به سوی گفت و شنود با سایر ادیان و بالاخص با مسیحیت دیده می شود. بنیادگرایان نمی توانند بدون به خطر افکندن اعتقادشان به برتری و خاتمیت اسلام، در این تبادل نظر شرکت کنند و آنان مایل نیستند این خطر را بپذیرند. در میان «لیبرالها» غالبا برای تبادل نظر، سعه صدر مشاهده می شود; ولی بسیاری از آنان اساسا به تجدید تفکر در جنبه های خود - تصویری سنتی از اسلام علاقه مند هستند (و فقط آن را صحیح می دانند) و فرصت چندانی برای تامل در باب مناسبات مسلمانان و مسیحیان اختصاص نمی دهند.به اعتقاد وی، شاید برخی از مسیحیان احساس کنند، شرکت در گفت و گو به معنای سرپیچی از حکم مسیح است که گفته جمیع خلایق را به انجیل موعظه کنید. ای بسا بعضی از مسلمانان نیز چنین احساسی داشته باشند که مبنای درستی ندارد. در تبادل نظر، هر طرف، مذهب دیگری را تصدیق می کند و شرکت در گفت و گو، در واقع اعلام این تصدیق است.  1. «اسلام شناسی و اسلام شناسان در جهان »، ویژه نامه مرکز اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی 2.ویلیام مونتگمری وات، برخورد آرای مسلمانان و مسیحیان، تفاهمات و سوء تفاهمات، ترجمه محمدحسین آریا، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1373، صص 201-200. گمری وات شناسی @tarikh_j
با سلام دوستان و همراهان عزیز مناسبت این هفته تقدیم میشود🌹
یکی از حکومتهای اسلامی که در زمان خلافت عباسی در کشور مصر ایجاد شد، حکومت «اخشیدیان» می‌باشد. این حکومت از سال 323 هجری تا 358هجری (935 تا 969 میلادی)ادامه یافت و سرانجام توسط فاطمیان از بین رفت. @tarikh_j
تأسیس حکومت اخشیدیان ضعف داخلی حکومت عباسی در دوره مقتدر و پس از آن، که موجب رقابت میان استانداران و کارگزاران حکومتی شد و در نتیجه موجب نابسامانی اوضاع داخلی گردید و از طرفی خطر خارجی که از ناحیه فاطمیان برای تصرف مصر احساس می‌شد، سبب شد خلیفه عباسی (راضی)، «محمد بن طغج» را در سال 323 هـ.ق حاکم مصر گرداند تا در مقابل خیزش فاطمیان به سوی شرق مانع ایجاد کند. "محمد بن طغج" ملقب به «اخشید» مؤسس دولت اخشیدیه در مصر و شام می‌باشدو در مقابل حمله‌های فاطمیان به مصر ایستادگی کرد و همزمان روابط حسنه‌اش را با خلافت عباسی حفظ کرد، لذا خلیفه او را استاندار سرزمین شام کرده و به او لقب «اخشید» داد. با این وجود خلافت عباسی به اخشیدیان اطمینان نداشت و از قدرت گیری آنها در هراس بود، به همین منظور خلیفه عباسی «ابن رائق» را به سرزمین شام فرستاد تا با اخشید رقابت کند و قدرت و نفوذ او را محدود نماید. "ابن رائق" اخشید را از دمشق بیرون کرد و بر آنجا مستولی شد، سپس به سوی مصر حرکت کرد و در «عریش» با محمد بن طغج (اخشید) درگیر شد. ابن رائق ابتدا پیروز شد و یاران وی شروع به غارت خیمه‌های مصریان کردند، اما مصریان مجدداً به آنها حمله کردند و یاران ابن رائق به شدت قتل عام شدند، ابن رائق با تعداد محدودی از یارانش از مصر فرار کرده و به سوی دمشق رفتند. @tarikh_j
در درگیری بعدی که بین نصربن طغج (برادر اخشید) و ابن رائق رخ داد، نصر کشته شد، ابن رائق جسد وی را کفن کرد و همراه با فرزند خویش به منظور عذرخواهی به مصر فرستاد و به اخشید پیام داد و قسم یاد کرد که اراده کشتن برادرش را نداشته است! اخشید ابن رائق را بخشید و در صلحی که بین آنها واقع شد، قرار شد «رمله» و ما بعد آن تا دیار مصر برای اخشید و مابعد رمله به سوی دمشق از آنِ ابن رائق باشد. "ابن رائق" در سال 330 هجری به دست ناصرالدوله حمدانی کشته شد، اخشید از این فرصت استفاده کرد و به دمشق لشگر کشید و تا سال 332 بر سراسر آن ناحیه مستولی شد. خلیفه عباسی حکومت موروثی او را در مصر به رسمیت شناخت و او را بر سرزمین شام حاکمیت داد. پس از محمد بن طغج (اخشید) که از سال 323هـ. تا 334 هـ. حکومت کرد فرزندش «ابوالقاسم انوجور بن اخشید» که خردسال بود به حکومت رسید. در این زمان "کافور"امر تدبیر مملکت را بر عهده داشت. سیف الدوله حمدانی در زمان "انوجور" موفق شد دمشق را تصرف کند و اخشیدیان را از آنجا بیرون راند.در سال 306هـ کافور به دمشق آمد و سیف الدوله را از دمشق اخراج کرد، در این زمان انوجور نیز با کافور بود. @tarikh_j
غیبت امام زمان علیه السلام از قول ائمه معصوم علیهم السلام ✨ از حضرت موسی بن جعفر عایه السلام روایت شده: وقتی که فرزند پنجم ( یعنی امام زمان علیه السلام) از فرزند هفتم( یعنی موسی بن جعفر علیه السلام) ناپدید شود درباره دین خود از خدا بترسید؛ کسی دین شما را از بین نبرد. صاحب الامر علیه السلام ناچار است که غائب شود (غیبت آن حضرت به قدری طول می کشد) تا آنکه کسی به امامت او هم قائل باشد بر می گردد. غیبت آن حضرت امتحانی است که خدا به وسیله آن خلق خود را آزمایش خواهد کرد. گفتم: ای مولای من پنجمین از فرزند هفتمی کیست؟ فرمود: عقل های شما به درک این موضوع رسا نیست اگر زنده بمانید او را درک خواهید کرد. از ابو جعفر علیه السلام راجع به تفسیر این آیه که می‌فرماید: فلا اقسم بالخنس الجوار الکنس؛ سوره تکویر، ۱۵؛ سوال کردم فرمود: امامی است که در سال ۲۶۰ غائب می‌شود و بعد نظیر ستاره درخشنده طلوع خواهد کرد اگر تو زمان او را درک کردی چشم تو روشن باد. سعده بن صدقه روایت کرده که امام جعفر صادق علیه السلام خطبه خواند و فرمود: بار خدایا زمین تو ناچار است از اینکه حجتی بر خلق تو داشته باشد تا مردم را به طرف دین تو هدایت کند و علم تو را با آنان تعلیم نماید تا حجت و دلیل تو باطل نشود و تا بعضی از اولیای تو بعد از آنکه آنان را هدایت کرد ه ای گمراه نشوند. اطاعت آن حضرت را نخواهند کرد مگر اینکه غائب و منتظَر باشد اگر خود آن بزرگوار در زمان آرامش از نظر مردم غائب شود، علم آن حضرت غایب نخواهد شد و در دل مومنین ثابت خواهد بود و مردم به آن عمل خواهندکرد. @tarikh_j
شرط پذیرش اعمال ✨ ابوبصیر از امام صادق علیه السلام روایت کرده که آن حضرت فرمود: آیا شما را از چیزی آگاه نکنم که خداوند بدون آن هیچ عملی را از بندگان نمی پذیرد. عرض کردم بفرمایید. فرمود: گواهی دادن بر اینکه هیچ معبودی جز خدا نیست و اینکه محمد صلی الله علیه و آله بنده و فرستاده اوست و اقرار به هر آنچه خداوند امر فرموده و اقرار به ولایت برای ما و بیزاری از دشمنان ما- یعنی ما امامان بخصوص- و تسلیم شدن به آنان و پرهیزگاری و کوشش و خویشتن داری و چشم به راه قائم علیه السلام بودن. سپس فرمود: همانا ما را دولتی است که هرگاه خداوند بخواهد آن را بر سر کار می آورد. سپس فرمود: هر کس که بودن در شمار یاران قائم علیه السلام شادمانش سازد باید انتظار باشد و باحال انتظار به پرهیزگاری و خلق نیکو رفتار کند و اوست منتظر. پس اگر اجلش برسد و امام قائم علیه السلام پس از درگذشت او قیام کند،بهره او از پاداش مانند کسی است که آن حضرت را دریافته باشد. پس بکوشید و منتظر باشید؛ گوارا باد شما را ای جماعتی که مشمول رحمت خدا هستید. الغیبه نعمانی/ ترجمه غفاری/ صفحه ۲۸۶ @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرداب مقدس یا سرداب غیبت  زیرزمین خانه امام حسن عسکری(ع) که در شمال غربی حرم عسکریین در سامرا قرار دارد. گویند این مکان محل زندگی و عبادت امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) در روزهای گرم تابستان بوده است. بنابر گزارش‌هایی، امام مهدی (عج) نیز در زمان حیات پدر و پس از آن در این مکان دیده شده و علت نام‌گذاری این مکان به سرداب غیبت همین است. برخی از نویسندگان اهل‌سنت ادعا می‌کنند که شیعه معتقد است مهدی موعود بعد از تولّد در سرداب مخفی شد و غیبت خود را از آنجا شروع کرد و در دوران غیبت در همانجا زندگی می‌کند و ظهورش از همان سرداب خواهد بود؛ ولی چنین باوری در منابع شیعی نیست. تاریخچه سرداب غیبت: قدیمی‌ترین خبر در رابطه با غیبت فرزند امام عسکری(ع) در سرداب را بلخی (درگذشته ۶۵۸ق) ذکر کرده، ولی وی نیز از مأخذ اطلاعات خود ذکری به میان نمی‌آورد. احتمال زیادی وجود دارد که ذهبی (از علمای اهل سنت، درگذشته ۷۴۸ق. که نوشته است فرزند امام عسکری(ع) در سن نه سالگی یا کمتر در سال ۲۶۵ق. غائب شده، در آن زمان وی وارد سردابی در سامرا گردیده و دیگر رؤیت نشده است) خبر خود را بر مبنای اعتقاد عام در بین توده‌های امامیه، که امام دوازدهم در سرداب خانه‌اش پنهان شده، نقل کرده باشد. این عقیده پس از قرن پنجم قمری شایع شده و بعدها در بین بعضی از دانشمندان نظیر ابن خلدون مطرح شده است. نخستین بار این سرداب توسط الناصر لدین الله یکی از خلفای عباسی مرمت شد و در کتیبۀ آن نام دوازده امام شیعه را نوشت. موقعیت سرداب این سرداب در جهت غربی صحن عسکریین(ع) به سمت شمال واقع شده و در طول تاریخ اصلاحات و تعمیرات زیادی در آن انجام گرفته است. همیشه در موقع تعمیر و ترمیم بارگاه عسکریین(ع) در ساختمان سرداب نیز تغییرات و اصلاحاتی به عمل آمده است. در گذشته از داخل بارگاه و از کنار مرقد حضرت نرجس خاتون به سرداب می‌رفتند و این وضع به همین صورت تا سال ۱۲۰۲ ق. ادامه داشت و در این سال احمد خان دنبلی برای سرداب راهی جداگانه از طرف شمال باز کرد و راه سرداب از طرف روضه عسکریین را مسدود نمود و صحن سرداب را جداگانه ساخت که تقریباً از یک فضای بزرگی به طول ۶۰ متر و عرض ۲۰ متر برخوردار است. در هرحال این سرداب در طول تاریخ به اندازه‌ای مورد توجه مردم بوده است که در آن آثار ارزشمندی از منبت‌کاری و کاشی‌کاری و سایر هنرهای معماری به کار رفته است. از جمله این اشیا، درِ چوبی نفیسی است که از دوران خلافت عباسیان به جای مانده است و از ویژگی‌های هنری و تاریخی ارزشمندی برخوردار است. چاه غیبت در گوشه اتاق کوچکی واقع در سرداب، چاهی معروف به «چاه غیبت» وجود دارد که در متون معتبر شیعی، به این چاه یا محل غیبت حضرت مهدی اشاره نشده است و بزرگان شیعه نیز اعتقادی به آن ندارند. علت این نامگذاری این است که چون عده‌ای از زائران در داخل سرداب، از حوضی که محل وضوی امام هادی و عسکری علیهم السلام بوده به عنوان تبرک خاک برمی‌داشتند کم کم به چاه غیبت معروف شد. محدث نوری صاحب المستدرک می‌گوید عده‌ای از خادمان این مکان برای کسب منافع مادی و دینوی خود، چنین خرافه‌ای را رواج داده و آن را چاه غیبت معرفی کرده‌اند و از آن محل، خاکی برای تبرک در مقابل دریافت پول به زائران می‌دادند. شیخ العراقین برای جلوگیری از این اقدام ناصواب چاه مذکور را پر کرده و در آن را بست اما بعدها خادمان دوباره آن را گشودند. بمب‌گذاری‌ها در سال‌های ۱۳۸۴ش(سوم اسفند) و ۱۳۸۶ش (در ۲۳ خرداد) در بمب‌گذاری و تخریب حرم عسکریین بخشی از سرداب نیز تخریب شد. سرداب غیبت از دیدگاه اهل سنت: علامه سید مرتضی عسکری درباره سرداب غیبت می‌گوید: «عالم مصری، شیخ محمود ابوریه، که بعد از خواندن کتاب عبدالله سبا شیعه شد‌زیرامطالب او فاقد مطالب متقن دید آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی نیز در این باره می‌نویسد: «این افتراها از امثال ابن خلدون و ابن حجر، جعل و بر اساس انگیزه دشمنی با شیعه و انحراف از اهل‌بیت و تمایل به بنی‌امیه و دشمنان خاندان رسالت است. این نویسندگان و کسانی که بعد از آنها آمدند، تا زمان ما، به جای اینکه عقاید و آرای شیعه را از خودشان و کتاب هایشان به دست آورند، به جعل و افترا پرداخته و یا جعلیات و افتراهای پیشینیان را ملاک و میزان درباره عقاید شیعه و معرفت آرای آنها قرار می‌دهند و خود و دیگران را گمراه می‌سازند. کسی از شیعیان نگفته است که امام در سرداب سامرا مخفی است، بلکه کتب و روایات شیعه، همه این نسبت را تکذیب می‌کنند.» شیعه اعتقاد دارد قیام امام زمان (عج) از کنار کعبه در مکه اتفاق می‌افتد. @tarikh-j تنظیم: فاطمه میری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدف این اثر معرفی وبررسی نقش ایجابی و سلبی مطالعاتی است که شرق شناسان درباره زوایای گوناگون تشیع از جمله سیاسی ، فقهی ،فکری ،علمی و فلسفی انجام داده اند . کتاب « شیعه شناسی در غرب ، نقد و بررسی انتقادی -تطبیقی پژوهش های شرق شناسان» اثر پروفسور عبدالجبار ناجی از اساتید برجسته تاریخ تشیع می باشد که ارتباط مستقیمی در دوران تحصیل با شرق شناسان داشته است . نویسنده در مقدمه امامان را مبارک دانسته و این اثر را به آن بزرگواران هدیه کرده است . دکتر ناجی در این کتاب که حاوی نه فصل می باشد به موضوعاتی همانند : بررسی و نقد اهداف و انگیزه های خاورشناسان در هریک از مناطق خاورمیانه ، فعالیت های تبشیری غربی ،ر مذهب شیعه ، امامان شیعه ، غلو و مراکز پژوهشی آمریکا و بررسی های مدارس آمریکایی درباره مهدویت پرداخته است . آقای عبدالحسین بینش مترجم این کتب می باشند . تنظیم :صدیقه قصاب ساروی @tarikh_j
تاریخچه استشراق (مراحل ده گانه شرق شناسی) که ۵ دوره آن امروز خدمتتان ارایه می شود: دوره اول: شرق شناسی عام از قرن 6ق.م تا قرن 6 م. در این دوره دو موضوع دارای اهمیت است: موضوع اول: آغاز روابط سیاسی شرق و غرب و رقابت دو تمدن← اولین ارتباط تجاری بین شرق و غرب بود که در آن زمان یونیان اقدام به شناخت شرق پرداختند. اولین مستشرق هرودت بود که مشاهداتش را از سرزمین های اسلامی مینوشت و بعد از آن اسکندر برای استیلا یافتن به شرق به مطالعه و پژوهش های شرق پرداخت. موضوع دوم به رقابت ایران روم است ← در این زمان داریوش پادشاه ایران و اسکندر و سلوکوس پادشاه روم به رقابت با هم پرداختند تا زمین های بیشتری را از همدیگر تصاحب کنند. ص 58-60 دوره دوم: آشنایی اولیه غربیان با اسلام در عصر ظهور اسلام: ← بعد از بعثت پیامبر (ص)، حضرت پیروان همه آیین ها را به اسلام پاک دعوت کردند و این نامه های رسول خدا (ص) انگیزه اسلام شناسی را در آنها ایجاد کرده بود، برخی استقبال کرده و با نگاه خوشبینانه معارفی از اسلام را صحیح فراگرفته و برخی دشمنانه به پژوهش اسلام پرداختند و درگیری هایی ایجاد کرده اند. ص60 دوره سوم: اسلام شناسی مغرضانه و نقد نویسی انفرادی علیه اسلام ← یوحنا دمشقی اولین مستشرق مسیحی که آغاز گر جریان ضد اسلامی است و کتابهایی در رد آن نوشت. ثیوفانیس بیزانسی: دومین مستشرق تبشیری است که کتاب « زندگانی محمد» را نوشته است. ص61 @tarikh_j
دوره چهارم: اقدام کلیسا به شروع ترجمه قرآن و اسلام شناسی← پطرس کبیر اولین کشیش مترجم قرآن به زبان لاتین است به نظر وی برای نبرد با پیشروی آیین محمد (ص) نمی توان از اسلحه کور استفاده کرد، بلکه باید عالمانه از حکمت و دانش و استدلال قوی و عنصر محبت در مسیحیت بهره گرفت، و انجام این نبرد علمی در گرو شناخت عمیق اندیشه های دشمن است. کشیش رایموندوس مارتینی دومینیکی سوره ای به عنوان معارضه با تحدی قرآن نوشت و کتابی به عنوان خلاصه ای علیه قرآن نوشت. ص62-65 دوره پنجم: مرحله عکس العمل کلیسا و غرب و شروع جنگ های صلیبی← دعوت اسلام در 5 قرن اول، با استقبال مردم و کشورهای مختلف مواجه شد. ورود اسلام به اروپا و آندلس و مرزهای فرانسه دستگاه پاپ و کلیسا را به وجشت انداخت و پاپ ها و کشیش ها به فراگیری زبان عربی و ترجمه قرآن کریم و نوشتن نقد و اشکالات بر آن پرداختند. ناکامی دستگاه پاپ موجب شد کلیسائیان تصمیم به برخورد نظامی و خشن فیزیکی گرفته و جنگ 200 ساله صلیبی را به راه انداختند. دوره ششم: انتقال علوم و تمدن اسلامی به غرب از قرن 13م← غرب در قرن 13 شاهد پیشرفت های خیره کننده مسلمان شده، بعد از آن تصمیم گرفتند یک نهضت فرهنگی و علمی درمقابله با فراگیری دانش مسلمانان شروع کنند. برای رسیدن به هدف خود کارهای زیر را انجام دادند: • ربودن کتب کتابخانه ها و نسخ خطی: بعد از جنگ های صلیبی و اشغال سرزمین های اسلامی وارد کتابخانه های عظیم مسلمانان شدند و آنها را به غارت بردند • آتش سوزی دانش و تمدن مسلمین: پیشوایان دینی مسیحیت دستور دادند که تعداد کتب علمی و علوم که مورد استفاده اروپایی است جدا کنند و بقیه کتب را بسوزانند • بنیاد کتابخانه لیدن و تعداد زیاد کتب خطی برلین: به بسیاری از مستشرقین پول هنگفتی میدادند تا با سفر به کشورهای شرقی کتب خطی کشورهای اسلامی را برای دانشگاه خریداری کنند • انتقال کتابخانه بزرگ شاه عباس از اردبیل به روسیه • سرقت کتب و اسناد • سوزاندن نسخ خطی • انتساب مطالب علمی مسلمین به دانشمندان غرب منبع:آشنایی با استشراق و اسلام شناسی غربیان ،محمد حسین زمانی @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تحلیل آراء انتقادی فرد دانر درباره جمع قرآن کریم نویسنده: باعزم، محمد؛ مصلایی پور، عباس؛ کاظمی، نجمه؛ پاییز و زمستان 1397 - شماره 19 علمی-پژوهشی (وزارت علوم)/ISC (21 صفحه - از 211 تا 231) واکاوی تاریخ جمع‌آوری قرآن کریم و چگونگی انتقال آن از دوره پیامبر اکرم (ص) به صحابه و تابعین و نسل‌های بعد، همواره یکی از موضوعات چالش‌برانگیز در دوره‌های مختلف، تطور تاریخ قرآن کریم بوده و پژوهشگران مسلمان و غیرمسلمان به تحلیل این موضوع پرداخته‌اند. فرد دانر مدیر انجمن مطالعات خاورمیانه شمال آمریکا، کتابت قرآن و جمع‌آوری آن در دوره پیامبر اکرم(ص) را مورد اتفاق همه اندیشمندان ندانسته و معتقد است اولین بار توسط عثمان بن عفان بروز عملی پیدا کرده است. همچنین، به دلیل انتقال قرآن به دوره‌های بعد از طریق نقل شفاهی، همین امر باعث شده است تا مسلمانان در مورد متن قرآن دچار اختلافات مبنایی شوند و مسأله اختلاف قرائت بوجود آید. در پژوهش حاضر با مراجعه به منابع اصیل و مورد اتفاق اسلامی، بویژه اخبار جمع قرآن و گزارش های مربوط به توحید مصاحف، دیدگاه های فرد دانر به نقد گذاشته شده است. لینک کوتاه:http://noo.rs/crZNh @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 به همت انجمن علمی پژوهشی تاریخ؛ 🔰 نخستین شماره نشریه داخلی «گذرگاه» منتشر شد 🔹 به همراه چکیده مقالات منتشر شده در نشریه http://www.jz.ac.ir/post/5892 @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سَمّاک بن ‌خَرَشة بن اوس بن لوذان مشهور به ابودُجانه انصاری از اصحاب پیامبر(ص) و جانشین ایشان در مدینه در حجة الوداع. ابودجانه از قبیله خزرج و از تیره بنی‌ساعده و از نخستین مسلمانان مدینه بود که در شکستن بت‌های بنی‌ساعده شرکت داشت. @tarikh_j