قسمت هفتم#سیره-خانوادگی
اصل :نیکی به والدین
🌷روایت :كان علي بارا بامه لم يأكل معها في قصعة قط فقيل له في ذلك فقال أخاف أن أمد يدي الى ما وقعت عينها عليه فاكون عاقا لها.امام سجاد (ع)از غذا خوردن با مادر (رضاعی)خود امتناع داشت سؤال كردند كه شما با آن كوششى كه در باره رحم دارى و از همه مردم نسبت بخويشاوند مهربانترى چرا با مادر خود غذا نميخورى فرمود من ميترسم لقمهاى را بردارم كه چشم مادرم بآن لقمه باشد. (الخصال، ج 2، ص 517؛ بحارالانوار، ج 46، ص 61؛ وسائل الشیعه، ج 9، ص 397)
🌷روایت: زنی نزد پیامبر(ص) آمد. حضرت از دیدن او بسیار خوشحال شد و عبایش را زیر پای او انداخت و در حالی که تبسّم بر لب داشت، با او به گفتگو پرداخت. بعد از آنکه آن زن مجلس پیامبر را ترک کرد، برادر آن زن به حضور حضرت مشرّف شد؛ ولی رسول خدا(ص) بسان خواهرش با او برخورد نکرد. به حضرت گفتند: چرا همان رفتار را با برادر نداشتی؟ فرمود: احترام بیشتر من به خواهر به این دلیل بود که او بیش از برادرش به پدرش نیکی می کرد.( این دو نفر خواهر و برادر رضاعی پیامبر ص بودند. بحارالانوار، ج 16، ص 281، ح 126)
@tarikh_j
قسمت هشتم#سیره-خانوادگی
اصل: نیکی به والدین
از امام صادق (ع)پرسیدم: أیّ الأعمال أفضل؛ کدام عمل برتر از همه اعمال است؟حضرت فرمود: «الصلوة لوقتها و بّرالوالدین والجهاد فی سبیل اللّه؛ نماز خواندن در وقت خودش و نیکی کردن به پدر و مادر و جهاد در راه خدا»( اصول کافی، ج 2، ص 158)در روایتی درباره حقوق والدین از رسول خدا(ص) سؤال کرد: حضرت فرمود: «لایسمّیه باسمه و لا یمشی بین یدیه و لا یجلس قبله و لا یستسبّ له پدر را به نامش نخواند و جلو او راه نرود و پیش از او ننشیند و زمینه ناسزاگوایی دیگران را برای او فراهم نکند»(همان)
🌷روایت : جوانی در حال احتضار بود. او نمی توانست شهادتین را بر زبان جاری کند. رسول خدا(ص) متوجه مشکل آن جوان شد. مادرش را طلبید و رضایتش را گرفت. آن گاه جوان توانست شهادتین را بگوید. پیامبر(ص) خطاب به او دستور داد تا چنین دعا کند: «یا من یقبل الیسیر و یعفو عن الکثیر اقبل منّی الیسیر واعف عنّی الکثیر إنّک أنت الغفور الرّحیم». آن جوان این دعا را فراگرفت و زیر لب زمزمه کرد و خداوند گناهانش را بخشید. شیخ طوسی، امالی، ص 65)
@tarikh_j
قسمت نهم#سیره-خانوادگی
اصل : آراستگی برای همسر
🌷روایت: حسن بن زیات بصری می گوید: با دوستم بر امام باقر(ع)وارد شدیم. حضرت در اتاق تزیین شده نشسته بود و بالاپوشی گل دار و نقش دار بر تن داشت. محاسن خود را اصلاح کرده و به چشمان خود سرمه کشیده بود. سؤال هایمان را پرسیدیم. در هنگام وداع فرمود: ای حسن! فردا تو و دوستت نزدم بیایید. فردای آن روز نیز به محضر امام رسیدیم. این بار حضرت در اتاقی نشسته بود که جز حصیر، فرشی نداشت. پیراهن خشنی پوشیده بود. رو به دوستم کرده، فرمود: «برادر بصری! دیروز بر من وارد شدی و من در اتاق همسرم بودم. دیروز نوبت او و اتاق، اتاق او، وسایل اتاق هم برای او بود. او خود را برایم آراسته بود و من نیز باید همانند او، خود را برای او می آراستم. به دلت چیزی نسبت به من نگذرد!»
حسن بن زیات می افزاید: دوستم گفت: فدایت گردم! به خدا سوگند بر دلم چیزی گذشت، اما اکنون خدا آن را از میان برد و دانستم حق در همان است که گفتی.(اصول کافی، ج 6، ص 448، ح 13؛ وسائل الشیعه، ج 5، ص 32، ح 5817)
@tarikh_j
قسمت دهم#سیره-خانوادگی
اصل:همکاری در امور منزل
روایت :امام صادق عليه السلام مى فرمايد:«كانَ عَلِىٌّ عَلَيْهِ السَّلامُ يَحْتَطِبُ وَيَسْتَقِى وَ يَكنِسُ وَ كانَتْ فاطِمَةُ تَطْحَنُ و تَعجِنُ وَ تَخبِزُ؛على عليه السلام (براى خانه خود) از بيابان هيزم جمع آورى مى كرد و آب مى آورد و نظافت مى كرد، و فاطمه عليها السلام آرد مى كرد، و خمير مى نمود و نان مى پخت. (سفينة البحار؛ ج 2؛ ص 195)
همچنين نقل شده است:«لَقَدْ طَحَنَتْ فاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللهِ (صلى الله عليه وآله) حَتّى مَجَلَتْ يَدُها، وَ رَبا، وَ اثَّرَ قُطْبُ الرَّحى فِي يَدِها. فاطمه دختر رسول خدا (صلى الله عليه وآله) آن قدر با دست خود آسياب كرد كه دستش تاول زد، و ورم كرد، و آثار دستاس در دستش نمايان گشت».(حلية الاولياء؛ ج 2؛ ص 41)
@tarikh_j
قسمت یازدهم#سیره-خانوادگی
اصل :غیرت
در اصطلاح، آن است که کسی نسبت به ناموس خود و همسر یا فرد مورد علاقه اش به حدّی اهتمام ورزد که به دیگری اجازه و تعرّض به حریم خویش ندهد. پیامبراکرم(ص) فرموده است: اَلْغیرَةُ مِنَ الاْیمانِ غیرت از ایمان است.
🌷روایت: در روز عاشورا از جمله بر حمایت از ذرّیه پیامبر و خانواده پدرش تأکید می فرمود: اَحْمی عِیالاتِ اَبی، اَمْضی عَلی دینِ النَّبی آن حضرت، روز عاشورا خانواده و دختران و خواهر خود را توصیه کرد که پس از شهادتش، گریبان ندرند و چهره مخراشند و آه و زاری و واویلا سر ندهند و پیش دشمنان صدایشان را به گریه بلند نکنند. در واپسین لحظات هم که مجروح بر زمین افتاده بود، وقتی شنید که گروهی از سپاه دشمن قصد حمله به خیمه ها و تعرّض به زنان و کودکان دارند، بر سرشان فریاد کشید: اِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دینٌ وَ کُنْتُمْ لاتَخافُونَ الْمَعادَ فَکُونُوا اَحْرارا فی دُنْیاکُمْ... ای پیروان آل ابوسفیان! اگر دین ندارید و از معاد نمی ترسید، پس در دنیایتان آزاده باشید و اگر عربید، به اصل و تبار خویش برگردید.شمر جلو آمد و گفت: ای پسر فاطمه چه می گویی؟امام(ع) فرمود: من با شما می جنگم و شما با من می جنگید، پس تجاوزگران و سرکشان و جاهلان خود را تا وقتی من زنده ام، از حرم من بازدارید. (بحارالانوار، ج 45،ص 49-51)
@tarikh_j
#مسجد کوفه -قسمت دوم
🌷طبق روایات متعدد، مرکز حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) شهر کوفه است. مفضل بن عمر از امام صادق(ع) درباره محل حکومت حضرت مهدی سوال کرد. آن حضرت فرمود: محل حکومت او شهر کوفه، محل حکومتش مسجد جامع کوفه و محل بیت المال و تقسیم غنایم مسجد سهله است.
امام صادق(ع) میفرماید:
«هنگامی که قائم ما قیام کند در پشت کوفه مسجدی را بنا خواهد کرد که هزار در دارد و خانههای کوفه را به رود فرات در کربلا متصل میکند.»
از امام علی(ع) نیز نقل شده است:
«روزی برسد که کوفه به حیره وصل شود و زمینهای آن چنان مرغوبیتی پیدا کند که یک ذراع زمین آن به چند اشرفی فروخته شود و مسجدی در حیره بنا شود که دارای ۵۰۰ درب باشد و قائم در آن نماز بگزارد، زیرا مسجد کوفه برای آنها تنگ خواهد بود».
همچنین مساجد چهارگانه مشهور را به هدف توسعه بخشیدن، از پایه تخریب و بازسازی میکند همچون سایهبان حضرت موسی(ع) به همان صورتی که در زمان پیامبر اسلام هیچ یک از مساجد را بر دیگری شرفی نبود.
@tarikh_j
در این مسجد مکانهایی وجود دارد که به یکی از انبیا یا بزرگان دینی منسوباند.این مکانها را «مقام» مینامند. برای برخی از این مقامها نماز یا اعمال مستحبی خاصی توصیه شده است.
🌷رَحبه امیرالمؤمنین: در جلوی مسجد کوفه، جایی که درِب مسجد کوفه قرار داشته، سکویی است که امام علی(ع) پیس از نماز یا مواقع دیگر، روی آن مینشسته و به پرسشهای مردم پاسخ میداده است. بخشی از روایات به این موضوع اشاره دارد.
امام علی(ع) در آغاز خلافت خود، و در روزی از سال ۳۵ قمری که روز رحبه خوانده شده است، مردم را قسم داد تا به آنچه در واقعه غدیر دیدهاند، شهادت دهند.
🌷دکة القضاء: مکانی که امام علی(ع) در آنجا قضاوت میکرد.
🌷بیت الطشت: محلی که یکی از معجزات امام علی(ع) در آن رخ داده است.
🌷مقام حضرت آدم(ع): ستون هفتم مسجد کوفه معروف به مقام حضرت آدم است. اینجا مکانی است که خداوند توبه آدم را قبول کرد. همچنین امیر المؤمنین(ع) نزدیک این ستون نماز میخواند، لذا به مقام امیر المؤمنین(ع) نیز معروف است.
🌷مقام حضرت ابراهیم(ع): ستون چهارم مسجد، جنب «باب انماط» مکانی است که حضرت ابراهیم(ع) در آنجا نماز خوانده است.
🌷مقام جبرئیل: ستون پنجم منسوب به حضرت جبرئیل است. درشب معراج که پیامبر(ص)از مسجدالحرام به مسجدالاقصی در حرکت بود، هنگامی که به سرزمین کوفه رسید، جبرئیل به پیامبر فرمود: ای رسول خدا، اکنون مقابل مسجد کوفه هستی. پیامبر با اجازه خداوند در آن دو رکعت نماز گزارد. همچنین امام حسن(ع) در نزدیکی این ستون نماز میخواند و لذا به مقام امام حسن نیز معروف است.
@tarikh_j
🌷محراب امیر المؤمنین(ع): مکانی که ابن ملجم مرادی، فرق امام را شکافت و او را به شهادت رساند.
🌷مقام امام صادق(ع): راوی میگوید: در ایام بنیعباس، روزی دیدم امام صادق از باب الفیل وارد شد و نزد ستون چهارم نماز خواند.
🌷مقام حضرت خضر(ع)
🌷جایگاه به گِل نشستن کشتی نوح
🌷 مرقد مسلم بن عقیل و هانی بن عروه از اصحاب امام حسین(ع) و نیز مرقد مختار ثقفی در مسجد کوفه واقع شده است.
تنظیم: فاطمه میری
@tarikh_j
سیره نبوی: منطق عملی - دفتر چهارم: سیره خانوادگی
نویسنده : مصطفی دلشاد تهرانی
تعداد صفحات : 558
ناشر :دریا
سیره نبوی ( منطق عملی ) مجموعه اصولی است راهنما که برگرفته از قرآن کریم و راه رسم پیامبر اکرم (ص) و اوصیای آن حضرت است . این اصول قواعدی است کلی که جهت زندگی را در وجوه مختلف فردی ، اجتماعی ، مدیریتی ، خانوادگی ، سیاسی ، نظامی ، و اقتصادی مشخص می کند . در این دفتر ( سیره خانوادگی ) در 256 صفحه به طور خلاصه به اصول زیر پرداخته شده است : اصل تشکیل خانواده ؛ اصل مودّت و رحمت ؛ اصل رفق و ملایمت ؛ اصل حقوق مداری ؛ اصل تأمین نیازها ؛ اصل نیک رفتاری ؛ اصل تکریم ؛ اصل تفاهم و توافق ؛ اصل مدارا و سازگاری ؛ اصل نفی خشونت ؛ اصل بخشش و گذشت ؛ اصل همکاری در امور خانه ؛ اصل صراحت و صداقت ؛ اصل شکیبایی و بردباری ؛ اصل تدبیر امور ؛ و اصل حفظ و استحکام خانواده
#معرفی کتاب
@tarikh_j
علل ورود مطالب ناصحیح به سیره اهلبیت (ع)
1. خیانت منافقان
امیرالمومنین فرمودند: احادیثی که در دسترس مردم قرار دارد، هم احادیث حق و راست است و هم احادیث باطل و دروغ»
در روزگار پیامبر چندان دروغ به ایشان نسبت داده اند که خود حضرت فرمود: « هر کس از روی عمد به من نسبت دروغ دهد، جایگاهش در آتش است»
2. فاصله زمانی میان راویان و مورخان و پدیده های سیاست منع نوشتن حدیث که خلفا در قرن نخست اجرا کردند و نیز دشواری های دیگر سبب شد کتابهای روایی و تاریخی ، یک قرن دیر تر تدوین شوند. از این رو بسیاری از حقایق، درست بیان نشده است لذا در گزاره های تاریخی و روایت های نقل شده از معصومان اختلاف فراوان وجود دارد.
3.فشار امویان و عباسیان:
گروهی از مورخان یا جزو درباریان و جیره خواران پادشاهان بودند و یا از افرادی که از حاکمان اطاعت می کردند؛ از این رو اغلب بر اساس میل زمام داران خودسر سخن گفته و حقایق را پنهان یا تحریف می کردند. فشار حاکمان اموی و عباسی در برخی از زمانها چنان بود که اگر کسی حدیثی درباره فضیلت امام علی و فرزندانش نقل می کرد با شدید ترین شکنجه ها روبه رو می شد.
#اهلبیت
#سیره
@tarikh_j
4. تهمت و افتراء:
برخی مورخان برای توجیه اعمال زشت خلفای اموی و عباسی به پیامبر و و اهت های ناروا می دادند. از این رو در کتابهای تاریخی و روایی، حتی در کتابهایی که در نزد اهل سنت به « صحاح» معروفند، دروغ های فراوان به پیامبر نسبت داده اند.
5. تعصب های نادرست:
گرایش های فرقه ای و نژاد پرستانه و در نتیجه انگلبانه برخی مورخان، آفتی دیگر است که همواره چهرۀ تاریخ اسلام را خدشه دار کرده است.
6. اسرائیلیات:
اسرائیلیات روایاتی است که از جانب اهل کتاب نقل شده است.
برخی دانشمندان اهل کتاب با سوء استفاده از ناآگاهی خلفا و اطرافیان آنان، با نقل افسانه ها و مطالب بی اساس( اسرائیلیات) در صدد بی اعتبار ساختن اسلام و مخدوش کردن چهرۀ پیامبر بودند.
بنابراین نباید آنچه را در کتابهای تاریخی و روایی نقل شده است، به راحتی پذیرفت.
تنظیم: سرکار خانم صفورا سالاریه
#اهلبیت
#سیره
@tarikh_j
ضوابط و معیارهای ارزیابی تاریخی
. عرضه بر قرآن: پیامبر فرمودند: « پس از من، احادیث بسیاری بر شما بیان می شود؛ پس هرگاه حدیثی از من برای شما نقل شد، آن را بر کتاب خدا عرضه کنید؛ آنچه را موافق قرآن بود، بپذیرید و آنچه را مخالف بود، نپذیرید»
2. عرضه بر روایات معتبر: عرضه بر روایات معتبر که از نظرسندی و دلالت حجیت آنها ثابت است.
3. هماهنگی با شخصیت اهل بیت: اهل بیت فضایل و کمالات بی شماری دارند و از هرگونه عیب منزه اند. از این رو اخبار و روایت هایی که با شخصیت و عصمت اهل بیت که قرآن وسنت قطعیه آنها ثابت کرده اند، سازگار نباشد، ارزش و اعتبار نخواهد داشت.
4. عرضه بر خِرَد: گزاره های تاریخی در صورتی پذیرفتنی هستند که خلاف بدیهیات و ضروریات عقلی نباشند.
#اهلبیت
#سیره
@tarikh_j
۵_. ارزیابی سندی: در همه گزاره های تاریخی، امکان بررسی سندی وجود ندارد؛ اما در موردی، برری احوال نقل کنندگان گزارش ممکن است؛ از این رو پژوهشگران؛ نادرستی برخی گزارش های تاریخی را اثبات کرده اند؛ برای نمونه علامه عسکری، دروغ گویی یک روایی به نام سیف بن عمر را ثابت کرده اند.
6. بررسی شرایط زمان و مکان: بررسی شرایط زمان و مکان که در آن، رفتاری از معصوم صادر شده، از جهت های گوناگون( از جمله برای اطمینان از عدم تقیه) مهم است.
7. نگرش جامع به منابع: گرایش به دسته ای خاص از دیدگاه ها و منابع تاریخی و منحصر کردن فضای ذهن به پاره ای منقولات و بررسی نکردن منابع معتبر دیگر، زمینه های یک ارزش یابی جامع و همه سونگر را از انسان می گیرد.
تنظیم:سرکار خانم صفورا سالاریه
#اهلبیت
#سیره
@tarikh_j
سیره اقتصادی امام علی علیه السلام نویسنده: یوسفی، احمدعلی؛
پاییز 1389 - شماره 3 ISC (29 صفحه - از 206 تا 234)
سیره اقتصادی امام علی(ع) در دو مرحله (سیره امام در اداره امور اقتصادی جامعه و سیره اقتصادی حضرت در رفتارهای اقتصادی شخصی) بررسی می شود. امام هنگامی که به حکومت رسید، وضعیت اقتصادی جامعه، به ویژه توزیع امکانات، بسیار نامناسب بود، لذا برای سامان دادن به این وضعیت، توزیع را به گونه مساوی انجام داد. همچنین از ذخیره سازی بیت المال و تاخیر در توزیع آن خودداری کرد. این قبیل سیاست ها باعث شد وضعیت اقتصادی جامعه دگرگون شود. فقر و بی عدالتی از بین برود و همه مردم کوفه از امکانات اولیه زندگی بهره مند شوند. امام در سیره اقتصادی شخصی بسیار اهل تلاش و تولید بود، اما در عرصه تخصیص درآمد شخصی برای هزینه های فردی خویش، به حداقل بسنده و درآمدها را در راه خدای متعال مصرف می کرد.
"امام علی علیه السلام برای رضای خدا هزار برد را با درآمد حاصل از کار و تلاش خود خرید و آزاد کرد. درباره خوراک حضرت مطالب فراوانی نقل،و بسیاری از این مطالب در کتاب موسوعةالامام علی ابن ابی طالب علیه السلام جمعآوری شده است. امامان و رهبران معصوم علیهم السلام با بهتر شدن اوضاع اقتصادی عمومی از خوراک وپوشاک بهتری بهرهمند میشدند،لذا وقتی به امام صادق علیه السلام درباره وضعیت زندگیاشاعتراض و شیوه زندگی وی را با امیر مؤمنان مقایسه کردند،پاسخ داد: علی علیه السلام در عصر فقر مردم به سر میبرد و لباس متناسب با پوشش آنزمان میپوشید و مردم آن را زشت نمیپنداشتند. حداکثر کردن مطلوبیت از مصرف درآمدها با پسانداز و سرمایهگذاری،کاریعقلایی است،امام منابع پسانداز و سرمایهگذاری امیر مؤمنان از ناحیه تخصیص درآمدهاچندان فراوان نبود و ثروتهایش املاکی بودند که با اقطاع یا کار روی زمینهای بایر وآباد کردن آنها به دست آمده بود و فقط یک مورد در منابع مشاهده میشود کهامیر مؤمنا ملکی به سی هزار درهم خریده است. (آمدی،1373:430/3،ح 5001 و5002) امام علیه السلام سرمایه خود را(اصل ثروت و املاک)در راه خدا مصرف کرد و چیزی بهصورت ارث برای ورثه باقی نگذاشت و نیز همه درآمدهای ناشی از داراییاش را در راهخدا انفاق کرد. (ابن شهر آشوب،1379:123/2)طبق روایاتی دیگر،آن حضرت هزار برده از درآمدهای خود آزاد کرد وامامان علیهما السلام این مطلب را همیشه با افتخار به امیر مؤمنان علیه السلام نسبت میدادند." لینک کوتاه:http://noo.rs/mSUOL
تنظیم: زهرا حسینی
#سیره_اقتصادی
#اهلبیت
@tarikh_j
سیره اقتصادی و معیشتی پیامبر اعظم صل الله علیه و آله و سلم نویسنده: جباری، محمد رضا؛
زمستان 1385 و بهار 1386 - شماره 8 و 9 (23 صفحه - از 27 تا 49)
نیاز انسانها به مواهب طبیعی،اقتصاد و معیشت در زندگی مادی،امری ضروری است و در این اصل کلی تفاوتی میان انسانها نیست.آنچه منشأ تفاوت در اخلاق اقتصادی انسانهاست نوع رفتار آنان در کسب روزی و معیشت و درآمد،و نیز چگونگی بهرهگیری و مصرف است.پیامبراعظم صلی الله علیه و آله در این دو عرصه(درآمد و مصرف)ویژگیهای درسآموزی دارد.ایشان در عرصه درآمد،همچون دیگران به فعالیتهایی مانند چوپانی،تجارت و زراعت اشتغال داشت،و ضمن این که از جلب روزی از راههای معنوی نیز غافل نبود،به وقت ضرورت،قرض هم میکرد.اهتمام آن جناب بر حلال بودن درآمد قابل توجه است.در عرصه مصرف نیز قناعت و ساده زیستی،عدالت و احتیاط در مصرف بیتالمال،پرهیز از اسراف و تبذیر،و بالأخره انفاق در راه خدا از اصول قابل توجه در سیره اقتصادی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله است.
"در عرصه مصرف نیز قناعت و ساده زیستی،عدالت و احتیاط در مصرف بیتالمال،پرهیز از اسراف و تبذیر،و بالأخره انفاق در راه خدا از اصول قابل توجه در سیره اقتصادی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله است. کار و تلاش برای کسب روزی نگاهی به آغاز تا سرانجام زندگی پیامبراکرم صلی الله علیه و آله میتواند این واقعیت را تأیید کند که سرتاسر آن حضرت همراه با تلاش برای کسب روزی از راههای مشروع و در راستای حفظ عزت و پرهیز از تحمیل خود بر دیگران بوده است. 3 از دیگر اسباب معنوی جلب روزی در نگرش پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و نیز روش و منش آن حضرت این است که انسان همشیه با وضو باشد. از جمله شواهد عملکرد حضرت بر مبنای عدالت، میتوان به جریان تقسیم غنایم جنگ حنین اشاره کرد،زیرا آن حضرت در تقسیم غنایم به دست آمده در این غزوه،به برخی از تازه مسلمانان سهم بیشتری را به منظور تألیف قلوب و تأمین مصالح،اختصاص داد و آنگاه که با اعتراض یکی از اصحاب روبهرو شد که گفت:«ای محمد!عدالت پیشه کن!»،آن حضرت در پاسخ فرمود:«و یحک فمن یعدل إن لم أعدل؟؛وای بر تو،اگر من عدالت نورزم،دیگر چه کسی به عدالت رفتار خواهد کرد؟»1 ممکن است این پرسش به ذهن آید که شرط عمل براساس عدالت،تقسیم بیتالمال به صورت مساوی است،چنان که سیره پیامبراکرم صلی الله علیه و آله نیز این چنین بود و امیرالمؤمنین علیه السلام در یکی از خطبههایش بدان اشاره فرمود،2و خود نیز در این زمینه به پیامبراکرم صلی الله علیه و آله تأسی میکرد." لینک کوتاه:http://noo.rs/wjEfY
تنظیم : زهرا حسینی
#سیره_اقتصادی
#اهلبیت
@tarikh_j
اصول راهبردی در سیره اقتصادی معصومین علیهم السلام نویسنده: اصغری، محمود؛
بهمن و اسفند 1387 - شماره 74 ISC (24 صفحه - از 153 تا 176)
از امتیازهای اساسی و برجستگیهای ممتاز سیرهی معصومین علیهم السلام در بخش اقتصاد،داشتن مجموعهی الگوهای رفتاری اقتصادی برگرفته از آموزههای قرآنی است،که متناسب با نیازهای واقعی انسان در هر دوره و زمانی میباشد. این مجموعهی غنی،دست مایهی تحول عظیم جامعهی جاهلی و تغییر بنیادین آن به سمت جامعهی نمونهی اسلامی در طول تاریخ اسلام گردید. معصومین علیهم السلام،با اتخاذ روشهای مناسب و با بهرهگیری از تعالیم وحیانی، جریان هنجارسازی رفتارهای اقتصادی را شکل دادند.این رفتارها در برههای از تاریخ اسلام،به خصوص در زمان حکومت نبوی و علوی، جلوهای خاص از خود به نمایش گذاشت. این مقاله براساس چنیین فرضی به برخی از مکانیسمها،اصول و مؤلفههای تأثیرگذار در رفتارهای اقتصادی بر مبنای سیره و آموزههای معصومین علیهم السلام در جامعه میپردازد.
بدین جهت است که در سیرهی معصومین علیهم السلام بر کار و کوشش تأکید بسیاری شده است و انسانها از بیکاری،تنپروری و تنبلی منع شدهاند. در نگرش معصومین علیهم السلام کار کردن یک وظیفهی الهی و انسانی است. لینک کوتاه:http://noo.rs/A6Rpu
تنظیم: زهرا حسینی
#سیره_اقتصادی
#اهلبیت
@tarikh_j
#مناسبت هفته
20 رمضان سال هشتم هجری قمری
فتح مكه معظمه به دست پیامبر(ص)
با این كه آغاز بعثت پیامبراكرم(ص) و نزول وحی بر آن حضرت، در مكه واقع شده بود و پیامبر(ص) به مدت سیزده سال به صورت نهان و آشكار اهالی این شهر و طوایف و قبایل اطراف آن را به دین مبین اسلام فراخوانده بود، جز تعدادی اندك، پاسخ مثبتی به وی ندادند و در صدد تكذیب و حتی دشمنی او برآمدند و در این راه وی و خانواده و یارانش و سایر مسلمانان را در فشار و تنگنا قرار داده و آن ها را اذیت و آزار زیادی نمودند. به طوری كه عده ای از مسلمانان به حبشه و خود پیامبر(ص) به همراه سایر مسلمانان به مدینه هجرت كردند و در این شهر مقدس، نظام نوپای اسلامی را بنا نهادند. از این پس دشمنی های مكیان، به ویژه قریش نسبت به پیامبر(ص) و مسلمانان مدینه فزونی یافت و جنگ های زیادی از سوی آنان بر پیامبر(ص) و مسلمانان تحمیل گردید. سرانجام پیامبر(ص) به امر پروردگار منان تصمیم به فتح كانون اصلی مشركان و كافران قریش، یعنی مكه معظمه گرفت.نقل شده كه در این روز امیرمؤمنان(ع) بر دوش پیامبراسلام(ص) ایستاد و بالای كعبه رفت و بت ها را به زمین انداخت و در هم شكست و به رعایت ادب، خود را از میزاب كعبه به پایین انداخت.آن حضرت در دوم ماه مبارك رمضان، در رأس یك سپاه بزرگ ده هزار نفری از مسلمانان اعم از مهاجر، انصار و قبایل و طوایف اطراف مدینه به سوی مكه حركت كرد. (تاریخ ابن خلدون.ج1،ص432)
تنظیم : صدیقه اقاسی
@tarikh_j
animation.gif
286K
یكی از مسلمانان مهاجر، به نام "خاطب بن ابی بلتعه" پیش از حركت سپاه اسلام، خبر حركت آنان را به واسطه زنی بد سابقه و نوازنده به نام "ساره" برای قریش ارسال كرد، ولی پیامبر(ص) از جاسوسی آن دو با خبر گردید و حضرت علی(ع)، زبیر و مقداد را مأموریت داد كه به هر صورت ممكن، آن زن جاسوس را بیابند و وی را دستگیر كنند.آنان، زن جاسوس را در میان راه مدینه و مكه، در مكانی به نام "روضه خاخ" و به قولی در "خلیقه" یافته و وی را دستگیر كرده و به نزد پیامبر(ص) آوردند.( الارشاد،ص50،تاریخ ابن خلدون،،ج1،ص432)پیامبر(ص)، مراقبت و مواظبت زیادی به عمل آورد كه قریش از حركت سپاه اسلام آگاه نگردد، بدین جهت تا رسیدن به "مرّالظّهران" كه در چند كیلومتری مكه است، اهالی مكه و جاسوسان و نفوذی های آنان هیچ خبری از حركت جهادی سپاه اسلام نداشتند.( المغازی،ج2،ص814)
عباس بن عبدالمطلب، عموی رسول خدا(ص) كه در مكه می زیست و پیش از آن مسلمان شده بود، ولی رابطه حسنه ای با مكیان داشت، در همان زمان از مكه خارج شد و به سوی مدینه هجرت می كرد، كه با پیامبر(ص) و سپاه اسلام در سرزمین "جحفه" روبرو گردید.
تنظیم: صدیقه آقاسی
@tarikh_j
وی پس از آن كه چندی در كنار رسول خدا(ص) بود، به دستور آن حضرت، به سوی مكه رفت و در میان راه با برخی از سران قریش مانند ابوسفیان، حكیم بن حزام و بدیل بن ورقاء برخورد كرد و خبر هجوم سپاه اسلام را به آنان گوش زد كرد و ابوسفیان را به همراه خود در نزد پیامبر(ص) آورد و او را وادار به پذیرش اسلام نمود.( تاریخ ابن خلدون،ج1،ص433)پیامبر اسلام(ص) هم از تاكتیك های نظامی خویش و هم از وجود ابوسفیان برای فتح مكه بهره جست و وی را پیشاپیش به میان مكیان فرستاد، تا با فراخوانی آنان به تسلیم شدن و هیچ گونه حركت نظامی انجام ندادن، زمینه فتح این شهر مقدس را بدون جنگ و خون ریزی فراهم كند. گرچه عده از سركشان و طاغیان مكه با دسته ای از مسلمانان روبرو شده و به درگیری و نبرد پرداختند، ولی با دادن دوازده یا سیزده تن كشته، متواری شدند و در نتیجه این شهر مقدس در روز بیستم ماه مبارك رمضان، سال هشتم قمری به دست پیامبر(ص) و سپاهیان مسلمان فتح گردید و بت ها از خانه خدا به بیرون ریخته شد و داخل كعبه با آب زمزم شستشو داده شد و بدین گونه مقدس ترین مكان مذهبی و دینی مسلمانان از لوث بت ها، تصاویر و مجسمه ها پاكسازی شد و برای همیشه، محل مقدس و عبادت مسلمانان قرار گرفت.( تاریخ ابن خلدون،ج1،ص434)
تنظیم :صدیقه آقاسی
@tarikh_j
کانال معاونت پژوهش در ایتا https://eitaa.com/jz2602