#ویژگی_امام_علی علیه السلام26
#برتری_صحابه
❔❕اعلم ترین صحابه
📑در نقل از# کتب _اهل_ سنت
عبدالملک بن سلیمان گفت :به عطاء بن ابی ریاح گفتم :
آیا در صحابه شخصی اعلم تر از (حضرت)علی(علیه السلام)هست؟
گفت:به خدا قسم اعلم تر از او نمی شناسم!⚪️
📖الکتاب المصنف فی الاحادیث و الآثار ،لابن ابی شیبه(المتوفی:235 ه)،جلد6 ص 371 روایت شماره 32109،المحقق:کمال یوسف الحوت،الناشر:مکتبه الرشد_الریاض،الطبعه:الاولی 1409
#ویژگی_امام_علی علیه السلام⚪️
#برتری_صحابه
#کتب_اهل_سنت
تنظیم: سرکار خانم زهرا سادات حسینی
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j
◀️ مثلث دید
#مثلث_دید این هفته می تواند محصور در افسانه ای باشد که به دلیل شهرت و تکیه فراوان اهل سنت به آن به بررسی این گزارش در کتاب هایشان می پردازیم....
⏮ضلع اول
قرآن کریم:
وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى _إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى (و از روی هوس سخن نمی گوید و این سخن نیست مگر وحیی که وحی می شود)
⏭ ضلع دوم
صحیح بخاری: پیامبر صلی الله علیه (و آله)و سلم فرمودند:
فاطمه پاره تن من است ، هر چه او را غضبناک کند مرا غضبناک کرده است(تصویر شماره 1)
⏯ضلع سوم
محمد بن یوسف گنجی شافعی در«کفایه الطالب»، باب ۹۹
حضرت زهرا(ع)خطاب به دوخلیفه اول فرمودند:
«انی اشهد الله و ملائکه انکما اسخطانی و ما ارضیتمانی لان لقیت النبی لاشکونما؛
خداوند و ملائکه او را شاهد و گواه می گیرم که شما دو نفر مرا به غضب آوردید و رضایت مرا فراهم ننمودید، اگر پیغمبر را ملاقات کنم حتماً از شما شکایت خواهم کرد".
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
1⃣
#کتب_اهل_سنت
قسمت اول از بررسی#حدیث-بضعه
🅾پاسخ به افسانه ی تاریخی خواستگاری امام علی علیه السلام از دختر ابوجهل
👌 در کتب_ اهل_ سنت
👈 از#کتب_اهل_سنت
یکی از داستان هایی که سبب وهن و تهمت به حضرت امیرالمومنین علیه السلام در #کتب _اهل_سنت شده است ، جریانی است که قبل از این حدیث ذکر شده است که:
❌ مسور بن مخرمه نقل شده است که می گوید: «حضرت علی (علیه السلام) از دختر ابوجهل (جویریه) خواستگاری کرد و فاطمه (علیها السلام) این مسأله را شنید و نزد پدر رفت و عرض کرد: می پندارد که تو جانب دختران خود را رعایت نمی کنی؛ علی از دختر ابوجهل خواستگاری کرده است».
مسور بن مخرمه می گوید: «چون پیامبر از تشهد فارغ شد، شنیدم که فرمود: «دخترم را به ابوالعاص بن ربیع دادم و او با من به راستی رفتار کرد. فاطمه(علیها السلام) پاره تن من است. آنچه او را ناخوش آید، دوست نمی دارم. به خدا سوگند دختر رسول خدا، با دختر دشمن خدا نزد کسی جمع نخواهد شد. از این روی علی (علیه السلام) ترک خواستگاری نمود».❌
⭕️پیش از بررسی این داستان باید گفت به دلیل این که:
این حدیث در♨️ سه نوع نقل حتی در یک کتاب(صحیح بخاری) آمده است که :
❗‼️ در یک نوع فقط جمله ی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مورد دخترشان سلام الله علیها است .
‼️ در یک نوع علت بیان آن اعجاب رسول صل الله علیه و آله و سلم از ایشان علیها السلام و بیان چنین جمله ای است که "فاطمه پاره ی تن من است ....."
❗️نقل دیگر که همین داستان را با خود دارد.
🚫با این وصف با وجود سه نوع نقل و وجود گزارش های متعارض گوناگونی از جمله احادیث ویژگی های امام علی علیه السلام و آیه ی تطهیر ،گزارش های محبت ها و گفت گوهای حضرت علی علیه السلام با همسرشان علیها السلام،گزارش های محبت های حضرت زهرا سلام الله علیها به امام علی علیه السلام و سخنان ایشان و گزارش هایی به آسمانی بودن این عقد ودستور خدا .. در همین کتاب از اعتبار ساقط می شود به ویژه این که خود نقل سوم نیز از یک صورت واحد پیروی نمی کند چرا که
⁉️که در یک جا راوی می نویسد؛ پیامبر(صلّى اللَّه عليه وآله) روی منبر فرمود: خانواده ابوجهل از من خواستند تا دخترشان را به عقد علی(علیه السلام) درآورند.
⁉️در جای دیگر ناقل می گوید: علی(علیه السلام) خواستگاری کرد اما فاطمه(سلام الله علیها) نزد پیامبر(صلّى اللَّه عليه وآله) آمد و (نستجیر بالله) به دروغ گفت: علی(علیه السلام) او را به عقد خود درآورده است که این دلیل به تنهایی با توجه به وجود آیه تطهیر در این کتاب برای ساختگی بودن این حدیث کفایت می کند.
⁉️در جای دیگر مسور می گوید من در آن ماجرا به سن بلوغ رسیده بودم در حالی که تاريخ نويسان دقیقا خلاف آن را بیان کرده و تاکید مسور بر این امر هم خودش جای تعجب دارد.
👌قابل ذکر است که در منبع دیگر در ادامه ی حدیث ذکر می کنند که پیامبر می فرمایند".... وای بر کسی که بر او و شوهرش ظلم کند .."📌(. فرائد السمطین، ج۲ باب ۱۱ ح ۲۱۹ کشف الغم ،ج ۱ ص۴۶۷٫)
اما ما قصد داریم هم چنان جهت شناخت بیش تر به بررسی سندی و دلالتی این گزارش در کتب اهل سنت بپردازیم .
♦️ پاسخ اجمالی
۱. از جهت سند
🔺صحیح بخاری و مسلم این روایت را فقط از مسور بن مخرمه که در آن زمان در سنین کودکی بوده است، نقل کرده اند حال آنکه:
🖍مسور بن مخرمه دو سال پس از هجرت به دنیا آمده(📕تهذیب التهذیب،جلد 10،صفحه 138) و هنگام رحلت پیامبر هشت ساله بوده است،و در مورد او در کتب اهل سنت نقل شده است که حتی در حال ساختن مسجد که قطعا در سال های آخر است پوشش و شلواری نداشته است که به موجب آن پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم به او تذکر می دهند(تصویر شماره 2)
🖍 آن حادثه ای به این مهمی که پیامبر آن را بعد از تشهد نماز، و یا طبق برخی نقل ها بر بالای منبر برای اصحاب خود بیان می دارد، می باید از طریق های متعدد نقل شود و به حد شیوع برسد، نه این که آن را فقط یک کودک شنیده باشد. آیا حتی یک نفر دیگر در آن نماز نبوده است که بشنود!؟
🖍مسود از روسای خوارج است(تصویر شماره 3) و نقل است که از معاویه نام نمی برد مگر این که "صل الله علیه" را برای او ذکر کند.(📕سیر اعلام النبلاء، ج3، ص 394و390. و تهذیب التهذیب، ج10، ص 138.)(تصویر شماره4)
آیا نقل چنین شخصی در مورد دشمن معاویه قابل اعتنا است؟
📎 با وجود دلایل فراوان ،ادامه ی این بررسی در هفته های آتی ارائه می گردد ان شاالله
📎از پایین بودن کیفیت تصاویر پیشاپیش پوزش می خواهیم.
🐎🐎سفرهای تاورنیه
سفرهای تاورنیه میان سالهای ۱۶۳۲ تا ۱۶۶۸ میلادی صورت گرفت. سفر اول او در زمان سلطنت شاه صفی، نوه شاهعباس بزرگ، و سفرهای دیگرش در زمان شاه عباس دوم و شاه سلیمان بود. این شش سفر را سه سفر بازگشت از هند تکمیل کرد که یکی از طریق دریا از بندر سورت به هرمز و دوتای دیگر از طریق قندهار بود. بدین گونه، او نه بار به ایرانآمد.[۱]
سفر اول تاورنیه در ۱۶۳۲، به پیشنهاد پر ژوزف آغاز شد و در استانبول از همراهان که عازم شامات و بیتالمقدس بودند جدا شد. سفر دوم در ۱۳ سپتامبر ۱۶۳۸ آغاز شد و از طریق ایالات جنوبی عثمانی، یعنی ازمیر، به مرز ایران و سپس به تبریز و در آخر به اصفهان رسید. سفر سوم از طریق بینالنهرین و آشور در ۶ دسامبر ۱۶۴۳ به اصفهان صورتگرفت. در سفر چهارم در ۱۸ ژوئن ۱۶۵۱ از بندر مارسی به اسکندرون و حلب و موصل و نینوا رفت و سرانجام بهاصفهان رسید. سفر پنجم در ۵ فوریه ۱۶۵۷ آغاز شد و از طریق مارسی و سپس لیورنو (در ایتالیا) به ازمیر و تبریز واصفهان انجامید. آخرین سفر یعنی سفر ششم، در ۲۷ نوامبر ۱۶۶۳ از پاریس آغاز و از طریق ازمیر و ایروان و تبریز، در۲۰ اکتبر ۱۶۶۴ به اصفهان ختم شد.
تاورنیه در بیان آنچه دیده و نوشته دقت داشتهاست. مسائل مختلف مربوط به راهها و روستاها و شهرهای متعدد را بهخوبی و درستی توضیح میدهد. در طی سفرهایش با اشخاص سرشناس متعددی روبه رو میشود و اطلاعاتی دربارهآنها به دست میدهد که از لحاظ تاریخی بسیار ارزشمند است. از آن جملهاند اشخاصی مانند میرزا تقی اعتمادالدوله و کارهای نیک و بدش، علیمردانخان، حاکم ثروتمند و پرقدرت قندهار که از ترس شاه صفی به دربار هند پناه برد و قندهار را به هندیان تسلیم کرد، میرزا ابراهیم، وزیر مالیه آذربایجان، خواجه نظر، اولین کلانتر ارمنیان و خواجه پطرس، تاجر بزرگ ارمنی و جز اینها.
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j
📝📝زندگینامه
ژان باتیست تاورنیه، جهانگرد فرانسوی، در سال ۱۶۰۵ در پاریس به دنیا آمد. خانواده او که اکثر جغرافیدان و حکاک و نقشهنگار بودند از آنتورپ در بلژیک به پاریس آمده و در آنجا مستقر شده بودند. دوران کودکیاش در کنار پدر و خانواده دانشمندی گذشت که همه روزه دربارهٔ مسائل جغرافیایی با دیگران به گفتگو میپرداختند و همین گفتگوها بود که شوق سفر را از کودکی در او برانگیخت، چنانکه خود مینویسد: اگر اولین تعلیم دومین تولد باشد من بامیلسفر کردن پا به جهان گذاشتهام. شهرتی که پدرم در مباحث جغرافیا داشت و گفتگوهایی که بیشتر دانشمندان در حضور من با پدرم میکردند و من با علاقه گوش میدادم میل سفر را در من بیدار کرد.
بیست و دو سال بیشتر نداشت که بسیاری از کشورهای اروپا (فرانسه، انگلستان، بلژیک، هلند، لوکزامبورگ، آلمان، سوئیس، لهستان، مجارستان، ایتالیا) را دیده بود و به قدر رفع نیاز به زبانهای رایج آن کشورها سخن میگفت. در همینسفرهای اروپا بود که راه سفرهای آینده خود را گشود. پس از مدتی خدمت در نزد نایب السلطنه مجارستان، بافرستاده کاردینال ریشلیو به نام پر ژوزف، که چندی بعد مدیر انجمنهای دینی مشرق زمین شد، ملاقات کرد و در واقع توانست از راهی که این کشیش کاپوسن به کشورهای مشرق باز کرده بود استفاده کند.
تاورنیه مینویسد: من در حال رفتن به راتیسبون بودم که پر ژوزف به من پیشنهاد کرد که همراه نمایندگان او به سفری که نقشهاش را کشیده بود به قسطنطنیه و فلسطین بروم) در قبول این پیشنهاد تردید نمیکند و عازم سفر میشود. پس از آن نیز پنج بار دیگر به مشرق زمین سفر میکند و جمعاً نه بار کشور ایران را میبیند. آخرین سفرش در ۶ دسامبر ۱۶۶۸ با بازگشت به پاریس به پایان میرسد. در این هنگام شصت و سه سال دارد. لوئی چهاردهم، شاه فرانسه، لقب نجیبزادگی به او اعطا میکند و در سال ۱۶۷۰ مالکیت باروننشین اوبون را نیز به آن میافزاید. اکنون به سن شصت و پنج، سن بازنشستگی و نگارش خاطراتش رسیدهاست.
پانزده سال بعد، دوباره به سیر و سیاحت رو میآورد. فردریک ویلهلم، شاه براندنبورگ، او را به برلن فران خواندهاست تا سفر به هند و تأسیس یک شرکت تجاری نظیر شرکت انگلیسیان و هلندیان را به او پیشنهاد کند. در این زمان تاورنیه هفتادو نه سال دارد. در ۳۰ ژوئن ۱۶۸۴ به برلن میرود و فردریک ویلهلم مقام ندیمی مخصوص شاه و نجیبزادگی دربار و مشاورت امور دریایی را به او اعطا میکند و وعده میدهد که او را به عنوان سفیر ویژه خود به دربار (مغول کبیر) (گورکانیان هند) بفرستد. تاورنیه فرانسه را ترک میگوید و در براندنبورگ مستقر میشود. وعده شاه و تأسیس شرکت آلمانی هند شرقی عملی نمیشود، اما تاورنیه نمیتواند به سکون و بی حرکتی پیرمردی ثروتمند دلخوش کند و بار دیگر تصمیم میگیرد که عازم سفر مشرق زمین شود. در این هنگام بیش از هشتاد سال سن دارد. درژانویه ۱۶۸۹، بحبوحه زمستانی سخت، راه مسکو را در پیش میگیرد تا از آنجا به ایران برود، اما دیگر هرگز ایران را نمیبیند و در فوریه همان سال در شهر اسمولنسک زندگی را بدرود میگوید.
تاورنیه در شرح مسافرتهای خود به مشرق زمین چند سفرنامه نوشتهاست. همه این سفرنامهها پر از اطلاعات گرانبهایی است که در کتابهای دیگر مشابه آنها را نمیتوان یافت. تاورنیه به همه امور روزمرهای که در اطراف خود دیده توجه و علاقه نشان داده و به لطف همین اشتغال ذهنی است که ما فی المثل از انواع خوراکها و افشرههای آن عهد، پوشاک مرد و زن، وصف دقیق شهرها و ساختمانها، انواع شغلها و شیوه زندگی صاحبان مشاغل اطلاع حاصل میکنیم. ملاحظات او به واقع گرانبهاست.
با این همه تاورنیه فاقد تخیل شاعرانه و هنری است. زیباترین سروهای جهان را در باغهای شیراز نمیبیند و آثار بازمانده تخت جمشید را جز ستونهایی کهنه، بعضی سرپا و بعضی افتاده بر زمین نمیداند و اصفهان را که در آن زمان یکی از بزرگترین و پرجمعیتترین شهرهای جهان است به چشم یک روستا مینگرد و ارزش بناهای بی نظیر آن را درنمییابد (یا نمیخواهد دریابد) و از همه این آثار بی همتا فقط به زیبایی پل سی و سه چشمه (پل الله وردی خان) اذعان میکند. اما ارزش سفرنامههای او، خاصه آنجا که به ایران مربوط میشود، در چیز دیگر است، در وصف کشور و نوع حکومتی است که از قدیمترین ایام تا کمتر از یک سده پیش همچنان یکسان مانده بود. تاورنیه هنگام اقامت در اصفهان مدام در دربار شاه رفتوآمد داشت. زیرا دربار بهترین مشتری جواهرات او بود و شاه به او محبت میکرد و او را (آقا طاورنیه) مینامید و اطلاعات مفیدی از شیوه حکومتی و نظام اقتصادی کشوری که قسمت اعظم اراضی آن متعلق به شاه بود به دست آورد.
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j
📖🗞سفرنامه تاورنیه
سفرنامه تاورنیه نخست در ۱۳۳۱ هجری قمری (۱۲۸۹هجری شمسی) باترجمه ابوتراب نوری (نظم الدوله) بهفارسی منتشر شد. کتاب غلطها ترجمه و سقطات متعدد و خطاهای چاپی فراوان داشت. چاپ دوم این کتاب، بههمت کتابفروشی تأیید اصفهان و ویرایش حمید ارباب شیرانی، در سال ۱۳۳۶ انتشار یافت که سه بخش نخست از پنج بخش آن دارای همان غلطها و نواقص بود، زیرا در آن زمان متن فرانسه آن سه بخش در دسترس نگارنده نبود، و فقط بخشهای چهارم و پنجم با مبن اصلی تطبیق شده و غلطها و سقطات برطرف گشته بود و ۳۸۰ صفحه دارد.
#سفرنامه
تنظیم: سرکار خانم خدیجه سادات حسینپور
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j
دولت های شیعی - 20.mp3
33.21M
فصل ۲۰ از تاریخ دولتهای شیعی
استاد محترم مهدی مستقیمی
#دولتهای_شیعی
#طبرستان
#علویان
#اطروش
#سیاسی
#داعی
#معارضان
#حسن_بن_قاسم
#چهره_فرهنگی
#سقوط
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j
🌹 پیام تبریک مدیر جامعهالزهرا(س) به مناسبت بزرگداشت مقام زن و روز مادر
✨ مزین شدن بزرگداشت روز زن به نام حضرت زهرا(س) مدال افتخاری برای جامعه بانوان است.
https://jz.ac.ir/post/10138
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
🆔https://eitaa.com/jz2602
🔹️فراخوان دریافت مقاله
به استحضار می رسانیم ؛
🔶️گروه علمی تاریخ جامعه الزهرا (سلام اللهعلیها) در راستای فراهم آوردن بستر مناسب جهت تقویت مهارت و انگیزههای پژوهشی طلاب، اقدام به چاپ نشریه داخلی" تاریخ نامه جامعه" نموده است.
🔶️از استادان، پژوهشگران و طلاب سطوح مختلف، جهت نگارش مقاله در این نشریه، دعوت به عمل می آید.
آیدی ایتا جهت ارسال مقالات:👇👇
@AdminSire
رایانامه:👇👇
tarikhnamehjz@iran.ir
📣 طلاب سطح سه جامعه الزهرا(س) میتوانند با چاپ مقاله (مستخرج از پایان نامه)، از امتیاز افزایش نیم نمره، به نمره نهایی پایاننامه استفاده نمایند.
گروه علمی تاریخ جامعه الزهرا سلام الله علیها
#فراخوان_دریافت_مقاله
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j
#مقاله تحلیل ساختاری و محتوایی سیمای حضرت زهرا (س) در اشعار شاعران شیعی معاصر عربی و فارسی
نویسنده: ابراهیم فلاح
منبع: مطالعات ادبی متون اسلامی سال سوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۹)
تجلّی سیمای حضرت فاطمه (س) در شعر شاعران شیعی متعهد به اهل بیت (ع) از دیرباز تاکنون، به وی ه در شعر دوره معاصر، به وفور دیده می شود. شاعران شیعی معاصر در ادبیات عربی و فارسی از دریچه شعر، مظلومیت این بزرگ بانوی جهان اسلام را به تصویر کشانده اند و به عنوان حلقه اتصال نبوت و امامت به تشنگان حقیقت معرفی نمودند.تعابیر شاعران بیشتر مشترک است؛ ولی در ادبیات عربی به مضامینی همچون شفاعت، بضعه النبی و جریان فدک بسیار بیشتر از ادب فارسی توجه شده است. در صورتی که در ادب فارسی به امّ الائمه بودن و فضایل و مناقب عالیه حضرت زهرا (س) اهتمام بیشتری شده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به شواهدی از اشعار شاعران شیعی معاصر، به بررسی تحلیل ساختاری و محتوایی سیمای حضرت زهرا (س) در شعر معاصر فارسی و عربی پرداخته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که به طور کلی، جنبه رثایی در هر دو ادبیات عربی و فارسی غالب است و به جنبه حماسی توجهی نشده است.
https://b2n.ir/t67128
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j