تجلی قرآن در سیره عملی امام علی(ع) نویسنده: مبلغ، سید محمد حسین؛
پاییز و زمستان 1379 - شماره 23 و 24 ISC 14صفحه- از 162 تا 175
نویسنده تجلّی قرآن را در دو بخش سیره عبادی و سیره سیاسی امام علی(ع) مورد بحث قرار داده است. در بخش نخست با استناد به آیات متعدد، عبادت، فداکاری، اخلاص، دعا و استغفار و قضاوت امام علی(ع) مورد بحث و بررسی قرار گرفته و در بخش دوم سکوت امام در دوران خلافت خلفاء پیشین و عدل امام در دوران خلافت خودش بررسی شده و به این نتیجه رسیده است که در همه این حالات رفتار امام الهام گرفته از قرآن و تحت تاثیر آن شکل گرفته است.
"علی(ع) در همه جهادها و جنگها چنان که قرآن بارها توصیه کرده است، شمشیر در راه خدا «فی سبیل الله» می زد، و در این راه، تنها خشنودی حق را جست وجو می کرد «ابتغاء وجه الله»، و چنین بود که خدا نیز با نزول آیه ای او را چنین ستود: «ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله…»(بقره/207)11 علی(ع) در عمل به این توصیه قرآن، چنان ثابت و استوار بود که به دست آوردن دارایی دشمن و غنائم جنگی، یا غریزه شهرت طلبی، یا حس انتقام جویی، یا تمایل شخصی هرگز در وجود قدسی او راه نداشت، چنان که هنگامی که خواست در جنگ خندق پس از به زمین افکندن عمروبن عبدود سر از تن او جدا سازد، از سینه او برخاست و اندکی راه رفت و سپس به این مهم دست یازید. بی تردید سکوت 25 ساله او و پرهیزش از توسل به زور، نه از سر ضعف سیاسی و مصلحت اندیشی سیاست مدارانه، و نه از سر عافیت طلبی یا ترس از مرگ بود که فرمود: «به خدا سوگند، فرزند ابی طالب با مرگ مأنوس تر از کودک به پستان مادر است»، بلکه تنها و تنها بیم تفرقه در ا مت پیامبر بود که او را از قیام و احقاق حق مسلم خود باز می داشت، و عمل به آیه اعتصام بود که می فرماید: «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا…»(آل عمران/103) هنگامی که ابوسفیان خواست دست او را به عنوان بیعت بفشارد خطاب به جمعیت فرمود: «… از ایجاد اختلاف و دودستگی دوری گزینید و نشانه های فخر فروشی را از سر بردارید… اگر سکوت کنم به خاطر علم و آگاهی است که در آن فرو رفته ام، و اگر شما هم مؤمن و آگاه بودید به سان ریسمان داخل چاه، لرزان و مضطرب می شدید."
لینک کوتاه: http://noo.rs/txWEV
@tarikh_j
جایگاه عرفانی امام سجاد(ع) نزد متصوفه و اهل معرفت
نویسنده: شمس، محمدجواد؛ محمودی، وحید؛
بهار 1396 - شماره 51 علمی-پژوهشی (وزارت علوم)/ISC ، ص. 24 صفحه- از 63 تا 86)
امام سجاد(ع) به سبب زهد و عبادتهای بسیار و همچنین مناجاتهای زیبا و پرمحتوا، نزد متصوفه از جایگاه علمی و عملی ویژهای برخوردارند؛ از بعد علمی، ایشان را سرآمد دانشهای ظاهری و باطنی شمرده؛ و معتقدند که آن حضرت نه تنها در علوم ظاهر، بلکه در معارف معنوی نیز سرآمد بود؛ و حضرت امیرالمومنین(ع) و امام سجاد(ع) را در زمره کسانی میدانند که عالم به علم الافراد بودهاند. از حیث عملی نیز، ضمن نقل مناجاتها و نیز کرامات بسیاری از ایشان، سیره عبادی و اخلاقی آن حضرت(ع) را الگویی برای اهل معرفت دانسته، و گفتهاند هنگامی که حضرت به نماز میایستاد کائنات بر وی کشف میگشت و بر دست نیافتنیترین اسرار عالم قدس اطلاع مییافت. در متون صوفیه، از گریههای بسیار حضرت(ع)، زهد و ورع، تقوی و خوف، سخاوت و خدمت به خلق، خلوص و تواضع و بردباری ایشان سخن به میان آوردهاند
آمده که قریشی(هاشمی) برتر از علی ابن الحسین ندیدهام نک: ابونعیم اصفهانی، بی تا، ج3: 141؛ پارسا، 1381: 555؛ کربلایی، 1383، ج2: 407؛ مناووی، محمد عبدالرئوف، 1999م، ج1: 372؛ این مطلب در بسیاری از کنب روایی شیعه نیز آمده است؛ برای نمونه رک: ابن بابویه، 1385، ج1: 232؛ مفید، 1413ق، ج2: 141. در این هنگام فرزدق شاعر که در آن جا حضور داشت گفت: او علی ابن الحسین(ع) است و در مدحش این ابیات را سرود این روایت در برخی کتب روایی شیعه نیز ذکر شده است برای نمونه رک: مفید، 1413ق، ج2: 150-151؛ علم الهدی، 1998م؛ ج1: 66-67؛ مجلسی، 1403، ج46: 121 و ... (1363، ج1: 198؛ پارسا، 1381: 536) 1) جایگاه علمی و معنوی صوفیه علاوه بر این که از امام سجاد(ع) به عنوان پیشوای عرفان یاد میکنند؛ ایشان را در علوم دینی نیز سرآمد میدانند؛ به علاوه در بیشتر متون اهل معرفت از وثاقت ایشان سخن به میان آمده و به عنوان راوی روایات نبوی یاد شده؛ و نیز اقوال تفسیری آن حضرت(ع) در بیشتر کتب تفسیری صوفیه آمده است؛ که از آن جمله است: تفسیر تستری، (نک: تستری، 1423ق: 205) کشف الاسرار و عدة الابرار،. این حالت امام سجاد(ع) در کتب روایی شیعه نیز ذکر شده است.
لینک کوتاه: http://noo.rs/O55tQ
@tarikh_j
#سیره عبادی_قسمت اول
شاخصه :اهتمام به اوقات نماز
روایت:
پیامبر_صلوات الله علیه و آله
🌱 وَ قَالَتْ عَائِشَةُ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله؛ يُحَدِّثُنَا وَ نُحَدِّثُهُ فَإِذَا حَضَرَتِ الصَّلَاةُ فَكَأَنَّهُ لَمْ يَعْرِفْنَا وَ لَمْ نَعْرِفْهُ؛ عائشه می گوید: قبل از نماز با پیامبر صحبت می کردیم و او نیز سخن می گفت، ولی هنگامی که وقت نماز فرا می رسید( سخن با ما را رها می کرد) گویا اصلاََ نه ما او را می شناسیم ونه او ما را می شناسد. (بحار الانوار، ج81، ص258).
🌱 يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ قُرَّةَ عَيْنِي فِي الصَّلَاةِ وَ حَبَّبَهَا إِلَيَّ كَمَا حَبَّبَ إِلَى الْجَائِعِ الطَّعَامَ وَ إِلَى الظَّمْآنِ الْمَاءَ وَ إِنَّ الْجَائِعَ إِذَا أَكَلَ الطَّعَامَ شَبِعَ وَ الظَّمْآنَ إِذَا شَرِبَ الْمَاءَ رَوِيَ وَ أَنَا لَا أَشْبَعُ مِنَ الصَّلَاة؛ ای ابوذر خداوند نور چشم مرا در نماز قرار داد و آن را آنچنان محبوب من ساخته که غذا را برای گرسنه و آب را برای تشنه، و گرسنه با خوردن غذا و تشنه با نوشیدن آب سیر و سیراب میشوند اما من از نماز سیر نمی شوم. (بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج79 ؛ ص233؛ وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۱۲)
#سیره
#پیامبر
@tarikh_j
قسمت دوم #سیره عبادی
شاخصه خشوع در عبادت
روایت:
_پیامبر صلی الله علیه و آله
🌱 عنه صلی الله علیه و آله_ لما سُئِلَ عَنِ الخشوع_: التواضُعُ فی الصَّلاةِ و اَن یُقبِلَ العَبدُ کُلّه علی رَبّه؛ پیامبر خدا صلی الله علیه واله در پاسخ به این پرسش که خشوع چیست؟ فرمودند: فروتنی در نماز و اینکه بنده با تمام دلش به پروردگار خود رو کند.( دعائم الاسلام؛ ۱ /۱۵۸)
🌱 کانَ النبی صلی الله علیه و آله اِذا قامَ الی الصلاة تَرَبَّدَ وَجهُهُ خَوفاََ مِنَ اللهِ تعالی؛ روایت شده که پیامبر صلی الله علیه و آله هرگاه به نماز می ایستاد از ترس خداوند متعال رنگ چهرهاش می پرید. ( فلاح السائل، ۱۶۱)
#سیره
#پیامبر
@tarikh_j
قسمت سوم #سیره عبادی
شاخصه:تفکر و عبادت
روایت:
_پیامبر صلی الله علیه و آله
عَنه رکعَتانِ خَیفَتانِ فی التفکُّرِ خَیرُُ مِن قِیامِ لَیلهِِ؛ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: دو رکعت نماز ساده و سبک، اما همراه با تفکر بهتر است از شبی را تا به صبح نماز گزاردن.
( بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۲۴۹)
#سیره
#پیامبر
@tarikh_j
قسمت چهارم #سیره عبادی
شاخصه:اعتدال در عبادت
روایت :
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: اِنَّ هذا الدینُ مَتینُُ فَاَوغِلوا فیهِ بِرِفقِِ وَ لا تُکَرِّهوا عباده الله اِلی عباداللهِ، فَتَکونوا کَالّراکِبِ المُنبَتَّ الَّذی لا سَفَراََ قَطَعَ و َ لا ظَهراََ اَبقی؛ این دین محکم و متین است پس با ملایمت در آن وارد شوید و عبادت خدا را به بندگان خدا با کراهت تحمیل نکنید تا مانند سوار درمانده ای باشید که نه مسافت را پیموده ونه مرکبی به جا گذاشته است.( اصول کافی، ج۴، ص۲۶۲)
#سیره
#پیامبر
@tarikh_j
#غزوه بنی مصطلق یا غزوه مریسیع در شعبان سال پنجم هجرت اتفاق افتاد که "حارث بن ابی ضرار" رئیس و بزرگ قبیله بنی مصطلق همراه قوم و قبیله خویش و عده ای از اعراب دیگر قبایل، قصد حمله به مدینه و جنگ با رسول خدا صلی الله علیه و آله را داشتند.قبیله بنی مصطلق طایفه ای از خزاعه بودند که در ناحیه «فرع»، هشت منزلی مدینه سکونت می کردند. به پیامبر صلی الله علیه و آله خبر رسید "حارث بن ابی ضرار" رئیس و بزرگ بنی مصطلق همراه قوم و قبیله خویش و عده ای از اعراب دیگر قبایل، قصد حمله به مدینه و جنگ با رسول ¬خدا صلی الله علیه و آله را دارد.
پیامبر (ص) مسلمانان را فرا خواند و خبر دشمنشان را به ایشان داد و مردم با شتاب آماده خروج شدند. در این جنگ گروه زیادى از منافقان، که هرگز در جنگ هاى دیگر همراهى نکرده. بودند و رغبتى به جهاد نداشتند فقط به دلیل نزدیکى محل جنگ و براى رسیدن به مال دنیا با آن حضرت بیرون آمدند.
سپاه اسلام در مریسیع فرود آمد، پرچم مهاجرین در دست عمار قرار گرفت و پرچم انصار در دستان سعد بن عباده دشمن نیز آماده جنگ شده ساعتى تیراندازى شد و پس از آن جنگ تن به تن آغاز شد؛ دشمن به سرعت درهم پاشید، ده نفر کشته و بقیه به اسارت در آمدند. از مسلمانان جز یک نفر به شهادت نرسید، وى «هشام بن صبابه» بود که به دست مردى از قبیله «عبادة بن صامت» که او را دشمن مى پنداشت به شهادت رسید. شعار مسلمانان در این جنگ نظیر جنگ بدر این بود: یا منصور، أمِت، أمِت، اى پیروز بمیران بمیران. به دنبال خاتمه جنگ تمامى اموال بنى المصطلق به عنوان غنایم جنگى ضبط شده و گوسفندان و شتران فراوانى میان جنگجویان تقسیم گردید.
اسلام آوردن حارث
ابن هشام مىنویسد: چون رسول خدا از غزوه «بنى مصطلق» برمىگشت، در «ذات الجیش»، «جویریه» را که همراه وى بود به مردى از انصار سپرد تا او را نگهدارى کند، و چون به مدینه رسید حارث پدر جویریه براى بازخرید دخترش رهسپار مدینه شد و در «عقیق» به شترانى که براى فدیه به مدینه مىآورد نگریست و به دو شتر علاقهمند شد و آن دو را در یکى از درههاى «عقیق» پنهان ساخت و سپس به مدینه نزد رسول خدا آمد و گفت: اى محمّد! دخترم را اسیر گرفتهاید و اکنون سربهاى او را آوردهام.
رسول خدا گفت: آن دو شترى که در فلان دره «عقیق» پنهان کردى کجاست؟ «حارث» گفت: «أشهد أن لا إله إلّا اللّه و أنّک محمّد رسول اللّه»، به خدا قسم که: کسى جز خدا از این امر اطّلاع نداشت. «حارث» و دو پسرش که همراه وى بودند و مردى از قبیلهاش به دین اسلام درآمدند و فرستاد تا دو شتر را آوردند و شتران را به رسول خدا تسلیم کرد و دختر خود را تحویل گرفت. دختر هم اسلام آورد و نیکو مسلمانى شد، سپس رسول خدا او را از پدرش خواستگارى کرد و پدرش او را با چهارصد درهم کابین به رسول خدا تزویج کرد.
چون خبر ازدواج رسول خدا با «جویریه» در میان أصحاب انتشار یافت، مردم به خاطر خویشاوندى «بنى المصطلق» با رسول خدا اسیران خود را آزاد کردند. از برکت این ازدواج صد خانواده از «بنى المصطلق» آزاد گردید. به قولى: کابین «جویریه» هم آزاد شدن همه اسیران «بنى المصطلق» یا آزاد شدن چهل نفر از قبیله او بود.
@tarikh_j
گرایش گروه بنی مصطلق به اسلام یک گرایش اصیل بود، زیرا آنان در مدت اسارت خود هیچ چیزی جز خوش رفتاری و نیکی و گذشت ندیده بودند، تا آن جا که اسیران آنان همگی به بهانه های گوناگونی آزاد گشتند و به میان عشیره خود بازگشتند. پیامبرولید بن عقبه را برای اخذ زکات به سوی آنان اعزام کرد. وقتی آنان خبر ورود نماینده رسول خدا را شنیدند، بر اسب ها سوار شدند و به استقبال او رفتند. نماینده پیامبر تصور کرد که آن ها قصد قتل او را کرده اند، فورا به مدینه بازگشت و دروغی را سر هم نمود و گفت: آنان می خواستند مرا بکشند و از پرداخت زکات امتناع ورزیدند.
خبر ولید در میان مسلمانان منتشر شد. آنان هرگز چنین انتظاری از «بنی مصطلق» نداشتند، در این زمان هیئتی از آن ها وارد مدینه شد. آن ها حقیقت را به رسول خدا گفتند و افزودند: ما به استقبال او رفتیم و می خواستیم به او احترام بگذاریم و زکات خود را بپردازیم، ولی او ناگهان از منطقه دور شد و به سوی مدینه بازگشت و شنیدیم مطلب خلافی را به شما گفته است. در این موقع، آیه ششم سوره حجرات نازل شد و گفتار «بنی مصطلق» را تأیید کرد و ولید را یک فرد فاسق معرفی نمود. مضمون آیه این است: «ای افراد با ایمان اگر یک فرد فاسقی خبری را به سوی شما آورد، توقف کنید و به بررسی بپردازید تا مبادا به گفتار او اعتماد کرده و کاری انجام دهید که بعدها پشیمان شوید.
منبع :دانشنامه جهان اسلام مدخل بنی مصطلق
@tarikh_j
قسمت پنجم#سیره عبادی
شاخصه: خشوع درعبادت
روایت:
♦️قال النبی صلی الله علیه و آله :" ... وَ اَما اِبنَتی فاطمه، ... مَتَى قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا بَيْنَ يَدِي رَبِّهَا جَلَّ جَلَالُهُ زَهَرَ نُورُهَا لِمَلَائِكَةِ السَّمَاءِ كَمَا يَزْهَرُ نُورُ الْكَوَاكِبِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ وَ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِمَلَائِكَتِهِ يَا مَلَائِكَتِي انْظُرُوا إِلَى أَمَتِي فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ إِمَائِي قَائِمَةً بَيْنَ يَدِيَّ تَرْتَعِدُ فَرَائِصُهَا مِنْ خِيفَتِي وَ قَدْ أَقْبَلَتْ بِقَلْبِهَا عَلَى عِبَادَتِي أُشْهِدُكُمْ أَنِّي قَدْ آمَنْتُ شِيعَتَهَا مِنَ النَّار ..."؛ دخترم فاطمه هنگامی که در محرابش در برابر پروردگار می ایستد، نور او برای ملائکه آسمان، تلالو دارد؛ همان گونه که نور ستارگان برای اهل زمین روشنایی دارد. پس خداوند عزوجل به ملائکه خطاب میکند: ای ملائکه من، بنگرید به کنیزم فاطمه، که سرور زنان مخلوقاتم است و در برابر من [ به عبادت] ایستاده و از خوف من وجودش به لرزه افتاده و با قلب و جانش به عبادتم روی آورده است. شما را شاهد میگیرم که شیعه او را از آتش [دوزخ] ایمن ساختم....
📚 امالی صدوق، ص ۱۱۳؛ بحارالأنوار، ج ۳۴۳، ص۱۷۲ و ج ۲۸،ص ۳۸
#سیره
#اهل بیت
@tarikh_j