eitaa logo
تاریخ و سیاست
635 دنبال‌کننده
984 عکس
23 ویدیو
11 فایل
دور هم تاریخ بخوانیم.... در این کانال ، مطالب تاریخی با تم سیاسی به ساده ترین زبان ممکن و با پیش مایه ی طنز خدمت شما ارائه میگردد. کپی برداری از مطالب ، کاملا آزاد می باشد. آی دی پژوهشگر مطالب؛ @arefaneh53 ادمین ارتباط؛ @Youzarsif_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
مسجد ذوقبلتین در مدینه ، محل تغییر قبله مسلمانان در سال ۲ هجری @tarikhbekhanim
مسجدالاقصی یا به قول یهودیها معبد سلیمان که مشترک بین تمام ادیان است. دیوار ندبه قسمتی از همین مسجد است. @tarikhbekhanim
مسجدالاقصی و مسجد قبه الصخره در یک نگاه @tarikhbekhanim
مسجد قبه‌الصخره . در زیر این گنبد طلایی ، همون صخره‌ای قرار داره که پیامبر اسلام ص از روی اون صخره به معراج رفت. این صخره در همه ادیان توحیدی ، محترم است. @tarikhbekhanim
فاصله واقعی دو مسجد دیوار ندبه با خط قرمز مشخص شده @tarikhbekhanim
صخره مقدس که در زیر گنبد طلایی قرار دارد. @tarikhbekhanim
دیوار ندبه ، آخرین و تنها بازمانده از معبدسلیمان اصلی و قدیمی. @tarikhbekhanim
محراب مسجدالاقصی یا همون معبد سلیمان یا هیکل سلیمان @tarikhbekhanim
معماری احتمالی معبد یا هیکل سلیمان که توسط هوش مصنوعی ساخته شده. این بنا در سال ۵۸۷ قبل از میلاد در حمله بخت‌النصر ، پادشاه بابلیان، به اورشلیم به طور کامل نابود شد و از اون فقط دیوار ندبه باقی ماند. بعدها به جای اون ، یهودیها معبد کوچک‌تری ساختند که اون هم توسط قیصر روم تخریب شد و بعدها توسط مسلمانان به مسجدالاقصی تبدیل شد. داستان اون را بعدا در شرح زندگی حضرت عیسی ع خدمت شما میگم. @tarikhbekhanim
کوه صهیون ، مرقد حضرت داوود ع و سلیمان ع و تعداد زیادی از انبیاء بنی‌اسرائیل @tarikhbekhanim
باسلام بعد از فوت حضرت سلیمان ع ، اوضاع بنی‌اسرائیل آشفته شد و اختلاف بین اونها افتاد و کشور فلسطین مجددا به دو منطقه اسرائیل و یهودیه تقسیم شد و اینها باهم اختلاف پیدا کردند . مورخین ، تاریخ فوت سلیمان ع را حدود سال ۹۳۰ یا ۹۲۳ قبل از میلاد گفته اند و دوران ۸۰ ساله سلطنت داوود ع و سلیمان ع را دوران طلایی یهود می‌نامند. بعد از اون ، که گفتیم دوران افول فلسطین بوده ، سرزمین‌ یهودیه تحت فرمانروایی شخصی بنام یربعام قرار گرفت که از نوادگان حضرت ابراهیم ع بود. اگه یادتون باشه گفتیم که برخی مورخین معتقدند حضرت ابراهیم ع یه پسر سوم هم داشت که اسمش افرائیم بود و این یربعام از نوادگان افرائیم بوده و پایتخت را شهر سامره انتخاب کرد . سرزمین اسرائیل هم تحت حکومت پسر حضرت سلیمان ع قرار گرفت که رحبعام نام داشت و پایتخت کشورش را همون اورشلیم که قدس امروزی باشه انتخاب کرد. این دوتا حدود ۴۰۰ سال باهم جنگ و خونریزی داشتند و در همین مدت بود که پیامبرکُشی در بین اونها رواج پیدا کرد و هرچه پیامبر برای اونها میومد یا به قتل میرسوندند و یا اینقدر تکذیب و مسخره‌ش می‌کردند تااینکه دق میکرد و از دنیا میرفت. قرآن در این رابطه می‌فرماید لَقَدْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِيٓ إِسْرَآئِيلَ وَأَرْسَلْنَآ إِلَيْهِمْ رُسُلًا ۖ كُلَّمَا جَآءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَىٰٓ أَنْفُسُهُمْ فَرِيقًا كَذَّبُوا وَفَرِيقًا يَقْتُلُونَ البته ما از بنی‌اسرائیل [بر اطاعت از خدا و پیروی از موسی‌] پیمان گرفتیم و پیامبرانی به سوی ایشان فرستادیم؛ هرگاه پیامبری احكام و قوانینی كه دلخواهشان نبود برای آنان می‌آورد، گروهی را تكذیب كرده و گروهی را می‌كشتند!! مائده - 70 این قضیه که میگن بنی اسرائیل در یه روز خاصی از طلوع فجر تا طلوع آفتاب ۷۰ پیامبر را به قتل رسوندند و بعد رفتند بازار را باز کردند و مشغول کسب و کار شدند و انگار هیچ اتفاقی نیفتاده بود ، مال همین دورانه. دوتا از پیامبرانی که اینها کشتند یکی ارمیا ع و دیگری اشعیا ع بود که اینها به روش فجیعی این دو را به قتل رسوندند و اینجا بود که دیگه خدا خشمش شد و دمار از روزگار اینها درآورد و پادشاه بابل که بخت النصر بود را بر اونها حاکم کرد . بُخت‌النصر اسم عربی نبوکدنصر هست. یعنی توی تاریخ مدوّن اسمش نبوکدنصر دوم ، مقتدرترین پادشاه هست ولی در تاریخ انبیا به شکل بخت‌النصر اومده. این آقا که یه کشورگشا بود، اسرائیل و یهودیه را با خاک یکسان کرد . یه جوری که مثلا از جنوب کشور که نگاه میکردی ، شمالش پیدا بود😳😄 از جمله ، معبد سلیمان را هم خراب کرد که قبلا گفتیم. کل کشور را هم خالی از آدم کرد یعنی قتل عامشون کرد. یعنی برهوت کامل. بعدش یه سری‌شونم اسیر کرد و آورد بابل. در بین این اسرا چندتا پیامبر هم بود که یکی از اینها حضرت دانیال نبی ع بود که همگی زندان شدند و این حمله در سال ۵۸۰ تا ۵۹۰ قبل از میلاد بوده یعنی ده سال طول کشید چرا که حمله طی سه مرحله بود. خلاصه که این عذاب یهود بخاطر پیامبرکشی بود و قرآن در این رابطه می‌فرماید وَقَضَيْنَآ إِلَىٰ بَنِيٓ إِسْرَآئِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا ما در تورات به بنی‌اسرائیل خبر دادیم كه قطعاً دو بار در زمین فساد می‌كنید و [در برابر طاعت خدا] به طغیان [و نسبت به مردم به برتری‌جویی و ستمی‌] بزرگ دچار می‌شوید. اسراء - 4 فَإِذَا جَآءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَآ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّيَارِ ۚ وَكَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا چون [زمان ظهور] وعده [عذاب و انتقام ما به كیفر] نخستین طغیان شما فرا رسد، بندگان سخت پیكار ونیرومند خود را بر ضد شما برانگیزیم، آنان [برای كشتن، اسیر كردن و ربودن ثروت و اموالتان‌] لابه لای خانه‌ها را [به طور كامل و با دقت‌] جستجو می‌كنند؛ و یقیناً این وعده‌ای انجام شدنی است. اسراء - ۵ حالا با توجه به این آیات ، این عذاب اول بنی‌اسرائیل بود. عذاب دومشون را در داستان حضرت عیسی ع خدمت شما میگم. بعد از فوت بخت‌النصر چندتا پادشاه بی‌لیاقت سرکار اومدند تااینکه در سال ۵۲۹ قبل از میلاد در زمان پادشاهی نبونعید که نوهء بخت‌النصر بود ، کوروش کبیر به بابل حمله میکنه و در نبرد معروف اوپیس ، نبونعید را شکست میده و بابِل جزء ایران میشه و این یهودیها که حدود ۴۰ سال در اسارت و بندگی بودند را به ایران میاره و خیلی بهشون احترام میذاره و بهشون مقامات حکومتی هم میده . این‌کار اینقدر مهم بوده که یهودیها خیلی در کتابهاشون و در خود تورات که گفتیم مجموعه تاریخ و ادبیات یهود است از اون اسم بردند و بهش میگن سیروس و حتی به اون برچسب پیامبری زدند.
در این نبرد اوپیس که در عراق امروزی و در کنار رود دجله رخ داده ، حضرت دانیال نبی ع هم که دیگه پیر شده بود به ایران میاد و در شهر شوش امروزی فوت میکنه و امروزه مقبره ایشون در شهر شوش هست. خب اینم از داستان زندگی بنی اسرائیل بعد از سلیمان ع @tarikhbekhanim
باسلام یکی دیگه از انبیاء عظیم‌الشان که نام ایشون فقط یکبار در قرآن ذکر شده حضرت عُزیر علیه‌السلام هست. ایشون یکی از انبیاء قبل از حمله بخت‌النصر بوده و به قولی اندکی قبل از حمله بخت‌النصر به اورشلیم ، به خواب صدساله رفت و سالها بعد بیدار شد و به یهودیان کمک کرد که به سرزمین خودشون برگردند. اینها البته خیلی دقیق نیست. حتی برخی مورخین ، تولد عزیر را بعد از میلاد مسیح می‌گن که بنده خودم اصلا این را قبول ندارم چرا که بعد از مسیح ع ، هیچ پیامبر دیگری برای یهودیها نیامد. علی‌القاعده اگر قرار باشه که عزیر ع ، قبل از حمله بخت‌النصر به خواب رفته باشه ، احتمالا متولد حدود ۶۰۰ قبل از میلاد بوده. به طور کلی تاریخ انبیا تا قبل از تشکیل دولت بابلی خیلی دقیق نبوده و همونطور که قبلا هم توضیح دادیم ، بابلی‌ها برای اولین‌بار تقویم خیلی دقیق تهیه کردند و علم نجوم را پایه‌گذاری کردند بطوریکه حتی زمان تحویل سال را به دقیقه و ثانیه ، تعیین می‌کردند. مثلا ما در قسمت‌های قبل عرض کردیم که حضرت شعیب ع در اوائل دوره هخامنشیان بوده در حالیکه دولت هخامنشی در سال ۵۵۰ قبل از میلاد توسط کوروش پایه‌گذاری شد و حضرت شعیب حدود سال ۱۰۰۰ قبل از میلاد بوده. اینه که میگم این تاریخها خیلی دقیق نیست. اما اصل ماجرا ، وجود داشته و غیرقابل انکار. القصه عزیر ع ، قبل از حمله بخت‌النصر یه روز از یه آبادی رد میشه که همه مرده بودند و استخوانهاشون پوسیده بود و روستا هم ویران شده بود و اونجا بود که از خدا درخواست میکنه که زنده شدن مردگان را به اون نشون بده و لذا خدا او و الاغش را میمیراند و صدسال بعد دوباره زنده میکنه و شاید این خواست خدا بوده که میراث یهودیت در حمله بخت‌النصر از بین نرود. خلاصه ، عزیر بعد از صدسال زنده میشه و به شهرش برمیگرده و شهرش را کاملا خراب و ویران میبینه که توسط بخت‌النصر خراب شده بوده و یه تعداد خیلی کم یهودی هستند که اونجا زندگی می‌کنند. بعد با تلاش زیاد و نشانه‌هایی که میده ، ثابت میکنه که عزیره. یهودیها از اون میخوان که اگه راست میگه تورات را براشون از حفظ بخونه. آخه معروف بود که عزیر حافظ کل توراته. عزیر هم اینکار را میکنه و یهودیها خوشحال میشن و از عزیر میخوان که تورات را بازنویسی کنه . چونکه تورات و تلمود و همه کتابهای یهودیها در حمله بخت‌النصر از بین رفته بود. خب، من این قسمت از روایت را قبول ندارم. اگر عزیر ع ، تورات را طوری تلاوت و بازنویسی کرده که یهودیها قبول کردند ، پس نوع تحریف شده را تلاوت کرده و این خلاف عصمت یه پیامبر معصومه. اگر هم تورات اصلی که متون اصلی انبیا بنی‌اسرائیل بوده ، خونده پس بعیده که یهودیها قبول کرده باشن. خلاصه اینکه یهودیها ، عزیر را احیا کننده تورات و تعالیم بنی‌اسرائیل ميدونند و به خاطر معجزه زنده شدن مجدد بعد از صدسال ، لقب 《آیه》به اون میدن و قرآن دراین رابطه می‌فرماید أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحْيِي هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا ۖ فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ ۖ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ ۖ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ ۖ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ ۖ وَانْظُرْ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ ۖ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا ۚ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ یا اندیشه‌ نكردی داستان كسی را كه به دهكده‌ای گذر كرد، در حالی كه دیوارهای آن بر روی سقف‌هایش فرو ریخته بود [و اجساد ساكنانش پوسیده و متلاشی به نظر می‌آمد] گفت: خدا چگونه اینان را پس از مرگشان زنده می‌كند؟ پس خدا او را صد سال میراند، سپس وی را برانگیخت، به او فرمود: چه مقدار [در این منطقه‌] درنگ كرده‌ای؟ گفت: یك روز یا بخشی از یك روز درنگ كرده‌ام. [خدا] فرمود: بلكه صد سال درنگ كرده‌ای! به خوراكی و نوشیدنی خود بنگر كه [پس از گذشت صد سال و رفت و آمد فصول چهارگانه‌] تغییری نكرده، و به دراز گوش خود نظر كن [كه جسمش متلاشی شده، ما تو را زنده كردیم تا به پاسخ پرسشت برسی و به واقع شدن این حقیقت مطمئن شوی‌]، و برای این كه تو را دلیلی [از قدرت و ربوبیّت خود] برای مردم [در مورد زنده شدن مردگان‌] قرار دهیم، اكنون به استخوان‌ها [یِ دراز گوشت‌] بنگر كه چگونه آنها را برمی‌داریم و به هم پیوند می‌دهیم، سپس بر آنها گوشت می‌پوشانیم. چون [كیفیتِ زنده شدنِ مردگان‌] بر او روشن شد، گفت: اكنون می‌دانم كه یقیناً خدا بر هر كاری تواناست.
بقره - 259 یکی دیگه از خدماتی که حضرت عزیر ع به بنی‌اسرائیل میکنه ، بازگرداندن یهودیها به سرزمین کنعان بود.عزیر پس از آنکه کورورش، بابل را فتح کرد، از کوروش، خواست اجازه دهد یهودیان به بیت المقدس بازگردند.در برخی منابع تنها به سرپرستی عزیر در بازگشت بنی‌اسرائیل به سرزمین بیت المقدس اشاره شده است . این خدمات عزیر اینقدر مهم بود که بعضی از یهودیها ، عزیر را پسر خدا نامیدند و قرآن می‌فرماید وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ۖ ذَٰلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ ۖ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ ۚ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۚ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ و یهود گفتند: عُزیر، پسر خداست. و نصاری گفتند: مسیح پسر خداست. این گفتاری [بی‌دلیل‌] است كه به زبان می‌آورند، و به گفتار كسانی كه پیش از این [به حقایق‌] كفر ورزیدند شباهت دارد؛ خدا آنان را نابود كند، چگونه‌ [از حق به باطل‌] منحرف می‌شوند. توبه - 30 عزیر در دین یهود ، عذرا نامیده میشه و این پیامبر عظیم‌الشان در حدود سال ۴۰۰ قبل از میلاد هم فوت میکنه و در همون فلسطین در ساحل غربی رود اردن که الان بهش میگن کرانه باختری ، دفن میشه. @tarikhbekhanim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمایی از مسجدالاقصی و مسجد قبه‌الصخره با صدای آسمانی شهید آوینی @tarikhbekhanim
اینم جالبه. ببینید. انشالله به زودی... https://www.aparat.com/v/aRmq2
باسلام یکی از پیامبر عظیم‌الشان بنی‌اسرائیل، که نام ایشون در قرآن اومده ، حضرت زکریا ع میباشد. اسم ایشون ۷ بار در جاهای مختلف قرآن اومده. زکریا ع از نسل لاوی ، بود که قبلا عرض کردم که لاوی پسر حضرت یعقوب ع بوده. ایشون از طرف مادری هم از نسل حضرت داوود علیه‌السلام بود که البته بین ایشون و حضرت داوود حدود ۸۰۰ سال فاصله هست. در این ۸۰۰ سال پیامبران خیلی زیادی برای بنی‌اسرائیل اومد که حضرت سلیمان و حضرت عزیر و احتمالا حضرت ذالکفل از اینها بودند . اما نام بقیه در قرآن نیومده. خلاصه اینکه حضرت زکریا ع ، باجناق حضرت عمران می‌شده که این عمران هم پدر حضرت مریم س بوده است. اینکه حضرت عمران ، پیامبر بوده یا نه ، روایات ، مختلفه. اما نام ایشون به شکل مستقل در قرآن نیومده بلکه ۳ بار به شکل باواسطه اومده. یه بار به شکل آل‌عمران یه بار هم اِمرَءَت عمران و یه بار هم مریم اِبنَت عمران. در روایات اومده که حنّا ، مادر حضرت مریم به مدت ۳۰ سال نازا بود و باالاخره با دعا و اینکه نذر کرد که اگر خدا ، فرزندی به او بدهد ، خدمتگزار بیت‌المقدس بشود ، صاحب حضرت مریم شد. قرآن در این‌رابطه می‌فرماید إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّيٓ ۖ إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ [یاد كنید] هنگامی كه همسر عمران گفت: ای پروردگار من! برای تو نذر كردم كه آنچه را در شكم خود دارم [برای خدمت خانه تو از ولایت و سرپرستی من‌] آزاد باشد، بنابراین از من بپذیر؛ یقیناً تو شنوا و دانایی. آل عمران - 35 حضرت عمران که پدر مریم س ، باشد قبل از تولد مریم س از دنیا رفت و حالا مشکل حنّا این بود که چگونه میتونه یه دختر را به معبد بیت‌المقدس بفرسته ؟ بخاطر اینکه ورود زن به این معبد ممنوع بود. خلاصه اینکه حضرت زکریا ع که باجناق عمران میشد کفالت مریم س را به عهده گرفت و وقتی مریم س به سن رشد رسید ، برای او در حیاط معبد یه خونه چوبی درست کرد تا در اون عبادت کنه. قرآن می‌فرماید فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُهَآ أُنْثَىٰ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثَىٰ ۖ وَإِنِّي سَمَّيْتُهَا مَرْيَمَ وَإِنِّيٓ أُعِيذُهَا بِكَ وَذُرِّيَّتَهَا مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ زمانی كه او را زایید، گفت: ای پروردگارم! من دختر زاییدم. و خدا به آنچه او زایید داناتر بود؛ و آن پسر [كه زاییدن او را آرزو داشت، در كرامت و عظمت و ارزش و شخصیت‌] مانند این دختر نیست؛ [پس در مقام نام گذاریش گفت:] البته من نامش را «مریم» نهادم، و او و فرزندانش را از [خطرات مهلك و وسوسه‌های بنیان برانداز] شیطان رانده شده به پناه تو می‌آورم. آل عمران - 36 اسم همسر حضرت زکریا هم الیزابت بود که اون موقع به الیسابا معروف بود. به طور کلی گویش کلمات و اسامی در طول تاریخ تغییر میکنه و همین کلمه الیسابا بعدها تبدیل میشه به الیزابت. الیسابا هم مثل خواهرش نازا بود و در سنین پیری و با دعای زکریا ع ، صاحب فرزندی شد که حضرت یحیی ع باشد. زکریا ع با دیدن زُهد و تعبد حضرت مریم ، خواستار فرزند شد و خدا هم به او عطا کرد. قرآن می‌فرماید هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ ۖ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً ۖ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَآءِ در آنجا بود كه زكریا [با دیدن كرامت و عظمت مریم‌] پروردگار خود را خوانده، گفت: ای پروردگار من! مرا از سوی خود فرزندی نیكو عطا كن، یقیناً تو شنوای دعایی. آل عمران - 38 حضرت زکریا ، نجار بود و برای تامین زندگی خود نجاری میکرد . ایشون یکی از زهاّد و افراد نیک زمان خود بود که به خاطر مبارزه با انحرافات یهودیها ، مخصوصا رباخواری ، مرتب با اونها مشکل داشت و در نهایت به دست همین یهودیها هم به شهادت رسید. نقل شده که یهودیها، ایشون را تعقیب کردند و ایشون فرار کرد و به درختی پناه برد که وسط اون شکاف داشت. یهودیها هم درخت را آتش زدند و یا به قولی با اره از وسط نصف کردند. حضرت زکریا از جمله پیامبرانی هست که اسم ایشون در تورات نیومده و به طور کلی بعد از عزیر ع ، تورات بسته شد و دیگه چیزی به اون اضافه نشد. همانطوری که قبلا خدمت شما عرض کردم ، تورات ، یه کتاب آسمانی نیست بلکه مجموعه متون مذهبی و ادبی و تاریخی یهودیهاست و مثلا داستان اسارت بابلی که در قسمت قبلی توضیح دادم ، توش اومده و یا داستان سلیمان ع و داوود ع و .... اما داستان زکریا ع و روش قتل اون و داستان پسرش یحیی ، در انجیل اومده و به اعتقاد مسیحیان ، قاتل زکریا ع و یحیی ع همین یهودیها بودند. و اما برای مدفن حضرت زکریا ، دو محل ذکر شده ، یکی در حلب سوریه و یکی هم در اطراف شهر بیت‌المقدس در همون محل شهادتش که احتمالا گزینه دو صحیح‌تر هست. انشالله در قسمت بعدی داستان حضرت یحیی ع را خواهم گفت. @tarikhbekhanim
باسلام یکی دیگر از پیامبران عظیم‌الشان که در قرآن اسم برده شده حضرت یحیی ع است . قبلا در بخش تاریخ اروپا خدمت شما عرض کردم که یحیی به زبان عبری می‌شود یوحنّا و این کلمه در زبان لاتین به شکل جوحنّا تلفظ میشه که در انگلیسی John یا همون جان و در فرانسوی ژان گفته میشه. گفتیم که یحیی ع ، پسر حضرت زکریا ع بوده که همین زکریا را هم در انگلیسی به همین شکل تلفظ می‌کنند و در آلمانی و روسی زاخاری. اسم حضرت یحیی به همون دلیل که قبلا گفتیم ، در تورات نیامده ولی در انجیل به کرّات اومده و مسیحی‌ها خیلی یحیی ع را قبول دارند و قاتل او را هم یهودی‌ها ميدونند. در قرآن اسم یحیی ع ، ۵ بار اومده و مسلمونها برای ایشون مقام خاصی قائل هستند. حضرت یحیی ع به قولی بزرگتر از نوه‌خاله‌اش یعنی حضرت عیسی ع بوده و نقل شده که ایشون دوسال بزرگتر از حضرت عیسی ع بود یعنی در سال ۲ قبل از میلاد متولد شده. این پیامبر عظیم‌الشان ، هم مثل حضرت عیسی ع در کودکی به نبوّت رسید و قرآن در این رابطه می‌فرماید يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ ۖ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا ای یحیی! كتاب را به جدّ و جهد «اعتقادی و عملی» بگیر؛ و به او در حالی كه كودك بود حكمت دادیم. مریم - 12 بسیاری از مفسرین بااستناد به این آیه معتقدند که یحیی ع در کودکی پیامبر شد و اولین پیامبری بود که در کودکی به مقام نبوت رسید و کتابی که این آیه می‌فرماید بگیر ، همون تورات بوده و منظور یادگیری توراته. برخی دیگه معتقدند که در کودکی آثار علم و حکمت و بزرگی در او نمایان بود ولی در بزرگسالی به نبوت رسیده چرا که این‌ آیه فقط اشاره به اعطای حکمت به یحیی ع داره و نه نبوت. ولی به هرحال یحیی ع از کودکی ، تصدیق کننده رسالت عیسی ع بود و قرآن می‌فرماید فَنَادَتْهُ الْمَلَآئِكَةُ وَهُوَ قَآئِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَىٰ مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ پس فرشتگان، او را در حالی كه در محراب عبادت به نماز ایستاده بود، ندا دادند كه خدا تو را به یحیی بشارت می‌دهد كه تصدیق كننده كلمه‌ای از سوی خدا [یعنی مسیح‌] است و سرور و پیشوا، و [بر اساس زهد و حیا] نگاهدار خود از مُشتهیات نفسانی، و پیامبری از شایستگان است. آل عمران - 39 مسیحی‌ها اسم یحیی ع را یوحنای معمِّدان گذاشتند یعنی یحیای تعمیددهنده. چرا که معتقدند یحیی ع بود که عیسی ع را غسل تعمید داد. البته این نظر مسیحی‌هاست و مسلمانها این اعتقاد را ندارند و به طور کلی غسل تعمید که به معنای پایه‌گذاری (عمودگذاری) ایمان در روح یک شخص هست ، یه بدعته و برای شروع ایمان هیچ کاری نیاز نیست و فقط گفتن شهادتین کفایت میکنه. حضرت یحیی ع ، در زهد و پاکدامنی و ترس از خدا ، زبان‌زد خاص و عام بوده و حکمت‌های زیادی از او در کتب عرفانی مسلمانان هست. یه دینی در قرآن داریم که دین صابئی نامیده میشه و اینها اهل کتاب هستند و مسلمانها به عنوان اهل کتاب باآنها برخورد می‌کنند. اینها پیروان حضرت یحیی ع هستند که البته این اواخر و قبل از ظهور پیامبر اسلام ، به ستاره‌پرستی روی آورده بودند. خدا در مورد اینها می‌فرماید إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ مسلماً كسانی كه [به ظاهر] ایمان آوردند، و یهودی‌ها و نصرانی‌ها و صابئی‌ها هر كدامشان [از روی حقیقت‌] به خدا و روز قیامت ایمان آورند و كار شایسته‌ انجام دهند، برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی شایسته است، نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین شوند. بقره - 62 در حال حاضر مرکز صابئیان در عراق فعلی است و هنوز تعدادی از اونها هستند. و اما جریان شهادت حضرت یحیی ع اینه که هرود ، پادشاه یهودیه که خودشم یهودی بود و از طرف دولت روم باستان ، حاکم فلسطین بود ، با یه زنی ازدواج میکنه که این زن صاحب یه دختر بوده. پس این دختر میشه ربیبهء پادشاه. ربیب یعنی پسر همسر و ربیبه یعنی دختر همسر. هرود بعد از مدتی عاشق این ربیبه میشه و قصد میکنه باهاش ازدواج کنه که حضرت یحیی ع مانع میشه و اعلام میکنه که این ازدواج حرامه و نمیشه با ربیبه ازدواج کرد. در نهایت هرود ، یحیی ع را به شهادت میرسونه و بااون دختر ازدواج میکنه و این در سال ۳۱ میلادی بوده. قول قوی در تاریخ هست که اون زن و دخترش که با پادشاه ازدواج کرد را علمای یهود فرستادند که این جریان اتفاق بیفته و بعد هم خودشون پادشاه را تحریک به قتل یحیی ع کردند. اینکه چرااین کار را کردند به همون دلیل مخالفت انبیاء با انحرافات علمای یهود بود.
در روایات نقل شده که سر یحیی را در طشتی گذاشتند و پیش پادشاه آوردند در حالیکه خون اون بند نمیومد و این خون اینقدر جوشش داشت تا اینکه تیتوس، پادشاه روم به فلسطین حمله کرد و برای بار دوم بیت‌المقدس را ویران نمود. در برخی منابع ، حملهء بُخت‌النصر ذکر شده که کاملا اشتباهه . چرا که گفتیم حمله بخت‌النصر در سال ۵۸۰ قبل از میلاد بوده و همون حمله است که گفتیم قرآن به عنوان یورش اول نام برده و به نبرد اوپیس معروفه و داستانش را اینجا گفتیم. بعدها که فلسطین بخشی از ایران شد ، سلاطین هخامنشی این معبد را بازسازی کردند که حضرت مریم ع در همین معبد ، خدمتگزاری میکرد. حالا یورش دوم احتمالا همین حمله تیتوس بوده که در سال ۷۰ میلادی رخ داده . خیلی از مفسرین هم معتقدند حمله تیتوس اونقدر مهم نبوده که در قیاس با یورش اول ، یورش دوم نامگذاری بشه و یورش دوم در آخرالزمان رخ میده که یهودی‌ها ظلم و جور را به حد اعلا میرسونند. این را بازهم در قسمت‌های بعدی توضیح میدیم. خیلی از مورخین شهادت حضرت یحیی ع را بعد از عروج عیسی ع ميدونند و برخی هم قبل از اون . چرا که زمان عروج عیسی ع دقیقا مشخص نیست و از سال ۳۰ تا ۳۵ میلادی گفتند اما شهادت حضرت یحیی ع دقیقا سال ۳۱ بوده. شیعیان شرایط شهادت امام حسین ع را خیلی به شهادت یحیی ع تشبیه می‌کنند. چرا که هر دو ، شهید امربه معروف و نهی از منکر بودند و در شهادت هر دو بزرگوار ، یهود دست داشت. @tarikhbekhanim
مقام و مدفن سر حضرت یحیی ع در مسجد جامع اموی در دمشق در قدیم معمولا بین سر و بدن فاصله بوده . چرا که برای مجازات یک شخص ، سر او قطع می‌کردند و برای حاکم می‌فرستادند و بعد هم معمولا در همان محل حکومت حاکم دفن می‌شده و پیکر در جای دیگه. مسجد جامع اموی که به دستور ولیدبن عبدالملک ساخته شد و یکی از زیباترین مساجد جهان است ،کلیسا و زیارتگاه حضرت یحیی ع بوده و بعد تبدیل به مسجد شد .
باسلام امشب به ذکر احوال آخرین پیامبر قوم یهود میپردازم که حضرت عیسی ع باشد. عیسی یه کلمه عبری هست و در زبان انگلیسی Jesus نامیده میشه. اما القابی مثل Prince of Pease به معنای شاهزادهء صلح و یا Son of God به معنای پسر خدا هم به ایشون دادند یه لقب خیلی معروف برای عیسی ع ، مسیح هست که این هم عبری است و به معنای منجی آخرالزمان هست و این کلمه در انگلیسی Messiah و یا Christ گفته میشه و به مسیحی می‌گویند کریستیَن یا Christian. یهودیها به منجی آخر زمانشون میگن ماشیه و مسیحی‌ها که معتقد بودند منجی همینه اسم ماشیه یا مسیح را روی همین بزرگوار گذاشتند. اسم عیسی ع ، ۲۵ بار در قرآن اومده و البته ۱۳ بار هم به شکل مسیح اومده. عیسی ع چهارمین پیامبر اولوالعزم هست یعنی صاحب شریعت مستقل و رسالت جهانی بوده است. عیسی ع در کودکی و در همان دامان مادر خودش یعنی حضرت مریم ع به پیامبری برگزیده شد و خدا در این باره می‌فرماید فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ ۖ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا مریم به نوزاد اشاره كرد [كه از او بپرسید.] گفتند: چگونه با كودكی كه در گهواره است سخن بگوییم؟! مریم - 29 قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا نوزاد [از میان گهواره‌] گفت: بی‌تردید من بنده خدایم، به من كتاب عطا كرده و مرا پیامبر قرار داده است. مریم - 30 اما رسالت عیسی ع از ۷ سالگی آغاز شد. یعنی نبوت یه مقام هست که از گهواره به ایشون داده شد و رسالت یه وظیفه است که از ۷ سالگی مامور به انجام اون شد. برخی مفسرین معتقدند که ابلاغ وحی و کتاب به ایشون از سن ۳۰ سالگی بوده . مثل پیامبر اسلام که در ابتدای رسالت‌شون به ایشون وحی میشه و بعد برای سه سال وحی متوقف میشه و بعد دوباره شروع میشه. اما با توجه به اینکه در این آیه ۳۰ سوره مریم ، عیسی ع می‌فرماید که به من کتاب داده شده ، شاید اعطای کتاب از همان کودکی بوده. من خودم معتقدم که نباید به این جزئیات پرداخت و اینها مباحث حوزوی و طلبگی است که بااستناد به اونها نتایج مهمی گرفته میشه مثلا اثبات امامت امام جواد ع و امام هادی ع که در کودکی به امامت رسیدند با کنکاش در همین مباحث است ولی در بحث ما که بحث تاریخی است ، این مباحث ، جایگاهی ندارد. القصه، عیسی ع ، یکی از دو نفر انسان‌هایی است که خلقت اونها با بقیه انسانها فرق میکرده و قبلا خدمت شما عرض کردم که این دو نفر ، آدم ع و عیسی ع بوده‌اند. خدا می‌فرماید إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ ۖ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ قطعاً داستان عیسی نزد خدا [از نظر چگونگی آفرینش‌] مانند داستان آدم است كه [پیكر] او را از خاك آفرید، سپس به او فرمود: [موجود زنده‌] باش؛ پس بی‌درنگ [موجود زنده‌] شد. آل عمران - 59 جریان از این قراره که حضرت مریم س ، در حین غسل و استحمام با مرد بسیار زیبایی روبرو میشه. مریم س بسیار ترسان و لرزان میگه که تو کی هستی و چکار داری. اون مرد هم به مریم س میگه اومدم یه بچه به تو بدهم. اینجا بود که ترس مریم س خیلی بیشتر میشه و ... قرآن می‌فرماید قَالَتْ إِنِّيٓ أَعُوذُ بِالرَّحْمَٰنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا مریم گفت: همانا من از تو به [خدای‌] رحمان پناه می‌برم، اگر پرهیزكار هستی [از من فاصله بگیر.] مریم - ۱۸ قَالَ إِنَّمَآ أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا گفت: جز این نیست كه من فرستاده پروردگار تو هستم برای آنكه پسری پاك و پاكیزه به تو ببخشم. مریم - 19 قَالَتْ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا گفت: چگونه برای من پسری خواهد بود در حالی كه نه هیچ بشری با من ازدواج كرده است و نه بدكاره بوده‌ام. مریم - 20 قَالَ كَذَٰلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ ۖ وَلِنَجْعَلَهُٓ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِنَّا ۚ وَكَانَ أَمْرًا مَقْضِيًّا گفت: چنین است [كه گفتی، ولی‌] پروردگارت فرموده است: این كار بر من آسان است و [فرزندی بدون ازدواج به او بخشیدن‌] برای این‌ [است‌] كه او را نشانه‌ای [از قدرت خود] برای مردم و رحمتی از سوی خود قرار دهیم؛ و این كار شدنی است. مریم - 21 و این چنین بود که مریم س به اذن خدا باردار شد تا این هم خودش یه معجزه باشه. یعنی آیا نمیشد که عیسی ع از یه پدر و مادر عادی به دنیا بیاد و حاصل ازدواج عادی باشه ؟ مثل بقیه پیامبران؟ اینها هم مباحث کلامی است اما همین مسئله باعث شد یهودیها بشدت تحت تاثیر قرار بگیرند و مطمئن بشن که عیسی ع ، پیامبر است. مضافا بر اینکه یه بهانه‌ای برای امتحان بشریت شد تا برخی با ادعای اینکه عیسی ع پسر خداست از عقبه و گردنه ایمان بازبمانند.
من خیلی وقتها میگم که خداوند در دین خودش همیشه یه ابهاماتی می‌گذاره تا بهانه‌ای برای امتحان بشریت بشه و ایمان افراد توی همین گردنه‌ها ، سنجیده بشه. مثلا اینکه خیلی‌ها میگن که چرا اسم حضرت علی ع در قرآن نیومده که تکلیف همه مسلمانها روشن‌ بشه و بعضی‌ها به خطا گرفتار نشن. علاوه بر جوابهای متعدد که به این شبهه داده شده ، بنده معتقدم که قرار نیست مسیر هدایت ، صاف و پوست کنده در اختیار ما قرارداده بشه. باید یه گردنه‌ها و ناهمواریهایی باشه تا سره از ناسره مشخص بشه. خلاصه اینکه بارداری مریم س فقط سه روز طول کشید و بعد از اون مامور شد که به خارج شهر بیت‌لحم بره و در محیط بیرون زایمان کنه. پس تولد عیسی ع در بیرون شهر بیت‌لحم در فلسطین بوده و چون بیت‌لحم یکی از شهرهای استان ناصره بوده به عیسی ع ، عیسای ناصری هم میگن. قرآن می‌فرماید ۞ فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكَانًا قَصِيًّا پس به عیسی باردار شد و به خاطر او در مكانی دور كناره گرفت. مریم - 22 فَأَجَآءَهَا الْمَخَاضُ إِلَىٰ جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَٰذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا آن گاه درد زاییدن، او را به ناچار به جانب درخت خرما كشانید؛ [در آن حال‌] گفت: ای كاش پیش از این مرده بودم و یكسره از خاطره‌ها فراموش می‌شدم. مریم - 23 فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَآ أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا پس كودك از زیر [پای‌] او ندایش داد: غمگین مباش كه پروردگارت از زیر [پای‌] تو نهر آبی پدید آورده است [تا بیاشامی و شستشو كنی.] مریم - 24 وَهُزِّيٓ إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا و تنه خرما را به سوی خود حركت ده تا برایت خرمای تازه و چیده بریزد. مریم - 25 خب انشالله بقیه داستان حضرت عیسی ع بماند برای فرداشب. @tarikhbekhanim
✍امروز در خطرناکترین و حساس‌ترین پیچ تاریخ هستیم. هرگونه عافیت‌طلبی و تردید در تصمیم‌گیری ، منجر به تکرار عاشورا خواهد شد. 🤔ببین کجا ایستاده‌ای! فریب قرآنهای به نیزه رفته و عربده‌های《مالک باید برگردد》را نخوری! اینها از حلقوم یهود بیرون میآید. 🐗این مزدوران ، قبلا مزد عربده‌هایشان را گرفته‌اند. 🧭ملعبه دست مزدبگیران غربزده نشویم که دنیا و آخرت خود را از دست می‌دهیم. @tarikhbekhanim
باسلام و اما ادامه داستان زندگی عیسی ع ، بدین قرار است که ایشون در ناصره در شهر بیت‌لحم فلسطین به دنیا اومد. حالا مشکل بعدی حضرت مریم س ، این بود که روی برگشتن به شهر را هم نداشت. یهودیان معبد ، از غیبت سه روزهء مریم نگران شده و منتظر بودند که بیاید و از روی حقد و کینه‌ای که نسبت به زکریا ع داشتند ، مریم س را آماج تهمتها قرار بدهند. بالاخره مریم س به دستور خداوند و با توکل به او راهی شهر شد و خدا به او فرمود باهیچکس سخن نگو که طفل خودش سخن می‌گوید. خلاصه اینکه یهودیان معبد ، با دیدن مریم س و یک نوزاد در بغل ، بلافاصله تهمت‌های خودشون را شروع کردند و گفتند فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ ۖ قَالُوا يَا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئًا فَرِيًّا آن گاه نوزاد را در حالی كه [در آغوشش‌] حمل می‌كرد، نزد قومش آورد. گفتند: ای مریم! به راستی كه تو كاری شگفت [و ناپسندی‌] مرتكب شده‌ای. مریم - 27 يَآ أُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا ای خواهر هارون! نه پدرت مرد بدی بود و نه مادرت بدكاره بود [این طفل را از كجا آورده‌ای؟] مریم - ۲۸ اینکه در اینجا از عبارت یا اخت هارون استفاده شده ، مفسرین می‌گن که مریم س ، برادری به اسم هارون نداشته ، بلکه از زمان‌های قدیم،هارون در بین قوم یهود،اسم مرد بسیار باغیرتی بوده که دختران پاکدامن را به نام خواهر هارون صدا می‌کردند. بعضی هم میگن که این هارون ، همون برادر حضرت موسی ع هست. والله اعلم. القصه ، علمای یهودی حاضر در معبد ، با کنایه می‌خواستند که به مریم س تهمت بزنند و مریم س هم مامور به سکوت بود تااینکه آن نوزاد ، به سخن افتاد و فرمود قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا نوزاد [از میان گهواره‌] گفت: بی‌تردید من بنده خدایم، به من كتاب عطا كرده و مرا پیامبر قرار داده است. مریم - 30 وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا و هر جا كه باشم بسیار پربهره و سودمندم نموده و تا زنده‌ام به نماز و زكات سفارشم كرده است. مریم - 31 خلاصه اینکه دشمنی یهود نسبت به مریم س و زکریا ع ، تبدیل به ترس و احترام شد و تا مدتی با آنها کار نداشتند تااینکه در نهایت زکریا ع را به نحوی که عرض شد به قتل رساندند. گفتیم که شروع رسالت عیسی ع را برخی از همان نوزادی میدانند و برخی از ۷ سالگی و حتی برخی از ۳۰ سالگی. به هرحال عیسی ع آمده بود که دین یهودیت را از انحرافات متعدد و خصوصا انحرافات مالی و اقتصادی و رباخواری نجات دهد اما با مقاومت شدید همین علمای یهود که اقتصاد اغلب اقوام و تجارت بین کشورها در دست اونها بود ، مواجه شد و لذا متوسل به تکذیب رسالت عیسی ع شدند و با جنگ تبلیغاتی فراوانی در بین مردم چو انداختند که عیسی ع دروغگو است و پیامبر نیست. عیسی ع برای اثبات رسالت خود متوسل به معجزه شد و معجزات زیادی برای علما و مردم عادی آورد وَرَسُولًا إِلَىٰ بَنِيٓ إِسْرَآئِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ أَنِّيٓ أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ و به رسالت‌ و پیامبری به سوی بنی‌اسرائیل می‌فرستد كه [به آنان گوید:] من از سوی پروردگارتان برای شما معجزه‌ای [بر صدق رسالتم‌] آورده‌ام؛ من از گِل برای شما چیزی به شكل پرنده می‌سازم و در آن می‌دَمم كه به اراده و مشیّت خدا پرنده‌ای [زنده و قادر به پرواز] می‌شود؛ و كور مادرزاد و مبتلای به پیسی را بهبود می‌بخشم؛ و مردگان را به اذن خدا زنده می‌كنم؛ و شما را از آنچه می‌خورید و آنچه در خانه‌هایتان ذخیره می‌كنید خبر می‌دهم؛ مسلماً اگر مؤمن باشید این [معجزات‌] برای شما نشانه‌ای [بر صدق رسالت من‌] است آل عمران - 49 وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ ۚ وَجِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ وآنچه را از تورات پیش از من بوده، تصدیق دارم و [آمده‌ام‌] تا برخی از چیزهایی را كه [در گذشته به سزای ستمكاری وگناهانتان‌] بر شما حرام شده حلال كنم، وبرای شما دلایلی [برصدق رسالتم‌] از سوی پروردگارتان آورده‌ام؛ پس [ای بنی‌اسرائیل!] از خدا پروا كنید و مرا فرمان برید؛
آل عمران - 50 این پیامبر بزرگوار آمده بود که اینها را آدم کند. آمده بود که زندگی اونها را تغییر بدهد. اگر این جاهلان توبه می‌کردند و حرف عیسی ع را گوش می‌کردند و دست از گناهان خودشون برمی‌داشتند، اون لذائذی که خدا قبلا به واسطه خلافهای متعددشان بر اونها حرام کرده بود ، حلال میکرد. اما دست از تکذیب عیسی ع بر نداشتند و در نهایت مصمّم به قتل او شدند. یکی دیگه از رسالت‌های عیسی ع ، آماده کردن ذهن بشر برای ظهور پیامبر آخرالزمان بوده و در چندجا این مطلب را فرموده. قرآن در این رابطه می‌فرماید وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِيٓ إِسْرَآئِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُٓ أَحْمَدُ ۖ فَلَمَّا جَآءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَٰذَا سِحْرٌ مُبِينٌ [یاد كن‌] هنگامی كه عیسی بن مریم گفت: ای بنی‌اسرائیل! به یقین من فرستاده خدا به سوی شمایم، تورات را كه پیش از من بوده، تصدیق می‌كنم، و به پیامبری كه بعد از من می‌آید و نامش «احمد» است، مژده می‌دهم. ولی هنگامی كه [احمد] دلایل روشن برای آنان آورد، گفتند: این جادویی است آشكار!! صف - 6 انشالله ادامه داستان بماند برای فرداشب. @tarikhbekhanim