4_5888672102965316740.pdf
7.34M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
«موسوعة زینب الکبری(س)»3️⃣
@TarikhEslam
4_5888672102965316739.pdf
6.39M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
«موسوعة زینب الکبری(س)»4️⃣
@TarikhEslam
4_5888672102965316743.pdf
8.13M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
«موسوعة زینب الکبری(س)»5️⃣
@TarikhEslam
4_5888672102965316738.pdf
7.36M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
«موسوعة زینب الکبری(س)»6️⃣
@TarikhEslam
4_5888672102965316746.pdf
6.86M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
«موسوعة زینب الکبری(س)»7️⃣
@TarikhEslam
4_5888672102965316747.pdf
6.75M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
«موسوعة زینب الکبری(س)»8️⃣
@TarikhEslam
4_5888672102965316748.pdf
5.68M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
«موسوعة زینب الکبری(س)»9️⃣
@TarikhEslam
4_5888672102965316749.pdf
5.83M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
«موسوعة زینب الکبری(س)»🔟
@TarikhEslam
📆پنجم جمادی الاول سال هشتم هجری قمری واقعه «جنگ موته» و شهادت «جعفر بن ابی طالب(ع)» :👇
#جنگ_جمل
#وقایع_ماه_جمادی_الاول
#جعفر_بن_ابی_طالب_رحمه_الله
@TarikhEslam
✅جنگ موته در اوایل سال هشتم هجری رخ داد.
یعقوبی در تاریخ خود می نویسد:
حضرت رسول اکرم(ص) در سال هشتم، «جعفر بن ابى طالب» را به عنوان فرمانده سپاه و «زيد بن حارثه» را جانشین او و «عبد الله بن رواحه» را جانشین زید کرد و با لشگرى براى جنگ روم به شام فرستاد.
در موته، نبرد با رومیان به وقوع پیوست و سه فرمانده ی نخست به شهادت رسیدند.
پس از شهادت سه فرمانده، سرگرداني سپاه اسلام شروع شد؛ اما بالاخره با ترفندی که «خالد بن وليد» اجرا كرد، مسلمانان پس از يك روز مقاومت و پايداري، سخت در برابر سپاه عظيم روم، با سلامت كامل به مدينه بازگشتند.
خالد بن وليد سپاه اسلام را برداشته، به مدينه آمد و چون خبر آمدن آن ها به شهر رسيد، مردم براى ديدار آن ها از مدينه بيرون آمدند و رسول اکرم(ص) نيز بر چهار پايى سوار شد و با مسلمانان ديگر به استقبال شان رفت، اما وقتى مردم آن ها را ديدند، خاك بر روى آن ها ريخته و ملامت شان مى كردند، كه چرا در برابر دشمن استقامت نكرديد؟
و از ميدان جنگ فرار كرديد؟!
رسول اکرم(ص) جلوى مردم را از اين كار گرفت و گفت:
«نه! اين ها فرارى نيستند، بلكه به خواست خدا(از اين پس) حمله افكن ها خواهند بود!»
حضرت رسول اکرم (ص) پس از شهادت «جعفر بن أبی طالب» و «زید بن حارثه»، وقتی وارد خانه میشد، بسیار گریه میکرد و می فرمود :
«آنها با من همدم و همسخن بودند و با هم شهید شدند.»(۲)
📚منابع:
۱)تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۵۶۳
۲)من لا یحضره الفقیه صدوق، ج۱، ص۱۷۷
@TarikhEslam