eitaa logo
تاملی در تاریخ اسلام
2.1هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
162 ویدیو
276 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام علی(علیه السلام) خطاب به امام حسن(علیه السلام): «وَاعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِینَ..» 📚نهج البلاغه، نامه۳۱ ✅روزی نه چندان دورِ دور، ماهم در تاریخ، ورق خواهیم خورد. @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚مقتل : @AsnadolMasaeb
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅امام حسین(ع) با رسيدن نامه مسلم بن عقيل مبنی بر بيعت مردم کوفه با او و از سوی ديگر برای حفظ حرمت خانه خدا که تصميم به قتل آن حضرت(ع)، در آنجا گرفته بودند، عمره را به جا آورد و در هشتم ذی الحجه به رغم مخالفت بسياری از دوستان به سوی عراق روانه شد. طبق نقلی، یزید عده ‏اى را همراه با سلاح‏هاى فراوان براى ترور امام حسین(ع) به مکّه فرستاده بود‌. خود امام حسین(ع) در جواب ابوهره ازدی فرمود : 📋《اِنَّ بَنِی اُمَیَّةَ اَخَذُوا مَالِی فَصَبَرْتُ وَ شَتَمُوا عِرْضِی فَصَبرْتُ وَ طَلَبُوا دَمِی فَهَرَبْتُ!》 ♦️بنی اميّه مالم را گرفتند، صبر کردم، به آبرويم لطمه زدند صبر کردم، و خواستند خونم را بريزند، که در این هنگام گريختم.(۱) امام صادق(ع) می فرماید : آن شبى كه امام حسين(ع) تصميم گرفته بود، فرداى آن از مكه خارج شود، محمد بن حنفيه به حضور آن حضرت(ع) آمد. بینشان سخنانی رد و بدل شد. تا اینکه محمد حنفيه به امام(ع) پیشنهاد هجرت به جایی غیر از کوفه داد، که امام(ع) نپذیرفت. فردای آن روز مجدد محمد بن حنفیه قبل از بيرون آمدن امام(ع) از مكه، خدمت ایشان رسید و عرض کرد : پس چه باعث شد كه به اين زودى حركت كردى؟!! امام حسین(ع) فرمود : 📋《أَتَانِي رَسُولُ‏ اللَّهِ(ص) بَعْدَ مَا فَارَقْتُكَ فَقَالَ : يَا حُسَيْنُ(ع)! اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاكَ‏ قَتِيلًا》 ♦️وقتى از تو مفارقت كردم جدم پيامبر خدا(ص) را در عالم خواب ديدم كه به من فرمود : اى حسين(ع)! حركت كن همانا خداوند خواسته كه تو را كشته شده ببيند. محمد بن حنفيه گفت : 📋《إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ!》 و پرسید : پس اين زن و بچه را براى چه همراه خود مي برى، در صورتى كه با اين حال خارج مي شوى!؟ امام حسین خطاب به وی فرمود که جدم رسول اکرم(ص) نیز در این باره فرمود : 📋《إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاهُنَّ سَبَايَا》 ♦️خداوند خواسته كه خاندان تو را نیز اسير ببيند.(۲) امام حسین(ع) در بخشی از فرمایشاتشان به بنی هاشم نوشت : 📋《بِسْمِ اَللَّهِ اَلرَّحْمَنِ اَلرَّحِيمِ مِنَ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ إِلَى بَنِي هَاشِمٍ، أَمَّا ... بَعْدُ، فَإِنَّهُ مَنْ لَحِقَ بِي اُسْتُشْهِدَ، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنِّي لَمْ يَبْلُغِ اَلْفَتْحَ وَ اَلسَّلاَمُ》 ♦️به نام خداوند بخشنده مهربان از حسین بن علی(ع) به بنی هاشم! هر کس به ما ملحق گردد، به فیض شهادت نائل خواهد آمد، و هر کس از آمدن با ما خودداری کند، هرگز به فتح و کامیابی و پیروزی نخواهد رسید. والسلام!(۳) 📚منابع : ۱)أمالی شيخ صدوق، ص۲۱۸ ۲)اللهوف ابن طاووس، ص۶۵ ۳)اللهوف ابن طاووس، ص۶۶ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗺نقشه تقریبی مسیر کاروان امام حسین(ع) از مدینه منوره تا مکه معظمه و در نهایت کربلا :👆 🔺مسیر بعدی مسیر کاروان اسراء به کوفه و شام و در نهایت کربلا :👆 @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوال1️⃣5️⃣1️⃣ : چرا قیام خود را در حالی که سیل جمعیت در مکه درحال انجام مناسک حج بودند شروع و حج خود را رها کرده و روانه کوفه شدند؟👇 @TarikhEslam
✍پاسخ : این سخن که امام حسین(ع) حجّ خود را نیمه تمام گذاشت، سخن نادرستى است؛ زیرا امام(ع) طبق آنچه گفته شد، در روز هشتم ذى حجه «یوم الترویه» از مکّه خارج شد. این در حالى‏ است که اعمال حجّ که با احرام در مکّه و وقوف در عرفات(شب نهم ذی الحجه) شروع مى‏ شود. بنابراین، امام حسین(ع) اصولاً وارد اعمال حج نشده بود، تا آن را نیمه تمام گذارد. بله، مسلماً حضرت(ع) در هنگام ورود به مکّه، عمره مفرده انجام داد. چه بسا در طول اقامت چند ماهه ی خود در مکّه و احتمالاً در فاصله ‏هاى مختلف، اقدام به انجام اعمال عمره کرده بود. اما انجام اعمال عمره مفرده، به معناى ورود در اعمال حجّ نمى ‏شود. در برخى از روایات تنها از انجام عمره مفرده از سوى امام(ع) سخن به میان آمده است.(۱) گرچه معروف و مشهور است و در برخی کتاب ها مانند الارشاد شیخ مفید آمده که حضرت(ع) حج خود را تبدیل به عمره کرد و طواف و سعی انجام داد و از احرام بیرون آمد چون نمی توانست حج خود را تکمیل کند.(۲) ولی به نظر بعید می آید که حضرت(ع) به احرام حج محرم شده باشد، چون کسی که می خواهد اعمال حج را انجام دهد، روز هشتم یا روز نهم ذی الحجه محرم می شود. جهتی برای محرم شدن زودتر از موعد مقرر نیست. برای تایید این مطلب روایاتی درکافی نقل شده که به برخی اشاره می کنیم : 1⃣امام صادق(ع) می فرماید : 📋《فَإِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ(ع) خَرَجَ قَبْلَ التَّرْوِیَةِ بِیَوْمٍ إِلَى الْعِرَاقِ وَ قَدْ کَانَ دَخَلَ مُعْتَمِراً》 ♦️امام حسین(ع) قبل از روز هشتم ذی الحجه از مکه خارج شد، در حالی که قبلا در ماه حج با احرام عمره، به قصد انجام عمره وارد مکه شده بود و عمره انجام داده بود.(۱) از این روایت بر نمی آید که امام حسین(ع) حج خود را تبدیل به عمره کرده باشد. 2⃣در روایت دیگری امام صادق(ع) فرمود : 📋《قَدِ اعْتَمَرَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ(ع) فِی ذِی الْحِجَّةِ ثُمَّ رَاحَ یَوْمَ التَّرْوِیَةِ إِلَى الْعِرَاقِ وَ النَّاسُ یَرُوحُونَ إِلَى مِنًى وَ لَا بَأْسَ بِالْعُمْرَةِ فِی ذِی الْحِجَّةِ لِمَنْ لَا یُرِیدُ الْحَجَّ》 ♦️امام حسین(ع) در ماه ذی الحجه عمره انجام داد، سپس در روز ترویه (هشتم) به سوی عراق حرکت کرد. کسی که نمی خواهد حج انجام دهد، می تواند عمره انجام دهد.(۲) پس مسلماً حضرت(ع) در هنگام ورود به مکّه، عمره مفرده انجام داده است؛ چه بسا در طول اقامت چند ماهه خود در مکّه و احتمالاً در فاصله‏ هاى مختلف، اقدام به انجام اعمال عمره کرده بود. اما انجام اعمال عمره مفرده، به معناى شروع اعمال حجّ نیست. و ادامه مطلب اینکه با وجود آن که یکى از علل انتخاب مکّه، داشتن فرصت مناسب براى تبلیغ دیدگاه و دعوت به جهاد با یزید بود؛ چرا در این شرایط زمانى ویژه که اوج حضور حاجیان از سرتاسر نقاط مختلف در مکّه، عرفات و منا است و بهترین فرصت تبلیغى براى آن حضرت(ع) فراهم آمده است، ناگهان مکّه را ترک کرد؟!! 📚منابع : ۱)۲)الکافی مرحوم کلینی، ج۴، ص۵۳۶ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوال2️⃣5️⃣1️⃣ : چرا شهر کوفه رو انتخاب کرد؟👇 @TarikhEslam
✍پاسخ : امام حسین(ع) با توجه به کثرت نامه های ارسال شده در روز هشتم ذی الحجه، مکه را به مقصد کوفه ترک کرد. اما دلیل اینکه چرا امام حسین(ع) تصمیم خود را، از رفتن به کوفه تغییر نداد؛ می توان به چند نکته اشاره کرد : 1⃣دعوت مردم کوفه : سید بن طاووس درباره دعوت کوفیان می نویسد : 📋《فَوَرَدَ عَلَيْهِ فِي يَوْمٍ وَاحِدٍ سِتُّمِائَةِ كِتَابٍ وَ تَوَاتَرَتِ الْكُتُبُ حَتَّى اجْتَمَعَ عِنْدَهُ فِي نُوَبٍ مُتَفَرِّقَةٍ اثْنَا عَشَرَ أَلْفَ كِتَابٍ》 ♦️در یک روز، ششصد نامه به دست حضرت(ع) رسید و آن‌قدر، نامه‌ها زیاد شد تا اینکه در چند نوبت، ۱۲ هزار نامه شد.(۱) هنگامی که انبوه نامه ها به امام حسین(ع) رسید، این دعوت عمومی توسط کوفیان، نوعی تکلیف بر دوش امام حسین(ع) تلقی می شد، که باید حضرت(ع) به آن ترتیب اثر می داد. یعنی تکلیف امام حسین(ع) در وادی امامت، این است که فریاد استمداد مردم را بی‌ پاسخ نگذارد، و دست رد به سینه خلایق نزند و به دعوت و استغاثه مردم کوفه لبیک بگوید. بدین ترتیب حضرت(ع) بعد از دریافت نامه ها، مسلم بن عقیل را به کوفه اعزام کرد تا از وضعیت کوفه خبر دهد. پس بعد از اولین نامه از مسلم، حضرت(ع) عازم کوفه شد. از طرفی هم در آن زمان کوفه تنها شهری بود که تا این حد، رغبت خود را از حضور امام حسین(ع)، در بین آنها، به عنوان رهبر، نشان می دادند و این فرصتی برای تشکیل حکومت اسلامی بود. 2⃣احتمال خطر جانى : از برخى عبارات امام حسین(ع) که در مقابل دیدگاه شخصیت‏هاى مختلفى که با بیرون رفتن حضرت(ع) از مکّه و حرکت به سوى کوفه مخالف بودند، ابراز شده بر مى‏ آید که امام(ع) ماندن بیش تر در مکّه را مساوى با بروز خطر جانى براى خود مى‏ دانست. چنان ‏که حضرت(ع) در جواب ابن عباس مى‏ فرماید : 📋《لَأَنْ أُقْتَلَ فِي مَكَانِ كَذَا وَ كَذَا أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أُقْتَلَ بِمَكَّةَ》 ♦️کشته شدن در مکانى دیگر براى من دوست داشتنى ‏تر از کشته شدن در مکّه است.(۲) چون وقتی یزید از بیعت با امام حسین(ع) نا امید شد، و وقتی شنید که حضرت(ع)، شبانه از مدینه به مکه رفته است، دستور تشکیل یک تیم ترور را داد، و سلاح های فراوان، برای ترور حضرت(ع) به مکه فرستاد، تا حضرت(ع) را در مکه از بین ببرد. و این زمانی بود که اولین دعوتنامه ها، از سوی کوفیان، برای حضرت(ع)، مبنی بر برعهده گرفتن رهبری شیعیان کوفه و نقل مکان به آن دیار، فرستاده می شد. خود امام حسین(ع) در جواب ابوهره ازدی فرمود : 📋《اِنَّ بَنِی اُمَیَّةَ اَخَذُوا مَالِی فَصَبَرْتُ وَ شَتَمُوا عِرْضِی فَصَبرْتُ وَ طَلَبُوا دَمِی فَهَرَبْتُ!》 ♦️بنی اميه مالم را گرفتند صبر کردم، به آبرويم لطمه زدند صبر کردم، و خواستند خونم را بريزند پس گريختم.(۳) 3⃣شکسته نشدن حرمت حَرَم‏(مکّه) : در ادامه برخى از عبارات پیش گفته، تذکّر این نکته از سوى امام حسین(ع) وجود داشت که نمى‏ خواهد حرمت حرم امن الهى، با ریخته شدن خون او در آن شکسته شود؛ گرچه در این میان گناه بزرگ از آن قاتلان و جنایتکاران اموى باشد. آن حضرت(ع) این مطلب را در برخورد با عبدالله بن زبیر و به گونه تعریض‏ آمیز نسبت به او که بعدها در مکّه موضع گرفته و لشکریان یزید حرمت حرم را خواهند شکست به صراحت بیان مى‏ دارد. ایشان در جواب ابن زبیر مى‏ فرماید : 📋《اِنَّ اَبِي حَدَّثَنِي اَنَّ بِمَكَّةَ كَبْشاً بِهِ تُسْتَحَلُّ حُرْمَتُها فَما اُحِبُّ اَنْ اَكُونَ ذلِكَ الْكَبْشَ وَلِئنْ اُقْتَلْ خارِجاً مِنْها بِشِبْرٍ اَحَبُّ اِلَيَّ مِنْ اَنْ اُقْتَلَ فيها وَلَئنْ اُقتَلْ خارِجاً مِنْها بِشِبْرَيْنِ اَحَبُّ اِلَيَّ مِنْ اَنْ اُقْتَلَ خارِجاً مِنْها بِشِبْرٍ》 ♦️پدرم علی بن ابی طالب(ع) براى من نقل کرد که در مکّه قوچى است که به وسیله آن حرمت شهر شکسته مى‏ شود و من دوست ندارم که مصداق آن قوچ باشم. و به خدا سوگند! اگر يك وجب دورتر از مكه كشته شوم بهتر است از اينكه در داخل آن به قتل برسم و اگر دو وجب دورتر از مكه كشته شوم بهتر است از اينكه در يك وجبی آن به قتل برسم.(۴) 📚منابع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۳۵ ۲)البدایه و النهایه ابن کثیر، ج۸، ص۱۵۹ ۳)أمالی شيخ صدوق، ص۲۱۸ ۴)مقتل الحسین(ع) مقرّم، ج۲، ص۳۰۳ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚠️ «شهری برای عبرت»! توضیحی مختصر درباره شهر کوفه و نام والیان وحاکمان از ابتدا تا زمان عبدالملک بن مروان:👇 @TarikhEslam
🔴از زمان تاسیس شهر کوفه تا حکومت معاویه: 1⃣سعد بن ابی وقاص: در ابتدای تاسیس کوفه، عمر بن خطاب وی را به حکومت این شهر منصوب کرد؛ عثمان نیز مدتی او را در این سمت منصوب وسپس او را عزل کرد. 2⃣مغیرة بن شعبه: عمر بن خطاب او را منصوب و عثمان او را عزل کرد، چون معاویه عهده‌دار خلافت شد، مغیرة را به حکومت کوفه گمارد و او پیوسته در کوفه بود، تا این که در سال ۵۰ قمری در گذشت. 3⃣عمار بن یاسر: عمر او را به زمامداری کوفه گمارد. 4⃣ولید بن عقبه: عثمان در سال ۲۵ قمری پس از سعد بن ابی وقاص، او را به حکومت گمارد. 5⃣سعید بن العاص: عثمان بعد از بر کنار کردن ولید بن عقبه او را به حکومت کوفه منصوب کرد و مردم کوفه در سال ۳۴ قمری او را بیرون کردند و خواستند ابو موسی اشعری حاکم کوفه شود، لذا نامه‌ای به عثمان نوشتند. او نیز ابو موسی اشعری را منصوب کرد. 7⃣عقبه بن عمرو: حضرت علی(ع) وی را جانشین خود در کوفه قرار داد و هنگامی که به جنگ صفین رفت او را عزل کرد. 7⃣عمارة بن شهاب: در سال ۳۶ قمری کارگزار حضرت علی(ع) در کوفه بود. 8⃣ابو موسی اشعری: در سال ۱۷ قمری عمر، او را به حکومت بصره گمارد و چون عثمان به زمامداری رسید، وی را در این مقام ابقا و سپس عزل کرد.ابو موسی به کوفه رفت. مردم کوفه پس از اینکه سعید بن العاص را اخراج کردند، از عثمان خواستند تا ابوموسی را به زمامداری کوفه بگمارد، عثمان نیز او را به حکومت کوفه منصوب کرد. ابو موسی تا زمان کشته شدن عثمان در کوفه باقی ماند، چون حضرت علی(ع) به خلافت رسید، او را در این منصب ابقا فرمود و پس از مدتی جنگ جمل پیش آمد و حضرت علی (ع) شخصی را نزد مردم کوفه فرستاد تا از آن‌ها بخواهد ایشان را در جنگ جمل یاری کنند. ولی ابوموسی از آنها خواست تا از جنگ خودداری کنند لذا حضرت علی (ع) او را از کار بر کنار کرد. 🔴از حکومت معاویه تا زمان عبدالملک بن مروان: 1⃣زیاد ابن ابیه: معاویه او را به حکومت بصره و کوفه گمارد، و تازمان مرگ در سال ۵۳ قمری عهده‌دار حکومت آنجا بود. 2⃣ضحاک بن قیس: در سال ۵۳ قمری معاویه پس از مرگ زیاد بن ابیه، او را منصوب کرد. او نیز رفت و مردم را به بیعت با عبدالله بن زبیر دعوت کرد و با مروان بن حکم جنگید و در سال ۶۵ قمری در مرج راهط کشته شد. 3⃣عبد الله بن خالد: معاویه او را به، زمامداری کوفه گمارد. 4⃣سعد بن زید: او از قبیله خزاعه بود. معاویه، او را منصوب کرد. 5⃣عبد الرحمن بن عبدالله: وی فرزند ام حکم، خواهر معاویه بن ابی سفیان بود. دایی‌اش معاویه در سال ۵۷ قمری او را به حکومت کوفه منصوب کرد. او اخلاق پسندیده‌ای نداشت، لذا مردم کوفه او را بیرون کردند. 6⃣نعمان بن بشیر: وی آخرین کسی به شمار می‌رود که از سوی معاویه بن ابی سفیان، عهده‌دار زمامداری کوفه شد. وی در سال ۶۵ قمری به قتل رسید. 7⃣عبید الله بن زیاد: یزید بن معاویه زمانی او را به حکومت کوفه منصوب کرد، که در سال ۶۰ قمری مسلم بن عقیل به منظور دعوت مردم برای یاری رساندن امام حسین(ع) به کوفه آمد. 8⃣عمرو بن حریث: وی از سوی زیاد بن ابیه، عهده‌دار حکومت کوفه شد و هر گاه زیاد از کوفه بیرون می‌رفت، او را جانشین خود قرار می‌داد، وی جانشین عبیدالله بن زیاد نیز بود. 9⃣عامر بن مسعود: او پس از مرگ یزید به انتخاب مردم کوفه، زمامداری کوفه را به دست گرفت، تا اینکه عبدالله بن زبیر به عنوان خلیفه تعیین شد. و وی از طرف عبدالله بن زبیر به حکومت کوفه منصوب شد. 🔟عبد الله بن یزید: وی از سوی عبدالله بن زبیر به حکومت مکه رسید، سپس زمامداری کوفه را به وی واگذار کرد. 1⃣1⃣عبدالله بن مطیع: عبدالله بن زبیر او را به حکومت کوفه منصوب کرد، و مختار او را از کوفه بیرون کرد وی به مکه بازگشت. 2⃣1⃣مختار بن ابوعبید ثقفی: با شکست عبدالله بن مطیع حاکم کوفه شد و هر گاه مختار به مداین می‌رفت، سائب بن مالک اشعری را به حکومت کوفه می‌گمارد. 3⃣1⃣مصعب بن زبیر: در ۶۷ ه‍.ق عبدالله او را به حکمرانی بصره گمارد، سپس با شکست دادن مختار حکمرانی کوفه را نیز به او واگذار کرد. 📚منبع: تاریخ الکوفه براقی، صص۲۴۹-۲۴۶ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚 4️⃣7️⃣1️⃣ :📚 کتاب «عاشورا» حاوی مباحثی درباره ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها و پیامدهای واقعه عاشورا؛ اثر جمعی از نویسندگان زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی✍📚👇 @TarikhEslam
4_6035340893911777366.pdf
3.96M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚 کتاب «عاشورا» @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تاملی در تاریخ اسلام
3⃣1⃣هشتم ماه ذی الحجه سال ۶۰ هجری قمری، حرکت #امام_حسین_علیه_السلام از شهر «مکه معظمه» به شهر «کوفه»
4⃣1⃣هشتم ماه ذی الحجه سال ۶۰ هجری قمری آخرین دعوت عمومی در کوفه و گرفتن پیمان از کوفیان :👇 ✅در این روز حضرت مسلم(علیه السّلام) دعوت خود را بار دیگر در کوفه آشکار کرد و با کوفیان اتمام حجت نمود.(۱) 📚منبع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۵۲ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5⃣1⃣هشتم ماه ذی الحجه سال ۶۰ هجری قمری رسیدن عبیدالله بن زیاد از بصره به کوفه با پوششی به شکل و شمائل متفاوت!👇 @TarikhEslam
✅پس از ارسال نامه‌های فراوان از جانب کوفیان به امام حسین(ع) و دعوت از آن حضرت(ع) برای ورود به کوفه، مسلم روانه کوفه می شود و خیل کثیری از کوفیان با مسلم بیعت می کند. آن زمان در شهر کوفه نعمان بن بشیر از طرف معاویه و یزید والی شهر بود. نعمان بن بشیر هر چند مردم را از وارد شدن به فتنه بر حذر داشت؛ اما در عین حال گفت : 📋《إِنِّي لاَ أُقَاتِلُ مَنْ لاَ يُقَاتِلُنِي وَ لاَ آتِي عَلَى مَنْ لَمْ يَأْتِ عَلَيَّ وَ لاَ أُنَبِّهُ نَائِمَكُمْ نَائِمَکُمْ وَ لَا أَتَحَرَّشُ بِکُمْ وَ لَا آخُذُ بِالْقَرْفِ وَ لَا الظِّنَّةِ وَ لَا التُّهَمَة》 ♦️من با کسانی که با من کاری نداشته باشند، به آنان کاری ندارم و کسانی که با من سر جنگ نداشته باشند، من نیز با آنان جنگ نمی‌کنم. من کسی را بی دلیل دستگیر نمی‌کنم و به گمان هاى بيهوده و تهمت ها قضاوت نمى كنم.(۱) در همین زمان مزدوران حکومت بنی‌امیه که این موضع نعمان بن بشیر را دلیل بر ضعف او دانستند، در صدد بر آمدند برای یزید نامه بنویسند تا او را از اوضاع کوفه با خبر سازند. عبدالله بن ربیعه در نامه‌اش به یزید نوشت : 📋《فَإِنَّ مُسْلِمَ بْنَ عَقِیلٍ قَدْ قَدِمَ الْکُوفَةَ فَبَایَعَتْهُ الشِّیعَةُ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ(ع) فَإِنْ یَکُنْ لَکَ فِی الْکُوفَةِ حَاجَةٌ فَابْعَثْ إِلَیْهَا رَجُلًا قَوِیّاً یُنَفِّذُ أَمْرَکَ وَ یَعْمَلُ مِثْلَ عَمَلِکَ فِی عَدُوِّکَ فَإِنَّ النُّعْمَانَ بْنَ بَشِیرٍ رَجُلٌ ضَعِیفٌ أَوْ هُوَ یَتَضَعَّف‌》 ♦️اما بعد بدان که مسلم بن عقیل به کوفه آمده و شیعه براى خلافت حسین بن على(ع) با او بیعت کرده‌اند، پس اگر کوفه را می‌خواهى، مرد نیرومندى را بفرست که فرمان تو را به انجام رساند، و مانند خودت درباره دشمنت رفتار نماید، زیرا نعمان بن بشیر مرد ناتوانى است یا خود را به ناتوانى زده است.(۲) عمارة بن عقبه و عمر بن سعد بن أبى وقاص نیز مانند عبداللَّه بن مسلم به همین مضمون به یزید نامه نوشتند. در این زمان یزید با مشاور خویش «سرجون» مشورت کرد و سرجون پیشنهاد کرد : عبیدالله بن زیاد را به کوفه بفرستد.(۳) یزید پس از این پیشنهاد، به عبیدالله بن زیاد که والی بصره بود، نوشت : 📋《قَد بَلَغَنِي أَنَّ أَهلَ الكُوفَةِ قَد كَتَبُوا إلَى الحُسَينِ(ع) فِي القُدُومِ عَلَيهِم، وَ أنَّهُ قَد خَرِجَ مِن مَكَّةَ مُتَوَجِّهَاً نَحوَهُم، وَ قَد بَلَي بِهِ بَلدَكَ مِن بَينَ البُلدَانِ، وَ أَيَّامَكَ مِن بَينِ الأيَّامِ، فَإِن قَتَلتَهُ، وَ إلّا رَجَعتَ إلَى نَسَبِكَ وَ إلَى أَبِيكَ عُبَيد، فَاحذِر أَن يَفُوتَكَ》 ♦️خبر یافته‌ام که مردم کوفه به حسین بن علی(ع) نامه نوشته‌اند تا نزد ایشان بیاید و او هم از مکه بیرون آمده، به سوی ایشان رهسپار گشته است، و اکنون از میان همه شهرها شهر تو و از میان همه زمان‌ها زمان تو است که بدین آزمایش گرفتار آمده، حال اگر او را کشتی که هیچ، و گر نه به نسب و پدر خویش «عبید» بازگردی، پس مبادا که از دستت رها شود.(۴) وقتی نامه یزید به عبیدالله بن زیاد رسید، او بلافاصله شتابان بر اسبش سوار شد و وقتی به کوفه رسید به صورت ناشناس و در حالی که عمامه خود را به سر و چهره پیچیده بود، وارد شهر شد و از میان بازار گذشت. عده‌ای از مردم وقتی او را دیدند گمان کردند او امام حسین(ع) است که منتظر آمدنش بودند، و شروع به دویدن در رکاب او و بوسیدن دست و پایش کردند و به او می‌گفتند : ای پسر رسول خدا(ص)! سپاس خداوندی را که تو را به ما نمایاند. عبیدالله به راه خود رفت تا به مسجد رسید و به منبر رفت و چهره خود را گشود. مردم وقتی او را دیدند، نخست به یک دیگر پناه بردند و سپس از گرد عبیدالله پراکنده شدند. با ورود ابن زیاد به کوفه و با آغاز تهدیدها و تطمیع‌های او، وحشت این شهر را فرا گرفت، مردم کوفه که با جنایات پدر عبیدالله آشنا بودند، سخت ترسیدند و از اطراف مسلم پراکنده شدند.(۵) 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۴۱ ۲)تاریخ الامم و الملوک طبری، ج۵، ص۳۵۶ ۳)البدایه و النهایه ابن اثیر، ج۸، ص۱۶۴ ۴)تاريخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۲ ۵)الامامه و السیاسه دینوری، ج۲، ص۸ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6⃣1⃣تنهایی و غربت در کوفه با ورود عبیدالله بن زیاد به کوفه و ترس و وحشت کوفیان از همراهی مسلم بن عقیل و پراکنده شدن آنان از کنار مسلم بن عقیل!👇 @TarikhEslam
✅مسلم بن عقیل(ع) هنگام ورود به کوفه ابتدا به خانه مختار ثقفی و بعد از آن به خانه هانی بن عروه رفت. ارتباط با شیعیان تا زمانی که در خانه هانی بود، مخفیانه بود، اما عبیدالله بن زیاد با گماردن جاسوسان از مخفیگاه مسلم، آگاه شد. بعد از اینکه عبیدالله بن زیاد از مخفی‌گاه مسلم آگاه شد، هانی بن عروة را به قصر فراخواند و از او خواست مسلم را به وی تحویل دهد. وقتی هانی زیر بار چنین کاری نرفت، بازداشت شد. هنگامی که خبر دستگیری هانی به مسلم رسید، مسلم از خانه هانی فاصله گرفت و به همراه اصحاب خود، شبانه بیرون رفت. دینوری می نویسد : 📋《فَصَلَّى مُسلِمُ العَشَاءَ فِي المَسجِدِ وَ مَا مَعَهُ إِلَّا زُهَاءُ ثَلَاثِينَ رَجُلاً》 ♦️مسلم نماز عشا را در مسجد خواند در حالی که جز سى نفر با او نمانده بود.(۱) مسعودی می نویسد : 📋《فَما بَلَغَ البابَ إلّا ومَعَهُ مِنهُم ثَلاثَهٌ، ثُمَّ خَرَجَ مِنَ البابِ فَإِذا لَیسَ مَعَهُ مِنهُم أحَدٌ، فَبَقِیَ حائِرا لا یَدری أینَ یَذهَبُ، ولا یَجِدُ أحَدا یَدُلُّهُ عَلَی الطَّریقِ》 ♦️وقتی مسلم به درهای کنده روانه شد، دید جز نفر کسی نمانده است، همه مردم از اطرافش پراکنده می شوند و وقتی از مسجد بیرون آمد، هیچ کس باقی نمانده بود. مسلم، سرگردان ماند و نمی دانست کجا برود و کسی را نیافت که راه را به او نشان دهد.(۲) اینگونه تنهایی مسلم رقم خورد. 📚منابع : ۱)الاخبار الطوال دینوری، ص۲۳۹ ۲)مروج الذهب مسعودی، ج۳، ص۶۷ @TarikhEslam