eitaa logo
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
4.1هزار دنبال‌کننده
392 عکس
86 ویدیو
1 فایل
🔖 تاریخ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی قم را اینجا بخوانید. . 🔗در تلگرام: t.me/tarikhqom1 . 📩 ارتباط با مدیر کانال: @adminn1402
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀شیخ فضل‌الله نوری- بخش دوم 🔸️طناب دار به وی انداخته شد و لحظاتی بعد پیكر بی‌جانش برفراز دار باقی ماند. دسته شروع به نواختن كرد و مردم از جمله پسر شیخ كف می‌زدند و می‌کردند و چه بی‌احترامی هایی كه به جنازه شیخ نكردند. 🔸️ شنیدم که بعضی ها می گفتند: "شیخ فضله به درک رفت!" از بالای ایوان نظمیه یک کسی فریاد کشید و به مردم گفت: "همچنین دست بزنید که صدایش توی به گوشش برسه!" یعنی به گوش محمدعلی شاه. 🔹️در اثر تلاطم و طوفان که دائماً جسد را بالای دار تکان می داد، یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و گُرپی به زمین افتاد! جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه. همه می‌خواستند خود را به جنازه برسانند؛ دور نعش را گرفتند؛ آن قدر با تفنگ و لگد به نعش آقا زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهانش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد. 🔸️هر که هرچه در دست داشت می‌زد؛ آنهایی که دستشان به نعش نمی‌رسید، می انداختند. یک مرتبه دیدم یک نفر از سران مجاهدین، مرد تنومند و چهارشانه‌ای بود، وارد حیاط شد. جلو آمد و بالای جنازه ایستاد، این بی‌حیا هنوز نرسیده، جلوی همه دگمه‌های شلوارش را بازکرد و روبروی این همه چشم شرُ شُر به سر و صورت آقا ... . 🔹️سپس مردی با لباس وارد شد، عصا به دست، مقابل سر آقا ایستاد؛ با عصا را از روی آقا پس زد و همین طور که تماشا می‌کرد به ترکی فحش نثار آقا می کرد. این شخص شارژدافر سفارت بود؛ او هم رفت! 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom