eitaa logo
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
1.2هزار دنبال‌کننده
162 عکس
43 ویدیو
1 فایل
🔖 تاریخ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی قم را اینجا بخوانید. 🎗 📩 ارتباط با مدیر کانال: @adminn1402
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺️📜 دستخط در ابتدای دیوان شعرش که به کتابخانه دبیرستان حکمت قم تقدیم کرد: ✏️این نسخه‌ی دیوان خود را بکتابخانه دبیرستان اهدا کردم. طهران ۱۳۱۵/۷/۱۱ پروین اعتصامی 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📜 برنامه تدریس در دبیرستان حکیم نظامی قم 📍سال ۱۳۳۲ 🔹️نکته جالب این است که ایشان به تدریس زبان انگلیسی می‌پرداختند. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📸مدرسه غیاثیه در محله‌ی پامنار 📍خیابان آذر 🔸️اين مدرسه در نزديکی ميدان که اکنون بر اثر گسترش، نوسازى و توسعه شهر، در ناحيهٔ واقع شده است. 🔹️بناى مدرسهٔ (پامنار) به نيمه نخستين قرن نهم و سال ۸۳۰ هـ.ق مربوط مى‌شود. مؤلف گنجينهٔ آثار قم از اين مدرسه به نام مدرسه ياد مى‌کند که شرف‌الدين وزير آن را بنا کرده است. 🔸️اين مدرسه در اثر سال ۱۰۴۵ هـ.ق منهدم شده و از مجموع آن جز همين ايوان و دو منار باقى نمانده است. همين مؤلف تاريخ بناى مسجد را نيمهٔ اول قرن ششم هجرى و مربوط به زمان سلطان مى‌داند. 🔹️دلیل نامگذاری آن به غیاثیه، وجود وقف شده در مقابل این مدرسه توسط سرکشیک آستان قدس در دوره صفویه است. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📸 سایه به اندازۀ نور سودمند است. سایه تابش اشعۀ خورشید را تعدیل می‌کند؛ جذابیت هنر ایرانی بازی با سایه و نور است و در لابه‌لای سایه و نور محیطی اسرارآمیز خلق می‌شود. گاهی نیاز به رنگ‌آمیزی نیست، با ایجاد شکست در سطوح، می‌توان نور را از زیاد تا کم وارد معماری کرد و به نحوی فضاسازی نمود که هیچ رنگ‌آمیزی‌ای به گرد پای آن نرسد. نمونۀ این طیف سایه روشن در حمام حاج‌عسگرخان به بهترین شکل قابل‌مشاهده بوده است. 📸عکاس: سوسن بیات، ۱۳۹۲ (منبع: قم‌شناسی) 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📸 مدرسه علمیه رضویه 🔹️این مدرسه در ابتدای خیابان در تقاطع با خیابان قرار دارد و افرادی نظیر آیت الله ، آیت الله و سید محمود در این مدرسه درس خواند‌ه‌اند. 🔸️بنا به روايت تاريخى، بناى مدرسه رضويه محل سکونت در زمان تشريف فرمايى ايشان به قم بود. محل مجاور اين مدرسه دينى به محله معروف است. 🔹️در محوطه مدرسه رضويه وجود دارد که گفته مى‌شود امام هشتم (ع) با آب آن نموده‌اند. 🔸️اين بنا داراى ايوانى رفيع، مسجد و ۲۴ حجره بوده، که نيمى از آن بر اثر احداث خيابان از ميان رفته و در حال حاضر، بنا باقى مانده است. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📷 مرقد 🔹️از امامزادگانِ اواخر قرن چهارم هجری که در خانه خود و در محله «» (بخشی از محله بزرگ ) دفن شده است. 🔹️مرقد ابوالحسن الرضا در خیابان آذر قم کوچه ۴۵ قرار دارد. ایشان اولین خادم مسجد جمکران بوده است. ❗️ماجرای ساخت مسجد جمکران را اینجا بخوانید:👇👇👇👇 @tarikhqom
🌀 سیدابوالحسن‌الرضا - بخش اول 🔸️‏شیخ در کتاب ‌«مونس الحزین فی معرفه الحق و الیقین» و در روایت مشهوری که به‌نظر می‌آید تنها سند موجود و معتبر برای ساخت این مسجد باشد، آورده است: «شیخ گوید: من شب سه شنبه، ۱۷ ماه مبارک رمضان سال ۳۷۳ ق در خانه خود خوابیده بودم که ناگاه جماعتی از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بیدار کردند و گفتند: برخیز و مولای خود، (ع) را اجابت کن که تو را طلب کرده است. 🔹️آنها مرا به محلی که اکنون مسجد جمکران است آوردند، چون نیک نگاه کردم، تختی دیدم که فرشی نیکو بر آن تخت گسترده شده، جوانی ۳۰ ساله بر آن تخت تکیه بر بالش کرده و پیرمردی هم نزد او نشسته است، آن پیر، نبی(ع) بود که مرا امر به نشستن کرد، حضرت (عج) مرا به نام خودم خواند و فرمود: برو به حسن مسلم (که در این زمین کشاورزی می‌کند) بگو، این شریفی است و حق‌تعالی آن را از زمین‌های دیگر برگزیده است و دیگر نباید در آن کشاورزی کند. عرض کردم: یا سیدی و مولای! لازم است که من دلیل و داشته باشم و‌گرنه مردم حرف مرا قبول نمی‌کنند. ادامه دارد... 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🌀 سیدابوالحسن‌الرضا- بخش دوم 🔸️امام فرمود: تو برو و آن رسالت را انجام بده، ما برای آن قرار می‌دهیم، و همچنین نزد سید (یکی از علمای قم ) برو و به او بگو را احضار کند و سود چند ساله را که از زمین به دست آورده است، وصول کند و با آن پول در این زمین بنا کند. به مردم بگو به این مکان کنند و آن‌را دارند و چهار رکعت نماز در آن گذارند. 🔹️آنگاه امام(عج) فرمودند: هر که این رکعت نماز را در این مکان (مسجد جمکران) بخواند مانند آن است که دو رکعت نماز در خوانده باشد. 🔸️چون به راه افتادم، چند قدمی هنوز نرفته بودم که دوباره مرا باز خواندند و فرمودند: در گله است، آن‌را خریداری کن و بدین مکان بیاور و آن‌را بکش و بین بیماران انفاق کن، هر بیمار و مریضی که از گوشت آن بخورد، حق‌تعالی او را دهد. ادامه دارد... 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🌀 سیدابوالحسن‌الرضا- بخش سوم 🔸️ جمکرانی می‌گوید: من به خانه بازگشتم و تمام شب را در اندیشه بودم، تا اینکه نماز صبح را خوانده و به سراغ «» رفتم و ماجرای شب گذشته را برای او نقل کردم و با او به همان مکان شب گذشته رفتیم، و در آنجا زنجیرهایی را دیدیم که طبق فرموده امام علیه‌السلام، بنای مسجد را نشان می‌داد. 🔹️سپس به قم نزد سید ابوالحسن رضا رفتیم و چون به در خانه او رسیدیم، خادم او گفت: آیا تو از هستی؟ به او گفتم: بلی! خادم گفت: سید از سحر در انتظار توست. آنگاه به درون خانه رفتیم و سید مرا گرامی داشت و گفت: ای حسن‌بن مثله! من در خواب بودم که به من گفت: حسن‌بن مثله، از جمکران نزد تو می‌آید، هر چه او گوید، کن و به قول او نما، که سخن او سخن ماست و قول او را رد نکن. ادامه دارد... 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🌀 سیدابوالحسن‌الرضا- بخش چهارم 🔸️از هنگام بیدار شدن تا این ساعت منتظر تو بودم، آنگاه من ماجرای شب گذشته را برای وی تعریف کردم، سید بلافاصله فرمود تا را زین نهادند و بیرون آوردند و سوار شدیم، چون به نزدیک روستای رسیدیم، گله جعفر کاشانی را دیدیم، آن بز از پس همه گوسفندان می‌آمد، چون به میان گله رفتم، همین‌که بز مرا دید به طرف من دوید، سوگند یاد کرد که این بز در گله من نبوده و تاکنون آنرا ندیده بودم، به هر حال آن بز را به محل مسجد آورده و آن را کرده و هر بیماری که گوشت آن‌را تناول کرد، با عنایت خداوند تبارک و تعالی و حضرت بقیه‌الله ارواحنا فداه شفا یافت. 🔹️ابوالحسن رضا، حسن مسلم را احضار کرده و زمین را از او گرفت و مسجد را بنا کرد و آن را با چوب پوشانید. سپس زنجیرها و میخ‌ها را با خود به قم برد و در خانه خود گذاشت، هر بیمار و دردمندی که خود را به آن زنجیرها می‌مالید، خدای‌تعالی او را شفای عاجل[سریع] می‌فرمود، پس از فوت سید ابوالحسن، آن زنجیرها شد و دیگر کسی آنها را ندید...» 📚منبع: کتاب «مسجد جمکران المقدس» 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽مسعود پزشکیان، ۶ آذر ۱۳۹۳: 🔸️اول انقلاب مسئول بودم هنوز بحث حجاب نشده بود را در بیمارستان‌ها و دانشگاه‌ها کردم. با دادگاه انقلاب هماهنگ کردم کردم که همه باید روسری و مانتو و لباس بپوشید. 🔹️دانشگاه را ما . انقلاب فرهنگی و بستن را ما شروع کردیم. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🌀 یک متل قمی ✏️سیدمحسن حسینی 🔹️"یه مادر بود سه دختر داشت. دخترهایش بودند و دم بخت. خواستگار می‌آید. مادر می‌سپارد که دخترها صحبت نکنند. وقتی می‌آید، مادر شربت برایش می‌آورد. مگس می‌افتد توی شربت. یکی از دخترها می‌گه: ننه ننه مگسه افتاد تو شربَتِینا / sharbateynA دختر دومی می‌گه: خوب لنگشو بیگیر دَرِش بِتِینا / beteynA سومی می‌گه: مَگ ننه نگفت حرف نَتَتِینا / natateynA" 🔸️حاشیه این هم در راستای ضبط فرهنگ قم در دفتر نوشته شده بود. یادم می‌آید این متل را مادر در دوران کودکی برایمان می‌گفت. و اشاره به اینکه نباید حرف نابجا زد؛ چون حسب متل فوق هر سه دختر با سکوت نکردن خود را آشکار کردند. در تداول قمی ها کسی را گویند که و صحبت کند. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️حمیده زرآبادی، نماینده وقت و فعلی ستاد مسعود 🗓 ۱۶ مهر ۹۸: 🔹️ (قائم مقام فعلی ستاد پزشکیان) با تجمیع پول و رسانه و ارتباطات امنیتی دهان و منتقدانش را بسته است 🔸️آقای جهرمی از انتصاب‌های و گروهی‌تان در و بگویید 🔹️مگر به مکالمات تلفنی دارید که خبر نطق امروزم را داشتید؟ 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom