[🌻•°🍀°•]
🕊|#خاکریزِخاطرات
❤|#شهیدابراهیمهادی
ابراهیمدرهمهحالبهدیگرانکمکمیکرد.
آنروزابراهیمرادیدمدرکوچهراهمیرفت و
مرتببهآسماننگاهمیکردوسرشراپایین
میانداخترفتمجلووپرسیدم:
چیزیشده؟؟!
اولجوابندادامابااصرارمنگفت:
هرروزتااینموقعحداقلیکیاز بندگان
خدابهمامراجعهمیکرد و هرطورشده
مشکلشراحلمیکردیم.
اماامروزازصبحتاحالاکسیبهمنمراجعه
نکرده!
میترسمکاریکردهباشمکهخدا توفیق
خدمتراازمنگرفتهباشد...
"💌"@tariqAlHob
•••🖇🌷•••
🕊•°|#خاکریزخاطرات
💕•°|#شهیدابراهیمهادی
ابراهیم هر وقت اسم مادر سادات به زبان می آورد بلافاصله میگفت: سلام الله علیها.
یکبار در زورخانه مرشد بخاطر ایام فاطمیه شروع به خواندن اشعاری در مصیبت حضرت زهرا کرد.
ابراهیم همینطور که شنا میرفت باصدای بلند گریه می کرد و آنقدر گریه کرد که مرشد مجبور شد شعرش را تغییر دهد. روزی که از بیمارستان مرخص شد حدود ۸ نفر از رفقایش حضور داشتند ابراهیم گفت وسط اتاق پرده بزنید تا خانم ها نیز بتوانند بیایید می خواهم روضه حضرت زهرا بخوانم.
《💎》@tariqAlHob
[°🔗♥️°]
🌊°|#خاکریزخـاطـرات
💎°|#شهٔیدابراهیمهادی
⬅️آخـر اذرمـاه بـود. بـا ابراهٔیمـ برگـشتیمـ تهٔرانـ در عیـن خستگی خـیلی خـوشحالـ بـود.
میگـفت: هیـچـ شهیدی بـا مجروحی در منـطقهٔ دشمـنـ نبـود. هٔرچـئ بـود اوردیـم. بـعـد گـفت: امـشبـ چـقـدر چـشمـ های منتظـر روخـوشحالـ کردیمـ. مـادر هر یـکـ از شـهدا سـر قـبر فرزنـدشـ بـرود ثوابشـ برای مـاهمـ هستـ
╔═.🕊.════♥️══╗
@tariqAlHob
╚═♥️═════.🕊.═╝