eitaa logo
کانال تفسیر ترجمان وحی
115 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
تفسیر آیات کانال ترجمان وحی👇 https://eitaa.com/tarjomanvahytafsir کانال ترجمان وحی 👇 https://eitaa.com/tarjomanevahy
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«۱۵۶» اَلَّذِينَ إِذٰا أَصٰابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قٰالُوا إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ‌ (صابران) كسانى هستند كه هرگاه مصيبتى به آنها رسد، مى‌گويند: ما از آنِ خدا هستيم و به‌سوى او بازمى‌گرديم. نكته‌ها: صابران، به جاى خودباختگى و پناهندگى به ديگران، تنها به خدا پناه مى‌برند. زيرا از ديد آنها، تمام جهان كلاس درس و ميدان آزمايش است كه بايد در آن رشد كنيم. دنيا جاى ماندن نيست، خوابگاه و عشرتكده نيست و شدايد و سختى‌هاى آن نيز نشانه‌ى بى‌مهرى خداوند نيست. ناگوارى‌ها براى آن است كه زير پاى ما داغ شود تا تندتر و سريع‌تر حركت كنيم، بنابراين در تلخى‌ها نيز شيرينى است. زيرا شكوفا شدن استعدادها، كاميابى از پاداش‌هاى الهى را بدنبال دارد.مصيبت‌هايى كه از طرف اوست، تصرف مالك حقيقى و خداوند در مملوك خود است. اگر انسان بداند كه خداوند حكيم و رحيم است و او نيز بنده‌اى بوده كه قبلاً هيچ نبوده؛ «لَمْ يَكُ‌ شَيْئاً» و حتّى بعد از مراحلى هم چيز قابل ذكرى نبوده است؛ «لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً» خواهد پذيرفت كه من بايد در اختيار او باشم. او مرا از جماد به نبات، و از نبات به حيوان و از مرتبه‌ى حيوانيّت به انسانيّت سوق داده و اين حوادث را براى رشد و ارتقاى من قرار داده است. همان گونه كه ما دانه‌ى گندم را زير فشار، آرد مى‌كنيم و بعد نيز در آتش تنور، تبديل به نان مى‌كنيم تا مراحل وجودى او را بالا بريم.شعار صابران «إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ‌» است. در حديث مى‌خوانيم: هرگاه با مصيبتى مواجه شديد، جمله‌ى «إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ‌» را بگوييد. گفتن «إِنّٰا لِلّٰهِ‌» و ياد خدا به هنگام ناگوارى‌ها، آثار فراوان دارد:الف: انسان را از كلام كفرآميز و شكايت بازمى‌دارد.ب: موجب تسليت و دلدارى و تلقين به انسان است.ج: مانع وسوسه‌هاى شيطانى است.د: اظهار عقايد حقّ است.ه‍: براى ديگران درس و الگو شدن است.مردم در برابر مشكلات و مصائب چند دسته‌اند:الف: گروهى جيغ و داد مى‌كنند. «إِذٰا مَسَّهُ اَلشَّرُّ جَزُوعاً» ب: گروهى بردبار و صبور هستند. «وَ بَشِّرِ اَلصّٰابِرِينَ‌» ج: گروهى علاوه بر صبر، شكرگزارند. «اللهم لك الحمد حمد الشاكرين لك على مصابهم»اين برخوردها، نشانه‌ى معرفت هركس نسبت به فلسفه‌ى مصائب و سختى‌هاست. همان گونه كه كودك، از خوردن پياز تند، بى‌تابى مى‌كند و نوجوان تحمّل مى‌كند، ولى بزرگسال پول مى‌دهد تا پياز خريده و بخورد.پيام‌ها: ۱ ريشه‌ى صبر، ايمان به خداوند، معاد و اميد به دريافت پاداش است. «اَلصّٰابِرِينَ‌ `اَلَّذِينَ‌... قٰالُوا إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ‌»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«۱۵۷» أُولٰئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوٰاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولٰئِكَ هُمُ‌ اَلْمُهْتَدُونَ‌ آنانند كه برايشان از طرف پروردگارشان، درودها و رحمت‌هايى است و همانها هدايت‌يافتگانند. نكته‌ها: كلمه «صلوات» از واژه‌ى «صلو» به معنى ورود در نعمت و رحمت است، برخلاف واژه‌ى «صلى» كه به معناى ورود در قهر و غضب است. مانند: «تَصْلىٰ نٰاراً حٰامِيَةً‌» خداوند بر مؤمنانى كه در مشكلات، صبر و مقاومت كرده‌اند، خود درود و صلوات مى‌فرستد؛ «صَلَوٰاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ‌» ولى درباره مؤمنان مرفّه كه زكات اموالشان را مى‌پردازند، دستور مى‌دهد پيامبر صلى الله عليه و آله درود بفرستد. «صلّ عليهم» پيام‌ها: ۱ خداوند، صابران را غرق در رحمت خاصّ خود مى‌كند. «عَلَيْهِمْ صَلَوٰاتٌ‌» ۲ تشويق صابران از طرف خداوند، به ما مى‌آموزد كه بايد ايثارگران و صابران و مجاهدان، در جامعه از كرامت و احترام خاصّى برخوردار باشند. «عَلَيْهِمْ‌ صَلَوٰاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ‌...» ۳ تشويق، از شئون ربوبيّت و لازمه تربيت است. «صَلَوٰاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ‌» ۴ هدايت صابران، قطعى و مسلّم است. با آنكه در قرآن، هدايت يافتن بسيارى از انسان‌ها، تنها يك آرزو است؛ «لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ‌» * ولى در مورد صابران، هدايت آنان قطعى تلقّى شده است. «أُولٰئِكَ هُمُ اَلْمُهْتَدُونَ‌» ۵ هدايت، مراحلى دارد. بااينكه گويندگانِ «إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ‌ » مؤمنان و هدايت‌شدگان هستند، ولى مرحله بالاتر را بعد از صبر و دريافت صلوات و رحمت الهى كسب مى‌كنند. «أُولٰئِكَ هُمُ اَلْمُهْتَدُونَ‌»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«فَلاٰ جُنٰاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمٰا» ۳ اگر مراكز حقّ‌، توسط گروهى با خرافات آلوده شد، نبايد از آن دست كشيد، بلكه بايد با حضور در آن مراكز، آنجا را پاك‌سازى نموده و دست گروه منحرف را از آن كوتاه كرد. «فَلاٰ جُنٰاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمٰا» ۴ عبادت بايد عاشقانه و داوطلبانه باشد. «فَمَنْ تَطَوَّعَ‌» ۵ خداوند در برابر عبادات بندگان، شاكر است. «فَإِنَّ اَللّٰهَ شٰاكِرٌ» اين تعبير، بزرگترين لطف از جانب او نسبت به بندگان است.
«۱۵۸» إِنَّ اَلصَّفٰا وَ اَلْمَرْوَةَ مِنْ شَعٰائِرِ اَللّٰهِ فَمَنْ حَجَّ اَلْبَيْتَ أَوِ اِعْتَمَرَ فَلاٰ جُنٰاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمٰا وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَإِنَّ اَللّٰهَ شٰاكِرٌ عَلِيمٌ‌ همانا صفا و مروه، از شعائر خداست. پس هركه حج خانه‌ى خدا و يا عمره به جاى آورد، مانعى ندارد كه بين صفا و مروه طواف كند. و (علاوه بر واجبات،) هركس داوطلبانه كار خيرى انجام دهد، همانا خداوند سپاسگزار داناست. نكته‌ها: «شعائر» جمع «شعيرة» به نشانه‌هايى كه براى اعمال خاصّى قرار مى‌دهند، گفته مى‌شود و «شعائر الله» علامت‌هايى است كه خدا براى عبادت قرار داده است.صفا و مروه نام دو كوه در كنار مسجد الحرام است كه با فاصله تقريبى ۴۲۸ متر، روبروى يكديگر قرار دارند و امروزه به صورت خيابانى سرپوشيده در آمده است. زائران خانه خدا، وظيفه دارند هفت مرتبه فاصله ميان اين دو كوه را طى كنند. اين كار يادآور خاطره‌ى هاجر، همسر فداكار حضرت ابراهيم است كه براى پيدا كردن جرعه آبى براى كودك خود اسماعيل، هفت بار فاصله اين دو كوه را با اضطراب و نگرانى و بدون داشتن هيچ‌گونه ياور و همدمى طى كرد. امام صادق عليه السلام فرمود: در روى زمين، مكانى بهتر از ميان اين دو كوه وجود ندارد، زيرا هر متكبّرى در آنجا سربرهنه و پابرهنه و كفن پوشيده بدون هيچ امتياز و نشانه‌اى بايد مسافت بين دو كوه را طى كند، گاهى با دويدن و گاهى با راه رفتن. كوه صفا علاوه بر اينها خاطره‌هايى از دعوت پيامبر اسلام دارد كه چگونه كفّار مكّه را به توحيد فرامى‌خواند و آنها گوش نمى‌دادند.در عصر جاهليّت، مشركان در بالاى كوه صفا، بتى بنام «اُساف» و بر كوه مروه، بت ديگرى بنام «نائله» نصب كرده بودند و به هنگام سعى، آن دو بت را به عنوان تبرّك، با دست مسح مى‌كردند. مسلمانان به‌همين‌جهت از سعى ميان صفا و مروه كراهت داشته و فكر مى‌كردند با توجّه به سابقه قرار داشتن بت بر بالاى دو كوه، نبايد سعى كنند. آيه فوق نازل شد كه صفا و مروه از شعائر الهى است و اگر مردم نادان آنها را آلوده كرده‌اند، دليل بر اين نيست كه مسلمانان آن را رها كنند.حج و عمره، گاهى در كنار هم، مانند اذان و اقامه به‌جاآورده مى‌شوند، و گاهى اعمال عمره، جداگانه و به تنهايى انجام مى‌شود.در عمره تمتع پنج عمل واجب است: ۱ احرام. ۲ طواف. ۳ نماز طواف. ۴ سعى بين صفا و مروه. ۵ كوتاه كردن مو يا ناخن. البته در عمره مفرده، طواف نساء و نماز طواف نساء نيز بر اين پنج عمل اضافه مى‌شود.حج علاوه بر اينها، چند عمل ديگر دارد كه در جاى خود بدان اشاره شده است. به هر حال سعى بين صفا و مروه، هم در عمره مطرح است و هم در حج.ديدن صفا و مروه، حضور در صحنه تاريخ است تا اينكه تصديق به جاى تصور، و عينيّت به جاى ذهنيّت قرار گيرد. در صفا و مروه، كلاس خداشناسى است كه چگونه اراده او اين‌همه انسان را باآن‌همه اختلاف، در يك لباس و يك‌جهت جمع مى‌كند. كلاس پيامبرشناسى است كه چگونه ابراهيم، آن پيامبر الهى، براى انجام فرمان خداوند، زن و فرزند خويش را در آن بيابان تنها گذاشت. و هم كلاس انسان‌شناسى است كه مى‌آموزد چگونه انسان مى‌تواند در لحظاتى اعمالى را انجام دهد كه تا ابد آثار آن باقى بماند. سعى صفا و مروه، ياد مى‌دهد اگر همه با هم حركت كنيم، روح الهى را در جامعه خود مى‌بينيم. سعى صفا و مروه، ياد مى‌دهد كه بايد تكبّر را به دور انداخته و همراه ديگران حركت كنيم. سعى صفا و مروه، به ما مى‌آموزد كه در راه احياى نام خداوند، زن و كودك هم سهم دارند.در آيات قبل، سخن از بلا و آزمايش بود، در اين آيه نمونه‌اى از آزمايش هاجر، كودك، پدر او و ساير مسلمانان مطرح است. اثر كار خدايى و اخلاص تا آنجا پيش مى‌رود كه همه‌ى انبيا و اوليا، موظّف مى‌شوند به تقليد از هاجر همسر ابراهيم و با قيافه‌اى مضطرب و هروله كنان همچون او، اين مسافت را هفت بار طى كنند. و اين فرمان، تشكر خداوند از رنجهاى حضرت هاجر است. «فَإِنَّ اَللّٰهَ شٰاكِرٌ عَلِيمٌ‌» بااينكه سعى صفا و مروه واجب است، لكن مى‌فرمايد: «فَلاٰ جُنٰاحَ عَلَيْهِ‌» ، اين لحن بخاطر همان نگرانى از وضع پيشين است كه جايگاه بت و محلّ عبور مشركان بود.طواف، به معناى گردش دائره‌اى نيست، بلكه به هر حركتى كه انسان دوباره به جايگاه اوّليّه برگردد، خواه به صورت دورى باشد يا طولى، طواف گفته مى‌شود. لذا كلمه طواف، هم در مورد طوافِ دور كعبه كه حركت دايره‌اى است گفته شده؛ «وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ اَلْعَتِيقِ‌» و هم درباره حركت طولى بين صفا و مروه آمده است.پيام‌ها: ۱ توجّه خاصّ خداوند به برخى مكان‌ها يا زمان‌ها يا اشخاص، موجب مى‌شود كه آنها از شعائر الهى گردند. «إِنَّ اَلصَّفٰا وَ اَلْمَرْوَةَ مِنْ شَعٰائِرِ اَللّٰهِ‌» ۲ نيّت، به كارها ارزش مى‌دهد. مشركان براى لمس بت‌ها، سعى مى‌كردند، ولى اسلام مى‌فرمايد: براى رضاى خدا سعى كنيد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«۱۵۹» إِنَّ اَلَّذِينَ يَكْتُمُونَ مٰا أَنْزَلْنٰا مِنَ اَلْبَيِّنٰاتِ وَ اَلْهُدىٰ مِنْ بَعْدِ مٰا بَيَّنّٰاهُ لِلنّٰاسِ فِي اَلْكِتٰابِ أُولٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اَللّٰهُ وَ يَلْعَنُهُمُ‌ اَللاّٰعِنُونَ‌ كسانى كه آنچه را از دلائل روشن و اسباب هدايت را نازل كرده‌ايم، با آنكه براى مردم در كتاب بيان ساخته‌ايم، كتمان مى‌كنند، خداوند آنها را لعنت مى‌كند و همه لعنت‌كنندگان نيز آنان را لعن مى‌نمايند. نكته‌ها: گرچه مورد آيه، دانشمندان يهود و نصارى هستند كه حقايق تورات و انجيل را براى مردم بيان نمى‌كردند، ولى جمله‌ى «يَكْتُمُونَ‌» كه دلالت بر استمرار دارد، شامل تمام كتمان‌كنندگان در طول تاريخ مى‌شود. چنانكه لعنت پروردگار نيز تا ابد ادامه خواهد داشت.كتمان حقّ مى‌تواند صورت‌هاى مختلفى داشته باشد، گاهى با سكوت و عدم اظهار حقّ‌، گاهى با توجيه و گاهى با سرگرم كردن مردم به امور جزئى و غافل ساختن آنها از مسائل اصلى است. در مواردى همانند اسرار مؤمنان يا عيوب برادران دينى، كتمان واجب يا مستحبّ است.گناه كتمان، بيشتر از جانب علما است. در آيه ۱۸۷ سوره‌ى آل عمران نيز آمده است كه خداوند از اهل كتاب پيمان گرفت تا حقايق را براى مردم بيان كرده و كتمان نكنند. «وَ إِذْ أَخَذَ اَللّٰهُ مِيثٰاقَ اَلَّذِينَ أُوتُوا اَلْكِتٰابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنّٰاسِ وَ لاٰ تَكْتُمُونَهُ‌» در روايات آمده است: روز قيامت به دهان كتمان‌كنندگان حقّ‌، لجام زده مى‌شود.پيام‌ها: ۱ ظلم فرهنگى، بدترين ظلم‌هاست كه لعنت خالق و مخلوق را به دنبال دارد. «يَكْتُمُونَ‌... يَلْعَنُهُمُ اَللّٰهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اَللاّٰعِنُونَ‌» ۲ كتمان، حقّ ممنوع است، چه كتمان معجزات و دلائل حقّانيّت باشد؛ «اَلْبَيِّنٰاتِ‌» و چه كتمان رهنمودها و ارشادات. «اَلْهُدىٰ‌» ۳ كتمان حقّ‌، بزرگترين گناهان است. چون مانع هدايت مردم و باقى ماندن نسل‌ها در گمراهى است. «يَلْعَنُهُمُ اَللّٰهُ‌» ۴ كتمان حقّ‌، ظلم به دين خدا و حقّ مردم نسبت به هدايت يافتن است. لذا كتمان‌كنندگان حقّ را، خدا و مردم لعنت مى‌كنند. «يَلْعَنُهُمُ اَللّٰهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اَللاّٰعِنُونَ‌» ۵ نفرين و لعنت مردم، مؤثر است و بايد از اهرم نفرت مردم براى نهى از منكر استفاده نمود. «يَلْعَنُهُمُ اَللاّٰعِنُونَ‌»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«۱۶۰» إِلاَّ اَلَّذِينَ تٰابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَيَّنُوا فَأُولٰئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَ أَنَا اَلتَّوّٰابُ اَلرَّحِيمُ‌ مگر آنها كه توبه كردند و (اعمال بد خود را با اعمال نيك) اصلاح نمودند و (آنچه را كتمان كرده بودند) آشكار ساختند، كه من (لطف خود را) بر آنان بازمى‌گردانم، زيرا من توبه‌پذير مهربانم. نكته‌ها: براى گناه كتمان، همچون ساير گناهان، راه توبه و بازگشت باز است. امّا توبه‌ى واقعى، با پشيمانى قلبى و اصلاح عمل و بيان موارد كتمان صورت مى‌گيرد. توبه‌ى كسى كه نماز نخوانده آن است كه نمازهاى خود را قضا كند. توبه كسى كه مال مردم را تلف كرده آن است كه بايد همان مقدار را به صاحبش برگرداند. در اين مورد نيز كسى كه با كتمان حقايق، به دنياى علم، انديشه و نسل‌ها، خيانت كرده، فقط با تبيين حقايق و بازگوئى آنهاست كه مى‌تواند گذشته را جبران نمايد.خداوند به شيطان فرمود: «إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي» لعنت من بر تو. و در آيه بعد مى‌فرمايد: «عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اَللّٰهِ‌...» پس كتمان‌كنندگان و شيطان، در يك رديف هستند. پيام‌ها: ۱ خداوند، امكان توبه و بازگشت را براى خطاكاران، در هر شرايطى فراهم نموده است. «يَلْعَنُهُمُ اَللّٰهُ‌... إِلاَّ اَلَّذِينَ تٰابُوا» ۲ كتمان حقايق دينى، فساد است، زيرا به توبه‌كننده، فرمان اصلاح و جبران داده شده است. «تٰابُوا وَ أَصْلَحُوا» ۳ توبه‌ى هر گناه، متناسب با آن است. توبه‌ى كتمان، بيان حقايق است. «تٰابُوا... وَ بَيَّنُوا» ۴ چون در مقام تهديد و توبيخ، لعنت خداوند شامل حال كتمان‌كنندگان شد، در مقام مهربانى نيز كلمات «اَنَا» و «توّاب» و «رحيم» به كار رفته تا بگويد: من خودم با مهربانى مخصوصم، به شما بازمى‌گردم. «يَلْعَنُهُمُ اَللّٰهُ‌... أَنَا اَلتَّوّٰابُ اَلرَّحِيمُ‌» ۵ تهديد گنهكار و بشارت نيكوكار، دو ركن اساسى براى تربيت فرد و جامعه است. «يَلْعَنُهُمُ اَللّٰهُ‌... أَنَا اَلتَّوّٰابُ اَلرَّحِيمُ‌» ۶ بازگشت لطف خداوند به توبه‌كنندگان، دائمى، قطعى و همراه با محبّت است. «أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَ أَنَا اَلتَّوّٰابُ اَلرَّحِيمُ‌»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا