#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_هود
و نوح كشتى را مىساخت، در حالىكه هرگاه گروهى از اشراف قومش بر او مىگذشتند، او را به خاطر ساختن كشتى مسخره مىكردند. نوح در پاسخ آنها مىگفت: اگر اينك ما را مسخره مىكنيد، ما نيز شما را همانگونه كه مسخره مىكنيد، مسخره خواهيم كرد. (38)
به زودى خواهيد دانست چه كسى را در اين دنيا عذابى در مىرسد كه او را خوار و رسوا مىكند و فرداى قيامت نيز عذابى جاودانه بر او فرود مىآيد. (39)
كار نوح و قومش بدينترتيب مىگذشت، تا آنگاه كه فرمان ما در رسيد و از آن تنور به نشانه فرا رسيدن عذاب، آب فوران كرد، به نوح گفتيم: از هر حيوانى دو تا، يك نر و يك ماده، در آن كشتى حمل كن و نيز خانوادهات- مگر آن كسى كه پيشتر وعده ما مبنى بر غرق شدن او به اثبات رسيده است- و نيز كسانى را كه ايمان آوردهاند در كشتى سوار كن و جز عدهاى اندك با او به خدا ايمان نياورده بودند. (40)
و نوح به افراد خانواده خود و به ساير مؤمنان گفت: در آن سوار شويد كه روان شدن و لنگر انداختنش فقط با نام خداست، و خداوند سرنشينان آن را از غرق شدن نجات مىدهد، چرا كه پروردگارم آمرزنده و مهربان است. (41)
و كشتى آنان را در ميان امواجى كوهپيكر به پيش مىبرد، و نوح پسرش را كه در كنارى دور از كشتى بود ندا داد كه: اى پسرك من، با ما به كشتى سوار شو و با كافران مباش كه غرق خواهى شد. (42)
پسر گفت: به زودى بر كوهى كه مرا از اين آب در امان دارد جاى مىگيرم. نوح گفت: امروز براى مردم هيچ نگهدارندهاى از عذاب خدا نيست، جز براى كسانى كه خدا بر آنان رحمت آورده و به آنان توفيق ايمان داده و با ما در كشتى سوار شدهاند. و موج ميان آن دو حايل شد و پسر از غرقشدگان گرديد. (43)
و گفته شد: اى زمين، آب خود فروبر، و اى آسمان، از باريدن باز ايست، و آب فرونشانده شد و كار به انجام رسيد و فرمان خدا درباره قوم نوح اجرا شد و كشتى بر كوه جودى قرار گرفت و گفته شد: دورى از رحمت #خدا براى مردم ستمكار باد. (44)
و هنگامى كه موج ميان نوح و پسرش حايل شد، نوح پروردگارش را ندا داد و گفت: پروردگارا، پسرم از #خانواده من است و قطعا وعده تو مبنى بر نجات خانواده من حق است؛ با اين حال داورى با توست، كه تو بهترين داورانى. (45)
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
«گفتم: «محسن جان! دیر میای بچهها نگرانتن». لبخندی زد و حرف از صمیم قلبش بیرون آمد؛ حرفی که زبانم را قفل زد. غیرتمند گفت: «هرچی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو کمتر خواب راحت به چشمش میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم».
معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شهید شد؛ وقتی که نتانیاهو توئیت زد و برای یهودیها شنبه خوبی را آرزو کرد. از شنبه آرام در اسرائیل گفت؛ از شنبه بعد از محسن فخریزاده». ...
(خاطرات همسر شهید)
🌹هفتم آذر سالگرد شهادت دانشمند هسته ای شهید محسن فخری زاده🌹
#خانواده
#شهید
#فخری_زاده
برای شادی روحشون صلوات
✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅