دوقطبی مخبتین و مخبّطین 🔹 مومنین را خداوند تثبیت می‌کند و منافقان را تثبیط. تثبیت یعنی آرامشی عمیق در فواد. و تثبیط یعنی درجا زدن و عدم امکان حرکت. کلیدواژه‌های قرآنی #ثبت و #ثبط، درس‌هایی از جامعه‌شناسی به ما می‌دهد. در این راستا، دو کلیدواژه‌ی قرآنی #خبت و #خبط نیز راهگشا هستند. آیاتی از سوره‌های بقره، توبه، هود و حج از این کلیدواژه‌ها استفاده کرده‌اند. 🔸 مومنان، پس از تثبیت به اخبات می‌رسند. اخبات یعنی آرامشی همراه با تسلیم. در واقع، #تثبیت موجب #تخبیت می‌شود. این افراد، آرامش دارند یعنی بعلت مبانی فکری مستحکم و ثابت، از راه ثبات در دین منحرف نمی‌شوند و همیشه در برابر حکم الهی تسلیم‌اند. اینان اگر جنگ سوریه شود، با آرامش سرشان را هم تقدیم می‌کنند و اگر مشکلات اقتصادی هجوم آورد همچنان از عقایدشان پا پس نمی‌کشند، هر فتنه‌ای شود ایمانشان مستحکم‌تر می‌گردد و همه ابتلائات را از ناحیه محبت الهی می‌دانند. 🔹 منافقان پس از #تثبیط و عدم امکان قیام در راه حق، #تخبیط می‌شوند یعنی حرکتی اعوجاج‌گونه و دیوانه‌وار دارند. این حرکت اعوجاجی و عدم آرامش و عدم تسلیم در رفتارهای این افراد قابل شهود است: همیشه دنبال ارتقای مدل گوشی خود هستند، دیوانه‌وار پیگیر آخرین اخبار سکه و طلا و ارز و بورس و بانک و یافتن سودآورترین بازار می‌باشند، آخرین اخبار سلبریتی‌های جهان و آخرین مدهای لباس را برای تبعیت کورکورانه دنبال می‌کنند، با هر موج و چالشی همراه می‌شوند و با هر بادی تغییر جهت می‌دهند. در یک کلام، ثبات عقیده و مبانی فکری مستحکمی ندارند. 🔸 در فرهنگ، اقتصاد و سایر مسائل جامعه، این دو جریان وجود دارند و یک دوقطبی و دوگان بین آن‌ها وجود دارد. یکی از آن‌ها الگوی ترازش شهدا هستند و یکی از آن‌ها تابع سلبریتی‌ها می‌باشند. #شهدا در اوج تثبیت و تخبیت هستند و #سلبریتی‌ها در حضیض تثبیط و تخبیط. 🔹 #هجرت از خبط به خبت در عرصه فردی و اجتماعی، یکی از مولفه‌های #معرفت_توحیدی است. هریک از ما باید تلاش کنیم خودمان و اطرافیانمان را از تثبیط و تخبیط نجات دهیم و به تثبیت و تخبیت رهنمون سازیم. تثبیت و تخبیت، از ترندهای تراز در جامعه اسلامی است که تا سال #۱۴۴۴ باید عموم جامعه به این سطح واصل شوند. نظام‌سازی نظامات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، معماری، ورزشی، هنری و... باید مبتنی بر نظام تثبیت و نظام تخبیت باشد. 🔸 بعنوان مثال نظام #اقتصادی امروز ایران و جهان، بعلت پول بدون پشتوانه، توفیق پیاده‌سازی حکم الهی زکات را ندارد (این یعنی تثبیط) و بعلت ربا و قمار سازمان‌یافته، عمیقاً مخبطانه و دچار تخبیط است. همچنین نظام #معماری مضطرب وحشی مدرن، کاملاً دچار تثبیط و تخبیط است درحالیکه نظام معماری سنتی ایرانی اسلامی عمیقاً موجب تثبیت و تخبیت فواد می‌شد. هنر #سینمای ابزورد نیز همینطور. سیاست ماکیاولیستی و #دموکراسی آمریکایی نیز همینطور. همگی موجب تثبیط و تخبیط انسان‌ها شده و آن‌ها را تبدیل به زامبی‌هایی بالقوه نموده است. امید است که با نظریه‌پردازی و سپس نظام‌سازی حول مفاهیم تثبیت و تخبیت، جهان سراسر فتنه امروز نجات یابد. ان‌شاءالله. با ما همراه باشید ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444

🌀 توهم بدهی و فروش اوراق ▪️هشتم فروردین جناب وزیر اقتصاد درباره عدم لزوم افزایش مالیات و لزوم انتشار اوراق گفت: «با توجه به اینکه سیاست حمایت از تولید ایجاب می کند که تسهیل کنیم و تخفیف های بیشتری در حوزه مالیاتی داشته باشیم، امیدواریم مجلس شورای اسلامی ۱۰۰ هزار میلیارد تومان هزینه ای که ایجاد شده است را از طرق دیگری مثل انتشار اوراق تامین کند و به دولت اجازه انتشار دهد تا نیازی به این افزایش مالیات برای سال ۱۴۰۳ وجود نداشته باشد.» ▪️این اظهارنظر مبتنی بر نگرشی لیبرال و عدم هجرت از توهمات اقتصاد غرب است. در نوشتارهای قبل بیان شد که تفاوت توهم و تفهم و تفقه چیست و اینکه اقتصاد لیبرالی که در دانشگاههای ایران تدریس و پیاده‌سازی می‌شود مبتنی بر توهم‌هایی است که خود اندیشمندان غربی به این توهمات اذعان داشته‌اند. همچنین بیان شد که نظام‌های مدرن غربی دچار #تثبیط و #تخبیط هستند و انسان را از #تثبیت و #تخبیت دور می‌سازند. نمود بارز این امر، اظهارنظر اخیر وزیر اقتصاد است. ▪️در واقع، اقتصاددانان جمهوری اسلامی بعلت عدم شناخت قرآن و مبانی حِکمی الگوی معیشت اسلامی، توفیق و امکان تحقق حکم بسیار مهم #زکات را ندارند و این امر چیزی است که در قرآن تحت‌عنوان «ثبط» و «تثبیط» یاد شده است یعنی نظام اقتصادی موجود، توفیق تحقق زکات را ندارد. این عدم توفیق راجع‌به زکات، موجب شده که آقایان دست به دامان سیستمِ اساساً غلط «مالیات» بیفتند و به آن «تشبث» کنند و در دوگان‌های غلطی نظیر دوگان مالیات‌گرفتن یا انتشار اوراق گیر کنند. حال آنکه اساساً پارادایم‌شان غلط است و در پارادایم قرآنی، چنین دوگان‌هایی مطرح نیست. ▪️ازسوی دیگر، ربا و قمار سازمان‌یافته و خلق بدهی به‌هرشکل آن موجب «تخبیط» و «مخبّط» شدن نظام اقتصادی مدرن شده و این سیستم را دچار حرکاتی اعوجاجی، انحرافی و دیوانه‌گون نموده است. یکی از انواع این خلق بدهی، انتشار اوراق است که دولت برای جبران هزینه‌هایش به‌دنبال این عمل ناشایست است؛ حال آنکه این نیز چیزی جز افزایش این «تخبیط» نخواهد بود. ▪️قابل توجه است که اساساً خلق بدهی بعنوان یکی از توهم‌های علم اقتصاد مورد نقد جدی اندیشمندان غربی قرار گرفته و برای آن کتاب‌های متعددی نوشته شده است. بعنوان نمونه کتاب «Debt & Delusion» نوشته «Peter Warburton» و کتاب «The Debt Delusion» نوشته « John F. Weeks» قابل مطالعه و بررسی هستند و نکات ارزنده‌ای دارند. این کتاب‌ها باید در دانشکده‌های اقتصاد کشور تدریس شود و اساساً ضرورت وجود چند واحد درسی تحت عنوان #توهم‌های_علم_اقتصاد بسیار زیاد است. ▪️ لازم به ذکر است که سرریز نظریه تثبیت قرآنی در اقتصاد، موجب تثبیت قیمت‌ها، تثبیت نرخ ارز، تثبیت آرامش و روان مردم، تثبیت اهداف اقتصادی، تثبیت بازارها و از همه مهم‌تر تثبیت فؤاد جامعه خواهد شد و ازسوی دیگر، تثبیط و تخبیط اقتصاد لیبرال موجب این‌همه نوسان، این‌همه آشفتگی و عدم ثبات، این‌همه عدم آرامش روان، این‌همه حرکات اعوجاجی و انحرافی و این‌همه فتنه‌های اقتصادی شده است. 🔹 البته از مسئولین اقتصادی و اساتید اقتصادی و دانشکده‌های اقتصاد، امیدی برای خروج از توهم‌های علم اقتصاد نیست اما یکایک مردم می‌توانند با فهم توهم‌های اقتصاد لیبرال و روی‌آوردن به مبانی نظری قرآن کریم و همکاری در نظریه‌پردازی و ترویج این نظریات قرآنی، راهی را به‌سوی نجات معیشت مردم فراهم آورند. و اساساً یکی از ابعاد «جهش تولید با مشارکت مردم»، مشارکت مردم در جهش تولید علم است؛ و این امر شدنی است و یقیناً محقق خواهد شد. ان‌شاءالله ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444

نبرد قانتین و قانطین 🔹 شنبه یازدهم فروردین 1403 فرزند آیت‌الله فاضل لنکرانی در گفتاری عجیب اظهار داشت: «نمی شود گفت هر چه در غرب هست برای سلطه بر جهان سوم است، این فکر ناصحیحی است.معماری اسلامی و شهرسازی اسلامی همانند طب اسلامی و اقتصاد اسلامی حرف غلطی است! صنعت شهرسازی یک علم است که مبانی‌ ای دارد هر چند برخی از این مبانی‌ از غرب آمده باشد، چنانچه با مبانی دینی ما سازگار باشد از آن باید استفاده کرد. چیزی به نام شهر اسلامی نداریم.» این اظهارات سریعاً در رسانه‌های لیبرال بازتاب خبری یافت. 🔹 پیش‌تر نیز برخی از روحانیون از قبیل علوی بروجردی و موسوی بجنوردی نظام‌سازی اقتصادی مبتنی بر اسلام را زیر سؤال برده بودند. همچنین جناب داوری اردکانی گفته بود که «تولید علم دینی تمنای محال است». این اظهارات نیز بسیار سؤال‌برانگیز بود. اما چرا چنین اظهارات خلاف واقعی توسط این اشخاص مطرح می‌شود؟ 🔹 بر کسی پوشیده نیست که معماری غربی تابه‌حال چه پیامدهای وحشتناکی در مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ما ایجاد کرده است. این #معماری وحشی مضطرب، راه را بر مؤمنان برای اجرای احکام الهی تنگ کرده و آنان را دچار قبض ید نموده است. این درحالی است که اسلام دینی است که از مهد تا لحد برای زندگی انسان طرح و ایده و نظریه دارد و اگر نظام‌سازی مبتنی بر اسلام صورت نگیرد، وضعیت همین می‌شود که هست یعنی سیطره تمدن شرک و کفر غرب بر ارکان جامعه اسلامی، موجب بروز انواع مفاسد اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی شده و نگاه برخی از مردم را نسبت به اسلام بدبین کرده است. این آقایان نیز به‌جای عذرخواهی بابت عدم تولید علم دینی، با اظهاراتشان ساحت دیانت و فقاهت را از ساحات اجتماع جدا نموده و موجب کف و سوت دشمنان اسلام می‌شوند. 🔹 در مبانی معرفت توحیدی، ما با یک دوگان و دوقطبی مواجهیم: دوقطبی #قانتین و #قانطین. گروه «قانتین» مبتنی بر «قنوت» (یعنی امید همراه با تسلیم) در راه حق حرکت می‌کنند و گروه «قانطین» مبتنی بر «قنوط» (یعنی ناامیدی همراه با تمرد) از حرکت در راه حق بازمی‌مانند. مثال بارز قانطین، همین کسانی هستند که از امکان تولید علم دینی ناامیدند و لذا به‌دلیل همین ناامیدی و قنوط، توفیق قیام در راه حق ندارند و لذا #تثبیط و #تخبیط می‌شوند و اینان همان «مخبّطین»‌اند. 🔹 از سوی دیگر، جریان «قانتین» کسانی هستند که نه امکانات و بودجه دولتی دارند و نه خدم و حشم، نه اسم و رسمی دارند و نه مدارک پوچ دانشگاهی؛ اما با همان بضاعت اندک مادی و با سرمایه «ایمان» و «امید»، در یک دست قرآن را گرفته و در دست دیگر، قلم را و لذا از دل مفاهیم قرآنی، نظریات عمیق علمی استخراج می‌کنند و راه نجات بشر را نشان می‌دهند. لذا «قنوت» منجر به #تثبیت و #تخیبت اینان می‌شود و اینان همان مخبتین هستند. 🔹 پس در معرفت توحیدی، این شبکه مفاهیم قرآنی و این سه مورد دوقطبی را به خاطر داشته باشید: قنت ⬅️ ثبت ⬅️ خبت قنط ⬅️ ثبط ⬅️ خبط هجرت از قنوط به قنوت، هجرت از ثبوط به ثبوت، و هجرت از خبوط به خبوت، بخشی از لازمه‌های #معرفت_توحیدی هستند. 🔹 علت تأکیدات مکرر امام خامنه‌ای بر دو مقوله ایمان و #امید بر همین امر است. اگر امید نباشد، جریان «قانطین» در حوزه و جریان «قانطین» در دانشگاه، روح امید را در فضای تولید علم به قتل می‌رسانند و پس از آن، جریان «مثبّطین» و جریان «مخبّطین» در عرصه مدیریت نهادهای لیبرال، راه را برای تحقق تمدن نوین اسلامی می‌بندند. 🔹 مقابله با جریان‌های قانطین، مثبّطین و مخبّطین و تقویت جریان‌های قانتین، مثبتین و مخبتین، از لازمه‌های زندگی یک انسان انقلابی است. و رساندن جامعه به قنوت و تثبیت و تخبیت، یکی از ترازهای ایران اسلامی در افق 1444 و پس از آن خواهد بود. ان‌شاءالله ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444