eitaa logo
تشرف‌ محضر‌ امام‌ عصر‌ عج
571 دنبال‌کننده
535 عکس
664 ویدیو
18 فایل
کپی باصلوات برای ظهور آقا مجاز.به شرط کپی آزاد بودنتون @tashaarrofat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از کانال مهدویت 🇮🇷
🔴 مجموعه محتوایی نیمه شعبان 🔹شامل محتواهای چندرسانه ای و مکتوب 🔺 جهت استفاده بر روی لینک زیر کلیک نمایید https://zil.ink/videomahdavi
سی صوت قسمت اول https://eitaa.com/emamamm/12050 قسمت دوم https://eitaa.com/emamamm/12051 قسمت سوم https://eitaa.com/emamamm/12142 قسمت چهارم https://eitaa.com/emamamm/12735 قسمت پنجم https://eitaa.com/emamamm/12736 قسمت ششم https://eitaa.com/emamamm/12554 قسمت هفتم https://eitaa.com/emamamm/12794 قسمت هشتم https://eitaa.com/emamamm/12795 قسمت نهم https://eitaa.com/emamamm/12680 قسمت دهم https://eitaa.com/emamamm/12710 قسمت یازدهم https://eitaa.com/emamamm/12879 قسمت دوازدهم https://eitaa.com/emamamm/12880 قسمت سیزدهم https://eitaa.com/emamamm/12956 قسمت چهاردهم https://eitaa.com/emamamm/12957 قسمت پانزدهم https://eitaa.com/emamamm/12958 قسمت شانزدهم https://eitaa.com/emamamm/12959 قسمت هفدهم https://eitaa.com/emamamm/13035 قسمت هجدهم https://eitaa.com/emamamm/13036 قسمت نوزدهم https://eitaa.com/emamamm/13466 قسمت بیستم https://eitaa.com/emamamm/13467 قسمت بیست و یکم https://eitaa.com/emamamm/13779 قسمت بیست و دوم https://eitaa.com/emamamm/13798 قسمت بیست و سوم https://eitaa.com/emamamm/13904 قسمت بیست و چهارم https://eitaa.com/emamamm/13907 قسمت بیست و پنجم https://eitaa.com/emamamm/13959 قسمت بیست و ششم https://eitaa.com/emamamm/14266 قسمت بیست و هفتم https://eitaa.com/emamamm/14465 قسمت بیست و هشتم https://eitaa.com/emamamm/14682 قسمت بیست و نه https://eitaa.com/emamamm/14711 قسمت سی https://eitaa.com/emamamm/14906
80 وظیفه منتظران.pdf
70.4K
برای امام زمانم چه کنم؟ هشتاد وظیفه منتظران جهت چاپ و انتشار جهت ترویج مهدویت لطفا در جهت نشر کوتاهی نفرمایید 🆔 @emamamm
متن 🌹قسمت اول https://eitaa.com/emamamm/15772 🌹قسمت دوم https://eitaa.com/emamamm/15777 🌹قسمت سوم https://eitaa.com/emamamm/15780 🌹 قسمت چهارم https://eitaa.com/emamamm/15790 🌹 قسمت پنجم https://eitaa.com/emamamm/15851 🌹قسمت شش https://eitaa.com/emamamm/13208 🌹 قسمت هفت https://eitaa.com/emamamm/13218 🌹قسمت هشت https://eitaa.com/emamamm/13248 🌹قسمت نه https://eitaa.com/emamamm/13252 🌹قسمت ده https://eitaa.com/emamamm/13393 🌹قسمت یازده https://eitaa.com/emamamm/13486 🌹قسمت دوازده https://eitaa.com/emamamm/13518 🌹قسمت سیزده https://eitaa.com/emamamm/13544 🌹قسمت چهارده https://eitaa.com/emamamm/13550 🌹قسمت پانزده https://eitaa.com/emamamm/13647 🌹قسمت شانزده https://eitaa.com/emamamm/13666 🌹قسمت هفده https://eitaa.com/emamamm/13692 🌹قسمت هجده https://eitaa.com/emamamm/13762 🌹قسمت نوزده https://eitaa.com/emamamm/13765 🌹 قسمت بیست https://eitaa.com/emamamm/13776 🌹قسمت بیست و یکم https://eitaa.com/emamamm/13780 🌹قسمت بیست و دوم https://eitaa.com/emamamm/13799 🌹 قسمت بیست و سوم https://eitaa.com/emamamm/13905 🌹 قسمت بیست و چهارم https://eitaa.com/emamamm/13908 🌹قسمت بیست و پنجم https://eitaa.com/emamamm/13960 🌹 قسمت بیست و ششم https://eitaa.com/emamamm/14267 🌹قسمت بیست و هفتم https://eitaa.com/emamamm/14466 🌹قسمت بیست و هشتم https://eitaa.com/emamamm/14683 🌹قسمت بیست و نهم https://eitaa.com/emamamm/14712 🌹قسمت سی ام https://eitaa.com/emamamm/14907
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 💠 🔻شیخ عارف کامل ما حضرت حجه الله الحق، آیه الله پهلوانی – قدس الله نفسه الزکیه – به تلامذه سلوکی خود سفارش می کردند که : 🔸«مراقب باشید تا شیطان، سرمایه ها و اندوخته های معنوی شما را از دستتان نگیرد؛ گاهی سه ماه رجب و شعبان و رمضان را زحمت کشیده اید و اندوخته هایی به دست آورده اید، برای آنکه از دستتان بگیرد و از نتایج آن محرومتان کند، همسرتان را تحریک می کند، تا اوقات تلخی کرده و بهانه جویی کند و شما در برابر رفتار نابجای او که دور از انتظارتان بوده، یک سخن ناشایسته ای بگویید و سرمایه های معنوی و اخروی را از دستتان بگیرد». 📖منبع : سلوک_با_همسر ، ص ۸۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(ع) قسمت اول نزدیک اذان ظهر بود مثل هر روز مهیای رفتن به مسجد شدم، از منزل ما تا مسجد فاصله چندانی نبود،چندسالی بود که توفیق، امامت جماعت در این مسجد به من عنایت شده بود. مسجدی که به واسطه قرار گرفتنش در راسته بازار، پاتوق کسبه اهل بازار بود و البته حضور باربران و کشیکچیان و نگهبان های بازار هم رونق خاصی به مسجد میداد. هنوز چند قدمی به مسجد مانده که صدای جمعیت اندکی مرا متوجه خود ساخت. جلوتر رفتم ،تابوتی ساده و فقیرانه بر دوش چند نفر که همه از باربران بازار بودند و چند نفری مشایعت کننده نیز در کسوت ساده حمّالان و کشیکچیان بازار که البته چهره برخی از آنها برایم آشنا بود. معلوم بود که میّت یکی از منسوبان همین آدم های ساده و فقیر است که این چنین غریبانه تشییع میشود. در همین بین ناگهان چشمم به میرزا حبیب ، تاجر سرشناس و مومن بازار افتاد که با حالتی نزار و پریشان در حالی که به شدت می گریست و مویه میکرد جنازه را مشایعت مینمود. مشاهده میرزا حبیب، آن هم با این حال پریشان که گویی صاحب عزای اصلی است و نزدیک ترین کسان خود را از دست داده است مرا بسیار شگفت زده کرد. آخر میرزا حبیب از بازاریان و تجّار سرشناس و مومن بازار و از نیکان اصفهان بود. اگر از نزدیکان و بستگان او کسی فوت نموده، پس چگونه است که اینچنین غریبانه و بی خبر تشییع میشود؟ چرا از بزرگان و تجار و کسبه و اقربای خود میرزا حبیب، کسبی در این تشییع جنازه شرکت ندارد؟؟ ... همین اینها سوالاتی بود که ذهن مرا به خود مشغول ساخته و به شدت کنجکاو یافتن اصل ماجرا کرده بود. در همین حال بودم که نگاه پریشان میرزا حبیب به من افتاد و گویی متوجه تعجب و حیرانی من شد. بطرفش رفتم و دست بر شانه اش گذاشتم. پیش از آنکه سخنی بگویم با صدایی لرزان و مصیبت زده گفت: حاج آقا جمال! به تشییع جنازه یکی از اولیای خدا نمی آیید؟؟ کلامش بر قلب و جانم نشست و مرا بی اختیار به سوی جنازه کشاند. از رفتن به مسجد منصرف شدم و به همراه میرزا حبیب و جماعت باربران و کشیکچیان بازار جنازه را بطرف غسالخانه مشایعت نمودم از بازار تا غسالخانه که در محلی بنام «سرچشمه پاقلعه» قرار داشت ، مسافت نسبتا زیادی بود و من به اتفاق عده معدود مشایعت کننده در حالی این مسافت را پیمودم که در تمام طول مسیر، جمله میرزا حبیب در توصیف صاحب جنازه ، ذهنم را به خود مشغول ساخته بود و به شدت کنجکاو بودم تا صاحب آن را بشناسم... به غسالخانه که رسیدیم، جنازه را تحویل مغتسل دادند تا مراسم تغسیل و تکفین میت انجام شود. گوشه خلوتی یافتم و تا مهیا شدن جنازه در انتظار نشستم. ساعتی از ظهر گذشته بود و من خسته از راه دراز و اندوهناک از فوت نماز جماعت اول وقت، به سرزنش خود پرداختم که چرا بی جهت تحت تاثیر سخنان یک تاجر پریشان حال، مسجد و نماز جماعت را ترک گفته ام. در حال و هوای خود بودم که دستی بر شانه خود احساس کردم . خودش بود، میرزا حبیب. مثل اینکه تحیر و سرگردانی مرا بیش از این تاب نیاورده بود. حالا مثل اینکه کمی آرام گرفته بود. به او گفتم: «میرزا ! این جنازه کیست؟! حکایت این حال پریشان شما چیست؟؟...» ادامه دارد... منبع:ایت الله نهاوندی،عبقری الحسان @tashaarrofat